روزنامه آفتاب یزد
1400/07/08
دولت آینده طالبان، جمهوریت یا امارت؟
عبدالله کریمی- با سقوط پی در پی ولسوالیها جنگ تمام شد وگلولهها و سربازان، میدان را برای کنشگران سیاسی باز کردند. حالا بازیگران سیاسی هستند که تصمیم میگیرند، افغانستان فردا چگونه باشد و کدام ایدئولوژی در جامعه حاکم شود. دیگر مقاومتی در برابر طالبان وجود ندارد و بازیگران سقوط، بار و بندیل خود را بستند و کشور را به دست طالبان سپردند. سناریوی اصلی توسط دو مرد شماره یک کشور و کشورهای خارجی ریخته شده بود. سناریوی پیش رو این بود که اگر افغانستان به نفع طالبان سقوط کند و یا دولت مشترک به میان بیاید اشرف غنی و ارگش و یا کرزی و کلاهش، سقوط و یا ضرر نمیکنند! بلکه سقوط اصلی را انسانهایی میکنند که باور به ارزشها و شرف خویش دارند و با شرف داشته در برابر طالبانی شدن کشور تا هنوز ایستادهاند و خواهند ایستاد.ترس و هرجومرج به وجودآمده، پیامدهای ناگوار اجتماعی به همراه آورد. افتادن چند نفر از هواپیماهای مسافربری در کابل هنگام پرواز هواپیما، که خودشان را از آن آویزان کرده بودند، اوج این ترس را به نمایش گذاشت؛ ترسی بهوجودآمده از تقابل دو گفتمان جمهوریت و امارت که هر دو طی یکی-دو دهه، در کنار جنگ مسلحانه، جنگ تبلیغاتی را نیز به پیش برده اند. در دو دهه تقابل نظامی، طالبانیها تلاش کردند با برجستهسازی برخی موارد، سربازانشان را برای جنگیدن با جمهوری انگیزه بدهند و دولت برای ایجاد ایستادگی در مقابل طالبان، تلاش بر بدتر نشاندادن آنها داشته است.
با همه بدبینیهای موجود، وضعیت بهوجودآمده، تنها راه ممکن رسیدن به صلح دیده خواهد بود. طالبان، پس از شکست توسط امریکا که نوعی تجاوز نظامی پنداشته شد، ۲۰ سال تلاش کردند تا امریکا را شکست دهند. حس پیروزی در این جنگ، بیش از هر چیزی برای نیروهای نظامی طالبان مهم بود. اگر توافق صلحی صورت میگرفت، امکان این که طبق مواد توافقشده، تمام سربازان طالبان سلاح به زمین میگذاشتند، کمتر بود؛ چون نیروی نظامی به پیروزی نظامی باورمند است و اگر حس این پیروزی را نمیچشید، امکان پیوستن به گروههای دیگر را فراهم میکرد. حالا، امریکا رفته، دولت میدان را خالی کرده و طالبان تمام افغانستان غیر از پنجشیر را به دست آورده اند؛ تمام جغرافیایی که امریکا با آمدنش به افغانستان، از طالبان
گرفته بود. طالب، برای بهدستآوردن همین جهاد میکرد و این هدف برآورده شده است. پذیرش واقعیت، تنها چیزی است که هم مردم و هم طالبان باید با آن روبهرو شوند. مردم، باید بپذیرند که قدرت در یک بازی شبهنظامی-سیاسی، دستبهدست شده و ممکن است تغییراتی در برخی موارد به وجود بیاید. طالبان نیز باید بپذیرند که مردم واقعیتهایی برای زندگی دارند و بدون پذیرش آن، پیشبرد حکومت بر مردم دشوار است. این که هنوز، هیئت سیاسی طالبان در قطر در حال چانهزنی با رهبران سیاسی و جامعهی جهانی است، بیانگر تندادن طالبان به واقعیتها و رسیدن به این درک است که نمیتوان همه چیز را نابود کرد و از نو ساخت. با تفاسیر موجود حال این سوال تداعی میشود که دولت آینده افغانستان چگونه دولتی خواهد بود، چارچوب و ساختار دولت و کشور آینده چگونه خواهد بود؟ پیش روی گفتار حاضر دو گفتمان مورد تحلیل کنشگران سیاسی خواهد بود، جمهوریت یا امارت؟
بدون شک نمیتوان تصور کرد که طالب امروز، ساختاری را در افغانستان پیاده کند که دوونیم دهه پیش، آن را پیاده کرده بود. آن زمان، طالبان افغانستانِ پس از جنگهای تنظیمی و کابل ویرانی را تحویل گرفتند که تمام امکانهای اجتماعی، اداری و اقتصادی فروریخته بود. افغانستان به گروههای مختلف سیاسی تقسیم شده بود و عملا ساختار مشخص و کارآمدی برای خدمترسانی وجود نداشت. طالبانِ امروز، افغانستانِ امروز را تحویل گرفته اند؛ کشوری با ساختار حکومتداری، قانون اساسی مشخص، رشد اقتصاد خصوصی، تحول فکری در جامعه و رسانههای جمعی و اجتماعی و حضور فعال زنان در جامعه که امکان آگاهیدهی و اطلاعرسانی برای رسیدن به یک جامعهی جهانپذیر را فراهم کرده است. امکان نوسازی همهی این دستاوردها و یا نفی آن، برای نظام بعدی میسر نیست؛ نظام بعدی، مجبور است با پذیرش آن، تلاش برای تداوم و بهترسازی آن داشته باشد. شاید، در موارد رهبری، جزایی و نحوهی تعاملات اجتماعی، تغییرات نسبیای وارد شود؛ اما کارکنان دولتی و خصوصی و ساختارهایی که این کارکنان را مصروف کرده، باید حفظ شود اما این ساختار با شمایل جمهوریت با گفتمان حاضر سران طالبان منافات دارد آنها بر این باورند حضور زنان در ادارات و امکان ورزشی ممنوع میباشد این خود دلیلی متقن و کافی برای نفی جمهوریت خواهد بود. مردمی با ساختار والگوریتم جامعه مردم سالار در تقابل با یک ساختار جنگ طلب که ادعای تشکیل امارتی را دارند که چارچوب و قواعدی برای آن تعریف نشده است و تا به امروز اسلحه تنها ابزار دیپلماسی آنان بوده است در تضاد است. به راستی دولت امارت تشکیل شده افغانستان چگونه شمایلی خواهد داشت؟ آیا امارت آنان همان امارتی است که داعش بنیانگذار آن بود که چندین سال جهان را از افراط و خون ریزی و قتل عام پر کرد؟ مردم افغانستان طی دو دهه جنگ، به قدر کافی از طالب ترسیده و نسبت به آن بدبین شده اند. برای کاهش این بدبینی، نهایت مدارا نیاز است. تنها مدارا است که میتواند نارضایتی و ترس موجود را تبدیل به رضایت کرده و از هویت طالبان که تا اکنون از طریق رسانههای داخلی و خارجی، تعریف تروریستی شده است، ترسزدایی کند.
این روزها، با وجود این که سخنگویان طالبان به رسانهها میگویند، نیروهای طالبان، به مردم عادی کار ندارند و وارد خانههای مردم نخواهند شد، گروههایی در کابل و برخی ولایتها، شروع به متلاشی کردن خانههای مردم کردهاند که میتواند آغازی باشد برای کلیدزدن نارضایتیهای بیشتر. طالبان، اگر به دنبال جمعکردن سلاح مردم هستند، اول باید ساختار مشخصی برای آن طرحریزی کنند تا مردم سلاحشان را تحویل داده و مدرکی برای آن داده شود تا دوباره کسی به مردم ایجاد مزاحمت نکند پس بلاشک ارکان اصلی یک کشور که سالهای متمادی در اشغال و جنگ به سر برده تنها با تشکیل و ساختار یک دولت منظم و شفاف و صندوقهای رای میسر خواهد بود. طالب برای بقا و حکمرانی خوب تنها و تنها به پشتوانه دموکراسی و جامعه مدنی و صندوق رای میتواند پایههای دولت جدید خود را استوار سازد.
سایر اخبار این روزنامه
تولید غیرقانونی رمز ارز بیخ گوش دولت!
چرا داد کسی برای پراید ۱۵۰ میلیونی در نیامد؟
با واکسن نزن ها چه باید کرد؟
واکسیناسیون زنان باردار با سینوفارم ادامه یابد
مجهولات واکسن را معلوم کنید
درباره رعایت حقوق شهروندی
ایران را گرامی بداریم
مطالبات فرهنگیان و ضرورت مدارای فرادستان
دولت آینده طالبان، جمهوریت یا امارت؟
نصوص قانونی در مورد درمان پناهندگان
امضای نابغه زیر طومار زندگی!
دنیا نفت ۸۰ دلاری میفروشد و ما تماشا میکنیم!
کم دقتیِ «کیهان» در انتخابِ تیتر چندان هم بیحکمت نیست!
جبلی واقعا« رئیس » باشد
فرصت کوتاه است