امنیت درون‌زا یا امنیت اجاره‌ای

ناتوانی امریکایی‌ها در ایجاد امنیت در افغانستان بعد از یک تجاوز و جنگ بیست‌ساله به‌رغم هزینه‌های سنگین انسانی و مالی که بر این کشور و منطقه تحمیل کرده‌اند، بار دیگر تمرکز کشور‌ها بر ایجاد امنیتی درون‌زا متکی بر ظرفیت‌های ملی را ضروری می‌نماید، نکته‌ای که پیش‌ازاین اروپایی‌ها باوجود قدرت وتوان اقتصادی، به دلیل اتکای به امریکایی‌ها برای حفظ و تأمین امنیت خود به آن رسیده و اکنون در تلاش هستند با خروج از زیر بار سلطه امریکایی‌ها در پیمان ناتو در تأمین امنیت برای خود استقلال داشته باشند و به دنبال ایجاد ناتوی اروپایی باشند.
پس از پایان جنگ جهانی دوم در نیمه قرن بیستم، جهان به دو بلوک غرب و شرق تقسیم شد. بلوک غرب که بر مبنای سرمایه‌داری بود در برابر کشور‌های متحد شوروی و پیمان ورشو قرار داشت. امریکا در رأس بلوک غرب و شوروی مرکز بلوک شرق بود. کشور ایران در دوره جنگ سرد و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی جزو بلوک غرب بود و از سوی امریکا به‌عنوان ژاندارم منطقه شناخته می‌شد. ایران در آن دوره بزرگ‌ترین خریدار و واردکننده سلاح‌های امریکایی در جهان بود. نیکسون رئیس‌جمهور وقت امریکا در سال ۱۳۵۱ به شاه قول داده بود که ایران هرگونه سلاح غیرهسته‌ای را که بخواهد، می‌تواند از امریکا بخرد. منطقه غرب آسیا و به‌عبارت‌دیگر خاورمیانه نیز به‌شدت تحت تأثیر بلوک‌بندی شرق و غرب بود و هیچ کشور و حکومتی نبود که خارج از این بلوک‌بندی باشد و این در حالی بود که رژیم شاهنشاهی به دلیل قرار داشتن در حاشیه بلوک غرب تصور می‌کرد که از امنیت و بقای تضمین‌شده‌ای برخوردار است، ولی پیروزی انقلاب اسلامی مبانی این بلوک‌بندی‌ها را فروریخت و با گذر زمان ثابت شد که قرار داشتن در این بلوک‌بندی‌ها تضمین‌کننده امنیت کشور‌ها نیست مگر آنکه آن‌ها به ظرفیت‌های درونی خود بازگردند.
به‌رغم تأثیر حرکت انقلاب اسلامی در تزلزل در مبانی حفظ ثبات کشور‌ها در وابستگی به قدرت‌های سلطه و درحالی‌که ایران باوجود تحمل هشت سال جنگ توانسته بود امنیت و ثبات خود را با اتکای به ظرفیت‌های درونی حفظ کند، طی سال‌های اخیر متأثر از سیاست‌های استکباری قدرت‌های سلطه و تلاش آن‌ها بر حفظ سیطره خود بر کشور‌های منطقه، برخی کشور‌های منطقه به دنبال تأمین امنیت خود با کمک کشور‌ها و قدرت‌های فرا منطقه‌ای بوده و در این مسیر به‌رغم تحمل هزینه‌های چند صد میلیارد دلاری و پذیرش تحقیر کسانی، چون ترامپ که آن‌ها را به‌عنوان گاو شیرده خطاب می‌کرد، تصورشان این بود که با کسب حمایت بیگانگان قادر خواهند بود که فقدان پایگاه مردمی نظام‌های خود را جبران کرده و به یک امنیت حداقلی دست یابند.
اما ۲۰ سال اشغال فاجعه‌بار افغانستان توسط امریکا ثابت کرد حضور و دخالت امریکا در منطقه جز بی‌ثباتی، ناامنی و وارد شدن خسارت‌های بزرگ مادی و معنوی به مردم منطقه حاصلی ندارد. تحولات یکی دو سال اخیر افغانستان به‌ویژه خروج مفتضحانه نیرو‌های نظامی امریکا از افغانستان و ر‌ها کردن مردم این کشور در گرداب ناامنی و بی‌ثباتی مؤید دیدگاه ایران در تأمین امنیت درون‌زا بوده است. امریکا دو دهه در افغانستان حضور داشت انتظار می‌رفت زیرساخت‌های تأمین امنیت در این کشور شکل‌گرفته باشد بااین‌حال فروپاشی سریع و غیرقابل‌باور ارتش و نیرو‌های نظامی افغانستان در مقابله با طالبان نشان داد که تکیه‌بر قدرت‌های فرا منطقه‌ای برای تأمین امنیت تکیه‌بر باد است و این در حالی است که قدرت‌های فرا منطقه‌ای امنیت و توسعه این کشور‌ها را گروگان می‌گیرند و امنیت این کشور‌ها تابع و وابسته به خواسته‌های این قدرت‌هاست. فارغ از اینکه چه عواملی باعث رویکرد برون‌گرایانه به مقوله تأمین امنیت از سوی این کشور‌ها شده است، نتایج و پیامد‌های منفی و مخرب آن بر منطقه آشکار است. نزدیک‌ترین نمونه آن ر‌ها کردن کشور و مردم افغانستان در هفته‌های اخیر است. اظهارات مقامات امریکا نشان داد که این کشور‌ها صرفاً به منافع خود نگاه می‌کنند و حتی ادعا‌های حقوق بشری، مقابله با تروریسم هم باید در همین چارچوب موردبررسی و ارزیابی قرار بگیرد.


واقعیت این است که دیگر کشور‌های منطقه که امنیت خود را در سایه نیرو‌های نظامی و امنیتی غربی تأمین‌شده می‌بینند در معرض خطر و بروز گرفتاری‌هایی مانند شرایط امروز افغانستان هستند. چه‌بسا فردا روزی رئیس‌جمهوری امریکا اعلام کند حضور نیرو‌های نظامی این کشور درسایرکشور‌های منطقه مقرون‌به‌صرفه نیست و امریکا نیرو‌های خود را از این کشور‌ها خارج می‌کند. یکی از آسیب‌های جدی این وضعیت عدم توجه و اتکا به ظرفیت‌های درونی و منطقه‌ای برای تأمین امنیت منطقه است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتشان در مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیرو‌های مسلح در روز ۱۱ مهرماه با تأکید بر اینکه امنیت یک کشور زیرساخت اساسی است برای همه فعالیت‌های در جهت پیشرفت و مهم‌ترین مسئله‌ای است که در نگاه به نیرو‌های مسلح باید موردتوجه قرار بگیرد، یادآور شدند: یک نکته مهم در باب امنیت این است که امنیت کشور باید در قبضه بیگانگان نباشد؛ این چیز مهمی است. امروز برای مردم ما و کشور ما یک امر عادی است که امنیت کشور در قبضه نیرو‌های مسلّح خودی و فرزندان خود این کشور است، لکن همه جای دنیا این‌جور نیست. یکی از فاجعه‌بار‌ترین مصیبت‌ها برای کشور‌های دنیا این است که بیگانه‌ها در مسائل امنیتی آن‌ها دخالت کنند و جنگ و صلح آن‌ها را طرّاحی کنند و به آن‌ها خط بدهند؛ این‌یک فاجعه مصیبت‌بار برای هر کشوری است که دچار چنین وضعی باشد؛ و ملاحظه کردید و عرض کردیم که امروز حتّی کشور‌های اروپایی هم که زیر چتر ناتو نفس می‌کشند، مایل‌اند که مستقل حرکت کنند. فرمانده کل قوا، تأمین امنیت با تکیه‌بر دیگران را فقط یک توهم خواندند و گفتند: کسانی که به این توهم دچارند سیلی آن را به‌زودی خواهند خورد چراکه دخالت مستقیم یا غیرمستقیم بیگانگان در امنیت و جنگ و صلح هر کشوری، فاجعه‌ای مصیبت‌بار است. ایشان با تجلیل از اقتدار و سربلندی نیرو‌های مسلح در آزمایش‌های بسیار مهم و دشوار به‌ویژه جنگ تحمیلی هشت ساله گفتند: اقتدار نیرو‌های مسلح به مسائلی نظیر آموزش‌ها، ابتکارات و پیشرفت‌های علمی، تجهیزات و انضباط سازمانی وابسته است، اما مهم‌ترین عامل اقتدار نیرو‌های مسلح، روحیه، معنویت و مسائل دینی و اخلاقی است.
تحولات اخیر در منطقه ثابت کرد که بیگانگان و در رأس آن‌ها امریکا به‌عنوان بازیگرانی مداخله‌گر در مجموعه امنیتی منطقه محسوب می‌شوند که مانع از توسعه همکاری‌های منطقه‌ای شده و سیاست‌های آن‌ها به تشدید رقابت‌ها و خصومت‌ها منجر شده است و تأمین «امنیت اجاره‌ای» با کمک قدرت‌های سلطه نه‌تن‌ها مشکلی را از آن‌ها حل نمی‌کند، بلکه به دلیل دامن زدن به مخاصمات منطقه‌ای روزبه‌روز بر چالش‌های منطقه‌ای می‌افزاید. رهبر معظم انقلاب در همین بیانات تأکید می‌کنند: ما باید به این توجّه کنیم که در منطقه خود ما، حضور ارتش‌های بیگانه ازجمله ارتش امریکا مایه‌ی ویرانی و جنگ‌افروزی است؛ همه باید سعی کنند که ارتش‌ها را مستقل، متّکی به ملّت‌ها و هم‌افزای با ارتش‌های دیگرِ همسایگان و دیگرِ ارتش‌های منطقه قرار بدهند؛ صلاح این منطقه در این است. نگذاریم و نگذارند که ارتش‌های بیگانه به‌عنوان [تأمین]منافع ملّی خودشان -که هیچ ربطی به ملّت آن‌ها ندارد- از هزار‌ها فرسنگ راه بیایند و در این کشور‌ها دخالت کنند، حضور نظامی پیدا کنند و در ارتش‌های آن‌ها دخالت کنند. ارتش‌های خود این ملّت‌های منطقه می‌توانند این منطقه را اداره کنند؛ اجازه ندهید که دیگران وارد بشوند.