روزنامه آرمان ملی
1400/07/29
مطلق انديشي در ديپلماسي جايي ندارد
آرمان ملی: نشست مسکو با حضور نمایندگان طالبان و نمایندگان ۱۰ کشور از جمله روسیه، چین، ایران، هند و پاکستان بدون حضور و مشارکت آمریکاییها در حال برگزاری است، از سوی دیگر نشانههایی از تمایل طرفین به از سرگیری مذاکرات برجام همزمان با انتشار خبر احتمال سفر رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمینیز دیده میشود که باید دید با تحولات پیرامون برجام که از سوی کشورهای مختلف در حال انجام است آینده این توافق به کجا خواهد انجامید. در این راستا برای بررسی تحولات حول محور برجام، نشست همسایگان افغانستان و همچنین چشم انداز از سرگیری روابط سیاسی بین ایران و عربستان «آرمان ملی» با علی اصغر زرگر، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین الملل به گفت و گو پرداخته است که میخوانید. با توجــه به اتفاقات اخیر درباره برجــام و تحرکات کشورهای مختلف حول محور برجام را چگــونه ارزیابی میکنید و چه رویکردی را برای رسیدن به توافـق مناسب میدانید؟ در رابطه با برجام در اواخر دولت روحانی؛ چند دور مذاکره با محوریت بازگشت آمریکاییها به برجام، لغو تحریمهای هستهای و بازگشت مرحلهای ایران به تعهدات برجامیانجام شد. مذاکراتی انجام و معلوم شد که آمریکاییها که پشت پرده بودند و بهواسطه اروپاییها بیشتر مذاکره میکردند، شرطهایی برای مذاکرات آینده گذاشته بودند (مسائل دفاعی، امنیت منطقهای و...) که این شروط توسط رهبری به عنوان خط دهنده اصلی مذاکرات برجامیاست، مورد قبول واقع نشد. بنابراین در دولت آقای روحانی که بنا بود این موافقت نامه امضاء و اجرا شود، تحریمها برداشته شود و طرفین به برجام برگردند (آمریکاییها تحریمها را بردارند و ایران هم به تعهدات برجامیخودش برگردد) به حالت تعلیق درآمد. دولت جدید در واقع نظرش بر این بود که مخالفتی با انجام مذاکرات ندارد، بلکه مذاکرات باید نتیجه محور باشد و به نتیجه ملموسی برسد. برخی دیدگاهها بر این باور هستند که همه تحریمها باید برداشته شود- بر اساس مصوبه مجلس و نظر رهبری- اروپاییها و آمریکاییها با این رویکرد موافق نیستند و نظرشان بر این است که در مرحله اول آنچه مربوط به برجام قبلی بود (یعنی بازگشت آمریکا به برجام و برداشته شدن تحریمها و بازگشت ایران به تعهدات برجامی) صورت گیرد. با وجود اختلاف نظرها ایران نظرش بر این بود که یکسری مذاکرات مقدماتی را با اتحادیه اروپا با حضور روسیه و چین و بعد از انجام مذاکرات مقدماتی و مطرح شدن نظرات ایران، بعدا در وین مذاکرات را از نقطهای که متوقف شده و یا از ابتدا شروع کنند. به نظر میرسد که ایران این نکته را در نظر نمیگیرد که اروپاییها وابسته به آمریکا هستند و در واقع بدون نظر آمریکا هیچگونه تصمیمینمیتوانند اتخاذ میکنند. زمانی که وزیر امورخارجه آمریکا به اروپاییها گفت که نیازی به انجام مذاکرات در بروکسل نیست، اروپاییها پا پس کشیدند و اعلام کردند مذاکراتی در روز پنجشنبه انجام نمیشود. از ابتدا تحلیلم این بود که خروج آمریکا از برجام یک نقض تعهدات کردند (هرچند در سایر تعهدات بین المللی هم این کار را انجام میدهند) ولی در این حال همیشه اصرار دارند که طرف مقابل به تعهدات خودش عمل کند، یعنی توافقنامهها و موافقنامهها را نقض میکنند و خارج میشوند ولی اصرار دارند طرف مقابل به تعهدات خودش عمل کند. در مورد ایران هم همین رویکرد را دارند ولی این بار دولت بایدن نظرش بر این است که حاضر هستیم به برجام برگردیم (البته شاید بدون اینکه تعهدی بدهند که دولت بعدی آمریکا این تعهد را نقض نمیکند) در صورتی که ایران به تعهدات اولیه خودش برگردد. در مجموع در این مرحله به نفع ایران است تا آنجا که امکان دارد از منافع برجامیاستفاده کند. حالا که نمیخواهیم به سمت سلاح هستهای حرکت کنیم و استراتژی ما نیست که سلاح هستهای را تولید بکنیم و بر اساس پادمان و مقررات آژانس بین المللی انرژی اتمیعمل کنیم. اگر به یک توافقی برسیم که به صورت مرحلهای به تعهدات برجامیخودمان برگردیم و آمریکاییها هم در واقع آنچه مربوط به تحریمهای هستهای است را بردارد. این امر موجب میشود که تبادلات بانکی ما یک جوری طبیعی بشود و بتوانیم به بخش مهمیاز ارزهای بلوکه شده خودمان که در کشورهای مختلف دسترسی داشته باشیم یا به داخل منتقل کنیم. بتوانیم نفت خودمان را بازاریابی کنیم و به فروش برسانیم و از ارز حاصله بتوانیم استفاده کنیم. این موجب تقویت ایران از نظر کاری، اقتصادی و... میشود اما در مراحل بعدی یکسری تعهدات مبهم ایجاد میکند مبنی بر اینکه در مورد مسائل منطقهای و امنیت منطقهای مذاکره خواهیم کرد، بر اساس تقسیم مناطق نفوذ در منطقه سالهای متمادی با کشورهای عربی و آمریکا و سایر کشورها مذاکره کنیم که ترتیبات امنیت منطقهای چگونه باشد تا به یک اجماع در منطقه برسیم. این راهکار در کوتاه مدت بهترین راه حل است. اگر بتوانیم به چنین راهکارهایی برسیم؛ مذاکرات با عربستان به نتیجه خواهد رسید، نگرانی کشورهایی که معمولا دنباله رو سیاست آمریکا در منطقه هستند، برطرف میشود. تهدیدات اسرائیلیها خنثی میشود و جو آرام تر و کم تنشتر در منطقه برای ایران به وجود میآید و میتواند از این فرصت برای تجارت و توسعه داخلی خودش و هم اینکه هزینههای کمتری را در خارج از مرزها انجام بدهد و به کارهای توسعهای خودش در یک جو آرام تر بپردازد. در مراحل بعدی با تقویت، غلبه بر بحرانها و شکل دادن اجماع ملی بیشتر، از موضع قویتر با اروپاییها وآمریکاییها و کشورهای منطقه آنقدر مذاکره کنید تا به منافع ملی کشور جامه عمل بپوشانید. در مجلس، دولت و رهبری معمولا نظرشان صفر و صد است. نگاه صفر و صد در دنیای دیپلماسی و برای اروپاییها و آمریکاییها قابل فهم نیست. در دیپلماسی بین صفر و صد بر اساس منافع ملی یک جایی را انتخاب کرد و به توافقاتی رسید و در آینده هر جایی که منطبق بر منافع ملی نبود از توافق خارج شد و به تعهدات عمل نکرد ولی چون آنقدر قوی شدهایم میتوانیم راه خودمان را ادامه بدهیم. با توجــه به شکافهــایی که بیــن خواستـههای ایران و آمریکاست، این شکافها چه میزان در به سرانجام رسیدن مذاکرات موثر است؟ آمریکاییها بارها اعلام کردند در این مرحله جز بازگشت به برجام درخواست دیگری ندارند. حالا اگر در مورد موضوعات و مسائلی هم تفاهم بکنیم برای آینده است.کما اینکه در زمانی که برجام امضا شد گفتند میخواهیم برجام 2و 3 هم داشته باشیم. در حال حاضر آمریکاییها اعلام کردهاند اگر ایران به صورت مرحلهای به تعهدات برجامیخودش برگردد ما هم به برجام بر میگردیم و تحریمهای مربوط به برنامه هستهای را لغو میکنیم. دیپلماسی انعطاف پذیر است و اگر در کنار توافق برجام، یک توافق نامه دیگر امضاء شود که در یک بازه زمانی دیگر یکسری مذاکرات در مورد مسائل منطقه و امنیت منطقهای هم خواهیم داشت که این نوع مذاکرات به طول میانجامد و تعهدات عجیب و غریبی ایجاد میکند در مذاکرات آنقدر باید قوی طاهر شد تا منافع طرفین بر همدیگر منطبق شود. اکنون دیدگاه ایران این است که لغو همه تحریمها را میخواهد. با توجه به اینکه گلوگاه مسائل مالی و بانکی در دست آمریکاییها ست، به راحتی دست از این گلوگاه بر نمیدارند. آمریکا در یک مرحله نشان دهید که قصد بازگشت به برجام را دارد. اینجاست که تعارضی پیش میآید و طرفین بین صفر و صد یکی را انتخاب و مذاکره کنند و در واقع به عنوان مبنا بگویند برجام قبلی را آن طور که بود، توافق میکنیم و بعد از نظر دیپلماسی، ایران سعی کند این را به عنوان یک سند بین المللی و حقوقی ثبت بکند و اگر توانست از آمریکاییها تعهدی بگیرد که این توافق را به تصویب مجلس و سنا برسانند تا روسای جمهور بعدی نتوانند برجام را لغو کنند. در مورد مذاکرات آینده میتوانند، اعلام کنند که ربطی به برجام فعلی ندارد. این روزها دوبــاره از سفــر آقای رافائــل گروسی مدیر کل آژانس بیــنالمللی انــرژی اتمــی به تهران صحبت میشود، این سفــر تا چه اندازه موثـر است و چه پیامهایی را برای ایران در بر دارد؟ آقای گروسی قبلا هم به ایران سفر کرده بودند و بنا هم بود که مجددا سفر کند. این سفر بیشتر در ارتباط با مونیتورینگ و پایش فعالیتهای هستهای ایران است. ایران هم بر اساس مصوبه مجلس طی یک مدت زمانی اجازه بدهد که این پایشها انجام شود و دوربینها کار بکنند و ایران هم به میل خودش بتواند همه آنچه ضبط شده را به سازمان بین المللی انرژی اتمیارائه کند. آقای گروسی نظرش این است که موضوع به گونهای تحول پیدا نکند که آمریکاییها و اروپاییها تصمیم بگیرند که پرونده ایران را به شورای امنیت احاله بدهند. نظرش بر این است که موضوع را به نحوی در آژانس نگه دارد تا توافقاتی با ایران انجام دهد تا آن توافقات اولیه تداوم پیدا کند تا مسأله برجام به یک جایی برسد. آقای گروسی در ظاهر با یک حسن نیتی میآید تا اجازه ندهد که موضوع به گونهای بحرانی شود که یک اجماعی در آن سازمان به وجود بیاید که پرونده ایران دوباره به شورای امنیت احاله بشود و تنشها بالا بگیرد و ایران نسبت به هر گونه توافقی عقبگرد کند. این مسافرمثبت خواهد بود و ایران هم مخالفتی نخواهد داشت که به صورت موقت قرار و مدارهای در خصوص مونیتورینگ و پایش فعالیتها ادامه پیدا کند تا زمانی که مذاکرات برجامیبه یک نتیجهای برسد. نشست مسکــو با حضور نماینــدگـان طالبــان و نمایندگان ۱۰ کشور از جمله روسیه، چیـن، ایران، هند و پاکستان در حالی برگزار میشود که آمــریکا در این نشست شــرکت نمیکند، همچنین با استعفـای زلمای خلیل زاد و جانشینی تام وست به عنوان نماینــده ویژه ایالات متحده آمریکا در امور افغانستان، چشم انداز تحولات افغانستان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آقای زلمای خلیل زاد افغانی الاصل بود و شناخت کاملی از قومیتها، نژادها و زبانهای مختلف در افغانستان داشت. به نظر میآید علت استعفا به دنبال انجام ماموریتش که انتقال آرام قدرت به طالبان و مسلط کردن طالبان بر افغانستان بود، رخ داده است. آمریکاییها بعد از انتقال قدرت به دنبال فشار به طالبان برای پایبندی و اجرای تعهداتشان در داخل و خارج عمل کنند و زمینه را برای شناسایی رسمی دولت طالبان فراهم بکنند، در رابطه با آنچه در نشست مسکو در حال برگزاری است؛ با توجه به اینکه روسیه همسایه افغانستان نیست ولی از طریق تاجیکستان و ترکمنستان که ارتباطات تنگاتنگی با روسیه دارند، در تحولات افغانستان خودش را ذی نفع میداند. پاکستان دست پرورده آنها است و کمک کردند طالبان در افغانستان به قدرت برسند و الان هم اصرار به این دارند که طالبان را به رسمیت بشناسد. آمریکاییها در مجموع نظرشان بر این است که از طریق پاکستان و خودشان نبض و کنترل طالبان را در دست داشته باشند و کشورهایی مثل چین، روسیه و ایران خیلی در امور افغانستان دخالت نکنند. به نظر میآید که آمریکاییها نمیخواهند مسائل افغانستان را بین المللی بکنند و در حیطه نفوذ خودشان داشته باشند. با توجه به زیربناهای اطلاعاتی و امنیتی که هنوز در افغانستان دارند یا کنترلی که بر طالبان از طریق پاکستان دارند میخواهند از دخالت سایر کشور در امور افغانستان جلوگیری بکنند و مسائل افغانستان بینالمللی بشود. از این نظر است که آمریکاییها در نشست مسکو حضور پیدا نکردند و نظرشان بر این است که این نشست راه به جایی نمیبرد و صاحب اصلی طالبان ما هستیم که از طریق پاکستان توانستند سریع به قدرت برسند و الان هم ما هستیم که از طریق کشورهای عربی مانند قطر و امارات متحده عربی که پول دارند و پول پرداخت میکنند، ما خودمان در واقع مسأله افغانستان را حل و فصل خواهیم کرد و دلشان میخواهد طالبان را تحت سیطره و نفوذ خوشان را نگه دارند. روند مذاکــرات ایران و عربستان سعودی بــرای از سرگیری مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟ دیپلماسی به شکل مثبتی کار خودش را انجام میدهد. عربستان در ارتباط با آمریکاییها یک مقدار سر خورده شد و آمریکاییها به عربستان حالی کردند که درست است که شما متحد استراتژیک ما هستید و از نظر انرژی با ما متحد هستید و ما از شما دفاع میکنیم در عین حال بخشی از تجهیزات دفاعی را از عربستان خارج کردند و با قرارداد بیست و پنج ساله به اردن منتقل کردند. عربستان از نظر دیپلماسی در سوریه شکست خورد، در عراق خیلی موفق نبود، در مسأله افغانستان دخالت نداشت و جبهه را به قطر و امارات واگذار کرده بود و در یمن به همین صورت موفقیت چندانی نداشت. با این سرخوردگیها عربستان تمایل دارد که با یک کشور قدرتمند و بازیگر فعال منطقه روابط دیپلماتیک برقرار کند. ایران هم مدتها است که ادعا میکند و نشان میدهد که میخواهد دست دوستی به همسایگان بدهد و تنشها را به حداقل برساند. لذا تمایل دو جانبه در برقراری روابط و رفع تنشها وجود دارد و اگر ایران و عربستان صرف نظر از نفوذ کشورهای بیگانه،این اراده را حفظ کنند به نتیجه مثبت خواهد رسید و بنابراین به نفع هر دو کشور و منطقه است که تنشها را کم، جو آرامی را ایجاد و سر منشاء توافق بین ایران و غرب و آمریکا هم باشد.
سایر اخبار این روزنامه
بازار طلاق «سكه» شد؛ باكمال تاسف
حالا شكايت از ابتكار بعد از ظريف!
تایید موج ششم در کهکیلویه و بویراحمد
مذاكرات برجام در كشاكش كارشكني آمريكا و موافقت اروپا
مطلق انديشي در ديپلماسي جايي ندارد
وارد سياست نميشوم اما صداي مردم خواهم ماند
بازی واکسن داخلی برای دُز سوم؟
محاکمه آمران حمله به سفارت عربستان فراموش شد
معماي ماليات بر لوكس نشينها
مردم در انتظار تصمیم شجاعانه دولت
جذب سرمایه ایرانیان مقیم خارج
کفگیر خانوادهها به ته دیگ خورده است
تیغ دولبه برای سرمایهداران ایرانی
تاثیرهای منطقهای روابط ایران و عربستان