روزنامه آفتاب یزد
1400/07/06
دوراهی «جامائیکا» و «چراغ راهنما»
محمد زارعی - کارشناس مسائل آلمان و اروپاسال 2021 برای آلمان، سالی سیاسی و مملو از تقویمهای انتخاباتی مختلف بود. طی هفت ماه اخیر علاوه بر انتخابات پارلمان فدرال، شش انتخابات ایالتی نیز در راینلند فالتس، بادن وورتمبرگ، زاکسن آنهالت، مکلنبورگ فورپومن و برلین برگزار شد. حزب سوسیال دموکرات در سه ایالت مکلنبورگ فورپومن، راینلند فالتس و برلین پیشتاز بود و علیرغم کاهش نسبی آراء توانست جایگاه رهبری خود را در دولتهای آینده این سه ایالت حفظ کند. در کنار این سه پیروزی مهم، میراث داران ویلی برانت توانستند با جهشی پنج درصدی، بزرگترین رقیب خود، یعنی احزاب مسیحی را پشتسر گذاشته و در صدر آرای انتخاباتی بوندستاگ قرار گیرند و همچنین مدعی رهبری دولت جدید در آلمان باشند. انتخابات امسال تغییرات شگرفی در بر داشت و میتواند ساخت قدرت را به آنچه که مردم انتظار داشتند، در واقع «تحول در تصمیمات سیاسی»، مجبور کند. نتایجی که روز یکشنبه رقم خورد، حاصل روندهایی است که از دورههای قبل و ماههای قبل شکل گرفته اند. این یادداشت علاوه بر بررسی نتایج، به تحلیل روندهای اخیر و عوامل موثر بر آنها میپردازد.
> میراث مرکلیسم و حکومت داری جدید در آلمان
زمانی که مرکل روی کار آمد، کسی تصور نمیکرد وی بتواند 16 سال بزرگترین اقتصاد اروپا را از تمام بحرانهای به وجود آمده به سلامتی عبور دهد. آلمان میراثدار صدراعظمی است که نه تنها احزاب مخالف در کشور را به خوبی مهار کرد، بلکه در مقابل مخالفان اروپایی و فراآتلانتیکی خود نیز مقاومت کرد. پس از چندین دهه، اولین بار یک حزب بزرگ (احزاب مسیحی یا سوسیال دموکرات) باید با دو حزب کوچکتر یعنی سبزها و لیبرال دموکراتها دولت جدید آلمان را تشکیل دهند. هیچکدام از رهبران احزاب جدید از تجربه و پتانسیلهای آنگلا مرکل برخوردار نیستند. این مسئله باعث شده تا نگرانیهای زیادی درباره این مرحله که میتواند «دوران گذار» تلقی شود، وجود داشته باشد. هر صدراعظمی که در دولت جدید قرار میگیرد، علاوه بر حل مشکلات داخلی فراوان، باید برای رهبری در اروپا و همچنین ایفای نقش بیشتر آلمان در صحنه جهانی آماده باشد. اما اغلب تحلیلگران در این خصوص خوش بین نیستند. شرایط فعلی آلمان دقیقا شبیه به سال 2005 است، زمانی که آنگلا مرکل روی کار آمد. با این تفاوت که در آن دوره احزاب مسیحی با اختلاف یک درصد (با کسب حدودا 35 درصد از آرا) از حزب سوسیال دموکرات پیش افتادند. در سال 2002 نیز آرای احزاب در عدد 38% با هم برابر بود، اما حزب سوسیال دموکرات تصمیم گرفت تا با حزب سبزها دولتی اقلیتی تشکیل دهد. طی شانزده سال گذشته و پس از روی کار آمدن مرکل، حزب سوسیال دموکرات هیچ گاه نتوانسته بود به احزاب مسیحی نزدیک شود. آنگلا مرکل در این چهار دوره، 12 سال (سه دوره) با حزب سوسیال دموکرات رقیب دیرینه خود، ائتلاف موسوم به «ائتلاف بزرگ» را تشکیل داد و همچنین یک دوره چهار ساله را با حزب لیبرال دموکرات به طور مشترک رهبری کرد. اغلب تحلیلگران این مسئله را یکی از خصوصیات مرکل میدانند. این سیاستمدار هیچ گاه سعی نمیکند با دشمن یا رقیب خود مقابله کند، بلکه از دو طریق با طیفهای سیاسی مخالف برخورد میکند؛ ابتدا اینکه سیاستهای حزب رقیب را در برنامه حزب خود میگنجاند و بدین گونه از تبدیل شدن شعارهای رقیب به یک برنامه جذاب و یک اپوزیسیون قوی جلوگیری میکند. از سوی دیگر، اگر زمان مناسب برای این کار وجود نداشته باشد و یا حزب رقیب آنقدر روی برنامههای خود مسلط باشد و بتواند رای دهندگان را جذب کند، آنگلا مرکل ترجیح میدهد که آن حزب را در دولت مشارکت دهد. به همین دلیل، دوران صدراعظمی مرکل از مشخصههای متفاوتی برخوردار است. برخی مرکل را «صدراعظم محیط زیست» میدانند، کسی که سیاستهای حزب سبزها را در پیش گرفت و آنها را در دولت خود تا اندازه زیادی اجرا کرد. همچنین برخی مرکل را حامی سرسخت «سیاستهای مهاجرتی» میدانند، موضوعی که اساسا در برنامه احزاب محافظه کار چندان جایی ندارد و اغلب از سوی احزاب چپگرا حمایت میشود. با این حال، با توجه به بحران سال 2015 و ورود تقریبا یک میلیون مهاجر به آلمان، اجرای سیاستهای مهاجرتی برای مرکل و دولت او اجتناب ناپذیر بود. برخی نیز طی سالهای اخیر مرکل را به حمایت از «سوسیالیسم» متهم میکنند. هر چند که آلمان سالهاست از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار است، اما شکاف طبقاتی، وضعیت مسکن، افزایش دستمزدها و تامین شغل برای نیروی کار از جمله مسائلی هستند که احزاب را به سمت سیاستهای اجتماعی و حمایتی کشانده است. این مسئله تنها به آلمان مربوط نمیشود، بلکه سایر کشورهای اروپایی را نیز در بر میگیرد. علاوه بر این، بحران کرونا و تعطیلی مشاغل نیز به این مشکلات دامن زده است. در پی این بحران آنگلا مرکل سعی داشت تا سیاستهای حمایتی و اجتماعی که اغلب شعار حزب رقیب، یعنی حزب سوسیال دموکرات بود را عملی کند و از آن برای رفع مشکلات موجود بهره گیرد.
> بازسازی اعتماد، پروژه بزرگ احزاب محافظه کار و مسیحی
از سال 2015، زمانی که بحران پناهجویان اتفاق افتاد و حزب آلترناتیو برای آلمان تشکیل شد، احزاب مسیحی (مسیحی دموکرات و سوسیال مسیحی) که در طیف سیاسی راست میانه جای میگیرند، با دو چالش «راست گرایی» و «محافظه گرایی» روبرو شدند. حزب سوسیال مسیحی CSU یکی از قدرتمندترین و محافظه کارترین احزاب اقتصادی آلمان به شمار میرود و در ایالت سنتی بایرن، خاستگاه صنایع بزرگ آلمان، احزاب مسیحی را نمایندگی میکند. این حزب که تا طی سالهای اخیر دو رهبر محافظه کار و راستگرا را در اختیار داشت، در برخی از سیاستها به ویژه سیاستهای مهاجرتی برای حزب خواهر خود، یعنی حزب مسیحی دموکرات CDU دردسرهای زیادی ایجاد کرد. هورست زِهوفر، وزیر کشور فعلی آلمان و رئیس حزب سوسیال مسیحی سال 2015 در موضع مخالفت با سیاست «درهای باز» مرکل قرار گرفت و شبی که مرکل قصد باز کردن مرزهای آلمان را به روی مهاجران داشت، زهوفر به هیچ گونه تماسی از دفتر صدراعظمی پاسخ نداد و عملا اختلافات میان رهبران دو حزب از آن لحظه شروع شد. پس از این تاریخ هر دو حزب مسیحی در بایرن و سایر نقاط آلمان با افول تاریخی مواجه شدند و امروز در بدترین شرایط خود قرار گرفته اند. در همین بین بسیاری از رای دهندگان که حامی راستگرایی و محافظهکاری بودند، به نیروهای دیگر به ویژه حزب آلترناتیو برای آلمان پیوستند.
اختلاف درونی میان احزاب مسیحی تنها به بحران پناهجویان و کاهش محبوبیت مربوط نمیشود. بسیاری معتقدند، آنگلا مرکل با عدم حمایت و یا تلویحا کنار زدن جانشین زهوفر (مارکوس زودِر)، در رقابت بر سر کاندیدای صدراعظمی احزاب مسیحی، بسیاری از رایدهندگان، به ویژه حامیان حزب سوسیال مسیحی در بایرن را ناامید کرد. مارکوس زودر
در نظرسنجیهای مختلف از محبوبیت بیشتری نسبت به آرمین لاشت (کاندیدای فعلی احزاب مسیحی) برخوردار بود. اما مرکل و بسیاری از اعضای اصلی حزب تصمیم گرفتند که آرمین لاشت را بر خلاف نظر افکار عمومی انتخاب کنند و این گونه سرنوشت احزاب مسیحی و کرسی صدراعظمی را در دستان او قرار دهند. آرمین لاشت علیرغم عملکرد قابل توجه خود در ایالت نوردراین وستفالن (بزرگترین و پرجمعیتترین ایالت در آلمان)، به هیچ وجه نتوانست کمپین احزاب مسیحی را در انتخابات اخیر به خوبی رهبری کند. ضعفهای شخصیتی و رهبری آرمین لاشت نه تنها اعتماد اعضای حزب به او را زیر سوال برد، بلکه از سوی رایدهندگان نیز با ضربه سختی مواجه شد. نتایج ضعیف احزاب مسیحی در نظرسنجیها از همان ابتدا انتخابِ اشتباه در گزینش آرمین لاشت و
کنار گذاشتن مارکوس زودر را نشان داد، اما هیچ تصمیمی برای جبران آن گرفته نشد. بر خلاف سوسیال دموکراتها که قویا از کاندیدای حزب خود یعنی، اولاف شُلتس حمایت کردند، احزاب مسیحی و رای دهندگان هیچ گاه تماما پشت آرمین لاشت نایستادند. همین مسئله باعث شده تا حتی در صورت رهبری مجدد احزاب مسیحی در دولت و تشکیل کابینه، افراد نسبت به آرمین لاشت و انتخاب او به عنوان صدراعظم اعتماد کافی نداشته باشند و ادامه کار لاشت را با تردیدهای گوناگون مواجه سازد.
> بزرگترین برندگان و بازندگان انتخابات
در این انتخابات سه حزب را میتوان به طور قطعی پیروز رقابتها دانست. حزب سوسیال دموکرات توانست پس از بیست سال دوباره از رقیب قدرتمند خود، احزاب مسیحی، پیش افتد و با 25.7% کسب رای، نسبت به انتخابات چهار سال قبل، 5% آرای خود را بهبود بخشد. حزب سبزها نیز با چنین شرایطی انتخابات را به پایان رساند. سبزها اگرچه در مقطعی طبق نظرسنجیها به 25% از محبوبیت رسیدند، اما در آخر توانستند تنها 14.8% را کسب کنند. این نتیجه در تاریخ این حزب سابقه نداشته است. از سوی دیگر حزب لیبرال دموکرات نیز توانست نتیجه دوره قبل را تکرار کند و با عدد دو رقمی 11.5% بالاتر از حزب چپها و آلترناتیو برای آلمان بایستد. قابل ذکر است که این حزب سال 2013 نتوانسته بود حد نصاب کافی جهت ورود به پارلمان را به دست آورد و چهار سال خارج از بوندستاگ فعالیت میکرد. از سوی دیگر حزب چپها و احزاب مسیحی بازنده قطعی رقابت روز یکشنبه بودند. چپها از سال 2005 تا کنون هیچ گاه نتیجهای کمتر از 8% به دست نیاورده بودند. این حزب نتوانست در این انتخابت میزان حداقلی 5% را به دست آورد و تنها به لطف سه کاندیدای خود که با رای مستقیم وارد پارلمان شدند، در بوندستاگ به فعالیت خود ادامه میدهد. احزاب مسیحی نیز با کسب 24.1% به کمترین میزان از آرای خود رسیدند. آنها از سال 1949 تاکنون هیچ زمان به کمتر از 30% از آرا رضایت نداده بودند.
علاوه بر احزاب، رقابت سیاستمداران معروف و وزاری فعلی نیز از جذابیت خاصی برخوردار بود. یک دختر 27 ساله از حزب سوسیال دموکرات توانست در حوزه انتخابیه سابق مرکل با رای مستقیم وارد پارلمان شود. مرکل سالها از این حوزه انتخابیه (فورپومن-گرایفسوالد) با رای مستقیم به بوندستاگ راه مییافت. وزیر خارجه فعلی آلمان، هایکو ماس از حزب سوسیال دموکرات نیز توانست وزیر اقتصاد آلمان از احزاب مسیحی را شکست دهد و با رای مستقیم از حوزه زارلیوس به پارلمان راه یابد. همچنین اولاف شُلتس، رهبر حزب سوسیال دموکرات توانست در رقابت با آنا لنا بربوک، رهبر حزب سبزها پیروز شود و از حوزه پستدام با رای مستقیم وارد پارلمان شود. در بین بازندگان نیز نام بسیاری از چهرههای معروف احزاب مسیحی دیده میشود. هانز گئورگ ماسن، سیاستمدار محافظه کار و افراطی نتوانست در رقابت با قهرمان المپیک سابق از حزب سوسیال دموکرات دوام آورد. همچنین آنگرت کرامپ کارن بائور، وزیر دفاع فعلی از حزب مسیحی دموکرات در برابر یک نماینده دیگر از سوسیال دموکراتها شکست خورد. رهبر حزب لیبرال دموکرات نیز مانند بسیاری از رهبران سیاسی احزاب نتوانست با رای مستقیم وارد بوندستاگ شود.
> لیبرال ها، سبزها و فرهنگ سیاسی-اجتماعی جدید در آلمان
نتایج انتخابات اخیر در آلمان نشان داد که دست کم رفتار رای دهندگان به ویژه در طبقههای مختلف سنی متفاوت از قبل شده است و احزاب بزرگ مانند سوسیال دموکرات و احزاب مسیحی دیگر رای تمام قشرها را به خود اختصاص نمیدهند. آمارها نشان میدهند که در بین افراد پایینتر از سی سال، گرایش به سمت حزب سبزها و لیبرال دموکرات افزایش چشمگیری داشته است. همچنین کسانی که «رای-اولی» محسوب میشوند، گرایش بسیار زیادی به این دو حزب دارند. هر چند بحران کرونا بر بسیاری از حوزههای زندگی اجتماعی و سیاسی افراد تاثیر گذاشته، اما رفتار رای دهندگان نشان میدهد که نیازهای سنی آنها و دوراندیشی این افراد در انتخاب حزب بسیار تاثیرگذار است. حزب سبزها که به طور طبیعی گفتمان محیط زیست و زندگی سالم را دنبال میکند، طی سالهای اخیر توانست با کمپینهای خیابانی از جمله «جمعهها برای آینده» افراد زیر بیست سال را به سمت خود بکشاند. این کمپین با کمپینهای مشابه جهانی به ویژه نوجوان سوئدی «گرتا تونبرگ» پیوند خورد و سطح وسیعی از خانوادههای این جوانان را نیز در بر گرفت. در کنار این جنبش، مهمترین مسئله نسل جوان، یعنی «دیجیتالیزه شدن» نیز قرار میگیرد. دولت آلمان تحت ریاست مرکل طی سالهای اخیر هزینههای کمی را به این چالش اختصاص داد. با توجه به اهمیت نقش اینترنت و رایانه در زندگی روزمره افراد، احزاب نیز به سمت حمایت از این مسئله شتافتند. اما در بین همه احزاب، حزب لیبرال دموکرات بود که از سال 2017 کاملا با برنامه و به طور وسیع حوزه دیجیتال که محبوب نسل جوان است، را در مانیفست خود قرار داده است. این مسائل سبب شدند تا احزاب بزرگ نیز پس از اعلام نتایج به عدم توجه به موضوعات مورد علاقه نسل جوان اعتراف کنند. احزاب سنتی به خوبی دریافتهاند که با نسلی جدید، خواستههای جدید و تحرکات سیاسی جدید روبرو شدهاند و گاهی اوقات کمپینهای دانشآموزان مدارس نیز میتواند در تعیین سرنوشت انتخابات تاثیرگذار باشد.
> سرنوشت آلمان بر سر دوراهی ائتلاف «جامائیکا» و «چراغ راهنما»
تقسیم آرای مشابه بین احزاب، کار را برای تشکیل دولت به مراتب سختتر کرده است. هم اکنون تنها سه گزینه برای تشکیل دولت وجود دارد که از بین آنها یک گزینه غیرمحتمل به نظر میرسد. «ائتلاف بزرگ» که شامل دو حزب بزرگ سوسیال دموکرات و احزاب مسیحی میشود، به هیچ وجه مورد علاقه طرفین و حتی مردم آلمان نیست. این دو حزب طی 16 سال گذشته، 12 سال دولت را به رهبری مرکل در اختیار داشتند. با توجه به نتایج به دست آمده، احزاب مسیحی بههیچوجه حاضر نیستند در دولتی به صدراعظمی اولاف شُلتس نماینده سوسیال دموکراتها
حاضر شوند. ائتلاف دیگر که به علت رنگ مورد علاقه احزاب، موسوم به ائتلاف پرچم جامائیکا است، به شدت مورد علاقه احزاب مسیحی است. از آن سو حزب لیبرال دموکرات نیز طی ماههای اخیر به شراکت با این حزب تمایل نشان داده و همان طور که کریستین لیندنر، رهبر این حزب میگوید، برنامه و شعارهای این دو حزب بسیار بیشتر از سایر احزاب به یکدیگر نزدیک است. این دو حزب باید حزب سبزها را جهت تشکیل ائتلاف سه جانبه متقاعد کنند. اما سیاستهای مهاجرتی، محیط زیستی و اجتماعی که حزب سبزها دنبال میکند، تا حد زیادی مانع از توافق احزاب مسیحی و لیبرال دموکرات با آنها میشود. این ائتلاف سال 2017 در آستانه تشکیل بود، اما در پی مخالفت لیبرال دموکراتها در دقایق آخر با شکست مواجه شد.
ائتلاف دیگر که «چراغ راهنما» نامیده میشود، گزینهای است که سوسیال دموکراتها به دنبال آن هستند. سوسیال دموکراتها با حزب سبزها مشترکات فراوانی دارند، اما با لیبرال دموکراتها دارای اختلاف جدی هستند. این حزب که کاملا یک حزب مدرن و اقتصادی است، به شدت با سیاستهای مالی و مالیاتی سوسیال دموکراتها مخالفت نشان داده است. لیبرالها در کمپینهای انتخاباتی خود بارها رای دهندگان را به انتخاب احزاب چپگرا، به ویژه سوسیال دموکرات بر حذر داشتند و معتقد بودند که آلمان تحت رهبری این حزب به سمت سیاستهای سوسیالیستی خواهد رفت. از بین دو حزب بزرگ، سوسیال دموکراتها با توجه به کسب آرای بیشتر، به طور عرفی حق بیشتری برای تشکیل دولت دارند. اما همانطور که پیداست، با توجه به اختلافات بنیادین این حزب و حتی احزاب مسیحی، با دو حزب کوچک دیگر، مذاکرات برای تشکیل دولت هفتهها به طول خواهد انجامید. با این حال رهبران احزاب شب گذشته در تلویزیون رسمی آلمان به مردم اطمینان دادند که مذاکرات پیش از پایان سال میلادی و تعطیلات کریسمس به نتیجه برسد و دولت آینده معرفی شود.
سایر اخبار این روزنامه
گزارش تحلیلی آفتاب یزد در مورد تاثیر قابل تامل پاندمی بر جرائم مختلف
تحرکات اخیر در اربیل عجیب ومشکوک است
حرکت تبیینی، خنثیکننده هجمه تبلیغاتی دشمن است
مراسم تشییع پیکر علامه ذوالفنون حسنزاده آملی برگزار شد
پاسخ وزارت بهداشت به گزارش آفتاب یزد
درباره مبارزه با فساد
گاه اتخاذ استراتژی بهینه
سد راه سازندگان فردا
چند صدایی و بلاتکلیفی!
دستور اشتباهی!
دوراهی «جامائیکا» و «چراغ راهنما»
مسئله آموزش و علی لندی
چرا بانک مرکزی مانع اجرای قانون شده است!
آموزش و پرورش و دولت الکترونیکی