روزنامه جوان
1400/07/29
كودكی كه با رپ و راك بزرگ شده به موسیقی ایرانی اشتیاق ندارد
چهاردهمین دوره موسیقی نواحی در حال برگزاری است. به نظر شما وضعیت موسیقی سنتی اقوام در كشور به عنوان یک میراث ملی چگونه است و آیا این جشنواره میتواند كمكی به حفظ و تقویت آن بكند؟موسیقی نواحی الان در وضعیت اسفناكی است. امیدوارم در دولت سیزدهم و دوره وزارت آقای اسماعیلی اتفاقات مثبتی شكل بگیرد چون اگر قرار باشد اوضاع به همین شكل ادامه پیدا كند هیچ فایدهای عاید موسیقی نواحی نخواهد شد و حتی اوضاع از این هم كه هست بدتر میشود.
منظورتان برگزاری جشنواره از نظر محتوایی است یا شكلی؟
هر دو! من در مورد خطراتی كه موسیقی نواحی را تهدید میكند از چند سال پیش تذكر دادم. آن ابتدا كه آقای محمدرضا درویشی این طرح را (راهاندازی جشنواره موسیقی نواحی) به وزارت ارشاد بردند و در آنجا اجرایش كردند. این كار در آن زمان كه به راه افتاد مسئله بنیانگذارانش این بود كه جوانهایی را كه استعداد دارند تشویق و ترغیب بكنند و بزرگان نواحی بیایند و اینها را ببینند و برایشان الگو قرار بدهند و در جایگاه داور از آنها بهره ببرند و مسائلی از این دست كه در عمل اتفاقات به شكل دیگری رقم خورد. اینها توانستند تا شش دوره جشنواره موسیقی نواحی را برگزار كنند منتها مشكلی كه از بنیان وجود داشت این بود كه به دلیل اینكه در تمام دورههایی كه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتیم و یك اداره تحت این عنوان داشتیم هیچ موقع آنها به صورت پشتیبانیكننده جدی از این جشنواره و سایر جشنوارهها وارد نشدند. پشتیبانیكننده یعنی وقتی كه یك جشنواره برگزار میشود بنشینند و آسیبها و بروندادها و نتایجش را احصا و مورد بررسی قرار دهند تا دورههای بعدی دیگر شاهد آن مسائل نباشیم و جشنواره بهتر از قبل برگزار شود، موضوعی كه متأسفانه در عمل اتفاق نیفتاد. در نتیجه اتفاقهایی كه باید به صورت شایسته در رده خودش رقم میخورد شكل نگرفت ولی با همه اینها توانست تحرك خوبی در بین جوانان ایجاد كند. یكی از ایرادهایی كه خود من به آن داشتم این بود كه اینها تعدادی از جوانان را دعوت میكردند و اجازه میدادند كه او از بین كل مقامهای موسیقایی یك استان یا بخش یك مقام را اجرا كند، اگر آن را خوب اجرا میكرد به او عنوان برتر اطلاق میشد! اصلاً این نوع دستهبندی اشتباه بود چون حتی اگر قرار بود به آنها برای آن اجرا مدركی چیزی بدهند مثلاً باید در آن قید میشد كه این فرد در نواختن دوتار به خاطر درست نواختن به عنوان مثال مقام نوایی مقام برتر را كسب كرده نه در اجرای موسیقی آن ناحیه یا منطقه. چون موسیقی یك منطقه از اقوام ما به این محدود نمیشود و هر كدام اینها برای خودشان یك فرهنگنامه موسیقی دارند. مشكل اینجا ایجاد میشد كه آن جوان وقتی در نواختن یك مقام از موسیقی ناحیه و منطقه خودش حائز رتبه برتر میشد وقتی به شهر خودش برمیگشت دیگر آن استاد موسیقی كه به او آموزش داده و در همه مقامهای موسیقایی منطقه تسلط دارد را قبول نداشت چون رتبه برتر كشور را كسب كرده بود! وقتی از همان فرد برتر میخواهی كه مثلاً یك مقام دیگر از موسیقی منطقهاش را اجرا كند میگوید بلد نیستم! این مسئلهای بود كه خود من شاهد بروز آن بودم. به دلیل برخورد بد وزارت ارشاد با آقایان اردلان، درویشی و ساسان فاطمی كه بنیانگذاران موسیقی نواحی بودند و نتوانستند حمایت درستی كه لازم بود تا بر اساس آن كارهای اساسی شكل بدهند (بر اساس اساسنامه اولیهای كه نوشته شده بود) را رقم بزنند از جشنواره جدا شدند. بعد از آن جشنواره چند دورهای توسط آقای نعیمایی برگزار شد و در این مرحله نسبت به قبل تغییر مثبتی که ایجاد نشد هیچ بلكه عیب بزرگی هم پیدا كرد. مشكل این بود كه خیلی از هنرمندان موسیقی نواحی صرفاً جشنوارهرو شده بودند یعنی در جشنواره امسال و سال آینده و سالهای بعد و بعدتر مدام به صورت پای ثابت حضور داشتند و پنج، شش سالی جشنواره تقریباً با همین افراد برگزار میشد. در مرحله بعد حدود شش سال جشنواره تعطیل شد! بعد كه دوباره شروع شد بازهم آقای نعیمایی آمدند منتها مشكلاتی كه از قبل وجود داشت همچنان پابرجا بود.
یعنی مشكلاتی به غیر از جشنوارهرو كردن برخی هنرمندان موسیقی نواحی و مسئله اعطای مدرك به افراد برتر؟
بله. به طور مثال هیچوقت ویدئو، نوار یا كتاب و سندی از اجراها و اتفاقات دورههای مختلف جشنواره نواحی منتشر نشد! وقتی انتظارمان این است كه موسیقی خودمان ارتقا پیدا كند چرا هیچ گزارش یا صوت و تصویری از اجراهای شركتكنندگان وجود ندارد كه باعث ایجاد انگیزه در آنها شود تا برای موسیقی نواحی و ارتقای آن تلاش كنند؟! در واقع بعد از جشنواره به حال خود رها میشدند و هیچ پیگیری نسبت به آموزش و رشد آنها صورت نمیگرفت. این باعث میشود تا هیچ اتفاق مثبتی در لایههای اجتماعی و مردم نسبت به موسیقی نواحی شكل نگیرد تا چه رسد به بحث ارتقای آن و محافظت از داشتههای فرهنگی و هنری اقوام رنگارنگ ایرانی. نكته و مشكل دیگر جشنواره موسیقی نواحی نحوه اطلاعرسانی و ثبت نام شركتكنندگان است هرچند هنوز از تعداد گروهها و افراد شركتكننده در جشنواره (تا الان كه صحبت میكنیم) خبری منتشر نشده اما قطعاً تعداد كسانی كه پشت در جشنواره ماندهاند چند برابر شركتكنندگان در آن است. البته این ممكن است به دلیل محدودیتهای مكانی یا بحثهایی كه در مورد لزوم اجرای دستورالعملهای كرونایی وجود دارد اتفاق افتاده باشد اما قطعاً بخشی از این افراد كسانی هستند كه با نحوه ثبت و حضور در جشنواره مشكل داشتند.
چه مشكلی؟
بخشی از این افراد یا بیخبر بودهاند یا به دلیل اینكه اعلام كردهاند كه مثلاً در فلان سایت ثبت نام كنید اساساً وقت و حوصله طی كردن چنین فرآیندی را نداشته باشند.
منظورتان این است كه به غیر از مشكلاتی مثل انحراف از اساسنامه اولیه، مدیریت سلیقهای افراد در جشنواره و نیز رها كردن برگزیدگان دورههای مختلف شیوه شكلی برگزاری جشنواره و ثبت نام شركتكنندگان در آن باعث شده تا دامنه و حوزه اثرگذاری جشنواره موسیقی نواحی بسیار كم شود؟
بله. اصلاً برخی از افراد وقتی شرایط را میفهمند علاقهای به شركت در جشنواره پیدا نمیكنند. اگر قرار است افراد درجه یك موسیقی نواحی كشور به جشنواره بیایند خب این افراد بالاخره دارای یك شأن و شخصیتی هستند و وزارت ارشاد نباید به صورت سرسری به قضیه نگاه كند و از آنجا كه این وزارتخانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است وظیفهاش حراست از فرهنگ و حمایت از هنرمند است. متأسفانه شعارش داده میشود اما در عمل چیز دیگری اتفاق میافتد.
در این مورد مثال و نمونه قابل ذكری در ذهنتان وجود دارد؟
فرض كنید كسانی كه در فراخوان شركت كردهاند و میخواهند به جشنواره بروند به آنها اعلام میكنند كه خودشان را با اتوبوس یا قطار به كرمان (شهر محل برگزاری جشنواره موسیقی نواحی) برسانند. شما تصور كنید شركتكنندهای كه قرار است از آذربایجان یا اردبیل و كردستان با اتوبوس یا قطار به كرمان برود چند ساعت باید در راه باشد؟! حالا اگر این هنرمند سن و سالی هم داشته باشد چه اتفاقی برایش میافتد؟ چرا برای این افراد بلیت هواپیما نمیگیرند؟ ممكن است اتفاقات ناخوشایندی برای هنرمندان بیفتد. سال گذشته برای گروه نوازندگان شاهسونهای شركتكننده از استان قم اتفاقی افتاد و آقای علی حسینی كه یكی از فعالان قدیمی موسیقی نواحی در قم است وقتی كه میخواست با ماشین شخصیاش به كرمان برود دو نفر دیگر از هماستانیهایش را كه میخواستند برای اجرا به جشنواره بروند همراه خودش برد که در مسیر بازگشت تصادف كردند. نكته اینجاست كه وزارت ارشاد هم نمیتواند خسارتی به اینگونه افراد بدهد.
شما به اشكالات شكلی و فرمی جشنواره اشاراتی داشتی لطفاً در رابطه با موضوعات محتوایی هم اگر نكتهای هست بفرمایید.
بحث محتوا به این سادگیها نیست. اولاً این جوانانی كه به جشنواره میآیند باید دستهبندی شوند. الان یك خلط مبحثی هم شده و آن اینكه از یك طرف جشنواره موسیقی جوان برگزار میكند و داور موسیقی نواحی را هم میبرند و آنجا داوری میكند. از طرفی بخشی از همان جوانها در جشنواره موسیقی نواحی هم حضور دارند، خب این غلط است! اگر قرار است جوانان در جشنواره موسیقی جوانان داوری شوند خب جشنواره موسیقی نواحی چرا برگزار میشود؟ اگر قرار است یك چنین چیزی اجرا شود چرا آن را به عنوان یك بخش از جشنواره موسیقی نواحی در دل جشنواره قرار نمیدهند؟ جشنواره موسیقی نواحی اصلش بر پایه این بوده كه محلی برای پرورش و رشد جوانان و نوجوانان باشد. الان هم برای برگزاری جشنواره جوان كه موسیقی نواحی در آن هم وجود دارد هزینه میكنیم و هم به صورت مستقل برای جشنواره موسیقی نواحی! برگزاری جشنواره موسیقی نواحی با این سبك و سیاق در حكم بادكنكی است كه وقتی ما آن را باد میكنیم خیلی بزرگ میشود اما داخل آن به جز هوا هیچ چیز وجود ندارد و اگر بتركد همه چیز از دست میرود! یكی از دلایل آن مداركی است كه به همه شركتكنندگان در آن صرفنظر از كسب رتبه و صرفاً به دلیل حضورشان در جشنواره داده میشود و مشخص است كه این اقدام هیچ كمكی به رشد و اعتلای موسیقی نواحی نخواهد كرد. نكته دیگر هزینههای گزافی است كه نه برای شركتكننده و برگزیدگان بلكه برای هزینههای جاری برگزاری آن صورت میگیرد. در خوشبینانهترین حالت یكی دو میلیون به گروه یا نفرات برتر میدهند و جمعاً شاید رقم ناچیزی از بودجه جشنواره به جوایز تعلق میگیرد و مابقی آن كه در حدود دو تا سه برابر آن است صرف كارها و اقدامات دیگر جشنواره میشود. آن هزینههاست كه در حال هدر رفتن است كه نتیجه آن صرفاً ارائه یك آمار و رقم است نه پرداخت جوایز یا هزینه رفت و آمد هنرمندان به جشنواره. ممكن است خیلیها دوست نداشته باشند این حرفهای من را بشنوند اما من مجدداً میگویم اگر وزارت ارشاد فكر میكند با این شیوه برگزاری چیزی عاید موسیقی نواحی كشور میشود یا باعث ارتقای آن میگردد مطمئن باشید هرگز اتفاق نمیافتد.
این روزها شاهد تغییراتی در رأس مدیریتی وزارت ارشاد و سازمان صدا و سیما هستیم. پیشنهاد شما به این دستگاه مهم و اثرگذار فرهنگی كشور چیست؟
اگر با هر كسی صحبت كنیم بلافاصله میگوید چرا جشنواره موسیقی را از تلویزیون نشان نمیدهند؟ چرا سازها را نمایش نمیدهند و حرفهایی از این دست؛ من به شما عرض میكنم كه اگر همین الان صدا و سیما بدون هیچ محدودیتی جشنواره موسیقی را هم پخش زنده نمایش بدهد در اصل ماجرا تغییری صورت نمیگیرد و همه اینها حرف است! چرا؟ چون هیچ حمایت جدی و مستمری از موسیقی صورت نمیگیرد و همه چیز صرفاً مختص همان چند روزی است كه جشنواره برگزار میشود و با اتمام جشنواره همه چیز به فراموشی سپرده میشود تا سال آینده! این اتفاق نیازمند حمایت و پشتیبانی است چرا برگزیدگان هر دوره به حال خود رها میشوند و كسی پیگیر تقویت و آموزش آنها نیست؟! وزارت ارشاد و دستگاههای متولی و مسئول باید ضمن حمایت و پشتیبانی از این افراد برگزیده با لحاظ كردن نگاهی استراتژیك، این افراد را به چشم ذخایر مهم موسیقایی كشور ببینند. چرا به جای اعزام این افراد و گروههای برگزیده به جشنوارهها و رویدادهای خارجی گروههای درجه چندم اعزام میشوند كه بروند و با اجراهای ضعیف آبروی موسیقی ایرانی را ببرند؟!
فكر میكنید رسانه ملی میتواند در این زمینه كمك مؤثری بكند؟
صدا و سیما یك بخشی دارد به عنوان امور استانها كه تولیدات در آنجا بر اساس یك دستورالعمل مشخص عمل میكنند یعنی یك بخشی داریم به اسم برنامه و بودجه. آنها به واحد موسیقی امور استانهای سازمان اعلام میكنند كه مثلاً مركز چهارمحال و بختیاری در طول سال باید 10 اثر تولید بكند و از این 10 اثر باید تعداد مشخصی از آن به صورت اركسترال باشد، دو تای آن تلفیقی باشد و سه تای آن نواحی باشد و دو تای دیگر ردیف و دستگاهی! خب این بیچارهها چه بكنند؟! در واقع با این نوع رویكردها دستشان بسته است. مسئله بسیار مهم دیگری كه كمتر به آن توجه میشود بحث تولید موسیقی كودك است كه به دلیل عمل به همان دستورالعمل كار خاصی صورت نمیگیرد و باعث شده تا از این نظر سازمان لنگ بزند. ما در موسیقی كودك چون تولیدات به زبان استانیمان خیلی خیلی كم است و زبانهای محلی خیلی جدی گرفته نمیشوند نتیجهاش تأسفبار است. مثلاً بچههای تركمن، بچههای كرد، بچههای لر، بچههای سیستانی و بلوچ با زبانهای محلی خودشان ترانه میخواهند باید برای اینها موسیقی آموزشی خوب و باكیفیت تولید شود. من الان دارم نگاه میكنم كه شبكههای پویا و نهال كه دو تا شبكه سراسری كشور و مختص كودك و نوجوان هستند دارند با موسیقیهای رپ و راك و ترنس ترانههای كودك تحویل مردم و خانوادهها میدهند! برای همین عرض میكنم كه باید رویهها و بنیادها را درست كنیم. با این اتفاقاتی كه در حال افتادن است چطور میتوانیم توقع داشته باشیم كودكی كه با موسیقیهای رپ و راك بزرگ شده به سمت موسیقی نواحی كشورمان میل و اشتیاق پیدا كند چه برسد به اینكه برای آموزش و یادگیری و حتی تولید محتوا سراغ آن برود! اگر صدا و سیما میخواهد در این زمینه كاری انجام دهد باید یك برنامه تشویقی خوب و قابل اعتنا مثل همین برنامه عصر جدید برگزار كند تا با ایجاد حس و حال انگیزشی در بین بچههای كشورمان در رابطه با توجه به موسیقی نواحی و منطقه خودشان بتوانیم نسبت به آینده موسیقی نواحی خوشبین و امیدوار باشیم.
ظاهراً قرار بود در رابطه با موسیقی نواحی برنامه تلویزیونی هم راه بیفتد؟
بله قرار بود! حتی تهیهكننده كار هم تعیین شد و ایشان دو بار با بنده تماس هم گرفت. گفتند كه به دنبال انجام چنین كاری هستند اما بعد از تماس دوم دیگر خبری از ایشان نشد كه نشد! یك برنامه چالشی خیلی خوب است كه طرح خوبی هم دارد ولی هنوز خبری از تهیهكننده آن نیست.
به جشنواره موسیقی بازگردیم، پیشنهاد شما به وزارت ارشاد برای تقویت و ارتقای موسیقی نواحی و جشنواره آن چیست؟
وزارت ارشاد باید هر استانی را موظف كند كه هر سال در یك موقعیت خاص (حالا هر روزی كه شد ولو به صورت فصلی باشد) قبل از برگزاری جشنواره موسیقی فجر یك جشنواره موسیقی در استان خودشان برگزار كنند. این اتفاق هم باعث رونق موسیقی محلی آن منطقه و هم ایجاد كسب و كارهایی میشود. برگزاری جشنواره به صورت استانی در كنار این محسنات با هزینه كمتری برگزار میگردد و قطعاً بعد از دو سه دوره برگزاری شاهد رشد چشمگیر كیفیت و كمیت موسیقی آن ناحیه و منطقه خواهیم بود. سپس نفرات برگزیده هر رشته در آن استانها به مركز معرفی شوند تا در قالب جشنوارههای غیررقابتی و صرفاً رویدادگونه به اجرا بپردازند. مطمئن باشید میزان پیشرفت برای مدیران هنری قابل تصور نخواهد بود. مجدداً عرض میكنم كه برگزاری جشنواره موسیقی نواحی به شكل كنونی هیچ بازخوردی در جامعه ندارد و بالطبع در بالا بردن كیفیت و كمیت آن اثرگذاری نخواهد داشت.
سایر اخبار این روزنامه
کوک شده در واشنگتن
چیزهایی که باید به «گروسی» تفهیم شود
رژیم صهیونیستی در زندان اسرای فلسطینی
«دیپورت» از مدافعان حرم و شهید صدرزاده الهام گرفت
طغیان بیماری خاموش با سرانه مصرف هفتهای ۳ لیوان شیر!
کاهش ٢ میلیونی دانشآموزان در ۲۰ سال گذشته
سیاست امریکا در بیثباتسازی غرب آسیا
توافق با مسکو برای فعالیتهای امنیتساز در منطقه
آغازی مهم برای ارتقای ارتباطات بحران
جوگیر شدن تولیدکنندگان لوازم خانگی برای گرانی بیدلیل!
كودكی كه با رپ و راك بزرگ شده به موسیقی ایرانی اشتیاق ندارد
هویت ملی و فرهنگی زورخانهها از دست نرود
شروع استقلال با قربانی کردن هوادار!