روزنامه اعتماد
1400/07/21
ايران اسير بنگاهداري رسانه است
شيروان ياريمعاون سابق امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميگويد كه دوران بنگاهداري و انحصارگري رسانهها در جهان به پايان رسيده است؛ اما هنوز اين جهانبيني و نگرش ضدرسانهاي در ايران «ميداندار» رسانهداري است. محمد خُدادي در گفتوگوي اختصاصي با روزنامه اعتماد به صراحت گفت: هنوز شماري از مالكان رسانهها در ايران در دهه 60 و 70زندگي ميكنند و با اين نگرش كه قدرت رسانه در داشتن تعداد رسانه است با مخاطبان سخن ميگويند؛ اين درحالي است كه قدرت رسانه در جهان مبتني بر توليد محتواي حرفهاي رسانه است نه كميت رسانه. او با تاكيد بر زوال دوران انحصار اطلاعات در رسانهها افزود: رسانههاي قدرتمند/ مخاطبان فعال از متدهاي روز جهان در رسانهمداري است و امروزه مخاطبان در انتخاب رسانه و تحليل اطلاعات مختارند و رفتار كنش / واكنشي در تقابل با پيام رسانهها دارند.
خُدادي چرخ اقتصاد رسانههارا متكي بر تامين نياز مخاطبان عنوان كرد و گفت: هنوز مديران شمار زيادي از رسانهها بانگرش كاركردهاي كمي رسانه، محدوديت اطلاعات، انحصار اطلاعات و ضعف زيرساختهاي نرمافزاري و سختافزاري، رسانه را مديريت و هزاران خبر بيمحتوا و فاقد ارزش خبري را در رسانهها منتشر ميكنند كه پاسخگوي نياز مخاطبان نيست؛ بلكه مخاطب را نسبت به رسانه بيتفاوت و رويگردان ميكند. او بازنشر و نهادينهشدن اين واژه در رسانهها را از ديگر آسيبهاي رسانهها در ايران برشمرد و تاكيد كرد: تا زماني كه رسانهها با برند مشخص، متناسب با استراتژي آن رسانه به توليد محتوا نينديشند و متكي به بازنشر اخبار شبكههاي اجتماعي باشند، در بر همان پاشنه ميچرخد. او از بازنشر خبرهاي غيرتوليدي در روزنامهها و نشريات محلي ابراز تاسف كرد و گفت: سياست خبرگزاريها در ايران مبتني بر توليد خبر است و روزنامهها بايد به تحليل و تفسير خبر، توليد گزارشهاي خبري، غيرخبري و مصاحبههاي عمقي بپردازند. محمد خدادي به تصريح استدلال كرد كه امروزه خبرگزاريها در ايران در نقش سايتهاي بزرگ رسانهاي عمل ميكنند و با اين توصيف بايد گفت كه ما هماكنون خبرگزاري اكتيو و فعال كه توليدكننده محصول رسانهاي براي ساير رسانهها و مرجع و منبع توليد و دسترسي به اطلاعات منطبق بر صحت باشند را در كشور نداريم. او رقابت خبرگزاريها با پايگاههاي اطلاعرساني و حتي شبكههاي اجتماعي را اسفناك توصيف كرد و افزود: «من سالها در خبرگزاري ايرنا خبرنويسي ميكردم اما امروزه خبرنگاران بدون فرآيند خبرنويسي در سمت خبرنگار، گزارشگر، يا حتي دبيران سرويس رسانههاي برخط و غيربرخط خودنمايي ميكنند و اگر انتقاد هم ميشود، بلافاصله گارد ميگيرند و ميگويند: فلاني فارغالتحصيل روزنامهنگاري در دانشگاه است، مثل اين است كه يك نفر خلباني را تنها در كتاب خوانده باشد و بياييم در نقش خلبان پشت هواپيماي مسافربري بنشانيم». معاون سابق امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تصديگري دولت در رسانهها را از ديگر آسيبهاي عيان و مهلك رسانهها در ايران توصيف كرد و افزود: روابط عمومي ادارات دولتي با بهكارگيري خبرنويس و عكاس راه را براي ورود خبرنگاران و عكاسان خبري رسانههاي برخط و غير برخط سد كردهاند و به نوعي خبر و عكس خبري متناسب با سياست روابط عموميها را به رسانهها تحميل ميكنند و جالب اينكه رسانهها هم با انتشار خبر و عكس خبري به مطالبات تحميلي روابط عموميها پاسخ ميدهند كه اين رفتار نمادي از بنگاهداري رسانه و رسانهداري است نه رسانهمداري.
خُدادي به رسانههاي برخط و غيربرخط توصيه كرد كه از توليد اطلاعات با محتواي انبوه پرهيز كنند و از ميزان حشو و اضافهگويي مرسوم در رسانهداري بكاهند، تا تعاملي دوسويه ميان پيام و مخاطب ايجاد شود.
بحران كاغذ
محمد خُدادي در اين گفتوگو همچنين استراتژي و راهبردي چندساله دوران مديريت خود در سمت معاونت امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي را نيز تشريح كرد و گفت:بحران كاغذ، گراني بنزين، شهادت حاج قاسم سليماني، سقوط هواپيماي اوكرايني، انتخابات مجلس و كرونا از موضوعات مهمي بودند كه در اين چند سال مديريت شد. او گفت: آغاز فعاليت امور مطبوعاتي و اطلاعرساني مصادف با بحران كاغذ بود كه ادامه حيات صدها رسانه را در ايران به مخاطره انداخته بود اما بعد از مدت كوتاهي با همانديشي و برنامهريزي كارشناسي، فضاي ملتهب بحران كاغذ به ثبات و آرامش رسيد و بلافاصله پديده گراني بنزين دامنگير شد. خُدادي حجم واردات كاغذ در سال 97 را حدود 40 ميليون تن به ارزش 40 ميليون دلار عنوان كرد و افزود: از سال 98 تاكنون به دليل كمبود اعتبار، تنها 20 ميليون دلار واردات كاغذ داشتيم كه با اين وضعيت تا پايان سال 99 بدون مشكل مديريت شد. او از تصويب 20 ميليون دلار واردات كاغذ در سال 1400 خبر داد و افزود: تمام فرآيند اداري سند اين مصوبه نيز انجام و در مسير پرداخت قرار گرفته است. او گفتوگوي مستقيم معاون امور مطبوعاتي و اطلاعرساني با دستاندركاران رسانههاي برخط و غيربرخط و شبكههاي اجتماعي در سطوح مديرمسوول، سردبير و خبرنگار را از برنامههاي اين چند سال براي پويايي رسانهها برشمرد و خاطرنشان كرد كه اين تبادل اطلاعات با متوليان رسانهها به تقويت زيرساختهاي رسانهمداري كمك ميكند.
او با اطمينان گفت: در اين دوران به هيچ رسانهاي امر و نهي نشده است؛ بلكه دسترسي به اطلاعات سريع، روان و آسان بود و انتخاب استفاده از اطلاعات مبتني بر سياست رسانه بر عهده خود رسانهها بوده است و برگزاري جلسات منظم در مورد موضوعات مهم از كاغذ تا بنزين و حوادث مختلف كشور از جمله ماجراي سقوط هواپيماي اوكرايني دال بر اين ادعاست.
خدادي اعتقاد به استقلال رسانههاي برخط و غيربرخط در توليد محتوا و بازتاب خبرها را از سياست معاونت امورمطبوعاتي و اطلاعرساني دانست و اظهار داشت: متاسفانه در دوران اپيدمي كرونا با حجم عظيمي از شايعات و اطلاعات غيرموجه، غيرموثق فيكنيوزها مواجه بوديم كه مقصر رسانهها نبودند؛ بلكه اول جريان معاندان نظام از خارج از كشور بودند كه نوع محتوا كاملا مشخص بود كه هدف تضعيف، تحقير و ايجاد اضطراب در ذهن و روح مردم بود، بعد از آن تريبونهايي بودند كه بدون داشتن تخصص يا جايگاه مرتبط و متولي در موضوع، اظهارنظر ميكردند و اين خود عامل بسياري از ترديد و شك، اختلال و اغتشاش رسانهاي ميشد، هماكنون نيز اين تريبونها درخصوص واردات واكسن بدون صلاحيت علمي و جايگاه حقوقي، همچنان اعلام موضع ميكنند.
به گفته او اعلام كمبود ماسك، فقدان مايع شوينده و شايعه نحوه تدفين اجساد كرونايي امنيت رواني شهروندان را در اسفندماه سال 98 و بهار سال 99برهم زده بود به عنوان نمونه بحران مطرحشده در افكار عمومي در مورد نحوه و محل دفن متوفيان كرونايي تبديل به فضاي سنگين در سطح افكار عمومي شده بود كه بعد از رصد با درخواست از وزير كشور سابق، شيوهنامه تدفين اجساد كرونايي به شهرداريهاي كشور اعلام شد و همين اقدام كه درخواست ما بود، فضاي ملتهب را آرام كرد. او گردش حجم شايعات در اسفند 98 را از بحرانيترين دوران مديريت خود توصيف كرد و افزود: براي ساماندهي اين وضعيت بحرانزا، كميته اطلاعرساني و ستاد خبري كرونا در معاونت امور مطبوعاتي و اطلاعرساني تشكيل و شيوهنامه اطلاعرساني تصويب و به رسانهها ابلاغ شد اما متاسفانه هنوز هم بعضا اين موارد رعايت نميشود. مشاور وزير و دبير كميته اطلاعرساني و مديريت جو رواني كرونا، متولي اعلام آمار رسمي واردات واكسن كرونا را وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي دانست و از رسانهها خواست به منابع حقيقي و حقوقي اين وزارتخانه استناد كنند، تا مرجع و منبع خبر با محتواي خبر مستند و مستدل باشد در غير اين صورت منبع خبر ناموثق، مرجع و محتواي خبر را مخدوش ميكند. محمد خدادي، تشكيل كارگروه حمايتي، هدايتي و نظارتي را از ديگر برنامههاي اين معاونت ذكر كرد و افزود: نظارت به معناي دخالت نيست؛ بلكه بُعد نظارتي در كمك به هدايت براي اطلاعرساني منطبق با واقعيت براي حفظ مرجعيت و جلب اعتماد و پايداري مخاطب است. او فعاليت رسانههاي بيشناسنامه و بيهويت را ازبحرانهاي معاونت امور مطبوعاتي و اطلاعرساني در سال 98 تا 1400 عنوان كرد و افزود: رسانههاي بدون شناسنامه، فيكنيوزها و باجنيوزها در فرآيند رسانهداري، ميدانداري ميكردند كه تلاش جدي شد اين رسانهها نيز پايش و شناسنامهدار شدند.
به گفته او شناسنامهدار شدن اين رسانههاي بيشناسنامه كه نقش مهمي در گردش اطلاعات نادرست داشتند، خارج از نوبت براي گرفتن مجوز در هيات نظارت انجام شد تا اين رسانهها نيز در دايره رسانههاي پاسخگو و مسووليتگرا قرار بگيرند نه رسانههاي مسووليتگريز. به گفته خدادي، هماكنون 13 هزار رسانه برخط و غيربرخط در كشور فعاليت ميكنند و بيش از 1500 نفر هم در سامانه جامع رسانههاي كشور درخواست رسانه برخط و غير برخط دادهاند كه در صف انتظار صدور مجوز هستند.
يارانه
معاون سابق امور مطبوعاتي و اطلاعرساني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ميزان يارانه پرداختي در سال 97 را 100 ميليارد تومان اعلام كرد كه به گفته او خيلي از رسانهها در آن زمان اعتراض و سروصدا كردند كه چرا سهم ما از يارانه در مقايسه با فلان رسانه كمتر يا چرا كسي كه 50 رسانه دارد همين ميزان يارانه ميگيرد؟
محمد خدادي گفت: براي ساماندهي اين وضعيت نابسامان، شيوهنامه 70درصد ضريب كيفي و انتشار را ملاك پرداخت يارانه قرار داديم كه اقدامي حياتي و مهم در حمايت از كيفيت و توليد محتواي رسانهها محسوب ميشود. به اعتقاد او بايد يارانه به كيفيت رسانه، واقعيت رسانه، برند و شناسنامه رسانه، ميزان اثرگذاري و محتواي اثربخش پرداخت شود نه به كميت رسانه كه يك نوع انحصارگرايي و بنگاهداري رايج رسانهداري در ايران است. او با اصلاح شيوه پرداخت يارانه مبتني بر فاكتورها و مولفههاي مذكور؛ افزود: در سال 98، 50 ميليارد تومان يعني نصف يارانه سال 97 متناسب با شاخصهاي تعيينشده پرداخت شد كه يك نفر هم اعتراض نداشت و اين نشاندهنده اين است كه ادامه اين شيوهنامه تنها راه برخورد بدون اغماض با رسانههاي غيرحرفهاي يارانهبگير در كشور است. او بيمه خبرنگاران، پرداخت وام، استمهال ماليات و تدوين شيوهنامه پرداخت يارانه را ازبرنامههاي اين معاونت عنوان كرد و افزود: براي مرجعيتبخشي به رسانههاي كشور بايد بستر دسترسي آزاد به اطلاعات آسانتر شود. محمد خدادي در فروردين سال 1398 با حكم سيدعباس صالحي؛ وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي وقت، در سمت معاون امور مطبوعاتي و اطلاعرساني منصوب شد، اما هماكنون با ابلاغ حكم محمدمهدي اسماعيلي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي از اين سمت بركنار شده و در سمت مشاور وزير و دبير كميته اطلاعرساني و مديريت جو رواني كرونا فعاليت ميكند.
سایر اخبار این روزنامه
بزرگترين موج خروج سهامداران خرد از بورس
حافظ برآيند شاعران قبل از خويش است
«خانه ملت» بيتوجه به خواست ملت
بازيِ ترياك
در انتظار «بله» تهران
آغاز ماراتن سخت تشكيل دولت در بغداد
ايران اسير بنگاهداري رسانه است
يادداشتهاي امروز
انبوه پيامدهاي منفي...
خطر اثرزدايي از...
خلأ در خاورميانه و ايران
تاريخنگاري و سياستزدگي
عكس روز
زلزله چلگرد و تابآوري عشاير لر بختياري