پربازدیدهای سمی!

  انتشار یک اسکرین‌شات از پربازدیدترین خبرهای یک سایت خبری در یک ماه اخیر، در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شد. خبرهایی که انسان از گفتن بعضی‌هایش خجالت می‌کشد. تقریبا همه این پربازدیدترین‌ها، یا شایعات درباره افراد معروف و سلبریتی‌ها هستند یا مطالبی که اشارات جنسی دارند. این‌طور به نظر می‌رسد ترکیب هر دوی آن‌ها یعنی اشارات جنسی درباره افراد معروف، قطعا یک لینک یا مطلب را پر بازدید خواهد کرد! اما واقعا چرا این‌گونه اخبار زرد پرطرفدار هستند؟ و چرا نباید روی آن‌ها کلیک کنیم تا وارد این چرخه اشتباه شویم؟
 
عواقب کاهش سطح سلیقه مخاطب
یکی از مهم‌ترین دلایل این اتفاق و پربازدید شدن چنین مطالبی، کمرنگ‌شدن جذابیت مطالب جدی و تخصصی برای خوانندگان است. متاسفانه رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های آنلاین، در ایران توجه خوانندگان حرفه‌ای را از دست داده‌اند و به بولتن‌های تفریحی تبدیل شده‌اند که صرفا برای وقت‌کشی دیده می‌شوند. خود خبرگزاری‌ها با توجه صرف به میزان بازدید و عدم پرداختن به مسائل جدی در این سال‌ها، باعث کاهش سطح سلیقه جامعه شده‌اند. وقتی رسانه‌‌ای سطح خود را به نشریه زرد کاهش می‌دهد، قاعدتا مراجعه‌کنندگان به آن رسانه هم افرادی خواهند بود که به مطالب سطحی علاقه دارند. در واقع نمی‌توان گفت چون این مدل مطالب پر بازدید هستند، پس اکثریت جامعه به دنبال مطالب زرد هستند؛ بلکه افرادی که اخبار   زرد    را دوست دارند به سایت‌های خبری مراجعه می‌کنند و خواننده جدی و حرفه‌ای حذف شده است.
 کم اهمیت‌شدن مطالب جدی


علت دیگری که این مدل مطالب جذاب هستند، علاقه مند نبودن بخش بزرگی از جامعه ایران به یادگیری است. فرهنگ همه‌چیزدانی باعث شده است که افراد از مطالعه جدی اجتناب کنند، چون دانش کم خود را به وضوح مشاهده خواهند کرد پس به سراغ طالع‌بینی، شایعات و ...می‌روند تا بعد از خواندن آن مطالب بتوانند به خود بگویند که «خودم هم این‌ها را می‌دانستم»، «من خودم این موضوع  را  بیشتر بلدم»! پس مطالب جد‌ی‌ که اطلاعات یا دانش کم افراد را برجسته کنند، مورد توجه قرار نمی‌گیرند. روندی که در فضای مجازی به شدت رایج است و صفحات یا کانال‌هایی که صرفا مطالب زرد منتشر می‌کنند(در هر علم یا هر موضوعی) بیشتر مخاطب دارند که متاسفانه خبرگزاری‌ها و رسانه‌های آنلاین و  گاهی کاغذی هم برای عقب نیفتادن از قافله همان راه را پیش گرفته‌اند.
 تیترهای جنسی قبح سابق را ندارد
موضوع دیگری که بسیار اهمیت دارد، رواج عقده‌های جنسی و نگاه جنسی به دنیاست. متاسفانه حتی کلمات زیادی در گفتار روزمره جنبه جنسی پیدا کرده‌اند، در حالی که به هیچ وجه معنی اصلی کلمه جنسی نیست. رواج دیدگاه جنسی قاعدتا به تمایل بیشتر افراد به مطالب جنسی دامن زده و باز صرفا برای فروش بیشتر بسیاری از این عارضه فرهنگی سوءاستفاده کرده و به جای تلاش برای رفع آن، به شدت آن افزوده‌اند و درج تیترهای جنسی دیگر قبح سابق را ندارد.
 آسیب اولویت دادن به درآمدزایی
 در رسانه

به عنوان نکته آخر، تغییر دیدگاه اصحاب رسانه هم مهم است. زمانی اصحاب رسانه وظیفه خود را آگاهی‌رسانی قلمداد می‌کردند اما متاسفانه امروز برخی  از آن‌ها صرفا به پول و شهرت فکر می‌کنند. این روند از سینما آغاز شد و فیلم‌های بی‌محتوایی که صرفا برای گیشه ساخته شدند. سپس این روند درآمدزایی به هر قیمت وارد رسانه‌ها هم شد به طوری که شاهد تعطیلی ستون‌ها و صفحات جدی و مهمی مثل فرهنگی، ادبیات و ... در بعضی رسانه‌ها هستیم اما در عوض کپی‌کردن اخبار زرد فضای‌مجازی به امری طبیعی تبدیل شده است. فضای‌مجازی هم قرار بود واسطه‌ای برای ارتباط با اندیشمندان و متفکران باشد اما متاسفانه به محلی برای شایعه و مسخره‌بازی تبدیل شده است. در ایران این روند به رسانه‌های جدی هم سرایت کرد و درصد کمی از اصحاب‌رسانه که رسانه‌آنلاین را با صفحات زرد اینستاگرام اشتباه گرفته‌اند، باعث دیده‌نشدن فعالیت‌های جدی همکاران خود شده‌اند و این پر بازدید شدن مطالب زرد، قاعدتا باعث کاهش انگیزه افراد سخت‌کوش و حرفه‌ای در رسانه‌های کشور شده و ضرر بزرگی به فرهنگ کشور در حال وارد شدن است.