روزنامه ایران
1400/07/18
زندگی و مرگ هنرمندانه در تهلهجههای جنوب
محسن بوالحسنیخبرنگار
عزتالله مهرآوران هنرمند شاخص و شناخته شده کشور که دیروز در 72 سالگی بهدلیل ابتلا به بیماری کرونا درگذشت، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۲۸ در مسجد سلیمان به دنیا آمد و نشان درجه ۱ هنری داشت. او پیش از آنکه وارد عرصه سینما و تلویزیون شود مثل بسیاری دیگر از هنرمندان خاک صحنه نمایش خورده بود و میشود گفت در حوزه تئاتر با مریم معترف و زندهیاد انوشیروان ارجمند بیشترین همکاری را داشته است. او همچنین سابقه بازی و درخشش در آثاری چون سایه ماه به کارگردانی انوشیروان ارجمند، مرگ یزدگرد به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی گلاب آدینه، دلدار به نویسندگی و کارگردانی حسین نوری و واقعهخوانی جهاز جادو به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی آتیلا پسیانی را در کارنامه خود دارد. بازی در فیلمهای سینمایی خوابم میآد، آتیشبازی، بانوی من، مومیایی ۳، سیب سرخ حوا، آژانس شیشهای، تارهای نامریی و سریالهای تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی چون لیسانسهها، ایراندخت، ناخونک، هیولا، ریکاوری، فوق لیسانسهها، زیر همکف، پدر پسری، خوب، بد، جلف، رادیواکتیو، میخواهم زنده بمانم، بچه مهندس ۴، زن زندگی مرد زندگی، ساخت ایران ۳ از دیگر فعالیتهای این بازیگر پُرکار و خوشنام کشورمان بود.
تئاتر تمامیتش بود
سیروس الوند
کارگردان
من با شادروان عزتالله مهرآوران اوایل انقلاب آشنا شدم آنهم از طریق اکبر زنجانپور. نمایشنامهای داشت بهنام «اشی» با متنی فوقالعاده که بازیهایش هم به عهده ایرج راد، هادی اسلامی و حمید طاعتی بود که اجرایش در سنگلج بشدت مورد استقبال قرار گرفت. علاوه بر کارگردانی و بازیهای درخشان، متن درخشان این اثر نمایشی هم مورد تحسین و تمجید قرار گرفت. نمایشنامه به زبان جنوبی بود و همانطور که گفتم فوقالعاده؛ این اثر نمایشی مخاطب را با فرهنگ، آداب و سنتهای آن خطه آشنا میکرد و دوستی من با عزت مهرآوران هم از همین نمایشنامه رقم خورد. نسل بعد او را بواسطه بازیهایش در سینما و تلویزیون بیشتر شناخت اما برای کسانی مثل من او یک نمایشنامهنویس قهار و درجه یک بود و تا آن زمان کسی مثل او را ندیده و نمیشناختم که اینقدر به فرهنگ و بوم جنوب در نمایشنامهنویسی واقف باشد. بههر صورت رفتن او فقدان غیرقابل جبرانی است و من تمام روزهای اخیر امیدوار بودم که او بتواند از چنگ این بیماری بیرون بیاید و از دستش ندهیم اما گویا قرار نبود چنین شود و ما او را از دست دادیم. مهرآوران تئاتر را با تمام وجودش درک میکرد و هر آنچه داشت برایش میگذاشت. خاطره از او کم ندارم که میگذارم برای فرصتی دیگر. تنها میتوانم بگویم که از صمیم قلب به خانوادهاش و البته خانواده فرهنگ و هنر این مملکت تسلیت میگویم و تسلیت ویژهای دارم برای اهالی جنوب که چنین هنرمند درجه یکی را از دست دادند.
عشق به زادگاه
مریم معترف
کارگردان تئاتر
آنقدر حالم بد است که واقعاً نمیدانم درباره عزتالله مهرآوران چه بگویم. هنوز از فقدان هنرمندان بزرگ سینما و تئاتر در ماتم و اندوه بودیم که کمی بعد از رفتن فتحعلی اویسی، مهرآوران عزیز هم از میان ما رفت و غمها را هزاربرابر کرد. تصویری که من از او دارم و خواهم داشت تصویر یک بازیگر توانا، دغدغهمند و اصیل بود که به کارش بسیار اهمیت میداد. ما سابقه همکاری تئاتری هم با هم داشتیم که برمیگردد به حوالی سال 1370 که نمایشی به نام «مال کنون» را بهصورت مشترک کارگردانی کردیم و روی صحنه بردیم. نمایشنامه را خود آقای مهرآوران نوشته بود و وقتی به من پیشنهاد همکاری داد با هم متن را خواندیم و تصمیم گرفتیم آن را بازنویسی کنیم چون تعداد بازیگران متن اول بسیار زیاد بود و تصمیم برآن شد که نقشها را دو نفر ایفا کنند که خود من و عزت عزیز آنها را ایفا کردیم. مهرآوران علاقه و عشق عجیبی به زادگاهش داشت و بارها درباره این موضوع و ویژگیهای جنوبی که او از آن حرف میزد، سخن گفته بود. بههر صورت آن نمایش در جشنواره فجر همان سال روی صحنه و بعدتر در سالن چارسو هم اجرا رفت و استقبال خوبی هم از آن شد. مرحوم مهرآوران همیشه دوست داشت این اثر نمایشی را ببرد و آن را در ایلات و عشایر جنوب و غرب کشور اجرا کند چون درونمایه آن را از همانجا وام گرفته بود و دلش میخواست آن را پیشروی مردمی که مسأله را بیش از هرکس دیگری درک میکنند بگذارد که متأسفانه این امکان هرگز فراهم نشد. عزتالله مهرآوران اگرچه بیشتر در سینما و تلویزیون شناخته شد اما خودش عشقی همیشگی به تئاتر داشت و بسیار بسیار تشنه کار تئاتر بود و دلش میخواست تئاتر کار کند اما آنقدر سرش در حوزههای دیگر شلوغ شد و پیشنهادهای زیاد و البته خوبی گرفت که چنین فرصتی آنچنان بهدست نیامد. خیلی انسان سرزنده و شوخ طبعی بود و همیشه با خودش نشاط و عشق داشت و بسیار خودمانی و بیتکلف و البته باسواد و کاربلد بود. آنقدر طناز و واقعی بود که اگر حتی در نقشی فرعی مثل بازیاش در «آژانس شیشهای» حضور پیدا میکرد به تمامی با کار درگیر میشد و نقشش را از جان و دل ایفا میکرد که به جان تماشاگر هم مینشست. این نشان از خلوص ذاتی و البته استعداد فراوان او داشت؛ حیفم میآید که این نکته را نگویم که مهرآوران مثل دیگر مردم جنوب و مسجدسلیمان، حرفهای بسیاری درباره شاهنامه و شاهنامهخوانی داشت و اصولاً همین موضوع هم سوژه نمایش «مال کنون» بود. میگفت در دوره پهلوی شاهنامه و شاهنامهخوانی ممنوع شده بود چون به مردم انرژی و نیرو و انگیزه اعتراض و مبارزه میداد و بسیاری از شاهنامهخوانها این کار را مخفیانه انجام میدادند و از جایی به جایی دیگر میرفتند و... بههر صورت فقدان چهرههای ممتازی مثل عزتالله مهرآوران بسادگی جبران نخواهد شد و من واقعاً نگران هنرمندان هستم. عزت عزیز هم آنطور که من شنیدم سر کار به این ویروس مبتلا شده و امیدوارم همه دوستان، همکاران، مردم و هرکسی که به نوعی در این زندگی اجتماعی دخیل است سعی کنند که شر این ویروس را از سر جامعه کم کنند تا کمتر شاهد از دست رفتن مردم از جمله هنرمندان باشیم. من از صمیم دل به خانواده او و اهالی تئاتر، تلویزیون و سینما تسلیت میگویم و امیدوارم جایش سبز و در آرامش باشد.
مجموعهای از توانایی
مسعود فروتن
کارگردان
سال 65 بود به گمانم که بهروز خوشرزم در قامت تهیهکننده به من پیشنهاد اجرای نمایشنامهای از عزتالله مهرآوران را داد بهنام «انتظار». قرار مدارها گذاشته شد و من با عزت عزیز گپوگفتهای اولیه را انجام دادم و کار شروع شد. بههر صورت در آن نمایش چهرههای بسیار بزرگ تئاتری حضور داشتند از قبیل خانم فخری خوروش و استادانی دیگر که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. یادم میآید مهرآوران همیشه میگفت تو یک ضیافت باشکوه را تدارک دیدهای و حیف که نمیتوانم بهدلیل مشغلهای که دارم سر تمرینها بیایم و در این ضیافت همراه باشم. در نهایت وقتی که اثر نهایی را تماشا کرد خیلی آن را دوست داشت و همان کلمه ضیافت را درباره آن به کار میبرد. پیش از این اگرچه من آن زمان هم مثل امروز سعی میکردم تمام تئاترها را ببینم، اما از نزدیک با او آشنا نبودم و این اولین اتفاق آشنایی ما بود و بعدها در کارهایی مثل «باجناقها» همکاری کردیم و.... مهرآوران استعداد خاص خودش را در بازیگری داشت و طی سالهای اخیر بیشتر از او بازی دیدیم. او البته لحن و رنگ و زنگ صدایی که بسیار دلنشین بود و به مجموعه تواناییهایی او اضافه میکرد و تهلهجهای شیرین و جنوبی که میتوانست برای یک بازیگر و البته یک کارگردان هم موهبتی باشد. خیلی بامزه و طناز بود و همین چند وقت پیش همدیگر را در پشت صحنه برنامه «محاکات» دیدیم و کلی با هم شوخی کردیم و گپ زدیم. آدم نمیداند چه بگوید. یکهو از خواب بیدار میشود و میبیند انسان عزیزی که دیروز صحیح و سالم بود حالا از دنیا رفته و جز حسرت چیزی برای آدم در بیان این اندوه نمیماند.
ابراز همدردی مدیران فرهنگی در پی درگذشت عزت الله مهرآوران
در پی درگذشت عزتالله مهرآوران، بازیگر و نمایشنامه نویس پیشکسوت کشورمان برخی مدیران فرهنگی و تشکلهای هنری با انتشار پیامهایی به ابراز همدردی با خانواده وی و علاقه مندان این هنرمند پرداختند.
محمود شالویی، سرپرست معاونت امور هنری وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی در پیامی نوشته: «مهرآوران از تئاتر آمده بود و دغدغه حضور مستمر در تئاتر داشت، در این سالها همچنان مشتاق بود نمایشهایی را کارگردانی کند، اما دریغ و افسوس که این هنرمند پیشکسوت دیگر بین ما نیست. بین ما عزتالله مهرآوران با آثار و خاطراتی که در تئاتر، سینما و تلویزیون و با اخلاق و منش خود به یادگار گذاشته است، در یادها و دلها و تاریخ تئاتر و سینما حضور دارد.»
قادر آشنا، مدیر کل هنرهای نمایشی طی پیامی درگذشت این بازیگر پیشکسوت را تسلیت گفته، در پیام او آمده:«نمایشنامه نویس، کارگردان و بازیگر توانا و نامآشنای همروزگارمان، عزتالله مهرآوران، به صحن آرامش ابدی پیوست. زندگی سراسر مهرورزی او، با آزادگی و عزتمندی سپری شد و اجابت فروتنانه دعوت حق، به نقشآفرینیهای او در این خاک گوهرخیز، پایان بخشید.»
در ادامه این طور درج شده:«هنرمندی که پیش از آنکه «مرگ یزدگرد» را از پسِ «شاهنامهخوانیها» روایت کند؛ در روش و منش، مرگ آگاه بود و از «مال کنون» تا «واقعه خوانی» و دیگر آثار ارجمند خود، به کوچ و هواخواهی «دلدار» و درستکاری در روی صحنه و درست اندیشیدن در پشت صحنه میاندیشید و اینک که در دیار رحمت حق، به آرامش رسیده است ایمان بیپیرایه او، یقیناً روشنتر از پیش به ما میگوید که «غربت، وطن من نیست.»
«انجمن بازیگران سینمای ایران» و «شورای مرکزی انجمن بازیگران سینمای ایران» هم با انتشار پیامهای جداگانهای درگذشت این هنرمند را تسلیت گفتهاند.
در بخشی از پیام نیکنام حسینیپور، مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت هم آمده:«سالهای سال با خاطره لبخند و نقشآفرینیهای ماندگارش در عرصه هنرهای نمایشی حظ کردیم.
نویسنده، بازیگر و کارگردانی لُرتبار که هیچگاه اصالت ذاتیاش را از یاد نبرد و در تعدادی از آثارش مثل «مالکنون»، «دالُو» و «عاشقکشون» به فرهنگ ایلیاتیاش اشاراتی داشت.»
هژیر مهرآوران درباره تشییع پیکر زنده یاد عزت الله مهرآوران بیان کرد: تشییع پیکر زنده یاد مهرآوران روز دوشنبه ۱۹ مهرماه ساعت ۱۱ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) انجام خواهد شد.
خبر تلخ درگذشت عزتالله مهرآوران در میان هنرمندان با خاطره و نقل از اخلاق خوش این بازیگر و کارگردان انتشار یافت. از سوی دیگر روز گذشته سالگرد درگذشت محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران بود که با انتشار و اجرای قطعاتی از سوی هنرمندان همراه شد.
بدرود عمو عزت مهربان
بعد از خبرهای امیدوارکننده که بهبود عزتالله مهرآوران را نوید میداد، سرانجام خبر تسلیم او به کرونا به حقیقت پیوست. خبری که با واکنش هنرمندان روبهرو شد.
پرویز پرستویی با اشاره به همکاری با این هنرمند فقید در فیلمهای «آژانس شیشهای»، «مومیایی 3»، «مرد عوضی» درباره او نوشت: «عزتالله مهرآوران هم رفت. عزتالله مهرآوران از همکاران خوبم در اداره تئاتر بود. چه روزهای خوبی را در اداره تئاتر و سر صحنههای فیلمها داشتیم! انسانی شریف،
بی حاشیه، باسواد، روشنفکر، ساده، صمیمی، طناز، شوخ طبع. عزیزانی که با ایشان کار کردند، میدانند حضورش در یک گروه باعث آرامش بود و لذتبخش.» همایون غنیزاده هم نوشت: «هرکدام از شما چنان بی تکرارید که حتی یک، تنها یک جایگزین هم ندارید. این برهوت بعد از هر یک از شما بیشتر خود را نمایان میکند.» احسان کرمی هم با انتشار عکسی از نمایش «شپنج رنج و شکنج» که با او همبازی بود، نوشت: «قدیمىترهاى تئاتر میگن: وقتى عزت در جوانى پاش به تئاتر تهران باز شد، سر و صدایى بلند شد که جوون خوش صورتى اومده با صدایى خوش که هم خوب بازى میکنه و هم خوب میخونه....» شقایق دهقان هم از دلتنگی ندیدن این هنرمند نوشت: «برامون از بکت و مولیر میگفتین و از ژان ژنه که نمایشنامهنویس مورد علاقهتون بود، گاه شاهنامه میخوندین و گاهى آوازهاى خوش مسجدسلیمانى و بَه که چه خوب میخوندین و شوخىهاى ناب و زیرکانهتون که ما رو وامیداشت یک دل سیر بخندیم و از عاشقانه زیستن گفتنهاتون که قلب هاى ما رو سرشار میکرد.» مهران احمدی، شبنم مقدمی، الهام پاوهنژاد، لیندا کیانی، علیرضا آرا، آهو خردمند و حمیدرضا آذرنگ هم درباره این هنرمند نوشتند.
سایر اخبار این روزنامه
مسئولان افغانستان عاملان خونخوار این جنایت را مجازات کنند
ساروی و یوسفی قهرمانان طلایی کشتی فرنگی
مردم را به واکسن زدن تشویق کنید
هوای ما را داشته باش
زخم داعش بر پیکر شیعیان افغانستان
تاریخ صفوی از مسیر جاده ابریشم به یونسکو میرود
هر بیتکوین چقدر به محیطزیست آسیب میزند؟
تاریخسازی یوسفی در سنگین وزن کشتی فرنگی
زندگی و مرگ هنرمندانه در تهلهجههای جنوب
کسب دو طلا در یک ساعت
نشست سران سه قوه برای بررسی مسائل کشور
وزیر امورخارجه در دمشق با بشار اسد دیدار کرد