دور زدن قانونی یک قانون
متهم ردیف اول؛ مسائل اقتصادیماده 86 قانون استخدام کشوری زنی را که پدر یا شوهرش را از دست داده باشد، مشمول مستمری میداند. براساس این قانون دختران تحت کفالت پدربزرگ یا مادربزرگ هم میتوانند پس از درگذشت آنها، مشمول دریافت مستمری بازماندگان شوند. قانون مستمری وارث کارمندان مصوب 28آذر 1338 است. قانونی که شرط پرداخت مستمری را نداشتن شوهر، حرفه و شغل قابل پرداخت قید کرده است. قانونی که قرار بود مرهمی بر دردی شود، سازمان تأمین اجتماعی را چند سالی است به زحمت انداخته است. درواقع طلاق صوری حالا بهانهای شده برای داشتن منبع درآمدی برای دخترانی که از همسرانشان جدا میشوند. زنانی که بعد از طلاق صوری با صیغه 99ساله به زندگی مشترکشان ادامه میدهند. به باور مینا جعفری، وکیل خانواده طلاق صوری مسألهای است که نیاز به تحقیق عمیق جامعهشناسان و روانشناسان دارد. هرچند در این میان دولت هم باید به دنبال چارهاندیشی باشد.
قانون برخورداری اناث از مستمری بیمهشدگان فوتشده در 13اردیبهشت 1379 اصلاحیهای به خود دید. اصلاحیهای که طرفا دو شرط نداشتن شغل و شوهر را برای بهرهمندی از مزایای مستمری بازماندگان کافی دانست. شاید اصلاحیه سال 79 و مسائل اقتصادی حالا دستبهدست هم دادهاند تا شاهد پدیده طلاق صوری باشیم. پدیدهای که قبل از آن هم به کمک معافیت سربازی بعضی از پسران مُد شده بود. هرچند به اعتقاد جعفری مسائل اقتصادی یکی از فاکتورهای مهم در بروز این پدیده است. این وکیل خانواده طلاق صوری را تخلف عنوان نمیکند. به باور او طلاق صوری، پدیدهای است که مسائل اقتصادی به آن دامن میزند. جعفری ادامه میدهد: «تا زمانی که شرایط اقتصادی متعادل نشود، ما مسائلی از این دست را شاهد خواهیم بود.»
آمارهای مربوط به سال 1394 از هزینه 50میلیارد تومانی طلاقهای صوری بر سازمان تأمین اجتماعی در همان سال خبر میدهند. هزینهای که بیشک محدود به یک سال نمیشود و سالهای متمادی ادامهدار خواهد بود. به اعتقاد این وکیل خانواده طلاق صوری قابل پیگرد نیست. «در طلاق صوری محتوا قانونی نیست، اما در ظاهر قانون رعایت شده است.»
هزینه 50میلیارد تومانی تأمین اجتماعی«نمیخواهم با شکایت برنجانمش.» «فاطمه» خیلی زود بیوه شد، هنوز به مرز 40سالگی نرسیده بود که خودش را با مسئولیت بچهها تنها دید. از آن روزهای سخت و تنهایی سالهاست میگذرد، هرکدام از بچهها در پی سرنوشتشان رفتهاند. «از آن خدابیامرز تنها مستمریاش برایم باقی مانده و دختری ناتنیام.»
یکتنه بار زندگی را به دوش کشیدن نتیجهای جز دیابت و بیماریهای مختلف برای «فاطمه» نداشت. مخارج درمان و دردسرهای دختر ناتنیاش زندگی را به کام او تلخ کرده. «ازدواج ناموفقی داشت و مدتی با من زندگی میکرد. دوسالی است ازدواج کرده، اما با وجود اصرار همسرش عقد دائم نمیکند تا در مستمری همسرم شریک شود.»
قانون مستمری بازماندگان بیمهشدگان با هدف حمایت از زنان و کاهش و جلوگیری از تشدید آسیبهای اجتماعی به تصویب رسید. هرچند سالهاست دستمایه سوءاستفاده شده تا سازمان تأمین اجتماعی را با بحرانی روبهرو کند. به اعتقاد مینا جعفری در حمایت از زنان، جامعه ایران مهریه را هم به خود میبیند. مهریهای که با مسائل حاشیهای که به خود میبیند، حالا دیگر کارکرد خود را از دست داده است.
آمارهای مربوط به سال 1394 از هزینه 50میلیارد تومانی طلاقهای صوری بر سازمان تأمین اجتماعی در همان سال خبر میدهند. هزینهای که بیشک محدود به یک سال نمیشود و سالهای متمادی ادامهدار خواهد بود. به اعتقاد این وکیل خانواده طلاق صوری قابل پیگرد نیست. «در طلاق صوری محتوا قانونی نیست، اما در ظاهر قانون رعایت شده است.»
جعفری، توسل به آییننامه یا تبصرهای برای کاهش این پدیده را بعید میداند. او ادامه میدهد: «ازدواج دوباره این افراد هیچ ممنوعیت قانونی، اخلاقی و شرعی ندارد.» به باور این وکیل خانواده اگر فرض بر بهرهمندی 99درصد از مستمری هم باشد، نمیشود یکدرصد باقیمانده را نادیده گرفت.
به اعتقاد زهره ارزنی ازدواج دختران جوان با مردان مسن مقولهای مختص امروز و دیروز نیست. به باور این وکیل خانواده همیشه جامعه با انحای مختلف با آن درگیر بوده است. «این ازدواجها منع قانونی ندارند.» درست است اگر منع قانونی داشت باید جلوی ازدواجهای نامتعارف که به نام مهریه و شیربها از خانواده دختر خریداری میشود، گرفته شود.
پلان دوم؛ ازدواجهای مصلحتیصدای النگوها، میان حرفهایش میپیچد؛ النگوهایی که روی مچ لاغرش سنگینی میکنند. رد مِشها هنوز از زیر شال مشکیاش پیداست. «خدا «حاجمحمود» را بیامرزد. سرپناهم شد.» دوسال بیشتر زندگی مشترک نداشتند، دو دختر «حاجمحمود» را اولین و آخرینبار در ختم حاجی دید. «از داییام خواستگاریام کرد. بازنشسته دولت بود و حقوق خوبی میگرفت.» «مرضیه» از دوست و آشنا سرکوفت خیلی شنید، اما چارهای جز این نداشت. «برای نجات زندگی خودم و خواهرم مجبور بودم.»
پدر و مادرشان را که از دست دادند یکی میهمان خانه دایی شد و خواهر دیگر راهی خانه عمه. «دور از هم زندگی میکردیم. مستمری «حاجمحمود» کفاف زندگی هر دوی ما را میداد.» داستان زندگی مشترک «مرضیه» و «حاج محمود» خلاصه میشود در یک قواره چادر سفید، انگشتر، کله قند و یک جعبه شیرینی. 32سال بیشتر نداشت که زن مردی 82ساله شد. میدانست با این ازدواج حسرت مادر شدن به دلش میماند، اما از سر ناچاری تن به ازدواج داد. «چند کلاس بیشتر درس نخوانده بودم، چطور خرج زندگیام را میدادم؟» دوسال پرستاری «حاج محمود» را کرده تا همسرداریاش را. «ناراضی نیستم. خدا رحمتش کند.» از ترس قضاوتشدن دلیل ازدواجش با «حاج محمود» را به کسی نگفته. «تا از زندگی کسی خبر نداشته باشید، قضاوتکردن راحت است. مردم راحت میگویند برای پول زن پیرمرد شده.»
ازدواجها و طلاقهایی که پیگرد قانونی ندارند انتخابی برای رفاه و امنیت بیشتربرگه دوم شناسنامهاش را با نام مرد 78سالهای سیاه کرد وقتی تنها 27سال بیشتر نداشت. خانهشان در میانه یکی از کوچههای باریک حاشیه شهر جای داشت. «سمیه» از کودکی و نوجوانیاش بساط دستفروشی و کتکهای گاه و بیگاهش را به یاد داشت. دستفروشی با مادر برای دادن خرج خانه و پول خماریها و نئشگیهای پدر.
با وساطت یکی از آشناها پرستار سالمندان شد تا کمکخرج مادر باشد. پرستاری شبانهروزی برای «سمیه» به معنی نداشتن هزینه رفتوآمد و خورد و خوراک بود، یعنی پسانداز پول بیشتر. سرنوشت بالاخره «سمیه» را راهی خانهای در نفت کرد. چند دست لباس برداشت و راهی خانه جدید شد؛ سه، چهار سال پیش. خانه پیرمردی که بعد از فوت همسرش بیماری از پا درآورده بودش. مردی دست از دنیا کشیده و بیمار که تمام مدت روی تخت درازکش بود و سرم داشت. «یکسال پرستارش بودم. خانه را تمیز میکردم. به کارهای شخصیاش میرسیدم و…»
پسران پیرمرد پیشنهاد ازدواج با پدرشان را به «سمیه» میدهند. پیشنهادی از سر سخاوت و نجات زندگی «سمیه». «10میلیون مگر چند یورو میشود؟ اما زندگی یک نفر سروسامان میگیرد.» از دیرباز توان حمایتی مردان یکی از موارد و گزینههای اصلی ازدواج بوده است. حمایتی که در دورانی در قدرت فیزیکی خلاصه میشد و حالا توان مالی را شامل میشود. شاید برای همین مردان توانمندتر انتخاب زنان هستند برای تضمین رفاه و امنیتشان؛ انتخابی گاه ناهشیار یا نیمههشیار.
ازدواجهایی که منع قانونی ندارندحمایت شدن در فطرت زنان نهفته است. فطرتی که باعث شده دختران جوان با تکیه بر تحصیلات و یافتن مشاغل بهتر در تأمین آن تلاش کنند. شرایطی که همیشه برای همه زنان و دختران مهیا نیست. به باور مجتبی دلیر، شرایط اقتصادی موجبات آن را فراهم آورده تا مسائل مالی اهمیت بالایی پیدا کنند. مسائلی که به گفته این روانشناس به یکی از دغدغهها بدل شده است.
به گفته این عضو هیأتمدیره و دبیر انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در ازدواجهای نامتعارف میتوان به دلایل مختلف فردی، اجتماعی و … اشاره داشت. «هرکدام از کسانی که تن به این نوع از ازدواجها میدهند خصوصیات فردی دارند که باید جداگانه مورد واکاوی و قضاوت قرا گیرند.» به باور او دلیل اجتماعی هم به نوبه خود در این ازدواجها نقش دارد. به هر حال دختر جوانی که با مرد مسنی ازدواج میکند، ممکن است تنها دلیلش مسائل مالی نباشد.
درواقع شرایط او را در موقعیتی قرار بدهد که مجبور به چنین ازدواجی شود. البته این احتمال هم وجود دارد که این ازدواج بیهیچ شرط و موقعیتسنجیای و با رضایت دوطرفین صورت بگیرد. به اعتقاد زهره ارزنی ازدواج دختران جوان با مردان مسن مقولهای مختص امروز و دیروز نیست. به باور این وکیل خانواده همیشه جامعه با انحای مختلف با آن درگیر بوده است. «این ازدواجها منع قانونی ندارند.» درست است اگر منع قانونی داشت باید جلوی ازدواجهای نامتعارف که به نام مهریه و شیربها از خانواده دختر خریداری میشود، گرفته شود.
«دختربچهها به عقد مردان مسن درمیآیند، چرا در این موارد هیچ عکسالعملی از سوی سازمانها و نهادها نداریم؟» به باور ارزنی یکی از مشکلات این نوع از ازدواجها عدمپذیرش فرد جدید به عنوان وارث است. «طبق قانون مستمری به ورثه نمیرسد مگر در شرایط وجود همسر اول یا دختر مجرد یا بیوه بیکار.»
ازدواجهای مصلحتی و نیتخوانی سخت آنهاعقد زمانی ابطال میشود که یکی از طرفین مهجور باشد. نکاحهایی که ارزش قانونی ندارند، چون عنصر اراده و قصد در این ازدواجها رعایت نمیشود. به گفته ارزنی در چنین ازدواجهایی دوطرف رضایت دارند. رضایتی که شخص ثالثی نمیتواند مدعی شود زن با سوءنیت و برای استفاده از مستمری مرد با او ازدواج کرده است. شخص ثالث یا سازمان تأمین اجتماعی. به اعتقاد این وکیل خانواده اینکه گفته شود ازدواجهای مصلحتی کلاهبرداری است؛ کاملا اشتباه است.
به گفته او فاصله سنی بالا در ازدواجها را به اشکال مختلف میان سلبریتیها داریم، اما هیچ صحبتی در مورد آنها نمیشود. او ادامه میدهد: «دختربچهها به عقد مردان مسن درمیآیند، چرا در این موارد هیچ عکسالعملی از سوی سازمانها و نهادها نداریم؟» به باور ارزنی یکی از مشکلات این نوع از ازدواجها عدمپذیرش فرد جدید به عنوان وارث است. «طبق قانون مستمری به ورثه نمیرسد مگر در شرایط وجود همسر اول یا دختر مجرد یا بیوه بیکار.» به اعتقاد این وکیل خانواده امکان دارد ادعاهایی داشته باشند که باید اثبات شوند. اغلب ورثه اداعای بالا کشیدن اموال را مطرح میکنند. هرچند به اعتقاد ارزنی اثبات همین نیتخوانی کار بسیار سختی خواهد بود، به همین راحتی نمیتوان در مورد آن رأی داد.