روزنامه جوان
1400/06/30
جاهلیت جهنمی وایکینگها
سرویس جامعه جوان آنلاین: تصاویری که دیدنشان نه فقط برای کودکان و نوجوانان و بیماران قلبی و روحی مناسب نیست، بلکه میتواند قلب هر انسانی را به درد بیاورد. صدها نهنگ و دلفین که در جزایر «فارو» با بدترین شیوه ممکن و با ضربات خنجر زجرکش و سلاخی میشوند و جالبتر از همه اینکه کودکان و نوجوانان دانمارکی از بازیگران اصلی این تراژدی ترسناک هستند تا از همان سنین کم، خوی وحشیگری در وجودشان پرورش یابد و نهادینه شود. تصاویری که نشان میدهد وایکینگها هنوز زندهاند و تنها کلاهخودهای شاخدارشان را کنار گذاشته و کمی ظاهرشان تغییر کردهاست. در قرن ۲۱ همچنان فرهنگ و نگاه وایکینگها در دنیای غرب حکمفرمایی میکند. اما حکایت رفتارهای غیر انسانی مدعیان آزادی و دموکراسی به حیوان آزاری و خونین کردن سواحل فارو محدود نمیشود. انتشار گزارشهای متعدد جدا کردن فرزندان از مادران به بهانههای واهی، نمونه دیگری از تناقض ادعا و عملکرد در دنیای غرب است. جالب اینجاست بر اساس آمارها در کپنهاک دانمارک از هر پنج بچهای که توسط دولت از خانوادهاش جدا میشود چهار کودک مهاجر و مسلمان بودهاند. مادر یکی از کودکان ربوده شده توسط دولت دانمارک میگوید: «چون فرزندم را به نماز خواندن تشویق میکردم، او را از من گرفتند.» دنیای غرب با تمام تدابیرش برای اسلامهراسی و اسلامگریزی با موج فزاینده گرایش به اسلام مواجه است. نظام باورها و جهان بینی اسلامی اگر جایگزین نگاه اومانیستی و لیبرالی دنیای غرب شود، چالشهای تازهای برای آنان بهوجود خواهد آمد و دیگر نمیتوانند به شیوه کنونی استعمار و استثمار ملتها با ژست آزادی و دموکراسی ادامه دهند. به همین خاطر هم هست که غربیها از جایگزین شدن فرهنگ وارداتی اسلام نگرانند و بر این اساس خانوادههای مسلمان مهاجر را به انحای مختلف تحت فشار قرار میدهند و محدود میکنند. حتی اگر شده به بهانههای واهی کودکان مهاجران مسلمان را از خانوادههایشان بگیرند. این کودکربایی دولتی در دانمارک کشور وایکینگها به امری عادی بدل شدهاست، کشوری که مراسم سنتیشان قتلعام سالانه صدها نهنگ و دلفینی است که در سواحل این کشور به دام صیادان افتادهاند و دریایی از خون را در این مناطق جاری کردهاند.ماجرای یک کودک ربایی دولتی
روایت مادری که مجبور شده فرزند خودش را بدزدد این روزها به یکی از پربازدیدترین ویدئوهای فضای مجازی تبدیل شدهاست. حمیده سلامتی (مهسا) مادری است که دولت دانمارک پسرش داریوش را وقتی یک سال و نیمه بوده از او جدا کرده و فقط ماهی یکبار برای ساعتی در حضور نماینده دولت میتواند با فرزندش دیدار داشتهباشد، بدون اینکه حتی اجازه داشته باشد کودک پنج سالهاش را در آغوش بگیرد و ببوسد.
ماجرا از این قرار بوده که داریوش به دلیل بیماری اوتیسم از برنامههای مهدکودک عقب میماند، اما دولت دانمارک که میخواهد بچههای مهاجرین تحت نظارت و ارزشهای این دولت بزرگ شوند، دخالتش را در زندگی این خانواده آغاز میکند و آنها را به زندگی در محلی اشتراکی تحت نظارت شهرداری مجبور میکند تا بچه تحت نظارت دولت بزرگ شود. بعد از چهار ماه مشروط به اینکه فردی به طور دائم با آنها زندگی و بر وضعیت بچه نظارت داشته باشد، به آنها اجازه داشتن خانه مستقل داده میشود. در نهایت پلیس دانمارک با اقدام به کودکربایی دولتی داریوش را از پدر و مادرش جدا میکند! ابتدا جدایی داریوش موقتی بود، اما بعد دادگاه در جلسهای ۱۰ دقیقهای با استناد به شواهدی همچون دادن نوتلا به کودک زیر دو سال، خوابیدن کودک در ساعت ۹ شب به جای ۳۰/۷، منع کودک از سوی پدر برای بازی با اسباببازی بچههای دیگر و مواردی از این دست به جدایی داریوش از خانوادهاش حکم میدهد. همزمان با حکم دادگاه دوباره اوتیسم داریوش عود میکند و والدینش که میخواهند فرصت طلایی درمان اوتیسم در دو تا چهار سالگی را از دست ندهند، ناگزیر میشوند کودک خودشان را بدزدند! اما موفق نمیشوند و برای دو ماه به زندان میافتند. داریوش حالا در حالی وارد شش سالگی میشود که هنوز پوشک میشود و درست نمیتواند صحبت کند و بیماری اوتیسمش در اسارت دولت دانمارک تشدید شدهاست.
۸۰ درصد کودکان جدا شده از خانواده مهاجران مسلمان بودهاند
مهسا تنها مادری نیست که قربانی کودکربایی دولتی شدهاست. بسیاری از مهاجران پس از پذیرش در این کشور تحت نظارت قرار میگیرند و با بهانهگیری از نوع نگهداری فرزندشان، در نهایت بچهها را از والدینشان جدا میکنند. جالب اینجاست که بر اساس آمارها در کپنهاک دانمارک از هر پنج بچهای که توسط دولت از خانوادهاش جدا میشود چهار کودک مهاجر و مسلمان بودهاند!
آنطور که مهسا میگوید، یکی از موارد نوشته شده در پرونده وی این بوده که او فرزندش را به اعمال تروریستی وادار میکردهاست! اما منظور از عمل تروریستی، نماز خواندن مهسا و تقلید کودکش از او در سجده و سر به مهر گذاشتن بوده که از سوی دولت دانمارک تحت عنوان تشویق به عمل تروریستی تلقی شده و یکی از بهانههای جدا کردن این کودک خردسال از والدینش بودهاست.
کودکرباییهای دولتی در دانمارک حتی صدای رسانههای این کشور را هم درآورده و مورد انتقاد بسیاری از رسانههای دنیا قرارگرفته، اما تاکنون دولت دانمارک در قبال آن پاسخگو نبودهاست.
از نظر قوانین حقوق بشری و کنوانسیون حقوق کودک و نظر وکلای بینالمللی، دولت دانمارک قوانین را نقض کرده و شهروند ایرانی را گروگان نگه داشتهاست. بر این اساس مهسا چند سالی است که تلاش میکند یکبار دیگر فرزندش را در آغوش بگیرد، اما کمکاری سفارت ایران در دانمارک باعث شده همچنان کودک خردسالش در اسارت دولت این کشور باقی بماند.
کشوری که همچنان وایکینگ پرورش میدهد!
بهرغم اعتراضهای سازمانهای محیطزیستی، با نزدیک شدن به ماه اکتبر، بخشی از سواحل نروژ و دانمارک، رنگ خون به خود میگیرد. در مراسمی موسوم به جشن کشتن نهنگهای خلبان (Grindadráp) در دانمارک، مردم این کشور بیش از هزارو۴۰۰ دلفین را در جزایر فارو تکهتکه کردند! اهالی جنوب اسکاندیناوی بر اساس سنتی ۲۰۰ ساله، کشتار نهنگها و حتی دلفینها را شروع میکنند. گوشت نهنگ در قدیم، ذخیره غذای زمستان اجداد ساکنان اسکاندیناوی بوده و اکنون هم این مردم که در رأس شاخصهای رفاه جهان قرارگرفتهاند، همچنان شیفته کشتارند. قوانین نروژ و دانمارک دست قاتلان نهنگ و دلفین را بازگذاشته است! این آبزیان، طولانیترین مسیر مهاجرتی در بین تمام پستانداران را دارند و با مهاجرت موادغذایی با ارزش را نیز با خود جابهجا میکنند. آمارهای اتحادیه بینالمللی حفاظت طبیعت در ژنو نشان میدهد در ۳۰ سال گذشته ۶ میلیون نهنگ در جنوب اسکاندیناوی قتلعام شدهاند.
تصاویر خون آلود هزار و ۴۲۸ نهنگ و دلفین که بیهیچ دفاعی در دریایی از خون غوطه میخورند و نوجوانان خنجر به دستی که خنجرهایشان را بیهیچ رحمی در بدن نهنگها و دلفینها فرو میکنند و از پاشیدن خون بر سر و رویشان ابایی ندارند؛ وایکینگهایی که اینگونه پرورش مییابند و میتوانند حیوانی بیدفاع را بیرحمانه سلاخی کنند و کودکی را از آغوش پدر و مادرش بربایند؛ این است تصویر تمامعیاری از غرب وحشی در قرن بیست و یکم.
سایر اخبار این روزنامه