روزنامه اعتماد
1400/07/12
رفع موانع فرهنگي توليد
سال جاري با نام «توليد؛ پشتيبانيها و مانعزداييها»، نامگذاري شده است. تحقق اين شعار نيازمند رفع موانع توليد در همه زمينههاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي است. موانع موجود در راه رونق توليد را نبايد صرفا اقتصادي و تكبعدي انگاشت. يكي از مهمترين موانع توليد، عوامل فرهنگي شامل ذهنيتها و نگرشهايي است كه قرابتي با توليد نداشته يا حتي ضد تفكر توليدي، كار جهادي و تلاش و كوشش هستند. توليد، داراي مشكلات و موانع فني و مالي است و فردي ميتواند بر اين موانع فايق آيد كه با اراده و پشتكار قوي و روحيه و منش كارآفريني، يكييكي بر آنها غلبه كرده و كارگاه يا كارخانه خود را تاسيس كند. بنابراين، يأس و نااميدي و «تفكر قضاوقدري»، در اينجا به كار نميآيد و به رونق توليد منجر نميشود. با اين فرض بايد ديد كه آيا رسانه ملي، در ساخت برنامهها و به خصوص سريالها، به ترويج اين تفكر ميپردازد يا خير؟ اگر سريالها و برنامههاي شبكههاي اصلي صداوسيما را در هفتههاي اخير مرور كنيم، به خصوص سريالهاي شبكههاي يك و دو را ببينيم و مضامين محوري آنها را تحليل كنيم، درمييابيم كه اكثر اين مضامين، مرتبط با «نااميدي»، «انتقام» يا «مصيبت» بوده يا «فشار ساختارهاي اجتماعي بر فرد» را نشان ميدهد. شخصيتهاي اصلي اين سريالها، اكثرا درمانده هستند يا در وضعيتهاي پيچيده اسير شدهاند. اين سريالها معمولا مشكلاتي مثل بيماري و بستري شدن در بيمارستان، تصادف، قتل، سرقت و كلاهبرداري را دستمايه داستانپردازي خود قرار ميدهند. اما نكته اينجاست كه هيچكدام از اين مضامين، همراستا و متناسب با رفع موانع ذهني توليد نيست. براي مقايسه و تقريب به ذهن، كافيست دقت كنيم كه مثلا در فيلمها و سريالهاي دهههاي گذشته ژاپني، چگونه مضمون فيلم به اين مساله ميپرداخت كه فرد، با تلاش و پشتكار ميتواند بر فشارها و مشكلات ساختاري پيروز شده و كارآفرين شود.در آن سريالها، معمولا فرد در ميان انبوه مشكلات اجتماعي و اقتصادي اسير بود اما عاقبت با اتكا به نظم و اراده، بر مشكلات غلبه ميكرد. اما نگرشها و ارزشهايي كه اكنون در سريالهاي تلويزيون به تصوير كشيده ميشود، قرابتي با اين مضامين ندارد. برنامهسازان صداوسيما، هدف خود را بيشتر بر سرگرم كردن مخاطب آن هم با بهكارگيري مضامين مرتبط با يأس و نااميدي يا همراه ساختن آنها با سريالها به وسيله محاكات صرف از طريق داستانهاي حادثهاي، قرار دادهاند. تمهاي مرتبط با غم در اين سريالها فراواني بيشتري دارد. صحنههاي دعا و زاري بستگان بيمار در بيمارستان يا احساس ترس از كاراكترهاي منفي (آنتاگونيستهايي كه معمولا بسيار بهتر از شخصيت مثبت به تصوير كشيده ميشوند) از جمله صحنههاي آشناي سريالهاي تلويزيوني است.
اما انسان كارآفرين و توليدگر، انسان قضا و قدري نيست، بلكه كنشگري فعال است. هرچند او به خداوند تكيه ميكند و توكل دارد اما دست از تلاش برنميدارد. چنانكه توصيهها و روايات بسياري هم شده كه بدون انجام عمل نميتوان منتظر لطف خداوند بود. بنابراين، فرد كارآفرين تا آنجايي كه ميتواند بايد تلاش كند و بر مشكلات غلبه نمايد. اما شخصيتهاي متناسب با اين ويژگيها در برنامههاي تلويزيون يا غايب هستند يا كم به نمايش درميآيند.
بايد ذهنيت خود را در مورد رفع موانع توليد تغيير داده و به ظرافتهاي آن توجه كنيم. همه مشكلات توليد فقط به موانع اقتصادي و اداري برنميگردد، بلكه رونق توليد نيازمند افرادي است كه داراي ذهنيت توليدي بوده و باورمند به توسعه كسبوكار و كارآفريني باشند. اين باورها بايد در افراد جامعه به مثابه كنشگران اصلي، نهادينه شده باشد. در اين ميان، رسانهها و به خصوص صداوسيما، نقش مهمي در توسعه اين نگرشها دارند. توليد، تنها با وجود كنشگران توليدگر رونق ميگيرد. اگر ذهنيتها، نگرشها و در يك كلام فرهنگ توليد در ميان كنشگران اين حوزه، كمرنگ شود، ديگر برنامهريزيها و نظارتهاي اداري نيز چاره كار نخواهد بود.
سایر اخبار این روزنامه
جلوگيري از دخالت ارتشهاي بيگانه
فاصله نجومي با اهداف برنامه ششم
نوك كوه يخ اختلاس در اقتصاد ايران
انتقام به سبک ایرانی
مخالفتِسياستزدگان جُنگ اصفهان را بيشتر مطرح كرد
پيچيدگيهاي شفافيت سياسي
تاخير در مذاكرات به زيان ما است
بهرهبرداري از 50 طرح بيمارستاني و درماني توسط ستاد اجرايي فرمان امام
فضاهاي شهري و پاساژها فرصتي براي تعاملات اجتماعي
تخريب منابع طبيعي به اسم خودكفايي
تورم ساختاري خانواده ايراني
رفع موانع فرهنگي توليد
نقش معلم در بهبود فرآيند آموزش