روزنامه خراسان
1400/07/04
موکب های اربعین در مرز افغانستان
امسال هم مانند سال گذشته، حسرت شرکت در پیادهروی اربعین و خدمت به زائران امام حسین(ع) در عراق بر دل بسیاری از عاشقان مکتب این حضرت باقی ماند. شیوع کرونا و محدودیت هایی که ایجاد کرد باعث شد تا بسیاری از ارادتمندان سالار شهیدان نتوانند همچون سالهای گذشته پای کار زائران اربعینی امام حسین(ع) باشند اما موکب ها و هیئتی های بازمانده از اربعین بیکار ننشستهاند و در طرحی به نام «همسایه» به یاری مهاجران افغانستانی در نقاط مرزی کشورمان رفتهاند. این خادمان حسینی نیت کردهاند امسال که متاسفانه به دلیل شرایط خاص، امکان خدمت به زائران حسینی را ندارند، موکب های خدمترسانی شان را در مرز افغانستان برپا کنند و خدمتگزار مهاجران بیپناه کشور همسایه باشند. در ادامه بیشتر با این پویش آشنا می شوید و گفتوگوی ما را با مسئول اطلاعرسانی آن خواهید خواند. همچنین پای صحبت یکی از نیروهای جهادی نشستیم که داستان جالب اعزامش به این محل را برای مان تعریف کرد.مسیر رسیدن به سیدالشهدا (ع) از گرفتن دست محرومان میگذرد
« شعبانی»، مسئول خیمه میاندار خدمت هیئت های مذهبی کشور از پویش «همسایه» میگوید
حدود سه هفته است که این پویش آغاز به کار کرده است. آقای هادی شعبانی، مسئول«خیمه میاندار خدمت» هیئت های مذهبی کشور در باره پویش همسایه برای مان توضیح میدهد: «حدود 10 هزار هیئت مذهبی در کل کشور با هم شبکه هستند که از بین این تعداد حلقهای ایجاد شده به نام هیئت خدمت رسان که گروههای جهادی، خیریه، صندوق قرضالحسنه و موکب اربعین را شامل میشود. بچههای هیئتی در این شبکه مردمی دایم در حال اطلاع رسانی مشکلات کشور هستند و قبل از هر خبرگزاری ما متوجه مشکلات می شویم و پس از بررسی این که نیاز به چه تعداد نیروی کمک رسان هست، نیروهای خود را چه به صورت استانی یا به صورت کشوری به منطقه اعزام میکنیم. فعالیت های تشکل ما پس از زلزله کرمانشاه و برای بازسازی آن مناطق آغاز شد. پس از آن در سال 1397 در پی بحران آب در روستاهای آبادان دومین فعالیت مهم گروه ما باعث شد مردم این روستاها سختی نکشند. بعد از مشارکت هیئتهای حسینی در کمک رسانی به هموطنان سیلزده در نوروز 98 در استان های گلستان، لرستان و خوزستان، فرصت یک نقشآفرینی اثرگذار در حوزه آب روستاهای محروم جنوب کشور برای ما فراهم شد. سپس در محرم سال 99 بحث آب رسانی در سیستان و بلوچستان را شروع کردیم. پس از آن انتشار اخبار و تصاویر از شرایط نابسامان افغانستانی های عزیز، هر انسان آزادهای را ناراحت میکرد. از این که تعداد زیادی از آنها از خانه و کاشانه خود آواره شدهاند و به دلیل احساس ناامنی، با فرزندان کوچک خود به مرزهای کشورهای همسایه پناه بردهاند و در شرایط نامناسبی هستند، رنج میبریم. به همین دلیل تصمیم گرفتیم در یک حرکت دسته جمعی در قالب پویش «همسایه»، به کمک مردم مظلوم و ستمدیده افغانستان برویم و به آنها خدمت رسانی کنیم.»
کرونا به ما یاد داد همه مردم دنیا به هم مرتبطیم
از آقای شعبانی میپرسم که آیا دلتان برای پیادهروی اربعین تنگ نشده که پاسخ میدهد: «قبل از ماجرای کرونا هشت سال توفیق داشتم که در پیادهروی اربعین حضور داشته باشم. دلمان برای رفتن به زیارت اربعین و شمردن ستونها و رسیدن به حرم سیدالشهدا(ع) پر میکشد و هر کسی یک بار رفته باشد با رسیدن به ایام اربعین ضربان قلبش بالا میرود که باید در این مختصات جغرافیایی باشد. اما با رفقا که در مرز افغانستان صحبت میکردیم همه متفقالقول هستند که کرونا به ما یاد داد همه مردم دنیا به هم مرتبطیم، زندگیمان به هم گره خورده است و محروم شدنمان از حضور در پیادهروی اربعین، به ما نشان داد که مسیر رسیدن به سیدالشهدا(ع) از گرفتن دست محرومان میگذرد. ممکن است از لحاظ جغرافیایی از کربلا دور باشیم ولی این حال و هوای مان نشان میدهد که چندین برابر به ارباب نزدیکتر شدهایم.»
بعضی از نیروهایمان مرخصی بدون حقوق گرفتند
میپرسم که نیروهای شما که در این پویش حضور دارند، چه کسانی هستند که پاسخ میدهد: «نیروهای ما از همه قشری هستند. بچههای جهادی و هیئتی خود را دانشآموز مکتب سیدالشهدا(ع) میدانند و نگاه مادی ندارند. در همین پروژه استقبال شدیدی از جانب بچهها داشتیم که مثلا یکی با من تماس میگرفت که کارمند بود و با مدیرش صحبت کرده و مرخصی حتی بدون حقوق وقف سیدالشهدا(ع) گرفته تا به کمک ما بیاید. مثل همان پیادهروی اربعین که مرخصیهایش را در طول سال نگه میداشت تا به این موضوع برسد. چون با چشم خودش برکت این کار را در زندگیاش دیده و لمس کرده است. همان طور که برای سلامتی خودمان وقتی را برای ورزش کردن تنظیم میکنیم و برای کسب علم هم زمانی را به مطالعه کردن اختصاص میدهیم، برای رشد معنوی هم اردوی جهادی و خدمت به محرومان را تعریف میکنیم. دیدن خندهای که بر لب یک کودک خسته و ترسان بعد از گرفتن یک عروسک میآید، بهترین خاطره ماست.»
بچه هیئتی نمیتواند بیتفاوت باشد
مسئول جوان خیمه میاندار خدمت میگوید: «به جز مرزهای سراوان و دوغارون، در مرز میلک و داخل محوطه مرزبانی جمهوری اسلامی ایران کار تجمیع شده و بچههای جهادی و هیئت های موکب دار که تقریبا 1110 هیئت خدمت رسان هستند، امسال تصمیم گرفتهاند تا در قالب یک قرارگاه مردمی متمرکز به پناهندگان مظلوم افغانستانی که برای حفظ جان خود به مرزهای کشورمان پناه آوردهاند، یاری برسانند. خدمات ما هم در قالب ارسال اقلام مورد نیاز، تهیه خوراکی و غذای گرم، خدمات پزشکی به بیماران و بانوان باردار، معالجه های سرپایی، انجام مشاوره روان شناسی و پیگیری افراد گمشده است. شاید فکر کنیم در این دوران با وجود تلفن های هوشمند دیگر کسی گم نمیشود، ولی خودم به چشم دیدهام که مثلا از خانمی مشخصات فرزند در آغوشش را میپرسیدیم که گفت نمیدانم، سر راه گم شده بود و من آوردمش تا از بین نرود و خانوادهاش را پیدا کند.» شعبانی ادامه می دهد: «همان موکب هایی که هر سال برای خدمت رسانی به زائران پیاده اربعین به کشور عراق اعزام میشدند و امسال با توجه به محدودیتهای کرونایی امکان حضور در این مراسم باشکوه را ندارند، اعلام کردهاند آمادهاند به مرز افغانستان اعزام شوند. البته تمرکز ما بر این است که کمک های اصلی را به داخل خاک افغانستان برسانیم. به همین دلیل با دوستان افغانستانی فعال در مسجد جامع شهر زَرَنج ولایت نیمروز افغانستان هماهنگی های لازم انجام شده است. قرار بر این شده غذا و امکانات اولیه مورد نیاز شامل لباس و لوازم بهداشتی کودکان و بانوان توسط موکب های ما تدارک دیده و به دست دوستان فعال در این مسجد رسانده شود تا آنها این اقلام را در میان آوارگان توزیع کنند. شعار ما این است که بچه هیئتیِ پیرو مکتب امام حسین(ع) نمیتواند درخصوص بچه یتیمی که در همسایگی هیئت و حسینیه سر گرسنه بر بالین میگذارد، بیتفاوت باشد. »
خدمات پزشکی، غذایی، مشاوره و ... به افراد میدهیم
گفت وگو با یکی از افرادی که ماجرای حضورش در این موکب ها متفاوت است و از شرایط شان در آن جا میگوید
از آقای شعبانی میخواهیم تا یکی از همکارانش را که اکنون در منطقه است معرفی کند تا بیشتر با حال و هوای آن جا آشنا شویم. جالب این جاست که بعدها متوجه میشویم این شخص، از رفتنش به این سفر خاطره عجیبی دارد که واقعا حیف بود اگر آن را نمیشنیدیم. آقای محمد کاظم حسینی، طلبه جهادی 33 ساله اهل قم است که به گفته خودش تا قبل از امسال، 10-12 سال هر اربعین را در عراق خدمت میکرده است.
پذیرای روزانه 2 هزار نفر در مرز هستیم
وی درباره شرایط منطقهای که در آن خدمت میکند، میگوید: «در گذشته روزانه حدودا 50 نفر به طور غیرقانونی از مرز میلک افغانستان وارد کشورمان میشدند. این روزها با توجه به تحولات منطقه این تعداد به حدود 1500 تا 2000 نفر رسیده است. مرزبانی هم طبق وظیفهاش مانع ورود این افراد میشده است. اما به تازگی با توجه به تعداد زیاد و همچنین وجود زن و بچه و افراد مسن و بیمار در بین این افراد، مشکلاتی برای این بندگان خدا در مرزها به وجود آمده است که بچههای جهادی و هیئتی تصمیم گرفتند موکب های هر ساله خود در عراق را به این نقطه صفر مرزی منتقل کنند.
ماخادم همه مردم هستیم
آقای حسینی شرایط را این گونه تشریح می کند: «خانواده های افغانستانی با صرف هزینه و طی کردن مسیرهای طولانی و سخت و خطرناک، برای فرار به مرز ایران میآیند که در این بین زن و بچه و افراد سالمند هم وجود دارند که بعد از گذشتن از دیوار و سیم خاردار، چارهای نیست جز جلوگیری از ورود غیرقانونی این افراد به داخل خاک کشورمان. پس از آن به داخل پاسگاه های مرزبانی هدایت میشوند تا بعد از طی کردن مراحل قانونی اگر ورودشان به کشور امکان پذیر بود، وارد شوند و در غیر این صورت به قول معروف رد مرز و به کشور افغانستان بازگردانده شوند. در این مدت که گاهی ممکن است یک شبانهروز داخل پاسگاه یا کمپ ها بمانند، نیاز به خدمت رسانی دارند که نیروهای جهادی در این لحظه وارد عمل میشوند. در ابتدا با آب و غذا از آنها پذیرایی میشود. اگر کودکی با آنها باشد اسباب بازیهایی به آنان داده میشود و اگر افراد بیماری حضور داشته باشند، کادر درمان به مداوای شان خواهند پرداخت. اگر نیاز به مشاوره داشته باشند، کارشناسان جهادی مرد و زن از نظر روانشناسی با آنها صحبت خواهند کرد. تیم خواهران ما به خانمها و بچههای مهاجر از نظر پزشکی و روانی رسیدگی میکنند. همچنین موارد بهداشتی مورد نیاز از قبیل پوشک، شیرخشک بچه و وسایل دیگر در اختیارشان قرار داده میشود تا سرانجام نوبت به انجام مراحل اداری بازگشت شان به کشور خودشان یا ورودشان به کشورمان میرسد. افرادی که در این شرایط سخت زندگی خود را رها کرده، مورد تعرض قاچاقبرها قرار گرفته، از چنگ اشرار گریخته، مسیر طولانی را با پای پیاده طی کرده و حتی دیده شده که در این بین فرزند یا اعضای خانواده خود را گم کردهاند، نیاز به رسیدگی جسمی و روحی دارند که این کار بچههای هیئتی ماست. هدف این است که همنوعان افغانستانی ما با دل خوش به سمت کشور ما یا کشور خودشان حرکت کنند. ما خادم هیئت و خادم مردم و ملت ها، چه شیعه و چه اهل سنت هستیم.»
لطف حضرت معصومه(س) باعث شد که اینجا باشم
او با اکراه و با ابراز این که این خاطره را رفاقتی برای دوستش گفته و نمیخواسته کسی بشنود، داستان اربعین امسالش را این گونه تعریف میکند: «بچه هیئتیها شیوه شان این است که یک سال برنامهریزی کنند تا اربعین به حرم سیدالشهدا(ع) بروند و رزق و روزی سالشان را بگیرند. به جز سال گذشته که یک موکب اربعینی در شهر قم راه انداختیم، امسال هم بنا به مسائل بهداشتی تصمیم گرفتم تا پس از تزریق واکسن بتوانم به این سفر بروم. بعد از تزریق دوز اول، چند روزی برای یک کار جهادی در بخش کرونای بیمارستانی مشغول کار شدم که متاسفانه آن جا به این بیماری مبتلا شدم. البته خوشبختانه بیماری ام شدید نبود ولی متاسفانه به خاطر ابتلا، روند تزریق دوز دوم واکسنم چند هفته به تاخیر افتاد. در همین زمان سامانه سماح راه افتاد و ثبت نام انجام شد و نتوانستم به سفر اربعین برسم. به شدت ناراحت بودم که با بچهها صحبت میکردیم و متوجه شدیم یک سری از افغانستانی های عزیز که وارد مرز ایران میشوند، شرایط مناسبی ندارند. ما هم بنا را بر این گذاشتیم که به جای عراق، به سمت سیستان و بلوچستان و مرز میلک برویم. روزی که میخواستم به آن جا سفر کنم، نیت کردم تا برای خداحافظی به حرم حضرت معصومه(س) بروم. کنار خیابان منتظر تاکسی بودم که یک ماشین شخصی جلوی پایم ایستاد و سوار شدم. آن شخص که مشخص بود مسافرکش نیست، مشغول مکالمه تلفنی با کسی بود که میخواست به عراق سفر کند. بعد از تلفن با تعجب از او پرسیدم که شما به همین راحتی به عراق میروید؟ گفت بله، من کارآفرینی هستم که در عراق مشغول کار هستم و با همین روش به راحتی میتوانم به عراق رفت وآمد داشته باشم. با خوشحالی گفتم امکانش هست که من را هم به همین راحتی بفرستید؟ گفت «چرا که نه، من که یک نفر را میخواهم بفرستم، شما هم نفر دوم!» دوباره به نقطه آغاز رسیده بودم. از یک طرف میخواستم به این سفر اربعین که آرزویش را داشتم برسم، از یک طرف همه کارهایم را کرده بودم تا به سیستان بروم و حتی دینارهایی را که خریده بودم هم به دوستانی که مسافر کربلا بودند، داده بودم. از آقای راننده پرسیدم که هزینه بلیت هواپیما چقدر است؟ گفت «فکر کنم حدود سه تا سه و نیم میلیون تومان باشد، ولی شما که لازم نیست پولی بدهید، وظیفه کارفرماست که ما را ببرد و برگرداند.» به حرم نزدیک میشدیم و من در سکوت محض به افق خیره شده بودم و در دلم غوغایی برپا بود. با خودم کلنجار میرفتم که کدام یکی را انتخاب کنم که رسیدیم به حرم. خواستم از ماشین پیاده شوم که راننده گفت «شماره من را نمیخواهی بگیری یا شماره خودت را بدهی؟» همان طور که از ماشین پیاده شده بودم و داشتم با آن بنده خدا خداحافظی میکردم و قلبم تیر میکشید، گفتم آقا ببخشید، من جای دیگری باید بروم. وارد حرم شدم و یک دل سیر گریه کردم و تصمیمم را گرفتم.» در این جا صدای شکستن بغضش از پشت تلفن کیلومترها دورتر در مرز میلک، به گوشم رسید.
صفر تا 100 کار با کمک های مردمی پیش میرود
شعبانی در پایان می گوید: « از وقتی پویش همسایه به راه افتاده، چه هموطنان خیّر و چه دوستان هیئتی و موکب دار، به طور مرتب تماس میگیرند و اعلام آمادگی میکنند؛ چه برای ارائه کمک در زمینههای مختلف چه برای برپایی موکب برای خدمت رسانی به مهاجران عزیز افغانستانی. بهجز هموطنان مان، افغانستانیهای مقیم ایران هم برای مشارکت در پویش همسایه اعلام آمادگی کردهاند. در همه پویش هایمان صفر تا 100 کار را با کمکهای مردمی پیش میبریم. تجربه نشان داده که ظرفیت کمکهای مردمی بیش از آن چیزی است که ساختار دولتی بخواهد پیش ببرد. مثال واضحش هم همین پیادهروی اربعین است که خوراک و امنیت و جای خواب و... میلیونها نفر براساس کمکهای مردمی تامین میشود. به همین منظور هموطنان نیکوکار میتوانند با شماره تلفن 02128422213 برای اهدای کمک های غیرنقدی و نقدی و پاسخ گویی به سوالاتشان در همین باره تماس بگیرند.»
سایر اخبار این روزنامه
آقای وزیر ارشاد، این تصمیم غلط را لغو کنید!
دوباره چشمه جانبخش «اربعین» جوشید
ممنوعیت سفر به مشهد معطل تصمیم ستاد ملی
واکسن نزن ها را چگونه مجاب کنیم؟
به« این زودی» یا به «آن زودی»؟
چرا تورم متوقف نمی شود؟
8میلیون نفر بدون بیمه درمانی!
روح بلند علامه حسنزاده آملی به لقاءا... پیوست
موکب های اربعین در مرز افغانستان
پاسخ عراقچی به کیهان: چرا دلیل گریه شرمن را نمی پرسید؟
فرار 1096 دستگاه دولتی از شفاف سازی اموال
ماجرای دلارهای خونین!
حل بحران آب از روستا می گذرد