روزنامه کيهان
1400/07/17
اخبار ویژه
آمریکا در لبنان تحقیر و تسلیم حزبالله شدتحلیلگر روزنامه انگلیسی تلگراف معتقد است جسارت سیدحسن نصرالله در حل بحران سوخت لبنان از طریق ایران، یک معماری جدید منطقهای است.
پیتر اوبورن ضمن تحلیل در «میدل ایستآی»، تأمین سوخت مورد نیاز لبنان از طریق ایران را پیروزی بزرگ برای حزبالله دانسته و نوشت: این اقدام در بحبوحه بحران اقتصادی و اجتماعی لبنان یک موفقیت و دستاورد بزرگ بود. در شرایط سخت لبنان، تنها حزبالله بوده که در وسطِ میدان ایستاده است. امری که حمایت افکار عمومی لبنان از حزبالله را نیز به همراه داشته و در نوع خود میتواند نشان دهنده تغییرات گستردهتر در بُعد منطقهای باشد. پیش از این صفهای یک مایلی بنزین تشکیل شده بود و بسیاری منتظر بودند تا بتوانند برای وسیله نقلیه خود سوختگیری کنند.
بسیاری از رانندگان هیچ سوختی در لبنان پیدا نمیکنند. فضا در پمپبنزینهای لبنان نیز به شدت متشنج است. در این چهارچوب، درگیریها و دعواهای زیادی نیز در این مکانها روی میدهد. من از هتل خود خارج و با برخی از رانندگان و دارندگان وسیله نقلیه که در صف سوختگیری حضور داشتند صحبت کردم، برخی شغل خود را از دست داده بودند. من از آنها میپرسیدم که چگونه شکم خود و خانوادههایشان را سیر میکنند؟ چطور هزینههای عادی زندگی نظیر پول قبوض آب و برق را میپردازند؟ آنها هیچ پاسخی برای این پرسشها نداشتند.
دوباره، من داستانهای مشابهی را در لبنان میشنیدم. داستانهایی که تاکید داشتند پولی نیست، برق نیست، و آینده روشنی هم نیست. در این راستا، بسیاری از مردم لبنان شدیدا از دولت لبنان که مورد حمایت آمریکا و عربستان سعودی است، انتقاد داشته و عصبانی بودند.
اغلب افرادی که در صفوف بنزین انتظار میکشند به من گفتند که از سیاستمدارانی که کشورشان را اداره میکنند به هیچ عنوان راضی نیستند. با توجه به اینکه لبنان یکی از بدترین بحرانهای اقتصادی جهان را سپری میکند.
در شرایط کنونی، یک سؤال لبنان را بیش از پیش به خود مشغول کرده: آیا مدل اقتصادی و سیاسی که لبنان پس از جنگهای داخلی این کشور آن را اتخاذ کرد و در قالب آن، به وامهایی از عربستان سعودی و حمایتهای آمریکا و اتحادیه اروپا وابسته بود، میتواند همچنان ادامه یابد؟ در ادامه این سؤال مطرح میشود که چه گزینه مناسبی میتواند جایگزین این مدل باشد؟
چه بخواهیم چه نخواهیم (اگرچه بعضیها این موضوع را نمیپسندند)، تنها یک سازمان و گروه توانسته از دل بحران کنونی لبنان، با قدرت برخیزد و بیش از انتظارها کنشورزی کند: «حزبالله لبنان». دراین رابطه تنها یک چهره برجسته وجود دارد: «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان.
در شرایطی که نظامِ سیاسی لبنان با توجه به بحران سوختی، فلج شده، نصرالله شخصا جهت واردات سوخت از ایران و رفع مشکلات لبنان وارد عمل شد. در ابتدا، بسیاری وی را مسخره کردند با این حال اکنونتانکرهای سوختی ایران از طریق سوریه، وارد خاک لبنان میشوند. باید پذیرفت که آمریکا در جریان بحران اخیر لبنان، تسلیم حزبالله شد. حزبالله به لبنان در شرایط وخیم آن کمک قابل توجهی کرد.
حزبالله لبنان اقدام خود در وارد کردن سوخت ایران از طریق سوریه را بر خلاف آمال و خواستههای طبقه سیاسی حاکم در لبنان و همچنین دولت آمریکا انجام داد. حزبالله لبنان با این اقدام خود عملا قانون تحریمی سزارِ آمریکا علیه سوریه را مورد بیاعتنایی قرار داد.
جسارت سید حسن نصرالله کارساز بوده و از اکنون میتوان چشمانداز سیاسی جدیدی را که به سرعت در خاورمیانه پدیدار میشود مشاهده کرد. یک معماری منطقهای جدید به سرعت در حال ظاهر شدن است و افرادی که در صفهای طولانیِ بنزین در لبنان منتظر میمانند، سرانجام با بارقهای از امید رو به رو میشوند.» اوراسیا نت: دولت باکو متهم ایجاد تنش با ایران است
پایگاه خبری «اوراسیا نِت» درباره تنشهای اخیر در روابط ایران و جمهوری آذربایجان نوشت: دولت باکو ایران را به جانبداری متهم میکند و این در حالی است که خود پای اسرائیل را به منطقه باز کرده و ضمن از تحرکات تجزیهطلبانه در ایران حمایت میکند.
«اوراسیا نِت» مینویسد: «روابط جمهوری آذربایجان با ایران بهعنوان بزرگترین همسایه جنوبی این کشور، از سال گذشته و پس از پایان جنگ قرهباغ، دستخوش فراز و نشیبهای زیادی بوده است. در روزهای اخیر، دولت آذربایجان با تعیینِ عوارض ورود و خروج به کامیونهای ایرانی که عازم بخشهای جنوبی ارمنستان هستد و باید از بخشهایی از قلمروِ کنونی آذربایجان عبور کنند، عملاً موجب تشدید تنشها با ایران شده است.
در ابتدا، دولت ایران علیرغمِ تاییدیه مقامهای پلیس و گمرک آذربایجان مبنی بر برقراری موانع برای کامیونهای ایرانی و اخذ وجه از آنها، سکوت کرد. در این رابطه، برخی رسانههای ارمنستان گزارش دادند که کامیونهای ایرانی حاملِ سیمان برای «ایروان» و «استپاناکرت» (شهری که بهعنوان پایتخت منطقه قره باغ شناخته میشود) ارمنستان بودهاند. این منطقه از دهه ۱۹۹۰ میلادی در کنترل نیروهای ارمنستان است.همچنین سخنگوی وزارت کشور آذربایجان از بازداشت دو تن از راننده کامیونهای ایرانی بهدلیل آنچه ورود غیرقانونی از خاک ارمنستان به داخل خاک آذربایجان عنوان شده، خبر داد. در این رابطه، وزارت خارجه ایران قویا از مقامهای آذربایجانی درخواست کرده
تا راننده کامیونهای ایرانی را آزاد کند.
تنشها میان تهران و باکو، در پی برگزاری یک مانور نظامی دریایی مشترک با حضور آذربایجان و ترکیه و پاکستان در دریای خزر، تشدید شده است. وزارت خارجه ایران دراین رابطه گفته که برگزاری این مانور، عملاً یکی از تعهدات بینالمللی را که نیروهای خارجی را از ورود به دریای خزر منع میکند، نقض کرده است. در این راستا، ایران نیز بهصورت متقابل اقدام به برگزاری یک رزمایش نظامی در نزدیکی مرزهای خود با آذربایجان کرده است.
در این رابطه، برخی مقامهای ایرانی حملات شدیدی را علیه آذربایجان انجام دادهاند. بهعنوان مثال، «احمد نادری» از نمایندگان مجلس ایران گفته است «موضعگیریهای اخیر آذربایجان علیه ایران، بزرگتر از اندازه و ظرفیتهای این کشور بوده است». محمدرضا احمدی سنگری یکی دیگر از نمایندگان مجلس ایران نیز گفته است «آذربایجان در پی پیروزی نظامی خود بر ارمنستان، مغرور شده است. تاریخِ کشور کوچک آذربایجان، کمتر از سنِ کمسن و سالترین نماینده مجلس ایران است».
در پی جنگ اخیر آذربایجان با ارمنستان و به دست گرفتنِ کنترل بخشهایی از جاده ترانزیتی ایران به ارمنستان (محور مواصلاتی که عملاً ایران را به بخشهای جنوبی ارمنستان متصل میکند)، عملاً موجب شده تا دولت آذربایجان بر روند مراودات خارجی ایران با ارمنستان اثرگذاری کند. در شرایط کنونی، اغلب رسانههای باکو مدعی هستند که ایران در جریان منازعات آذربایجان با ارمنستان، جانبِ ارمنستان را میگیرد. این نوعِ نگاه، برخی مولفههای سیاسی و امنیتی را نادیده میگیرد. ایران تاکنون بارها و بارها از حاکمیت ملی آذربایجان در سطوح سیاسی و مذهبی، حمایت کرده است. «اِلدار ممدوف» کارشناس و تحلیلگر سیاسی میگوید: «وقتی آذربایجان، ایران را به اتخاذ مواضع حمایت از ارمنستان متهم میکند، باید تصویری بزرگتر را در ذهن خود داشته باشد: برای مثال، روابط نزدیک آذربایجان با اسرائیل یا تأکیدات پیدا و پنهان در آذربایجان که اشاره به برخی مباحث جداییطالبانه در ایران دارند، همه و همه موجب ایجاد بدبینیهای گسترده از سوی تهران شدهاند.». آفتاب یزد: برخلاف روحانی رئيسی کنار مردم ایستاده است
یک روزنامه اصلاحطلب تصریح کرد: فرمان اداره کشور به جای نگاه به خارج در حال چرخیدن به داخل و سمت مردم است و مدیریت جدید دولت به جای پشت میز نشینی، در حال مدیریت در میان مردم است.
روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت:
«صبر کن مردم اذیت میشوند!» این همه همان چیزی است که این روزها عموم ملت خواهان آن هستند. کسی که معنا و مفهوم درد و اذیت شدن را حتی کوچک متوجه شود. سیدابراهیم رئیسی در جریان سفر اخیر خود به کهگیلویه و بویراحمد به راننده شخصی خود که قصد داشت در مقابل عدهای از مردم که به استقبال رئیسجمهور آمده بودند توقف نکند، تذکر جدی داده و گفته است: «صبر کن مردم اذیت میشوند! دفعه بعد خودم پشت فرمان مینشینم.»
قطعا این حضور مردمی و بدون تشریفات اعتماد بیشتر مردم را به دنبال دارد و آنها را در همراهی مسئولان کشور برای رسیدن به اهداف انقلاب و کشور دلگرم خواهد کرد.
سادهزیستی یکی از شعارهای اصلی و اولیه انقلاب اسلامی بوده است. شعاری که در دل آن مردمی بودن قرار دارد. گویی سالها گذشت از آن زمان که مسئولان بدون رعایت تشریفات بیواسطه با مردم حرف میزنند.
یکی از انتقادات جدی نسبت به دولت قبل این بود که در برخورد با مردم ضعیف است و هرگز در جمع مردم حاضر نمیشود. این انتقادات همزمان با شیوع بیماری کرونا شدت بیشتری هم گرفته بود. دوری رئیسجمهور اسبق از مردم، گویی از وی فرد بیتفاوتی نزد افکارعمومی ساخته بود. [اما] آیتالله رئیسی از همان ابتدا اثبات کرد برای حضور در جمع مردم حتی منتظر تشکیل کابینه و آغاز به کار وزرای جدید نمیماند. بازدید سرزده از داروخانه ۲۹ فروردین تنها کمیپس از تنفیذ و تحلیف و در اوج پیک پنجم بیماری منحوس کرونا حکایت از این داشت این شخص برای ارتباط نزدیک با مردم و تحقق شعار انتخاباتی تعلل نمیکند.
وی همان فردی است که در زمان ریاست دستگاه قضا و حتی قبلتر از آن تولیت آستان قدس رضوی در جمع مردم حاضر و گفتوگوی چهره به چهره داشت، گویی واقعاً فردی از جنس مردم و در میان مردم است. بیشک میتوان گفت تغییرات چشمگیر در نهاد قضایی کشور در دوران تحول و ریاست آیتالله رئیسی نتیجه همان حضور وی در میان مردم بود.
نویسنده میافزاید: پیش از این بارها و بارها مردم انتقاد کردند که کاش در میان این همه گرانی و مشکلات کسی بود تا از نزدیک صدای آنها را میشنید و پای درد و دلشان مینشست، هنوز یادگاری روسایی که از داخل خودروی خود به دیدار کارگران و مردم میرفتند بر پیشانی فضای مجازی نشسته است و با یک جستوجوی ساده زنده خواهد شد. کم نبود بلایای طبیعی نظیر سیل و زلزله خبری که از حضور اولیه رئیسجمهور در عرصه نبود، در حالی که مردم، نوروز خود را در وضعیت دشوار سیل سپری میکردند. مسئولانی که در اوج گرفتاری مردم اصلا پای میز کار خود حاضر نبودند
و در خارج از کشور به سر میبردند.
در نقطه مقابل ما شاهد هستیم این میدانداری برای مردم در حد شخص رئیس دولت به سایر وزرا هم تسری پیدا کرده است.
حاصل چنین رویکردی در عمل نیز به منصه بروز رسیده است. در همین مدت کوتاه اقداماتی انجام شده است که پیشتر منوط به لغو تحریمها و تصویب FATF شده بود. مدیریت بحران کرونا، تامین میلیونها دُز واکسن و رساندن تزریق روزانه به نزدیک دو میلیون نفر از جمله این موارد است. چندی پیش حتی ایران به رتبه نخست جهان در تزریق واکسن رسید. کاهش قیمت سیمان بیش از ۵۰ درصد و کاهش قیمت آهن و فولاد تا ده درصد، حذف دلار از برخی مبادلات تجاری (این اقدام منجر به کماثر شدن برخی تحریمها در این مبادلات شد)، عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای و ایجاد ظرفیتهای اقتصادی در تجارت جهانی، بازدید از مناطق محروم و ارتباط مستقیم با مردم و ابلاغ دستورات کاربردی برای مبارزه با فساد و پیشگیری از وقوع آن در دستگاههای دولتی از جمله اقدامات مهم رئیسجمهور در همین مدت کوتاه بوده است. حالا این عملکرد دولت است که نشان میدهد میتوان در کنار مردم ایستاد. رئیسی در حال مخابره 2 پیام مهم است. ابتدا اینکه فرمان اداره کشور از نگاه به خارج و چشم انتظار گذاشتن مردم به توافقهای خارجی، به سمت مردم در حال چرخیدن است. دوم اینکه به جای مدیریت پشت میز و نظرسنجی از داخل خودرو، میتوان از راه همنشینی با مردم به مشکلات رسیدگی کرد و در حداقلترین نتیجه التیامی بر زخمهای آنان بود.
گویی دیگر فرقی ندارد، ماشین شاسی باشد یا خیر، ضدگلوله باشد یا نباشد و حتی کرونا و پیکهای مختلف میان مردم خطرآفرین باشد. سفر استان به استان و آشنایی با مشکلات و واقعیتها از نزدیک حل آنها را سادهتر و چهبسا جدیتر میکند. شاخصهای اقتصادی پیش از برجام با پسابرجام قابل مقایسه نیست
روزنامه زنجیرهای اصلاحطلب در پایان 8 سال دولت مدعی تدبیر و امید تصریح کرد: شاخصهای اقتصادی، فاصله نجومی با اهداف برنامه ششم توسعه دارد.
روزنامه اعتماد با اشاره به گزارش مرکز آمار نوشت: مرکز آمار در گزارشی به بررسی متغیرهای اقتصادی در سه ماهه اول امسال پرداخت . در قسمتی از این گزارش مقایسهای بین اعداد و ارقام متغیرها در پایان سـال ۹۹ و آنچه که باید در برنامه ششم توسعه محقق میشد، صورت گرفته که براساس آن فاصله میان نرخ تورم و رشـد اقتصادی در سـال ۹۹ و آنچه در برنامه ششم توسعه پیشبینی شده بود، بیشتر از سایر متغیرهای اقتصادی است، بهگونهای که قرار بود نرخ تورم به 8/8 درصد برسد که 36/4 درصد گزارش شده است. از سوی دیگر نرخ رشد اقتصادی نیز ۸ درصد پیشبینی شد که رقم آن برای سال ۹۹ تنها یک درصد و برای کل دهه ۹۰ تقریبا صفر بوده است.
روزنامه زنجیرهای با ادعای اینکه بازگشت تحریمها علت عدم تحقق پیشبینیهای برنامه توسعه ششم شده، میافزاید: قرار بود در پایان برنامه ششم توسعه که سال جاری است ضریب جینی کشور به 0/34 برسد در حالی که تا پایان سال ۹۹ این رقم 0/4 شد که نشاندهنده توزیع بدتر در درآمد است. اگرچه روند این ضریب از پیش از شروع برنامه ششم در سـال ۹۶ نیز وضعیت خوبی نداشت . آمارهای رسمی نشان میدهد که این ضریب در سال ۹۵ به 0/404 رسیده بود که بالاترین رقم از سال ۸۲ بود.بدین معنا که وضعیت شکاف طبقانی میان ثروتمندترین و فقیرترین افراد جامعه از سال ۸۲ تا ۹۵ بدتر شده بود. البته که روند افزایشی این ضریب در سالهای برنامه ششم توسعه نیز ادامه یافت، بهگونهای که در سال ۹۷، 0/409 بود که حتی از سال ۹۵ نیز فراتر رفته بود.برآیند آنچه در سالهای اجرایی شدن برنامه ششم توسعه تا بهار سال جاری رخ داد این را نشان میدهد که وضعیت نابرابری و شکاف طبقاتی در کشور بدتر شده و با وجود پیشبینی برنامه ششم مبنی بر رسیدن به ضریب جینی 0/34 ، اما به نظر نمیرسد نه تنها در سال جاری که در سالهای ابتدایی برنامه هفتم توسعهای نیز حاصل شود.
بخش دیگری از آنچه قرار بود تا پایان سـال جاری به آن دسـت یافت، نقدینگی حدود ۲۸۵۰ هزار میلیاردی بود. براساس قانون برنامه ششم توسعه رشد سالانه نقدینگی هر سال باید ۱۷ درصد میبود که این رقم پس از بازگشت دور جدید تحریمها
در سال ۹۷ همچنین مشکل پیشآمده در پی شیوع کرونا در کشور و نیز کسری بودجه چندصد هزار میلیارد تومانی دولت، با رشدی بیسابقه افزایش یافت.
گزارش روزنامه اعتماد از چند جهت قابل تامل است. اولا؛ ادعا و اذعان میکند دولت متبوع آنها، توسعه اقتصادی را متوقف و معطل برجام و رویکرد غرب کرده است و حال آنکه برنامه توسعه اقتصادی باید درونزا باشد و نه متکی به خارج.
ثانیا؛ در موضوع ضریبجینی و رشد اقتصادی رشد نقدینگی باید با تاسف تمام گفت که بازگشت به رشد اقتصادی سال 90 (پیش از برجام)، در سالهای آخر دولت روحانی تبدیل به آرزوی دولتمردان و نشریات حامی آنها شده بود و حال آنکه همین طیف ادعا میکردند دولت قبل از آنها، اقتصاد را به ته دره برده است.
جالب اینکه حجم نقدینگی در سال 92 (در اوج تحریمها و بدون برجام) 430 هزار میلیارد تومان بود اما در دولت روحانی بیش از 7 برابر شد!
همچنین اقتصاد ایران در رتبهبندی جهانی، پیش از برجام در رتبه هجدهم بود که پس از دولت روحانی، شش پله سقوط را تجربه کرد. در موضوع ضریب جینی هم روزنامه زنجیرهای اذعان دارد که پیش از برجام، این ضریب در محدوده 0/34 بود اما در دولت روحانی، به رقم 0/404 افزایش پیدا کرد. به عبارت دیگر، در اوج تحریمهای فلجکننده، دولت نهم و دهم توانسته بود روند افزایش شکاف طبقاتی را معکوش کند و ضریب جینی را کاهش دهد.
سایر اخبار این روزنامه
پیام تشکر رهبر معظم انقلاب از پهلوانان افتخارآفرین تیم ملی کشتی ایران
ساخت ۲ میلیون مسکن کلید خورد ثبتنام، وام 350 میلیونی و زمین رایگان
آقای ظریف! کار پژمردگی یک گُل نیست (یادداشت روز)
اخبار ویژه
انتخابات مهم پارلمانی عراق با 25 میلیون واجد شرایط
پس از ۸۲ روز آمار روزانه جانباختگان کرونایی به کمتر از ۲۰۰ نفر رسید
شهادت 100 نمازگزار شیعه در انفجار تروریستی مسجد ولایت قندوز
اعتراف ظریف برگ تازهای از فاجعه برجام
از انرژی صلحآمیز هستهای کوتاه نمیآییم ظرفیت تولید برق نیروگاه بوشهر 3 برابر میشود
هجرت به مدینه مقدمات و اقتضائات
انقلاب اسلامی اینچنین آغاز شد
رایزنی کارگروه مشورتی دولت بایدن و اسرائیل برای تصمیمگیری مشترک درباره برجام
بسیاری از جاسوسان آمریکایی در ایران دستگیر یا کشته شده اند
اعتراف ظریف برگ تازهای از فاجعه برجام
اعتراف ظریف برگ تازهای از فاجعه برجام