روزنامه آرمان ملی
1400/07/26
آلودگی هوا و فرسایش خاک؛ درد بیپایان
حسین آخانی استاد دانشگاه تهران کارشناس و فعال محیطزیست در دهه سی میلادی، آمریکا در معرض گسترش ریزگردها قرار گرفت. بحران هر روز بیشتر و بیشتر شد تا اینکه در یکشنبه، چهارده آوریل ۱۹۳۵، یعنی ۸۶ سال پیش به اوج خود رسید و طوفان بزرگ گردوخاک بخش وسیعی از آمریکا را دربرگرفت. نام این یکشنبه را «بلاک ساندی» یا «یکشنبه سیاه» نامیدند. سالها بود که هیو بنت خاکشناس آمریکایی درخصوص فرسایش خاک پژوهش میکرد ولی حفاظت خاک جدی گرفته نمیشد. فقط دو هفته بعد از این طوفان در بیست و هفتم آوریل برگ سفیدی در تاریخ آمریکا در کنگره و سنا با تصویب قانون حفاظت خاک ثبت شد. این قانون حاصل تلاشهای هیو بنت بود که با اراده روزولت رئیسجمهور آمریکا به قانون تبدیل شد. در مقدمه این قانون آمده است: «اتلاف خاک و منابع رطوبت در اراضی زراعی، مرتعی و جنگلی که ناشی از فرسایش خاک است تهدیدی برای رفاه ملی محسوب میگردد لذا در اینجا اعلام میگردد که سیاست کنگره کنترل و پیشگیری از فرسایش خاک و حفظ منابع طبیعی، کنترل سیل، پیشگیری از بروز آسیب به مخازن و حفظ توان ناوبری در رودخانهها و بنادر، حمایت از سلامت عمومی، حفاظت از اراضی ملی و کاهش بیکاری است. وزیر کشاورزی باید همه فعالیتهای مرتبط با فرسایش خاک را هماهنگ و هدایت نماید تا این سیاست اجرا شود.» این قانون که در پنج ماده تصویب شده بود ضمن تشکیل نهادی تحتعنوان «سازمان فرسایش خاک» در بند اول ماده یک آن به ضرورت انجام مطالعات، تحقیقات و پژوهشهای مربوطه تاکید کرد. جالب است که در قانون از سه کلمه surveys, investigation و research استفاده شده است. اجرای این قانون پایان دهه ریزگردها در آمریکا بود. ایران سالهاست که جولان ریزگردهاست. سال نودوسه یکی از سالهای تیرهوتار تاریخ ایران است که ریزگردها بسیاری از استانها را پر کردند و اتفاقات وحشتناکی در خوزستان و تهران رخ داد. سالها بود که با واژه ریزگرد عربی همه مسئولان سعی داشتند بگویند منشأ این ریزگردها خارجی است که بالاخره مجبور شدند بعد از سالها، فریادهای من که اشتباه نکنید اینها داخلی هستند را بپذیرند.انتظار این بود که این اتفاقات منجر به تصمیمهای جدی درخصوص حفاظت خاک شود که متاسفانه نشد. قانون حفاظت خاک در چهار خرداد نود و هشت در بیست و شش ماده و چهارده تبصره در مجلس شورای اسلامی تصویب و توسط رئیسجمهور ابلاغ شده است. جالب است که علاوه بر ابهامات جدی در متن قانون، بخش عمده این قانون به آلودگیهای خاک پرداخته و مسأله فرسایش و تخریب خاک به شکل بسیار مبهمی طرح و قانون با روح بهرهبرداری، هنرمندانه از عملیات مخرب کشاورزی، معدنکاوی، کاهش رطوبت و چرا، که هر سه از عوامل اصلی فرسایش و ناپایداری خاک هستند، عبور کرده است. به عبارتی ما فرصت تاریخی تدوین یک قانون محکم حفاظت خاک را از دست دادیم. در دو روز بیست و یک و بیست و دوم مهر هزار و چهارصد که من در اراک بودم، آسمانی پر از گردوخاک دیدم و سینههایی که حداقل در خانواده خودم با خسخس و سرفه و تنگینفس همراه بود. برای نگارنده که سالها با شهر زادگاه خودم آشنایم، آلودگی اراک دو منشأ مشخص داخلی دارد: نخست آلودگیهای کارخانهها مانند آلومینیومسازی و استفاده از مازوت در فصول سرما در نیروگاه شازند و دوم آلودگی گردوخاک ناشی از کشاورزی و چرای ناپایدار در دشت فراهان و نابودی سطح آب زیرسطحی میقان و اطراف میقان است. این نوشته من نتیجهگیری ندارد، چراکه میدانم وقتی دولت روحانی که با رای بالا با گماردن پستهای کلیدی به انسانهای آگاه میتوانست کمکی به پایداری این سرزمین کند و فرصت را به باد داد، نمیتوانم از دولتی انتظار بهبود داشته باشم که از همین ابتدا همه تاکیدش بر بهرهوری گسترده از منابع و افزایش تولید است. با توجه به خشکسالی که سال گذشته تجربه کردیم، پیشبینی من در سالهای آتی، آسمانی تیره و پر از گردوخاک و آلودگی است که با خالی شدن سفرههای آبهای زیر زمینی ایران هر روز لاغر و لاغرتر میشود.
سایر اخبار این روزنامه
سايه ترسناك موج ششم كرونا در آبان
«تاکتیک آمريكا در محاصره ايران» را درک كنید؛ «مذاكره» را عقب نيندازيد
وعده رشد ١٢درصدي؛ -با كدام منابع؟
عرضه نفت در بورس؛ -تحريم چه ميشود؟
گفتار درماني جواب نداد؛ الان اصلا جواب نمي دهد
آرامگاه کوروش زاینده رود نشود!
مذاكره مجلس و دولت براي «مذاكره»
ازعکس یادگاری با دافها تا شایعه حضوردرغرفه اسرائیل
«گلمحمدی» واقعیتها را بگوید
فاجعهسازی پوپولیستی و مذاکرات برجام
چشمانداز مبهم مذاکرات
آلودگی هوا و فرسایش خاک؛ درد بیپایان
زلزله اندیکا، آینه فاجعهبار زلزله تهران