روزنامه آفتاب یزد
1400/07/18
قطار مرگ!
آفتاب یزد – یوسف خاکیان: نه دیگر توان نوشتن دارم، نه دیگر توان خواندن و نه دیگر توان آگاهی یافتن از اخباری که در این روزهای سیاه لحظه به لحظه در همه جا منتشر میشوند و کام دل همگان را تلخ میکنند، هنوز غبار خستگی و غم و اندوه را از مراسم تشییع پیکر فتحعلی اویسی نتکانده بودیم و بر صورت خیس از اشک خود آب نزده بودیم که عزت الله مهرآوران، دیگر بازیگر طناز و کاربلد سینما و تلویزیون ایران هم از پی همکار پیشکسوتش راهی دیارباقی شد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. مهرآوران هم همانند سیامک اطلسی به دلیل ابتلا به ویروس کرونا (با اینکه هر دوی این عزیزان هر دو دوز واکسن خود را زده بودند) از دنیا رفت و این غم بزرگ و غیر قابل تحمل را برای خانواده و دوست دارانش برای همیشه به یادگار گذاشت. اگر از خوانندگان صفحه فرهنگی روزنامه باشید حتما تصدیق خواهید کرد که در این مدت ما حتی یک خبر هم درباره این هنرمند پیشکسوت سینما و تلویزیون منتشر نکردیم، یکی از دلایلمان این بود که واقعا امیدوار بودیم که مهرآوران عزیز حالش خوب شود و از روی تخت بیمارستان برخیزد و دوباره در مقابل دوربین کارگردانان مختلف سینما و تلویزیون به هنرنمایی بپردازد، امیدمان سلامتی ایشان بود اما چه میشود که دست تقدیر ماجرای دیگری را که دور از ذهن همه است برای تک تک افراد رقم میزند و آنطور که خودش دلش میخواهد رفتار میکند. عزت الله مهرآوران هم از این ماجرا مستثنی نبود و این ماجرا برای او هم رخ داد. از چند روز پیش (حتی پیش از آنکه خبر به کما رفتن و وخامت حال فتحعلی اویسی رسانهای شود) و هنگامی که خبر ابتلای سیامک اطلسی به ویروس کرونا را منتشر کردیم قلبمان برای شرایطی که عزت الله مهرآوران در ان قرار گرفته بود تپ تپ میکرد و چه بسا که این تپش را حتی سیامک اطلسی هم در قلبمان احساس میکردیم اما متاسفانه سیامک اطلسی خیلی زود از جمع زمینیها پرکشید و رفت، بنابراین ماند عزت الله مهرآوران که روی تخت بیمارستان با ویروس مردانه جنگید و حتی کار به عمل جراحی بر روی ایشان هم کشید و اتفاقا عمل جراحی هم موفقیت آمیز بود و پزشکان توانستند لولهای را در مسیر تنفس این هنرمند قرار دهند تا بتواند تنفس خود را ادامه دهد، طی چند روز گذشته هم که خبر به کما رفتن و وخامت حال فتحعلی اویسی منتشر شد و پس از آن هم خبر درگذشتش، عزت الله مهرآوران کماکان به مبارزهاش با کووید -19 ادامه میداد و چقدر خوشحال شدیم که خبر رسید که حال این هنرمند دوست داشتنی سینما و تلویزیون ایران رو به بهبود گذاشته و پزشکان هم از این بابت ابراز خرسندی کردند، اما صد افسوس که خوشحالی مان دوام زیادی نیاورد و صبح روز گذشته با خبر درگذشت عزت الله مهرآوران از خواب بیدار شدیم و در نهایت بهت و اندوه دریافتیم که این هنرمند نازنین دیگر در جمع ما نیست.> مهرآوران از زبان مهرآوران
شاید بتوان بیان کرد که هیچکس آنقدر که خداوند متعال عزت الله مهرآوران را میشناخت و میدانست که چه گوهر گرانبهایی ست، در این دنیا نتوانست مهرآوران را بشناسد، با درصد اطمینان بالایی میتوان بیان کرد که خود مهرآوران هم نمیدانست که چقدر انسان بینظیر و نازنینی است. مهرآوران را باید زندگی میکردی تا میشناختی و سهم ما از این شناخت تنها از طریق فیلمها و سریالهایی بود که این مرد حرفهای هنر بازیگری در آنها به ایفای نقش پرداخته بود. آثاری که ماندگارند و نام نیک این مرد بزرگ عالم هنر را جاودانه خواهند کرد. راستش در این گزارش اصلا بنا نداریم که بیان کنیم که این هنرمند در چه سالی و در چه شهری به دنیا آمده، در کدام مدرسه درس خوانده و دوران نوجوانی و جوانیاش را چطور گذرانده و به کدام دانشگاه رفته و چگونه وارد عالم بازیگری شده است، اینها مطالبی هستند که با یک جستجوی ساده در فضای اینترنت به راحتی قابل دسترسند، بنابراین آنچه که پیرامون عزت الله مهرآوران باید برای ما مهم باشد شخصیت این هنرمند است، یافتن دانش به این موضوع که وقتی یک روزنامه نگار در گزارش خود مینویسد:
«عزت الله مهرآوران جدا از هنرمند بودنش، انسان بینظیر و بیهمتایی
بود» بر اساس چه فکتهایی این جمله را بیان میکند؟ آیا همین که حالا که مهرآوران عزیز از دنیا رفته برای اینکه گزارشی را درباره درگذشتش بنویسیم چند جمله زیبا را کنار هم قرار بدهیم و بگوییم: «چقدر حیف که او را از دست دادیم»، کافیست؟ بیشک اگر قرار است گزارشی را درباره مردی مانند عزت الله مهرآوران به رشته تحریر درآوریم که از خوبی هایش تا آنجا که معلوممان شده، بنویسیم، فکت هایمان باید مستند باشند و خوشبختانه مهرآوران از آن دسته آدمهایی بود که ردپای خوبیها و خوش خلقی هایش پس از رفتنش هم هنوز روی زمین باقی مانده است، خوبیهایی که بیشک شِمِهای از آن چیزهایی ست که خداوند درباره
عزت الله مهرآوران میداند و به آنها آگاه است. پیشتر بیان کردیم که پس از خداوند بهترین فردی که میتوانست درباره مهرآوران سخن بگوید و شخصیت او را تا حد ممکن معرفی کند خود او بود. در ادامه به نقل قول چند جمله از زبان این هنرمند درباره خودش و شیوه تفکر و زندگیاش میپردازیم تا دریابیم مایی که هنوز در این دنیا نفس میکشیم و به زندگی ادامه میدهیم در هنگام وداع با این هنرمند چه نازنینی را روی دستهایمان به سمت خانه ابدیاش بدرقه میکنیم.
- من حدود ۵۰ سال پیش اولین کارم را با تئاتر شروع کردم و معتقدم تئاتر در بازیگر شدن آدمها نقش به سزایی دارد اما واقعیتش این است که اگر تئاتر زندگی من را تامین میکرد هرگز به سوی سینما و تلویزیون نمیرفتم. چون این موارد اصلا کار من نیست، کار یکسری دیگر است که من در جای آنها هستم.
- هنرمند یک شب واجب الحج است، یک شب مستحق. اگر پولدار بودم که خانه داشتم. من هنرمندم، هنرمند قدرتی ندارد، اگر میتوانستم کاری انجام دهم، در این پنجاه سال انجام میدادم. واقعیت این است که هنرمند مظلومترین قشری است که در جامعه زیست میکند، مسئله فقط داشتن پول نیست، مسئله داشتن روحیه است، در میان این همه آدم، تعداد خیلی محدودی پیدا میشوند که واقعا پولدار باشند و از لحاظ روحی به آنها توجه شود.
- کار کردن در شرایط کرونایی سخت است و با وحشت سریال بازی میکنم، اما پول نداشتن هم سخت است، اجاره نشینی و همه این موارد روی هم جمع میشود و آدم را در یک اجباری قرار میدهد که دیگر به سلامتی خودش فکر نمیکند. من از ابتدای کرونا سرکار بودم و خیلی از حوادث را پشت سر گذاشتیم و خیلی از دوستان و همکاران به این بیماری مبتلا شدند، این شرایط را دیدیم و بازهم کار کردیم.
- هنوز که هنوز است من پر از شوق هستم، در دوره کارشناسی تئاتر آقای «عزت الله انتظامی» به ما میگفت؛ فقط یادتان باشد که شما نوکر مردم هستید همین جمله کمک کرد که درست زندگی کنم برای همین نه زنم را طلاق دادم و نه آلوده شدم."
- من با درد به آگاهی رسیدم؛ با غم و اندوه به وجود شادی آگاه شدم. شادی را خوب شناختم و از آن حفاظت کردم، مسیر زندگی من همیشه پر از تجربه بوده و بایگانی ذهنم سالها تجربه را در خود ذخیره کرده است.
- هنوز خانه ندارم، امکانات به هنرمندانی که در صحنههای تئاتر عرق ریختهاند بسیار کم است و انتظار این است که با حمایتهای دولت کمی از بار زندگی برداشته شود.
آنچه خواندید بخشهای کوتاهی از زندگی پرفراز و نشیب هنرمند نازنین و مردم داری بود که شامگاه جمعه 16 مهرماه به علت سکته قلبی ناشی از ابتلا به ویروس کرونا در سن 72 سالگی از دنیا رفت. متاسفانه باید بیان کنیم که اینکه بگوییم بیایید از این به بعد هوای آنان که هستند را داشته باشیم و تا زندهاند قدرشان را بدانیم دیگر تکراری شده، که اگر بنا به بیدار شدن ما بود باید سالها پیش از آنکه نوبت به مهرآوران عزیز برسد از خواب غفلت بیدار میشدیم و در مییافتیم که هیچ زندگیای (چه تلخ و چه شیرین، چه ساده چه دشوار) مانا و ماندگار نیست و همه ما روزی طعم تلخ مرگ را خواهیم چشید). غم انگیز است اما حالا که دلمان پر از ماتم از دست رفتن هنرمندان نازنین سرزمینمان شده و هر روز خبر درگذشت یکی شان را میشنویم و میخوانیم اجازه دهید این را هم بیان کنیم که به همان سرعتی که قطار مرگ در ایستگاههای مختلف عزیزانمان را سوار کوپههای خود میکند و میبردشان به ناکجاآباد، به همان سرعت ما فراموشمان میشود که آنان که رفتند دیگر هرگز تکرار نمیشوند، دیگر شکل جدیدی از هنر و
هنرمندی شان را نخواهیم دید، دیگر هنرمندی مانند عزت الله مهرآوران
مقابل دوربین هیچ کارگردانی قرار نخواهد گرفت و برای ما مردمی که همچون جان بودیم برایش دیگر «پدر پسری»، «خوب، بد، جلف: رادیواکتیو»، «میخواهم زنده بمانم»، «بچه مهندس ۴»، «زن زندگی مرد زندگی» و «ساخت ایران» را بازی نخواهد کرد. او دیگر نیست که ما را بخنداند، او از جان شیرین خودش هم گذشت تا
برای ما فیلم بازی کند تا شرایطمان در این روزگار سخت و
طاقت فرسای کرونایی کمی ملایمتر باشد، البته که بر اساس جملاتی که از زبان خود مهرآوران نقل کردیم همه چیز هم به خاطر ما مردم نبود، این غم انگیز است که هنرمند یک سرزمین پس از 50 سال کار و فعالیت شرافتمندانه خانه برای خود نداشته و اجاره نشین باشد، پول نداشته باشد و به خاطر غم نان جان خودش را به خطر بیندازد و در سر صحنه فیلمبرداری سریالها و فیلمهای مختلف حاضر شود و نقش آفرینی کند و دست آخر هم به خاطر همین کار به کرونا مبتلا شود و تمام.
البته که رنج نامهای که در پایان این گزارش مقابل دیدگان شما قرار گرفت تنها مختص به عزت الله مهرآوران نیست و خیلیهای دیگر هم سرنوشتی چنین داشتند، یادمان نرفته هنوز کریم اکبری مبارکه که به خاطر حضور در صحنه فیلمبرداری به کرونا مبتلا شد، فراموش نکردهایم خسرو سینایی، اکبر عالمی، کامبوزیا پرتوی، چنگیز جلیلوند، پرویز پورحسینی، علی سلیمانی، فرشته طائرپور، سیامک اطلسی و خیلیهای دیگر را که غم نان داشتند و کسب روزی حلال برای خود و خانواده شان و به همین دلیل جان بر کف نهادند و در لوکیشنهای مختلف حاضر شدند و متاسفانه کرونا با بیرحمی کامل تمامشان را بلعید و جامعهای را عزادار کرد. حالا قرار است مهرآوران عزیز و دوست داشتنی فردا دوشنبه به جمع دوستانش در قطعه هنرمندان بپیوندد. روحش شاد و یادش گرامی.
سایر اخبار این روزنامه
وقتی تاکسی اینترنتی خدمات مشاورهای و روانی میدهد!
رویه رئیس قوه قضائیه در طول این ۱۰۰ روز منطقی و عاقلانه بوده است
پیام فرمانده کل قوا بهمناسبت هفته نیروی انتظامی
بلاتکلیفی!
حق دفاع مشروع ایران
مصیبت در غیبت اینستاگرام
زیبنده نیست!
سالهای تحصیلی خشن!
آدرس غلط ندهیم، از ترکیه یاد بگیریم
وابستگی شدید به شبکههای مجازی
اصرار امیر عبداللهیان بر دیپلماسی منطقهای
قطار مرگ!
آقای پناهیان!چرا سکوت کردید؟
شروع مقتدرانه و هوشمندانه 100 روز از آمدن اژهای گذشت
رویه رئیس قوه قضائیه در طول این ۱۰۰ روز منطقی و عاقلانه بوده است