فقط جلیلی مانده!

آفتاب یزد- می‌گل هشترودی: 28 خرداد ماه بود که سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از کش و قوس‌های فراوان برگزار شد، انتخاباتی که در پی آن احراز نشدن صلاحیت برخی از بزرگان سیاسی کشورسبب شد که زمان ثبت‌نام نامزدها تا اعلام اسامی کاندیداهای احراز صلاحیت شده، از دوران تبلیغات و رقابت‌های انتخاباتی حواشی بیشتری داشته باشد. چهارم خرداد ماه شورای نگهبان نام هفت نفر را به عنوان کاندیداهایی که صلاحیتشان احراز شده است، اعلام کرد. قرار بود سید ابراهیم رئیسی، محسن رضایی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، سید امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی، عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده برای رسیدن به ریاست دولت سیزدهم با هم رقابت کنند اما از همان روزهای ابتدایی تبلیغات انتخاباتی و مناظره‌ها، همتی اصرار داشت که او در مقابل پنج نفر ایستاده و چهار کاندیدای جناح راست را به عنوان کاندیداهای پوششی رئیسی معرفی می‌کرد. صحبت‌هایی که با انتقاداتی از سوی مخالفان همتی مواجه شد و کاندیداهای دیگر هم آن را نادرست می‌دانستند اما چند روز پیش از انتخابات، سعید جلیلی و علیرضا زاکانی اولین کسانی بودند که به نفع رئیسی کنار کشیدند تا انتخابات ۲۸ خرداد با حضور چهار کاندیدای باقی مانده که سه نفر از آن‌ها از یک جناح بودند برگزار شود. سرانجام این انتخابات چیزی جز پیروزی سید ابراهیم رئیسی نبود و حالا و چند ماه پس از پیروزی او سایر رقبای جناح راست که به گفته همتی کاندیدای پوششی رئیسی محسوب می‌شدند هر کدام به سمت‌های جدیدی رسیده‌اند و به قولی سهم خودشان را از دولت و عملکرد پوششی خود در انتخابات دریافت کرده اند.
>زاکانی شهردار تهران شد
ابتدا شورای شهر ششم تهران که حالا دربست در اختیار اصولگرایان قرار گرفته است در ۱۷ مرداد علیرضا زاکانی را به عنوان هجدهمین شهردار تهران انتخاب کرد. زاکانی که نماینده مردم قم و رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی بود از نمایندگی استعفاء داد و پس از اعلام وصول استعفای وی در ۱۹ مرداد، نمایندگان مجلس در جریان جلسه علنی صبح روز ۲۳ مرداد استعفای زاکانی از نمایندگی را بررسی کرده و در نهایت با ۱۴۸ رای با آن موافقت کردند.در حالی که کارشناسان و حقوقدانان با انتخاب زاکانی به عنوان شهردار تهران به دلیل مرتبط نبودن مدرک تحصیلی وی طبق قانون مخالف بودند اما احمد وحیدی وزیر کشور دولت رئیسی، هشت روز پس از گرفتن رای اعتماد خود از مجلس، حکم شهرداری زاکانی را امضاء کرد تا مشخص شود که نه تنها رئیس دولت با شهرداری زاکانی مخالف نیست بلکه از دادن کلید پایتخت به رقیب اسمی و در واقع به قول همتی کاندیدای سوپرپوششی خود در انتخابات حمایت هم می‌کند.
>محسن رضایی معاون اقتصادی رئیس‌جمهور شد


رقیب دیگر رئیسی که در انتخابات با کسب حدود سه و نیم میلیون رای از رسیدن به ریاست جمهوری بازماند محسن رضایی بود. او رکورددار حضور در انتخابات ریاست جمهوری است و در هر چهار انتخابات ۱۳۸۴، ۱۳۸۸، ۱۳۹۲ و ۱۴۰۰ ناکام مانده و نتوانسته آرای اکثریت مردم را برای به دست گرفتن ریاست دولت کسب کند. رضایی که از سال ۱۳۷۶ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است، در سوم شهریور با حکم رئیسی، به عنوان معاون اقتصادی رئیس‌جمهور انتخاب شد تا بالاخره بعد از سال‌ها طعم حضور در جلسات هیئت دولت را بچشد.
>قاضی‌زاده‌هاشمی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شد
سومین کاندیدای پوششی رئیسی که در انتخابات ۱۴۰۰ با کسب یک میلیون رای نفر آخر شد، سید امیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی بود. او به عنوان نماینده مردم مشهد در مجلس یازدهم حضور داشت اما سرانجام برای رفتن به دولت سیزدهم از نمایندگی در مجلس استعفاء داد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی
۲۱ شهریور با ۲۱۸ رای موافق، ۲۲ رای مخالف و ۵ رای ممتنع از مجموع
۲۵۳ نماینده حاضر با استعفا قاضی‌زاده‌هاشمی موافقت کردند و ساعاتی بعد با حکم رئیس دولت سیزدهم، وی به عنوان معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران منصوب شد.
>رستم قاسمی وزیر راه و شهرسازی شد
رستم قاسمی در همان ماه‌های ابتدایی دولت اول حسن روحانی در ابتدا از سوی حسین دهقان، وزیر وقت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح، به عنوان مشاور وزیر انتخاب شد و اندکی بعد نیز سمت مشاور معاون اول رئیس جمهور یعنی اسحاق جهانگیری را دریافت کرد. او در انتخابات سال ۱۴۰۰ یکی از کاندیداها بود اما پیش از اعلام صلاحیت کاندیداها به نفع ابراهیم رئیسی از انتخابات کناره گرفت. پس از کناره‌گیری او زمزمه‌هایی در خصوص نشستن وی بر کرسی وزارت نفت به گوش رسید اما در پی تغییرات ناگهانی که در کابینه رخ داد، پست رستم قاسمی هم تغییر کرد و او ناگهان قرار شد به وزارت راه و شهرسازی برود.
>سعید محمد دبیرشورایعالی مناطق آزاد ایران شد
سعید محمد اگرچه اسفند ماه سال ۹۹ برای حضور در انتخابات
ثبت نام کرده بود، اما پس از عدم احراز صلاحیت خود در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان گفته بود:« طبق جلساتی که از جمله با آقای ‎رئیسی داشتیم به این نتیجه رسیدیم هم از لحاظ تطابق دیدگاه و هم از لحاظ رای‌آوری به رغم رفاقت و ارادت ما به همه‌ی عزیزان جبهه‌ی انقلاب، وی مصداق اصلی برای کمک ظرفیت ما در این عرصه هستند. از سیدابراهیم رئیسی حمایت خواهیم کرد و به تیم‌های استانی سپردیم که به تیم آقای رئیسی کمک کنند.» در نهایت هم همین چند روز گذشته خبر آمد که او توسط دولت رئیسی، به عنوان دبیرشورایعالی مناطق آزاد ایران انتخاب شده است.
>جلیلی همچنان بدون پست و مقام
جلیلی تنها کاندیدای پوششی است که تا کنون با دست خالی منتظر نشسته است. گمانه‌زنی‌های زیادی درباره چرایی خالی‌ماندن دست جلیلی وجود دارد؛ برخی باور دارند جلیلی و رئیسی آن‌طورکه به نظر می‌رسد همراه و هم‌نظر نیستند و به همین دلیل هم دستان جلیلی خالی مانده است. پیش از این برخی می‌گفتند او گزینه دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام است اما این احتمال هم خیلی زود منتفی شد چرا که پس از استعفای محسن رضایی از دبیری مجمع و پذیرش آن از سوی مقام معظم رهبری، محمدباقر ذوالقدر از سوی صادق آملی‌لاریجانی، رئیس مجمع، به‌عنوان جانشین او تعیین شد تا تقریبا تمام مناصب احتمالی‌ای که برای جلیلی پیش‌بینی می‌شد، پر شود. بعد از این مشخص نیست جلیلی اصلا بتواند خود را در قالب مسئولیتی رسمی تعریف کند یا خیر؛ اما از آنجایی که علی باقری‌کنی، که روزگاری معاون سیاست خارجی و امنیت بین‌الملل جلیلی در شورای عالی امنیت ملی بوده و یکی از نیروهای نزدیک به او محسوب می‌شود، این روز‌ها به سمت معاون سیاسی وزارت خارجه منصوب شده است؛ گمانه زنی‌هایی در خصوص نشستن جلیلی بر کرسی دبیر عالی شورای امنیت ملی به گوش می‌رسد.
>جامعه یک قدم از سیاسیون جلو‌تر است
این اولین بار نیست که شاهد کاندیدای پوششی در انتخابات هستیم اما شاید به جرات بتوان گفت اولین بار است که هر یک از کاندیداهای پوششی پس از انتخابات به سهم خواهی بلند می‌شوند و در واقع مزد پوششی بودن خود را دریافت می‌کنند!
با این همه باید دید بازتاب سیاسی این موضوع در جامعه چگونه است؟
محسن محبی، جامعه شناس سیاسی در این خصوص به آفتاب یزد گفت:« واقعیت این است که با اینکه جامعه از پوششی بودن این کاندیداها مطلع بود و می‌دانست که پس از انتخابات هر یک از این کاندیداهای پوششی قرار است بر مسندی بنشینند، اما نسبت به این موضوع ابراز بی‌رغبتی کرده و درواقع به نوعی چنین عملکردی را پس زده است.»وی تصریح کرد:« در سال 96 نیز ما شاهد چنین رویکردی در جناح اصلاح‌طلب بودیم و همه می‌دانستند که آقای جهانگیری کاندیدای پوششی آقای روحانی است و برای دفاع از عملکرد دولت به میدان آمده و قرار است بعد از انتخابات نیز بر سمت معاون اولی ریاست جمهوری جای بگیرد. اما آن زمان جامعه احساس می‌کرد که قرار است یک کنش اجتماعی و سیاسی صورت بگیرد که مردم در آن تاثیر‌گذار هستند بنابراین با شرکت در انتخابات میل و رغبت خود را نسبت به اتفاقی که قرار است بیفتد نشان داد اما در سال 1400 ما شاهد چنین میل و رغبتی از سوی مردم نبودیم.» این جامعه شناس سیاسی افزود:« باید این واقعیت را بپذیریم که مردم از بازی کاندیدای پوششی و اصلی مطلع شده اند. در واقع جامعه از این موضوع مطلع بود که پس از انتخابات هر یک از کاندیدای پوششی قرار است بر یک مسند بنشیند چون در حال حاضر مردم یک قدم از سیاسیون جلوتر هستند و این مسئله خیلی مهم است. دلیل اصلی این موضوع که جریان‌های سیاسی دیگر عقبه‌ای ندارند و با اقبال مردم رو به رو
نمی‌شوند هم دقیقا همین مسئله است. الان عموم جامعه یا
سیاست زده شده‌اند و یا از سیاست مداران و جریان‌های سیاسی ما جلو افتاده اند؛ یعنی چیزی که سیاستمداران ما فکر می‌کنند درون خودشان در حال اتفاق است موضوعی است که جامعه کاملا از آن مطلع است و با آن زندگی می‌کند. به همین دلیل هم وقتی کاندیدا‌های پوششی مزد خود را از دولت جدید دریافت کردند مردم یکه نخوردند چون توقع چنین موضوعی را داشتند. این موضوع نه تنها در خصوص کاندیداهای پوششی بلکه در خصوص اعضای ستادی و جریان‌های فکری آقای رئیسی هم رخ داد و ما پس از انتخابات شاهد بودیم که هر یک از اعضای ستادی و جریان‌های فکری ایشان بر مسندی نشسته اند. درست است که جامعه از چنین رویکردی مطلع بود اما این موضوع مورد پذیرش جامعه نبود و ما این عدم پذیرش را در آراء مردمی شاهد بودیم.»