روزنامه اعتماد
1400/06/27
ادغام فاضلاب و آب شرب عامل مسموميت
بهاره شبانكارئيانانسداد خط فاضلاب و تداخل آن با آب چشمه، مردم روستاي «دشه» از توابع شهرستان پاوه را دچار مسموميت كرد. روستايي با دو هزار نفر جمعيت كه تنها آب آشاميدني آنها از اين چشمه تامين ميشود. فاصله نزديك آب چشمه با خط فاضلاب براي اهالي اين روستا دردسرساز شده تا جايي كه مسموميت، مردم روستا را راهي بيمارستان ميكند. استاندار، بخشدار و فرماندار شهرستان پاوه در روز جمعه ۱۹ شهريور ماه به اهالي روستا اطلاع ميدهند كه آب آشاميدني آنها مسموم شده است و غير قابل شرب. «جليل بالايي»، فرماندار شهرستان پاوه، از جزييات حادثه پيش آمده در روستا به «اعتماد» ميگويد: «جمعه ۱۹شهريور ماه، به مردم روستاي دشه هشدار داده شد كه تا اطلاع ثانوي، از آب چشمه مصرف نكنند. انسداد خط فاضلاب گزارش شده بود. نيروهاي متخصص براي بررسيهاي لازم به روستا اعزام شدند. براي رفع انسداد خط فاضلاب حتي از نيروهاي آتشنشاني نيز كمك گرفته شد. اما تلاشها نتيجه نداد. از آنجايي كه خط انتقال فاضلاب در نزديكي اين چشمه قرار دارد، بر اثر برگشت فاضلاب، دقايقي با آب چشمه تداخل پيدا ميكند. بلافاصله كنتور خروجي مخزن آب روستا را قطع ميكنند و به مردم روستا هشدارهاي لازم را ميدهند. تيم پزشكي و بهداشت به روستا اعزام شد. ۱۸۹نفر به تيم پزشكي مستقر در روستا مراجعه كردند. مردمي كه از اين روستا به بيمارستان قدس در شهرستان پاوه رجوع كردند، به دليل علايم شديد از مسموميت، بستري شدند. اين احتمال نيز وجود دارد كه اهالي مراجعهكننده از روستاي دشه به بيمارستان، صرفا به دليل عوارض ناشي از مسموميت، بستري نشده باشند.» بالايي درباره شرايط سلامت آب چشمه ميگويد: «تيم بهداشت از روز جمعه، در حال آزمايش آب آشاميدني اين چشمه است. به محض اطمينان از سلامت كامل آب چشمه، به اهالي روستا اطلاع داده ميشود.» بنا بر گفتوگوي «اعتماد» با دو نفر از اهالي روستا؛ مسموميت آنها از روز پنجشنبه، درست يك روز قبل از اطلاعرساني شروع شده است.
يك روز قبل از انسداد خط فاضلاب ماردين شكري يكي از اهالي روستاي دشه ۳۹سال دارد. با ترديد، اتفاقات يك هفته قبل از انسداد خط فاضلاب را شرح ميدهد: «يك هفته قبل از تركيدگي لوله فاضلاب براي درست كردن كولر به پشتبام رفته بودم. شلنگ آب كولر براي دومين بار پر از گل شده بود. بعد فهميدم مشكل از كولر نبود و آب آلوده بوده.» يك روز قبل از اطلاعرساني در مورد آلودگي آب، ماردين و خانوادهاش حالشان بد ميشود. «پنجشنبه حالت تهوع داشتم. همسرم هم همينطور. ما به كنار. لاوين و هاوين؛ دختران دوقلوي من هشت سال دارند. آنها به شدت بيتاب بودند. يكي از دخترانم معلول مادرزادي است. هنوز نتوانستيم داروهايش را بدهيم. دهانش قفل شده و با جرثقيل هم نميتوانيم دهانش را باز كنيم. لاوين و هاوين را به بيمارستان قدس در شهرستان پاوه برديم، بيمارستان، تخت خالي نداشت. بيماراني كه زودتر مراجعه كرده بودند، زودتر هم بستري شده بودند.» تصويري عجيب ذهنش را پريشان و متعجب ميكند. مكثي كوتاه ميان كلماتش هويدا ميشود و مثل پيچكي جملات را به دور خود ميپيچد: «شايد باور نكنيد؛ ولي من به همراه همسر و دو دخترم، روي يك تخت بيمارستان بستري بوديم. چهار نفر روي يك تخت!» او همچنان متعجب ادامه ميدهد: «به خاطر كمبود تخت در بيمارستان، درمان بعضي از بيماران هم به صورت سرپايي انجام ميشود. داروها هم به سختي پيدا ميشود. در نسخه يكي از دخترانم، شربت مترونيدازول تجويز شده، داروخانه داخل بيمارستان كه اين شربت را ندارد. به چهار، پنج داروخانه ديگر هم سر زدم، اما نداشتند. اقوام و بستگان من و همسرم هم دچار مسموميت شدند، اما با علايمي متفاوت.» با لحني ناراحت ميگويد: «كارگر ساختمان هستم. درآمد زيادي ندارم. با اين حال با شرايطي كه برايمان پيش آمد، نزديك ۳۰۰هزار تومان هزينه آب معدني دادم. بماند كه چقدر هزينه درمانمان در بيمارستان شده است.» پس چه كسي ميداند؟ دانشجوي ترم هشت مهندسي متالوژي است. ۲۲سال دارد. فرزند اول خانواده به همراه يك خواهر و برادر كوچكتر. آرمين عزيزي كه تازه از بيمارستان قدس شهرستان پاوه مرخص شده، راهي روستايشان دشه است. در بين راه، با كسالتي كه سوغات مسموميتي ناشي از آلودگي آب است، سه روزي كه در بيمارستان بستري بود را بازگو ميكند: «مسموميت من، از پدر، مادر و خواهر، برادرم شديدتر بود. پنجشنبه شب با علايمي همچون تهوع شديد، اسهال و تب و لرز به بيمارستان مراجعه كردم. سه روز در بيمارستان بستري بودم و يكي، دو ساعتي ميشود كه مرخص شدم.» آرمين از وضعيت ديگر اعضاي خانوادهاش ميگويد: «پدرم نزديك ۵۰سال دارد. جمعه ظهر، حالت تهوع شديد گرفت. اما خب نيازي به بستري شدن نداشت و با مصرف دارو، علايم مسموميتش برطرف شد. مادرم هم براي چند ساعتي بياشتها شده بود. برادر ۱۲ سالهام به همراه خواهرم كه ۱۰ سال دارد، علايم مسموميت بسيار خفيفي داشتند.» او در ادامه از وضعيت اهالي روستا در بيمارستان قدس شهرستان پاوه ميگويد: «همزمان با من، يك خانم هفتاد، هشتاد ساله در بيمارستان بستري بود. گويا از قبل دچار بيماري خاصي بوده و وقتي از آب آلوده مصرف ميكند، مسموميت باعث ميشود سكته مغزي كند. شنيدم ميخواهند او را به بيمارستاني در كرمانشاه منتقل كنند. روستاي ما حدود دو هزار نفر جمعيت دارد. از دوست و آشنا شنيدم؛ تمام اهالي روستا دچار مسموميت شدند. اما خب علايم مسموميت، در هر خانوار با شدت و ضعف بروز پيدا كرده است. تنها آب آشاميدني روستا، همين چشمه است. هيچكس نميداند. من هم نميدانم دقيقا چه روزي خط فاضلاب دچار نشتي شد. شايد چهارشنبه، شايد هم پنجشنبه.»
سایر اخبار این روزنامه