نگاه انسانی زنان اتفاقات جنگ را زیبا کرده است

سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین:   نویسندگان زن در سال‌های اخیر سکاندار و پرچمدار ادبیات دفاع مقدس در حوزه خاطره‌نگاری بوده‌اند. آثار آن‌ها از استقبال خوبی برخوردار بوده و جزو کار‌های ماندگار این حوزه است. محبوبه معراجی‌پور از نویسندگان فعال دفاع مقدس است که تا به حال چندین کتاب از او در این حوزه منتشر شده که کتاب «عباس دست طلا» معروف‌ترین‌شان است. با معراجی‌پور درباره فعالیت نویسندگان زن و موفقیت آثارشان در این سال‌ها به گفتگو نشستیم و او دلایل این موفقیت را تشریح کرد. معراجی پور در گفت‌وگویش با «جوان» پرداختن به روابط انسانی در پشت جبهه توسط نویسندگان زن را نکته خیلی مهمی می‌داند که با نگاه جزئی‌نگر زنان به خوبی به رشته تحریر در می‌آید. جنگ برای شما به عنوان یک نویسنده زن چه جذابیت‌هایی دارد که شما را ترغیب به نوشتن از این حوزه کرده است؟
من در دوران دفاع مقدس جنگ را از رادیو و تلویزیون دنبال می‌کردم و نسبت به آن بی‌توجه بودم. تا اینکه سال‌ها از جنگ گذشت، من دانشجو شدم، به مناطق عملیاتی جنوب کشور رفتم و پای صحبت راوی‌ها نشستم. وقتی مناطق جنگی را با چشم خودت می‌بینی تازه می‌فهمی چه بلایی سر هموطنانت در جنگ آمده و با دیدن از قاب تلویزیون خیلی تفاوت دارد. من تازه آنجا کمی فضای جنگ را درک کردم. مثلاً وقتی نخل‌های سربریده را دیدم و فهمیدم دشمن این بلا را سر این نخل‌ها آورده دلم آشوب شد. بعد که به آدم‌ها رسیدم بیشتر مبهوت شدم و با خودم گفتم جنگ چنین چیزی بوده؟ آنجا خیلی دلم سوخت و از شهدا کمک خواستم اگر روزی نویسنده شدم از خودشان بنویسم. امروز من از زندگی در جنگ می‌نویسم و برایم جالب است در آن مقطع هشت ساله مردم در آن شرایط سخت به زندگی‌شان ادامه می‌دادند و پای کشورشان ایستاده بودند. اما چیزی که بسیار برایم عجیب بود این بود که مگر می‌شود آدم از جانش بگذرد و مقابل توپ و تانک دشمن بایستد. برایم جالب بود که بدانم آدم باید به چه رشد عقلانی رسیده باشد که وجود پیدا کند و مقابل دشمن بایستد. من وصیتنامه‌های زیادی از شهدا خوانده‌ام که گفته‌اند به خاطر میهن و آرامش هموطنانشان به جبهه رفته‌اند و این خیلی ارزش دارد. شروع کار من با داستان بود و این اواخر به درخواست ناشران خاطره نوشتم. از نظر شما روحیه احساسی زنان برای توصیف و انتقال بهتر مفاهیم در کار داستان و خاطره‌نگاری به آن‌ها کمک می‌کند؟
اگر احساس و واقعیت در هم ادغام شود و به عقلانیتی که وجود داشته برسد بسیار ایده‌آل و درست خواهد بود. البته این نکته که زنان روح لطیف‌تری دارند را قبول دارم. خانم‌ها جزئی‌نگر و جزئی‌پرداز هستند و این جزئی‌نگر بودن شخصیت‌شان به بهتر نوشتن‌شان هم کمک می‌کند. به نظرم خانم‌ها می‌توانند وقایع اصلی خاطره‌نگاری را با لطافت بیشتری بنویسند. برای شروع خودتان عنصر احساس چقدر پررنگ بود؟
بسیار زیاد! اول احساس در من شکل گرفت و بعد رفتم و دانشش را یاد گرفتم. البته احساس خالی بدون دانش فایده‌ای ندارد. شما باید علم و دانشش را یاد بگیرید، احساس را در آن دخیل کنید و بعد با واقعیت‌هایی که وجود داشته کار را دلنشین کنید. قطعاً کاری که خود نویسنده را سر وجد بیاورد دیگران را هم به وجد خواهد آورد. وجه انسانی در کتاب‌های خاطره‌نگاری زنان بسیار غالب است و بیشتر به مسائل پشت جبهه و مسائل خانوادگی و احساسی می‌پردازند. به نظر این یک نقطه مثبت است، چراکه مخاطب امروز بیشتر علاقه‌مند به خواندن از این روابط انسانی است؟


زنان که جبهه را تجربه نکرده‌اند. تجربه کردن خیلی مهم است. زنان فضای پشت جبهه را تجربه کرده‌اند و بیشتر از آن می‌نویسند. خودم از خط مقدم نمی‌نویسم و این کار را باید نویسندگان مرد انجام دهند. باز هم بین آقایان، کسی که آن فضا را دیده و درک کرده خیلی موفق‌تر از کسی است که آن موقعیت را تجربه نکرده است. می‌شود از تلویزیون و فیلم‌های مستند دید ولی تجربه مستقیم و بدون واسطه خیلی تفاوت دارد. نکته دیگر آنکه جنگ با رابطه‌های انسانی که وجود دارد شکل می‌گیرد. همه‌اش خط مقدم نیست. آن آدم تا به خط مقدم برسد مسیر و دورانی را طی می‌کند. نویسندگان باید به قبل از رسیدن رزمنده به خط مقدم بپردازند و آن پیشینه اهمیت دارد. آن پیشینه شخصیت یک رزمنده را ساخته که آماده حرکت به سوی جبهه شده است. باید پیشینه آن رزمنده را نشان بدهیم که شخصیتش چطور شکل گرفت و آن کار بزرگ را انجام داد. من اگر بودم جرئت چنین کاری را نداشتم. اما کاری که آن‌ها انجام دادند خیلی بزرگ بود. پس برای پرداختن به مسائل انسانی لازمه‌اش دانستن از زندگی شهید است و این خیلی نکته مهمی است. زنان جزئی‌نگر و لطافت روح دارند و خوب می‌توانند این مسائل را منتقل کنند.
برای خودتان هم همین پیشینه شخصیتی جذابیت دارد؟
بله! من باید حتماً پیشینه شخصیتی آن شهید یا رزمنده را بدانم. باید بدانم کجا زندگی کرده، در چه خانواده‌ای بوده، چه ارتباطات و تربیتی داشته است. گاهی برخی به من ایراد می‌گرفتند که این دیگر چه کاری است و از جنگ و دفاع مقدس ننویس و از این حوزه بیا بیرون. اما من می‌گویم نمی‌شود از دوره‌های تاریخی کشور چشم‌پوشی کرد و چنین آدم‌هایی را ندید و به آن‌ها اشاره نکرد. درست است الان ما مسئله زیاد داریم ولی دفاع مقدس و آدم‌هایش برای نویسندگان دفاع مقدس اهمیت زیادی دارند. نکته دیگر اینکه ارتباط برقرار کردن با همسران و مادران شهدا برای زنان راحت‌تر است.
بله! خانم‌ها راحت‌تر با خانم‌ها صحبت می‌کنند. مثلاً یک خانم به من هزار تا موضوع می‌گوید که من از ۵۰۰ موضوعش استفاده می‌کنم ولی بقیه موضوع‌ها به من کمک می‌کند بخش‌های بعدی را بنویسم. اما شاید یک مرد نتواند به راحتی پای چنین حرف‌هایی بنشیند. به‌هرحال این زن‌های جامعه بودند که مردهایشان را راهی کردند و خودشان پشت جبهه حضور داشتند. این زن‌ها حرف‌های زیادی برای گفتن دارند و اگر سال‌ها کار شود باز هم کم است. چقدر حیف که مادران شهدا دارند از بین ما می‌روند در حالی‌که خاطرات زیبایی در سینه‌شان دارند و هنوز کسی سراغ‌شان نرفته است. این سوژه‌ها و مضامین پایان ندارد، چون عشق و روابط انسانی، ایثار و مقاومت و روحیه دادن آدم‌ها به هم پایان ندارد. خودتان هنگام نگارش کتاب با شخصیت‌های کتاب همراه و درگیر می‌شوید و نوشتن کتاب، زندگی‌تان را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟
هر نویسنده‌ای با شخصیت‌ها و قهرمان‌های کتابش همراه می‌شود. خودم وقتی کتابی را می‌نویسم تمام زندگی‌ام را تحت تأثیر قرار می‌دهد تا زمانی که کار تمام شود. این موضوع هم سختی‌های خودش را دارد، چراکه هر بار ذهنم درگیر یک سوژه می‌شود. به نظرم زندگی یک نویسنده یک زندگی عادی نیست.
چرا حضور زنان در ادبیات داستانی کمرنگ می‌شود؟
خودم که در ادبیات داستانی حضور دارم. دفاع مقدس اتفاقات بسیار زیادی داشته و ناشران سوژه‌های زیادی دارند. من علت اصلی را این می‌دانم که ابتدا می‌خواهند تمام مطالب اصلی جمع‌آوری و بیان شود بعد نویسندگان این مطالب را به رشته تحریر بیاورند. تخیل در داستان‌نویسی خیلی اهمیت دارد و فعلاً ناشرای روی واقعیت‌ها تمرکز زیادی دارند. فعلاً اولویت با انتشار خاطره‌هاست و اینکه ممکن است آدم‌های صاحب خاطره را از دست بدهیم و به همین خاطر نباید زمان را از دست داد. خودتان فعالیت نویسندگان زن در ادبیات دفاع مقدس را برای بالا رفتن سطح کیفی این حوزه مفید می‌دانید؟
خانم‌ها چه اطلاعات و کار‌های ارزشمندی را در این سال‌ها انجام داده‌اند که اهمیت زیادی دارد. هر کدام از نویسندگان زن درباره سوژه‌های مختلف کار کرده‌اند. نگاه انسانی زنان اتفاقات جنگ را زیبا کرده است. ما می‌گوییم جنگ بد است ولی آدم‌هایی که باعث پیروزی شدند این جنگ بد را زیبا کردند. قهرمان‌های بزرگی با روح، روان و توان بالایشان توانستند با کمک هم سختی‌ها را پشت سر بگذارند. این جامعه انسانی برای ما اهمیت دارد که درباره‌اش بنویسیم و بگوییم چه کار کردید پیروز شدید. ما زیبایی‌های جنگ و روابط زیبایی جنگ را می‌بینیم و از امیدها، آرزو‌ها و عشق‌ها می‌نویسم که به نتیجه هم رسید و موفق شد. از بین شخصیت‌هایی که در دفاع مقدس بوده‌اند شخصیتی بوده که دوست داشتید کار کنید و فرصتش پیش نیامده است؟
من آدم‌هایی که با آن‌ها رو در رو بوده‌ام را بسیار مثبت، قوی، فعال و پرکار دیده‌ام. چه مقطعی که جنگ بوده و در جبهه و پشت جبهه کار می‌کرده‌اند و چه امروز که هنوز فعالیت‌هایشان ادامه دارد. فکر کنید خانم‌هایی که زمان جنگ در پشت جبهه کار می‌کردند الان باز در حال کار کردن هستند. چه مردان و چه زنانی که کار‌های بزرگی انجام دادند و من این آدم‌های پرکار را خیلی دوست دارم. من در مقطعی با ۲۰۰ خانم مصاحبه کردم و خانم موحدی‌مهر فرمانده پایگاه شهید علم‌الهدی اهواز بود. لباس‌های خونی را از جبهه خالی می‌کردند و خانم‌ها می‌شستند و می‌دوختند. این فرمانده خانم سه ماه تمام اجازه صحبت به من نمی‌داد و می‌گفت هر کاری کردیم برای دل خودمان بوده است. تا ایشان حرف نمی‌زد بقیه خانم‌های پایگاه هم حرف نمی‌زدند ولی در نهایت ایشان کاری کرد کارستان و من را با ۲۰۰ خانم آشنا کرد و من توانستم با آن‌ها مصاحبه کنم. این خیلی کار بزرگی بود که اگر سماجت نمی‌کردم پیش نمی‌رفت. من آدم‌های بزرگ و قوی را پیدا می‌کنم و از آن‌ها می‌نویسم. من دنبال این هستم ببینم آن شخص چه کار کرده تا من هم همان کار را کنم. قهرمان‌های کتاب‌هایم آدم‌هایی بسیار فعال هستند و برای کشور جان و مال گذاشته‌اند. همرزمان شهید رستمی تعریف می‌کنند ایشان تمام مدت برای شکست دشمن در شناسایی بوده است. من تحقیقات زیادی درباره شهید رستمی کردم و همین خواه ناخواه روی من هم تأثیر گذاشت که باید چنین انسانی باشم. در جنگ همیشه کار یدی نبوده و خیلی اوقات کار فکری و کیاست هم بوده است که باید به آن‌ها هم توجه کرد. این کار‌ها روح مرا خیلی بزرگ کرد.