روزنامه آرمان ملی
1400/07/22
عربستان با كارت ايران بازي ميكند
آرمان ملی- سهیل ثابت: منطقه خاورمیانه همواره در حال تغییر و تحول است و کشورهای مختلف در آن به فعالیت و گسترش حوزه نفوذ خود مشغولند. این در حالی است که دولت سیزدهم سیاست خارجی خود را بر مبنای تمرکز بر همسایگان و کشورهای منطقه قرار داده است و باید دید با توجه به کمکهای ایران به برخی کشورهای منطقه به لحاظ اقتصادی و حضور مستشاری تا چه میزان میتوان جایگاه کشورمان را به عنوان قدرت برتر در منطقه تثبیت کرد و چه دستاوردهای اقتصادی از کشورهای منطقه بدست خواهد آمد. در این راستا برای بررسی تحولات منطقه و سمت گیری سیاست خارجی دولت سیزدهم «آرمان ملی» با مهدی مطهرنیا آینده پژوه سیاسی و اجتماعی و تحلیلگر مسائل بینالملل به گفتوگو پرداخته است که میخوانید. سیاست خارجی دولت سیزدهم با تمرکز بر همسایگان و کشورهای منطقه را با توجه به تحولات اخیر در منطقه چگونه ارزیابی میکنید؟ جهان پیرامونی ما در ابعاد منطقهای و بینالمللی در یک به هم پیوستگی معنادار و تعریف شده قرار دارد. انفکاک فشارهای همسایه از فشارهای غیرهمسایه محیط نزدیک از محیط دور یک انفکاک علمی برای مجزا ساختن این محیطها از یکدیگر بر مبنای منطقه بندیهای ارتباطی است. در دنیای کنونی که ما شاهد همرنگ شدن مرزهای ملی و ارتباط گسترده میان جغرافیاهای متصور عینی هستیم؛ مجزا کردن کشورهای نزدیک از دور از منطق مفهومی کمتری برخوردار است. هم اکنون آمریکا که زمانی آن ینگه دنیا خوانده میشد به نزدیکترین همسایه ما تبدیل شده است، چراکه حضور نیروهای آمریکایی در منطقه اکنون آمریکا را به یک همسایه برای کشورهای منطقه تبدیل کرده است. این در حالی است که کشورهای دیگر دور نیز در منطقه حضور جدی دارند. چین، روسیه و حضور نیروهای متفاوت کشورهای گوناگون ان مجزا ساختن نطقهای را باز هم کمرنگ میسازد. جدای از این امزر عینی یک امر ذهنی هم وجود دارد و آن وابستگی و پیوستگی بسیاری از قدرتهای منطقهای به فرامنطقهای در سیاستگذاریها و اعمال سیاستها در حوزه های گوناگون عمل در روابط بینالملل است. امروز در منطقه ترکیه، عربستان، ایران ، پاکستان و اسرائیل به عنوان قدرتهای منطقهای هر کدام به دنبال منافع خویش و همچنین پیوستگی و وابستگی با اصحاب گوناگون قدرت از نظر جهت گریز منفعتی در کشورهای فرامنطقه هستند. از این جهت سیاستهای آنها تحت تاثیر این ارتباطات گسترده و وسیع با اقطاب قدرت قرار دارد. از این رو وقتی میخواهیم با همسایگان خود از در مصالحه و دوستی بر بیاییم باید نخست در نظر بگیریم که این همسایگان تا چه اندازه در محیط منطقهای سیاستگذاریهای عینی خود را شکل و محتوا میبخشند و تا چه اندازه تحت تاثیر شاخصهها و مولفههای بینالمللی عمل میکننــد. ضمن اینکه اکنون در منطقه حضور جدی کشورهای منطقهای حتی جغرافیای سیاسی این منطقه را تحت تاثیر قرار داده و با حضور کشورهای فرامنطقهای حکومتها در منطقه تغییر یافتهاند. وجود این کشورها در منطقه به عنوان یک متغیر اصلی عمل میکند. بدین ترتیب اگر میخواهیم با همسایگان وارد مراوده شویم نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن وضعیت بینالمللی و جایگاه ایران در نظام بینالملل به یک نظم منطقهای معنادار دست پیدا کنیم، چراکه منطقه یکی از مهمترین مناطق ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیکی است که تحت اثرات دیگر نگرش والاتر و بالاتر یعنی نظام بینالملل قرار میگیرد و از آن اثر پذیری بسیار فزونتری را از خود نشان میدهد. ضمن اینکه هر کدام از قدرتهای منطقهای در رقابت با یکدیگر در زمانهایی نزدیک و به واسطه نوسانات موجود بین این رقابتها در منطقه هیچ کدام از توافقها و تعهدات پایدار نیست. بسیاری از سازمانهای منطقهای مانند اکو در منطقه شکل گرفتهاند که نظام بخش تحکیم روابط میان کشورهای منطقه باشد. اما هیچگاه در عمل نتوانسته است به واسطه همین مطالب استحکام پذیرد از این رو به نظر میرسد جدا ساختن مسائل منطقه و نظام بینالملل از یکدیگر ساختن کاخ بر روی شن روان باشد. ایران به جهــت کمکهای اقتصادی و حضور مستشاری تاثــیرات بسیاری در کشورهای چون عراق و سوریه داشته است؛ اما چرا آنطور که باید نتوانسته از روابط با این کشورها در جهت منافع ملی استفاده کند و بعضا دیده میشود که این کشورها تا حدی از ایران فاصله گرفتهاند؟ کمکهای ایران در منطقه با توجه به رویکرد تئوری جنگ نامتعادل مبتنی بر ایران هراسی با چارچوب اتمسفر گفتمانی است که در باب ایران در پس از انقلاب اسلامی با شعار صدور انقلاب اسلامی به منطقه و جهان مطرح شده است. لذا مساله صدور انقلاب و آنچه اثر انقلابی یا امواج انقلابی پس از وقوع انقلاب اسلامی خوانده میشود نوعی واکنش منفی را در ارتباط ایران با دولتهای منطقه در مرحله نخست و سپس ملتهای منطقه به وجود آورد. امواج انقلابی در دهه نخست و دوم انقلاب اسلامی به همراه تلاشهایی که برای صدور انقلاب اسلامی انجام شد به واسطه امیدواری که در ذهن مردم منطقه در جهت مقابله با دولتهای مستبد ایجاد کرده بود کشش نسبت به انقلاب اسلامی را افزایش بخشید. اما در دهه اخیر بهواسطه عملکرد آشکار ایران در جهت نفوذ آن هم از نوع نظامی- سیاسی آن در منطقه آرام آرام زمینههای موجود در این ارتباط را از جنبه مثبت در میان ملتها نیز به وجوه غیر مثبت گرایش بیشتری داد و با توجه به مطرح شدن پرونده هستهای ایران و آنچه در این ارتباط مطرح میشود زمینههایی را به وجود آورد که عکسالعمل منفی نسبت به عملکرد ایران را افزایش بخشد. از این روی میتوان گفت آنچه که هم اکنون دیده میشود پروژه ایرانی ستیزی در بستر جهت گیریهای منفی ایران در غلبه مفهوم صدور انقلاب اسلامی بر امواج انقلاب اسلامی در منطقه است. با ضعیف شدن امواج انقلاب اسلامی در جهت ارائه الگویی کارآمد در اداره امور کشور و تفوق رویکرد صدور انقلاب اسلامی به عنوان امری ارادی و صناعی از طرف تهران میتوان گفت که این گرایش در منطقه رو به تضعیف است. با توجه به اینکه خبرها حاکی از احتمال توافق میان ایران و عربستان پس از چند دور مذاکره است؛ دورنمای این توافق را چگونه میبینید؟ عربستان در ارتباط با ایران به منطق ابزاری نزدیک شده است. به بیان دیگر عربستان ایران را به عنوان ابزاری برای گرفتن امتیاز در برابر قدرتهای منطقهای و بینالمللی قرار میدهد. هرگاه عربستان با عدم تمایل و سختگیریهای واشنگتن بر ریاض و پروندههایی چون حقوق بشر روبهرو میشود؛ ریاض تلاش میکند با نزدیکی به رقبای بینالمللی واشنگتن مانند روسیه و از طرفی بیان حل مسائل میان ایران و عربستان از آن به عنوان برگ برنده در جهت تعادل منطقهای استفاده کند. با قدرت گرفتن ترکیه در منطقه هرگاه این قدرت گرفتن در مناطقی که ریاض خواهان استقرار و استمرار نفوذ خود است عربستانیها با برگ ایران وارد عمل میشوند تا بتوانند تعادل قدرت منطقهای را ایجاد کنند. همانگونه که ترکیه نیز گاه و بیگاه این معنا را به انجام میرساند. وضعیت کنونی ایران وضعیتی است که به عنوان نه وزنه مسلط که به عنوان وزنه تعادل در گرفتن امتیاز در حوزه منطقهای و نظام بینالملل از آن بهره برداری میشود. عربستان هیچگاه سیاستهای مستقل منطقهای جدای از مسائل بینالمللی نداشته است. نزدیکی اسلام آباد با ریاض و اکنون قدرت گرفتن طالبان در کابل همه اینها نشان دهنده ایجاد یک محاصره منطقهای با توجه به نزدیکی اسرائیل به کشورهای جنوبی خلیج فارس و اطراف دریاچه خزر است و در وضعیت کنونی این ارتباط و تلاش در مسیر بازگشایی سفارتها بیشتر امتیازی از طرف تهران و عربستان در معادلات منطقهای محسوب میشود. عربستان در پی فضایی است که بتواند از یک طرف با برگ ایران امتیاز بگیرد و از طرف دیگر با نزدیکی به ایران زمینههای امتیازگیری از آمریکا و اسرائیل را فراهم کند و قدرت منطقهای خود را با برگهای متفاوت بازی افزایش دهد.
سایر اخبار این روزنامه
لااقل به زلزلهزدگان«سرپناه» بدهيد
استعفای لاریجانی از پرونده چین
دولت بد را انتخاب كند يا بدتر؟
آزادی آذری جهرمی با قرار تامین کیفری
پشتپرده لغو سفر پرسپولیس به عربستان
عربستان با كارت ايران بازي ميكند
حکمرانی خوب آن است که مردم آسایش داشته باشند
ابطال انتخابات کمیسیون معادن اتاق ایران
احمدینژاد در دبی!
آزموده را آزمودن خطاست
شروع کردن؛ بهتر از تماشاگر بودن
صدای پای پیک ششم کرونا میآید
میز بلاتکلیف مذاکرات
کدام مناطق تهران در معرض زلزله 6 ریشتری هستند؟
كاهش تورم در گروي استقلال بانك مركزي