روزنامه ایران ورزشی
1400/08/03
خطر مرگ فوتبال در مشهد
یادداشت علی مهریزی قصه نابودی باشگاهها در مشهد، از سالها قبل با بیکفایتی مدیران ابومسلم که محبوب قلب مردم بود آغاز شد و فرجام تلخ پیام و سیاهجامگان که جامعه فوتبال به یکباره از آنها روی برگرداند، میرفت که نقطه پایان فوتبال مشهد باشد. پدیده اما افتان و خیزان جایش را در لیگ برتر تثبیت میکرد و گاهی نتایج قابل قبولی میگرفت. با این حال مشکلات اقتصادی پدیده سبب واگذاری امتیاز لیگ برتری فوتبال خراسان به مجموعه شهرخودرو شد و در سالهای اول با تزریق پول به تیم، شهرخودرو موفق شد تا کسب سهمیه آسیایی پیش برود. از ابتدای لیگ بیستم اما کمکم مشخص شد بودجهای که شهرخودرو به تیم تزریق میکند صاحبان دیگری دارد و شهروندانی که با بدقولی مدیران شهرخودرو به خودروهایشان نرسیده بودند، بازیکنان و کادرفنی را روبروی هتل و سر تمرین پیدا میکردند و در واقع، تیم از همان روزها شبیه یک ابربدهکار، به هر شهری میرسید توسط طلبکاران شهرخودرو محاصره میشد. نیم فصل گذشته وقتی انتظامات استادیوم امامرضا اتوبوس شهرخودرو را به خاطر بدهی به ورزشگاه راه نداد، مدیران شهرخودرو دستگیر شدند و مسئولیت تیم به هیأت فوتبال خراسان سپرده شد. باشگاهی که توسط مدیرانش رها شده بود، پول تسویه استادیوم، هتل و پرواز نداشت اما با همدلی استانی و مسئولیت پذیری بازیکنان نتایج آبرومندانهای گرفت. ابتدای لیگ امسال در حالی که هنوز مشکلات اقتصادی شهرخودرو حل نشده بود، با یک حکم قضایی دوباره اداره تیم به دست مدیران شهرخودرو افتاد و آنها در اولین اقدام، مهدی رحمتی را با دلایل غیرفنی اخراج کردند. پنجره نقلوانتقالات باشگاه با شکایت استفان کوزین مربی سابق تیم بسته شد و مدیران شهرخودرو با تأخیر در ثبت قرارداد بازیکنان که ریشه در مشکلات مالی داشت، دست رضا مهاجری را خالی گذاشتند. شهرخودرو در بازگشت بازیکنان مهم تیم را فروخت. پول رضایتنامه نعمتی، قاسمینژاد، فرامرزی و یزدان دوست انگار به تیم تزریق نشده و آنها هیچ پرداختی به بازیکنان نداشتند. اوضاع تا حدی وخیم شد که بازی هفته اول لیگ با آلومینیوم را با چهارده بازیکن شروع کردند، بازیکنان دست به اعتصاب زدند و سه روز پیاپی تمرین نکردند. مدیران تیم هر روز وعده فردا و پسفردا میدادند و مجموعه تیم در تردید و ترس تا آستانه فروپاشی پیش رفت. البته بازیکنان از بیاحترامی معنادار مدیریت تیم به خودشان گلایه داشتند، پست مشترک آنها و همه این اتفاقات زشت اما باعث نشد مجموعه شهرخودرو به تعهداتش عمل کند و این وسط، با اعتبار و آبروی رضا مهاجری هم بازی شد. فاجعه تا حدی پیش رفت که تیم در بهت و حیرت مردم فوتبالدوست مشهد به کرمان نرفت و بازی لغو شد. مردم احساس میکنند این یک دهنکجی به آنهاست، یک توهین آشکار به فوتبال ایران و در نهایت بازی با آبروی فوتبال یک کشور با هزاران دشمن و بدخواه ریز و درشت. در حالی که فوتبال دنیا با سرعت نور پیش میرود، مدیران شهرخودرو در تهیه آب آشامیدنی و پوشاک بازیکنان دچار مشکل شدند. حالا دوباره همه چشم امید هواداران فوتبال، به مدیرانی است که هر تصمیم آنها، به مرگ و زندگی ورزش ارتباط دارد. فوتبال ایران در شرق کشور فقط یک نماینده دارد و سقوط پدیده، سقوط فوتبال در بخش بزرگی از ایران عزیز ماست. فوتبال قرار بود بهانه عشق، بهانه ورزش و بهانه اتحاد باشد. این سهمیه هم میتواند سکوی پرتاب بچههای خراسان باشد، هم به نشاط اجتماعی شهر و پویایی آن کمک کند. امیدوارم وقتی یادمان نیاید که خیلی دیر شده.