هنر در خدمت درمان
شهروند| «وقتی دخترم با سندرم داون متولد شد، وحشت از آینده مبهمی که هیچ چیز از آن نمیدانستم، همه وجودم را پر کرده بود. اینکه چه روزهایی انتظار ما را میکشد و چگونه میتوانم فرزندم را که با اختلالات کروموزومی چشم به این دنیا گذاشته، در محیط اجتماع بزرگ کنم.» الن استامبو، یک مادر لهستانی است که فرهنگ کشورش در پذیرش افراد دارای معلولیت چندان پیشرفته نیست. «سوالات زیادی در مورد احتمالات آینده دخترم داشتم؛ وقتی او تنها چند ماه داشت، دوستی برایم یک لینک فرستاد؛ سایت حراج نقاشیهای مایکل واسرمن، هنرمند مبتلا به سندرم داون. هنر او فریبنده بود و المانی برای نشاندادن تحقق آرزوهای بزرگ برای دخترم.»
سندرم داون متداولترين اختلال كروموزومی مادرزادی است كه همیشه به میزان مختلف كمتوانیذهنی و مشکلات رفتاری را برای فرد به همراه دارد. افراد دارای سندرم داون نیاز به توجه بسیار ویژه دارند. در این بین، هنر و تاثیر هنردرمانی بر این افراد و ارتقای کیفیت زندگیشان، موضوعی است که در بسیاری از جوامع مورد توجه قرار گرفته و نتایج خیرهکنندهای هم داشته است.
الن چند سال بعد با یک نویسنده لهستانی که خواهری مبتلا به سندرم داون داشت، ارتباط گرفت. «او مرا به یک نمایشگاه هنری دعوت کرد که بتوانم هنر خواهرش را ببینم. نقاشیهای او پر از احساس بود. من ناراحتی او را از طریق تصاویری که کشیده بود، احساس کردم و زیبایی فوقالعادهای در نحوه بیان احساساتش در هر ضربه قلم مو قابل درک بود.»
نگاه منحصربهفرد به زندگی که روییده از یک اختلال است
شیوهای که هنرمندان زندگی را تجربه یا بهتر است بگوییم زندگی را زندگی میکنند، در آثار هنریشان قابل مشاهده است. افراد مبتلا به سندرم داون نگاه منحصربهفردی به زندگی دارند که زبان اثر آنها نشاندهنده این تجربیات است. آثار هنری مبتلایان به این اختلال کروموزومی، توسط متخصصان هنری به رسمیت شناخته شده و در سراسر جهان به نمایش گذاشته میشود.
در جامعه ما سندرم داونیها شاید ازجمله گروههايی هستند که بهواسطه شرایطی که دارند، معمولا کیفیت پایینی از زندگی را تجربه میکنند. هنر میتواند در خدمت این قشر از افراد جامعه باشد و هنردرمانی راهی برای ابراز بیانات و هیجانات فرد سندرم داون و وسیلهای برای برقراری ارتباط او با دنیای بیرون باشد.
ابزاری برای اصلاح ارتباطی که اجتماعیپسند نیست
کودکان دارای نشانگان داون به دلیل وجود مشکلات متعدد جسمانی روانشناختی، معمولا بار روانشناختی زیادی را به والدین خود تحمیل میکنند و عمدتا نگهداری این کودکان در خانواده انجام میشود. به همین دلیل تغییرات ساختاری، عملکردی و روانشناختی زیادی بر خانواده تحمیل خواهد شد، این کودکان به کندی تحول پیداکرده و نیازمند مراقبت و توجه بیشتری هستند و میزان تحریکات محیطی، رفتاری و اجتماعی موردنیاز این کودکان نیز بیشتر خواهد بود.
فرد مبتلا به سندروم داون در بیان رفتارهای صادقانه و رُک دچار ضعف است و توانایی او در بیان خود و ارتباط با دیگران به صورت اجتماعیپسند کافی نیست و با هنردرمانی میتوان به کودک کمک کرد تا درون خود را شکافته و بیرون بریزد و خود را در درک متقابل دیگران بصیرت و رشد دهد.
در ايران برای نخستين بار از هنردرمانی برای كاهش هيجانات بيماران روانپریش كه در بيمارستان امینآباد (رازی) شهرری نگهداری میشدند، استفاده شد، به طوری که تلاش شد از مکرمهبافی، سبدبافی، حصیربافی، نقاشی و موسيقی برای تخليه هيجانات، احساسات و تکانههای اين بيماران دردمند و رنجور استفاده شود. استفاده از هنردرمانی برای افراد دچار اختلالهای روانی در دهههای اخیر توسعه پیدا کرده است.
هنردرمانی که باید با هدایت درمانگر پیش برود
مهندس محمدعلی باوند یکی از هنرمندان تصویرساز است که در زمینه تاثیر هنر و هنردرمانی روی افراد دارای سندرم داون فعالیتهای زیادی داشته و در پژوهشی تاثیر هنر و هنردرمانی بر افزایش کیفیت زندگی افراد دارای سندرم داون را بررسی کرده است. هنردرمانی برای بروز احساسات درونی از راههای بیشمار استفاده میکند که به فرد در کشف هیجانات و تضاد درونیاش کمک میکند و موجب افزایش کیفیت زندگی فرد مبتلا به سندرم داون میشود؛ درحالیکه آگاهی از خود و درک مسائل و شناخت المانهای فرهنگی باید توسط یک درمانگر برای کمک به فرد در زمینه کشف خود انجام شود.
نقاشی و فرار از ترس ناشناختهها
مهندس باوند در این پژوهش آورده است: «هنردرمانی با رویکرد نقاشی بر کاهش ترس کودکان و نوجوانان از ناشناختهها موثر بوده و روشی مفید برای کاهش ترس دانشآموزان از ناشناختههاست. در این میان افراد دارای سندرم داون نسبت به افراد عادی، نسبت به محیط و رویدادهای اطرافشان آسیبپذیرتر بوده و چالشهای بیشتری دارند. آنها میتوانند بهسرعت دچار ناكامی، اضطراب و تنش شوند، در اغلب اوقات مشکلات و ناکامیهای تحصیلی، اين افراد را مستعد مشکلات رفتاری میكند و در نتیجه با افزايش مشکلات رفتاری، مشکلات يادگیری تشديد و موجب شکست فرد در زمینههای مختلف میشود. در حقیقت هنردرمانی راهی برای ابراز هیجانات فرد سندرم داون و وسیلهای برای برقراری ارتباط او است.
در بين فعالیتهای كودك، نقاشیکشیدن پروسهای است که از تحول شناختی، عاطفی و اجتماعی تاثير میپذیرد و به همين دليل در مقياسی وسيع در تشخيص روانی و روان درمانگری به كار گرفته میشود. کودکی که در تعريف قصهاش بهصورت کلامی مشکل دارد با نقاشیکردن میتواند اطلاعاتی درباره خودش، خانوادهاش و محيطش بدهد يا برملا کند. او میتواند با نمايش مستقيم مردم و وقايع و نمايش غیرمستقیم فرافکنانه از طريق نمادهای سمبوليک، چنين کاری را انجام دهد.
در این پژوهش آمده است: نقاشی و رنگآمیزی کودک را به آزمايش و بازی ترغيب میکند و به هنگام تفسیر نقاشی باید به خاطر داشته باشيم که کودکان از سطح مهارتهای متفاوتی برخوردارند که وابسته به سن و رشد آنهاست.
مشاور هنری بايد از سطح مهارتهایی مناسب با رشد کودک آگاهی داشته باشد، به نحوی که عملکرد کودک را به غلط و نابهنجار تعبير نکند و هنگام استفاده درمانی از اين وسیله حداکثر بهره را به دست آورد. مهندس باوند میگوید کودکان سندرم داون نقاشی را نوعی بازی میپندارند و مشتاقانه به آن میپردازند و درست همانطور که در بازی با اسباببازیها و چیزهای دیگر غرق میشوند، در نقاشی هم غرق میشوند.
کاهش اختلالهای رفتاری با خلق یک اثر هنری
خلق یک اثر هنری میتواند فرصتی برای درمان روانشناختی افرادی باشد که بهخودیخود بهدشواری میتوانند احساسات و افکار خود را بهطور صریح بیان کنند و یک رویکرد قابلدسترس برای کودکان و بزرگسالان با ناتوانی یادگیری باشد.
باوند معتقد است تحقیقات نشان داده که فعالیتهای مبتنی بر هنر به کودکان سندرم داون فرصت اظهار کردن افکار و احساسات خود و به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار خود با دیگران را داده و برای مدیریت احساسات آنها مفید بوده و اختلالهای رفتاری مثل مخالفت و نافرمانیها را در آنها کاهش داده است.
با استفاده از برنامه علمی هنردرمانی، کودکان سندرم داون از طریق خلقهای هنری راهی برای افزایش درک هیجانات و رفتارها، تواناییهای مکالمه و پیشبینی موقعیتها در رشد اجتماعی و مهارتهای ارتباطی پیدا کرده و پیش رفتهاند و به طور معجرهآسایی کیفیت زندگی خود را بهبود دادهاند.
نقش هنر در افزایش کیفیت زندگی افراد سندرم داون
مهندس محمدعلی باوند در این پژوهش تحت عنوان «نقش هنر در افزایش کیفیت زندگی افراد سندرم داون» که بهصورت کتابخانهای میدانی و در مرکز کارداون انجام داده، به تعیین اثربخشی هنر بر افزایش کیفیت زندگی افراد سندرم داون با دیدی نوین پرداخته است.
جامعه آماری این مطالعه همه افراد دارای سندرم داون بوده و نمونه پژوهش از نوع نمونه در دسترس شامل 30 نفر از افراد سندرم داون بودند که در مرکزی که به همین منظور و به هدف ایجاد کسب درآمد برای این افراد تحت عنوان مرکز کارداون ایجاد شده بود، تحت هنردرمانی قرار گرفتند.
این گروه از بچههای سندرم داون با انجام فعالیتهای هنری برای کسب درآمد تلاش میکنند. علت انتخاب این افراد اين بود که به مدت چند سال این پژوهشگر در این مرکز مشغول آموزش، تحقیق و بررسی روی این افراد بوده است.
هنرهای تجسمی، راهگشای یادگیری افراد سندرم داون
از هنرهای تجسمی میتوان برای از بين بردن مشكلات شناختی، هيجانی، عاطفی، ادراكی و حتی جسمانی كودكان با ناتوانیهای خاص استفاده كرد.
در این پژوهش تاثیر هنرهای زیادی بر این افراد مورد بحث و بررسی قرار گرفته؛ نویسنده از نتایج هر رشته بر روند یادگیری و تکامل شخصیت این افراد نوشته است: آموزش هنرهای تجسمی در بسياری از مشكلات كودكان بهویژه مشكلات مربوط به يادگيری آنها راهگشاست. درواقع آموزش هنرهای تجسمی میتواند فرآيند يادگيری و رشد مهارتهای مرتبط با يادگيری را تسهيل كند.
مطالعات علمی نشان میدهد كه هر دو نيمكره مغزی هنر را از جنبههای گوناگونی درك كرده و آموزش هنر میتواند مشكلات شناختی و ادراكی را كاهش دهد و نيز برخی بررسیها میگوید هنرهای تجسمی باعث رشد بسياری از مهارتها و تواناییهای كودك میشود.
آموزش موسیقی و کمک به هماهنگیهای حرکتی
این پژوهش همچنین نشان داد آموزش موسیقی به افراد دارای اختلال رفتاری مانند اوتیسم و سندروم داون در روند بهبودی آنها موثر است. موسیقی به این افراد کمک میکند به هماهنگی بین احساسات خود، حس شنوایی و مهارتهای حسی-حرکتی و رفتارهای اجتماعی، گفتار و تمرکز دست پیدا کنند. بسياری از فعالیتهای موسیقی برای عقبماندگان ذهنی منافع درمانی دارد. با حركات ريتميك موزيكال میتوان مهارت در هماهنگیهای حركتی را بهبود بخشيد. آگاهی از اندامهای بدن و مفاهيم مربوط به جهتیابی را میتوان با حرکات موزون و انجام آوازها و بازیهای حركتی موزيكال تقويت كرد.
وقتی بچههای سندرم داون خودشان را بازی میکنند
یکی دیگر از این ابزارها، نمایشدرمانی یا استفاده از فرآیند و فنون نمایشی با هدف درمانی است. باوند در این پژوهش آورده است: «نمایشدرمانی، روشدرمانی بسیار نزدیک به طبیعت کودکان است، چراکه کودکان را همانگونه که هستند میپذیرد، زمانی که عصبانی است، ناکام است یا از حرف زدن امتناع میکند. به این دلیل که از تخیلات کودکان بهره میگیرد.» نمایشدرمانی برای کودکان سندرم داون منفعتهای زیادی دارد؛ این پژوهشگر معتقد است: «در نمایش بچههای سندرم داون کمتر احساس تنهایی میکنند و بازی در نمایش به رشد مهارتهای تقلیدی و الگوبرداری، افزایش بیان احساسات، افزایش عزتنفس و خودارزشی، افزایش احساس بازی و خودانگیختگی و رشد ارتباطات آنها کمک زیادی میکند.»
دیدن توانمندی جوانان سندرم داون، رمقی تازه برای ساختن آینده
استفاده از انواع برنامههای هنری بهویژه هنرهای تجسمی چون سفال و نقاشی میتواند به طرق گوناگون در بهبود مشكلات افراد سندرم داون و افزایش کیفیت زندگی آنان موثر باشد. بر اساس نتایج این پژوهش معمولا بهتر است كه فعالیتهای هنری چون موسيقی، نقاشی و سفالگری متناسب با نيازها و نقاط قوت و ضعف افراد سندرم داون باشد. به بیان دیگر کاری که به بچههای سندرم داون یاد داده میشود، باید طوری باشد که او از عهده انجام آن برآید. به این صورت است که میتوان به استفاده از فعالیتهای هنری فرای بيان خلاقیتشان امید داشت؛ ایجاد کسبوکار برای آنها و ساختن زندگی مستقل.
بهنوش کیانیشاد مدیریت اشتغالزایی و حرفهآموزی جوانان سندرم داون ایران از سال ۸۶، مسئول مددکاری کانون سندرم داون ایران و معلم اخلاق و تعاملات اجتماعی است. او مدیریت گالری کارداون را بر عهده دارد و با همکاری محمدعلی باوند در حوزه بازاریابی جوانان سندرم داون کار میکنند.
این افراد چند سالی است کارگاهی تولیدی برای نمایش و عرضه تولیدات جوانان سندرم داون راه انداختهاند. مهندس باوند از تاثیر بسیار مثبت حضور فعال اجتماعی در زندگی این جوانان میگوید: «ثمره فعالیتها زمانی لذتبخش است که حضور در کارگاه تولیدی آبی بر آتش دل مادران رنجور بچههای سندرم داون از نگاه جامعه میشود؛ وقتی پسرشان را پشت دار قالی میبینند و دخترشان را پشت چرخ خیاطی. یا آن یکی را در حال مجسمهسازی. این پدران و مادران وقتی میبینند این بچهها چقدر با اختلالهای رفتاریشان کنار آمده، آرامتر و اجتماعیتر شدهاند و قدرت بیان احساسات و بروز مهارتهایشان را پیدا کردهاند، زندگیشان رمقی تازه میگیرد برای ساختن آینده روشنتر برای فرزندانشان.»