بی‌مصرف ها!

آفتاب یزد - یوسف خاکیان: نشسته بودم پشت لب تاب و داشتم به رتق و فتق امروز صفحه فرهنگی روزنامه می‌پرداختم که ناگهان تلفن همراهم زنگ زد، شماره رو فورا شناختم و گوشی را برداشته و گفتم: به به، سلام رفیق شفیق من، خبری ازت نیست یه مدته، کجاها سیر می‌کنی؟ خواننده‌های ما دل‌نگرانت شده بودم، دو سه شبه دارم خواب می‌بینم که هی مدام به من زنگ می‌زنن و جویای احوال تو میشن و بهم میگن «چرا دیگه از این متنای «گفتم، گفت» چاپ نمی‌کنید؟ » کجایی؟ معلوم هست؟
چند لحظه مکث کرد و بعد گفت: علیک سلام، واسه چی زنگ بزنم؟ واسه چی سراغتو بگیرم؟ چیکار دارم با تو؟ نه که هرچی میگم بهت انجام می‌دی، صدای ما قشر بی‌بضاعت رو به گوش مسئولین می‌رسونی، حالا دو قورت و نیمت هم باقیه که چرا یادت نمی‌افتم؟ سنار واسه من سود داری که بیام بهت فکر کنم؟ چی برای من داری؟ چی داشتی تا حالا برای من؟ نفعی، منفعتی، سودی، چیزی، ببین سر نخواستنت با دلم به تفاهم رسیدیم. حالیته؟ دوره‌ات تموم شده مربی، جوهر قلمت خشک شده، خودت تا دیر نشده ۴ گوشه زمین رسانه رو ببوس برو بیرون، تا کی میخوای اراجیف تحویل مردم بدی؟ خسته نشدی؟
گفتم: راستش رو بخوای خسته که شدم، خیلی هم خسته شدم ولی مجبورم کار کنم چون زندگی خرج داره، تو هم مگه نمیگی فرقی برات نداره بود و نبودم؟ واسه چی پس الان زنگ زدی؟
گفت: برای اینکه بهت یادآوری کنم، تو فقط هستی که باشی، ثمری واسه من که نه، واسه هیچکس دیگه‌ای هم نداری، اینهمه هم خودتو خسته نکن، مطالبتو کسی نمی‌خونه.


گفتم: بابت یادآوریت ممنون، می‌دونستم خودم اینو، پس با هم کاری نداریم، خداحافظی می‌کنم باهات.
گفت: چقدر هم نازک نارنجی هستی، باشه خداحافظ، فقط به اون رفیقات بگو من دیگه سریالای بی‌سر و تهشون رو که تازه اینهمه سانسور هم می‌شن نمی‌خرم و نگاه نمی‌کنم، خر مخمو گاز نگرفته که پولمو بریزم دور؟
گفتم: کدوم رفیقام؟
گفت: همونا که واسه شبکه نمایش خانگی سریال می‌سازن، بهشون بگو صد رحمت به تلویزیون حداقل بابت سریالاش (هرچند که تکراریه) ولی پولی نمی‌گیره.
گفتم: من رفیق فیلمساز ندارم، حالا منظورت کدوم سریاله؟
گفت: ده! زرنگی؟ اسم سریاله رو بگم که تبلیغ بشه خوش به حال رفیقات بشه؟
گفتم: بابا جان من که میگم رفیق فیلمساز ندارم، الان یه مسئله رو مطرح کردی بعد نمیخوای درباره‌اش حرف بزنی، خب حرف نزنی چطوری میخواد به گوش اون فیلمسازه برسه که سریالش
بی‌سر و تهِ؟
گفت: تو رو خدا مثل ارشمیدوس حرف نزن، نمی‌فهمم میگی، من فقط اینو می‌فهمم که رفتم پول دادم سریال رو دریافت کردم نشستم نگاهش کردم، دیدم به درد نمی‌خوره، همینه دیگه وقتی تو یه هفته صد تا سریال مجوز می‌گیرن همین میشه دیگه، طرف فکر پول مردم که نیست، دوربینشو می‌گیره دستش چهار تا بازیگر هم می‌ذاره جلوش میگه بازی کنید من فیلم می‌گیرم، اسم سریالش رو هم اسم دهن پرکن می‌ذاره که یعنی ما خیلی سریال سازیم، «فرار از زندان» رو از سریالای روی ما درست کردن، یکی هم نیست به اینا بگه «نه عزیز من، اینطوریام نیست، سریال ساختن هنر می‌خواد، خیلی از سریالایی که تو مملکت ما ساخته می‌شه حتی دو ریال هم نیستن، چه برسه به سریال.» جمع کنید بساطتونو.
گفتم: میگی الان کدوم سریاله یا نه؟
گفت: گفتن نگو، تبلیغ میشه ولی مخففشو می‌تونم بگم. «م. س» تازه قسمت اولش پخش شده، اگرچه خیلیا معتقدن باید صبر کرد، حداقل باید ۴۰ قسمت یه سریال رو دید بعد به قضاوت خوب بودن یا بد بودن سریال نشست، ولی خب این کاملا مشخصه دیگه چی داره، چی نداره، » بازیگراش خوبنا، اما بازیاشون خوب نیست، قصه سریال هم که دیگه نگو، بعدشم ما که سریال ندیده نیستیم، کلی جم تی وی می‌بینیم هر روز، می‌دونیم سریال خوب با بد چه فرقایی با هم دارن دیگه، حالیمونه، حالیته چی میگم؟
گفتم: خب نخر، نبین، زورت کردن مگه، پولتو دور نریز برو همون جم نگاه کن.
گفت: خاک دو عالم بر اون ملاجت، تو مثلا فرهنگی هستی؟ به جای اینکه از فرهنگ سرزمین خودت دفاع کنی از فیلمسازا و سریال‌سازای وطنیت دفاع کنی، اومدی منو ترغیب می‌کنی که برم جم تماشا کنم؟
گفتم: خودت داری میگی، مگه نمیگی سریالای ایرانی به درد نمی‌خوره؟ مگه نمیگی ماهواره نگاه می‌کنم سریال خوب و بد رو تشخیص می‌دم، خب من هم بر اساس صحبت خودت اینا رو مطرح کردم.
گفت: ول کن این حرفا رو فاتحه فرهنگی رو تو آدم فرهنگیش باشی رو باس خوند، لطف کن یه زنگ به سازنده این سریاله بگو بیاره پولی رو که بابت خرید قسمت اول سریالش دادم رو پس بده.
گفتم: من نمی‌شناسمس.
گفت: خب یه متنی بنویس درباره این سریالایی که ملت رو چندین قسمت دنبال خودشون می‌کشن دست آخر هم تو قسمت پایانی همه چی رو سر هم می‌کنن و یه جوری ماجرا رو تموم می‌کنن که هر کسی سریال رو دیده باشه از دیدن خودش پشیمون بشه.
گفتم: چشم بذار من سریال رو ببینم بعد اگه دیدم خوب نیست برمی‌دارم یه متن می‌نویسم.
گفت: میگم به درد نمی‌خوره میگه ببینم، من خودم از رو عصبانیت نسخه‌ای رو که خودم پول دادم خریدم رو پاک. کردم حالا تو می‌خوای بری پول بدی ببینی؟ ما رو باش با کیا شدیم ۸۵ میلیون نفر.
گفتم: خب اگه نبینم چطور می‌تونم بفهمم که قشنگه یا
قشنگ نیست.
گفت: فراستی اینهمه فیلم نمی‌بینه نقد می‌کنه درستم نقد می‌کنه کسی بهش چیزی میگه؟ تو هم بردار بنویس دیگه، یه چیز یاد گرفتی همش میگی «فکت»، «فکت»، «فکت» تازه فکت می‌خوای خودم بهت می‌دم. سریاله قسمت اولش اونقدر بی‌مصرف بود که حد و حساب نداره، تو بری تو توئیتر یه گشت بزنی اندازه دو تا کامیون درباره همین قسمت اول این سریا فکت می‌تونی پیدا کنی، یه برگشته روزنومه چی قدیمی برگشته بود نوشته بود: «خوبی بیرون اومدن از روزنامه اینه که دیگه مجبور نیستم سریالای شبکه نمایش خانگی رو تا آخر و هفته به هفته ببینم. امشب قسمت اول # میدان سرخ رو دیدم و فکر کردم نوشتن درباره ش چقدر می‌تونست کار سختی باشه.
یکی دیگه برگشته بود نوشته بود که «میدان سرخ چه شروع ضعیفی داشت! سناریوی قسمت اول فق به رخ کشیدن تعداد بازیگران و دیگر هیچ.
سومی اما با یه متن متعادل‌تری نوشته بود: «شاید قسمت اول یه سریال ملاک خوبی برای قضاوت کل سریال نباشد، اما قطعا ضعیف بودن شدید قسمت اول می‌تواند مخاطب را از تماشای ادامه سریال منصرف کند.
اون یکی در اومده بود که: «هرچقدر زخم کاری خوب بود، میدان سرخ چقدر...»
نظر نفر بعدی هم خیلی جالب بود: «وقتی میخوای ادای خارجیا رو دربیاری نمی‌تونی خیلی فیک و مصنوعی به نظر می‌رسه، بازی‌ها و شخصیت‌ها و داستان سطحی، همه چیز شبیه کاریکاتور به نظر می‌رسه...
الو، الو، الو...
گفتم: بله.
گفت: دارم باهات حرف می‌زنما، خوابت برد؟
گفتم: نه. دارم فکر می‌کنم.
گفت: به چی؟
گفتم به اینکه ما رسانه‌ها مدام داریم از قشر هنرپیشه و فیلمساز و فعالانی که تو حوزه شبکه نمایش خانگی فیلم و سریال می‌سازن دفاع می‌کنیم و به صداوسیما می‌گیم دست از سر کچل این شبکه نمایش خانگی بردار و بذار کارشونو بکنن، بذار فیلمشونو بسازن، اینقدر این ساترا رو ننداز به جون محصولات شبکه نمایش خانگی که بره هی فیلما و سریالشونو سانسور کنه، حالا اگه تو درست گفته باشی و سریالا (بعضیلون البته) حتی ارزش یه بار تماشا هم نداشته باشن فکر کنم باید یقیه ساترا و صداوسیما ول کنیم و بریم به این سریال سازای نمایش خانگی بگیم که تو رو خدا اگه بلد نیستین سریال بسازید، خب نسازید، کسی که مجبورتون نکرده، البته که من سریالی رو که تو می‌گی ندیدم ولی شواهد و قرائن داره نشون می‌ده که همچی سریال جالبی هم نباید باشه.
گفت: منم که همینو میگم، اینو قبول داری که مردم از برنامه‌های صداوسیما خسته شدن؟
گفتم: تا حدی آره، ولی تو همین مردم هم کسانی هستن که هنوز برنامه‌های تلویزیون رو با همه ایراداتی که داره دنبال می‌کنن.
گفت: اونا خب همه مردم رو که تشکیل نمی‌دن، یه درصد قابل توجهی از مردم اونایی هستن که خوراک فرهنگی خوب و با کیفیت نیاز دارن و اگه تلویزیون این خوراک رو در اختیارشون نذاره می‌رن سراغ شبکه نمایش خانگی، همونطوری که تا الان رفتن، خب وقتی شبکه نمایش خانگی میاد سریالای این شکلی رو می‌سازه و در قبال دریافت پول اونا رو به مردم می‌فروشه باید بدونه که عملا داره خودزنی می‌کنه، حالا ممکنه یه سریال اینقدر نقش مخرب نداشته باشه که باعث بشه مخاطب خسته از تلویزیون از تماشای سریالای شبکه نمایش خانگی هم دل ببره و کلا بیخیال بشه و بره ماهواره تماشا کنه، ولی اگه این ماجرا ادامه پیدا کنه و سریالای دیگه هم به همین شکل و شمایل ساخته بشن و بیان تو شبکه نمایش خانگی و معلوم بشه یه تعداد قابل توجهی شون به لحاظ داستان و بازی بازیگران و کارگردانی در سطح پایین از حد متوسط هستن، مخاطب از تماشای سریالای این شبکه هم زده می‌شه و بی‌خیال شبکه نمایش خانگی می‌شه و میره سمت ماهواره. این یعنی چی؟ یعنی ما با دست خودمون بیش‌از ۶۰ تا ۸۰ درصد بیننده‌های تلویزیون از این مدیوم فراری داده به سمت شبکه نمایش خانگی هلشان دادیم، بعد که اونا به سمت شبکه نمایش خانگی رفته و می‌خوان از برنامه‌هایش استفاده کنند، خودمون با دست خودمون شرایطی را ایجاد می‌کنیم که مخاطب از برنامه‌های این شبکه هم دلسرد و راهی ناکجاآباد ماهواره بشه. نکته جالب اینجاست که در حالی این اتفاق تو شبکه نمایش خانگی رخ می‌ده که این مدیوم سال‌ها برای رسیدن به چنین مرحله‌ای تلاش و تکاپو کرده و با کوشش فراوانی که فیلمسازان کاربلد صداوسیما و سینما از خودشون به خرج دادن سطح تولیدات این شبکه را به حدی رسوندن که سریال‌ها و فیلم‌های موفقی را در طول این چند سال به مخاطب ارائه کردن و این یعنی یه دستاوردی که برای پیشرفتش سال‌ها زحمت کشیده شده حالا به مرحله استفاده و بهره‌برداری رسیده. با این تفسیر کسایی که تو این حوزه فعالیت می‌کنن، هم اونایی که سال‌ها در این مدیوم کار کردن و هم اونایی که تازه می‌خواهن وارد کار تو این مدیوم شوند باید حواسشون خیلی جمع باشه که آثار تصویری رو که تولید می‌کنن از کیفیت متوسط رو به بالایی برخوردار باشه تا حداقل بتونه مخاطبی رو که در طول این چند سال برای خودش دست و پا کرده، حفظ کنه.
گفت: خب بعدش؟
گفتم: بعدش اینکه که اینطوری که تو داری میگی نه گردانندگان شبکه نمایش خانگی حواسشون به این مسائل هست و نه هنرمندانی که تو این مدیوم کار می‌کنن.
گفت: خب نتیجه؟
گفتم: بازم میگم اینطوری که تو می‌گی نتیجه این میشه که اگه این جریان ادامه پیدا کنه و فکری براش نشه، باید به زودی منتظر ریزش مخاطب توی شبکه نمایش خانگی باشیم، البته این ریزش مخاطب با ریزش مخاطب تو تلویزیون فرق می‌کنه و هم خیلی زود اتفاق می‌افته و هم با شتاب.
گفت: یعنی چی با شتاب؟
گفتم: یعنی همه مخاطبا یه دفه با هم ریزش پیدا می‌کنن، اتفاقی که توی تلویزیون به مرور در طی چندین سال رخ داد توی شبکه نمایش خانگی یه دفه رخ می‌ده، می‌دونی چرا؟ برای اینکه تو صداوسیما مردم بابت سریالهایی که از تلویزیون نگاه می‌کردن پولی پرداخت نمی‌کردن یعنی براشون فرقی نمی‌کرد که چه سریالی ببینن، تنها ضرری که می‌کردن این بود که اعصابشون خرد می‌شد ولی تو شبکه نمایش خانگی مردم دارن پول می‌دن بنابراین دوست دارن اثر خوب تصویری بهشون ارائه بشه و از اونجایی که خیلی باهوشن خیلی زود متوجه می‌شن که سریالی که بابت تماشای اون پول پرداخت کردن به درد نمی‌خوره. اونا تو این موقعیت خیلی سریع واکنش نشون می‌دن، واکنششون هم اینه که دیگه قسمتهای بعدی سریالی رو که به مزاجشون سازگار نیست رو نگاه نمی‌کنن. اوج فاجعه چه زمانیه؟ اون موقعس که مخاطب متوجه میشه بقیه سریالهایی که تو شبکه نمایش خانگی هم به مردم ارائه می‌شه از کیفیت چندان بالایی برخوردار نیست و تو به عنوان مخاطب اگه اونا رو تماشا نکنی عملا چیزی رو از دست ندادی اما اگر بخوای به تماشای اونا اقدام کنی یه پولی از جیب میره که در قبال پرداختش چیزی به دستت نمیاد و این یعنی ضرر.
گفت: حالا چی میشه؟
گفتم: باید منتظر بمونیم ببینیم، اگه مسئول و هنرمند دلسوزی تو مدیوم شبکه نمایش خانگی وجود داشته که این مدیوم براش مهم باشه که خب می‌تونیم امیدوار باشیم که نه تنها ساخت سریالای این شکلی بی‌کیفیت ادامه پیدا نمی‌کنه بلکه سریال خوبتری هم ساخته میشه که تو جذب مخاطبای جدید می‌تونن موفق عمل کنن، اگر هم که مسئول و هنرمند دلسوزی تو این مدیوم نباشه که متاسفانه باید از همین الان منتظر بدتر شدن وضعیت شبکه نمایش خانگی باشیم و خودمونو آماده کنیم که شبکه نمایش خانگی که اینهمه پیشرفت کرده و می‌تونه به عنوان یه برند بین‌المللی تو جوامع جهانی مطرح بشه یواش یواش رو به اضمحلال بره و از بین رفتنش شروع بشه که اگه این اتفاق بیفته خیلیا مقصر خواهند بود.