یک توصیه به آموزش و پرورش

شادان کریمی‪-‬ سال تحصیلی گذشته چند مورد خبر مربوط به خودکشی دانش‌آموزان داشتیم، همین چند روز پیش هم خبر خودکشی یک معلم در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد و این زنگ خطری است که از اوضاع نا بسامان شرایط روانی آموزش و پرورش در کشور ما خبر می‌دهد.
خودکشی‌های اینچنینی در حوزه آموزش کشور که در اکثر مواقع از فقر و نداری حاصل می‌شود حکایت عجیبی است که مدام تکرار می‌کند حال آموزش و پرورش کشورمان خوب نیست؛ این در حالی است که هیچ یک از مسئولین وخامت اوضاع را درک نمی‌کنند و انگار برایشان خودکشی عادی شده است.
برخی مسئولین فقر معلمی را که برای 50 میلیون تومان خودش را حلق آویز می‌کند درک نمی‌کنند! مسئولین فقر و نداری دانش‌آموزی را که به دلیل مجازی شدن آموزش و نداشتن گوشی تلفن همراه به خودکشی انجامیده درک نمی‌کنند؛ مسئولین نمی‌دانند با خودکشی دانش‌آموز و معلم، این آموزش و پرورش کشور است که در حال خودکشی است!
سایه فقر این روز‌ها گسترده‌تر شده و این شرایط زندگی با کرونا است اما همدلی و همکاری برای کم رنگ کردن سایه فقر موضوعی است که تنها از مدیران دولتی بر می‌آید که آن‌ها نیز سرشان گرم کار‌های دیگر است. در این بین آموزش و پرورش ذبح می‌شود بدون اینکه کسی کمترین توجهی به اصل ماجرا داشته باشد.


به دانش‌آموزانی فکر کنید که هم کلاسیشان برای نداشتن یک گوشی همراه خودکشی کرده است، به دانش‌آموزی که معلمش برای 5 میلیون تومان خود را حلق آویز کرده! معلمی که قرار بود الگوی دانش‌آموز باشد حالا عطای زندگی را به لقایش بخشیده و خودش را به دارآویخته و این یعنی تمام امید و آرزو و الگوی یک دانش‌آموز به دار آویخته شده است! چطور می‌توان از این دانش‌آموز انتظار درس خواندن و پیشرفت داشت وقتی در همین اول راه، حاصل انتهای تلاشش را می‌بیند؟ چطور می‌توان از او انتظار داشت به زندگی عادی برگردد؟
کاش مسئولین به جای تصویب بودجه‌های میلیاردی که تنها روی کاغذ است و دردی از آموزش و پرورش در کشور ما هیچ وقت دوا نکرده و نخواهد کرد، کمی هم به فکر روان دانش‌آموزان بودند و برای حفظ امید به زندگی در جوانان و نوجوانان برنامه ریزی می‌کردند.