حكايت اين روزهاي مادر ما!

حكايت اين روزهاي مادر ما! حسین حقگو . کارشناس اقتصادی این روزها هر‌كدام از ما بچه‌ها كه به مادرمان زنگ می‌زنیم، پس از حال و احوال، جویای حال یخچال‌فریزرش می‌شویم. حتی ظاهرا خاله و خاله‌زاده‌ها نیز در تماس‌های تلفنی، وضعیت یخچال ایشان را جویا می‌شوند. یخچالی از یك برند معتبر كره‌ای كه در سال‌های درآمدهای عظیم نفتی و به واسطه ارث پدری برای مادر خریداری شد و تا همین چند ماه پیش سرحال و قبراق بود! از چند ماه قبل و شروع گرما اما دچار مشكل شد و به سبب قطع همكاری نمایندگی آن برند با كمپانی اصلی، پای انواع تعمیركاران متفرقه و البته از نظر خودشان معتبر، به خانه مادر باز شد تا همین دو، سه شب قبل كه برای چندمین بار صدای موتور یخچال خاموش شد و به‌ قول مادر داخلش گرم گرم شد! این بار البته برخلاف چند بار قبل مادرم ناراحت نبود و می‌گفت اشكال ندارد هوا خنك شده و آب شیر می‌خورم و چیز دیگری هم در یخچال ندارم كه خراب شود.
مسئولان محترم دولتی هرازچندگاهی وعده تأمین نیاز داخل و خودكفایی در خودرو و لوازم خانگی و... را می‌دهند. حتی به‌تازگی پا را فراتر نهاده و ‌از دو یا چند برابر‌ شدن صادرات همان كالاها و محصولات می‌گویند. چنان‌كه به‌تازگی وزیر و معاونان وزارت صمت از دو برابر شدن نسبت صادرات به واردات لوازم خانگی تا دو سال دیگر سخن گفته و از صاحبان بنگاه‌های فعال در این حوزه خواسته‌اند «نحوه كاهش قیمت تمام‌شده و اینكه به چه چیزهایی نیاز دارند و... الزامات صادرات...» (1400/7/18) را بگویند تا آنان موارد را پیگیری کنند. انجمن متولی لوازم خانگی هم البته بی‌كار ننشست و از خجالت مسئولان محترم درآمد و طوماری از نیازهای بنگاه‌های لوازم خانگی را تقدیم وزیر محترم کرد. از ضرورت كاهش بوروكراسی برای واردات قطعات و مواد اولیه و ماشین‌آلات تا اصلاح نظام تأمین اجتماعی و نظام مالیاتی و بی‌ثباتی‌های نرخ ارز و كاهش تورم و از همه مهم‌تر شاید حل مسئله تحریم‌ها و اف‌ای‌تی‌اف به‌ منظور انتقال تکنولوژی و رفع شکاف فناوری، به‌‌‌روزرسانی خطوط تولید، واردات ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات مورد نیاز و لجستیک و ترانزیت و مراودات مالی و انتقال ارز، از دست ندادن بازارهای صادراتی، امکان حضور در نمایشگاه‌های بین‌المللی و... . تولید و صادرات آن هم در شرایط رقابتی امروز جهان امری بسیار دشوار و نمادی از نوع حكمرانی هر كشوری است. 
برخلاف تصور برخی مسئولان محترمی كه شاید یك كارگاه چندنفره را هم در زندگی‌شان اداره نكرده‌اند، امر تولید صنعتی مجموعه درهم‌پیچیده‌ای از ضرورت‌ها و مبانی فكری و تئوریك نرم‌افزارانه اعم از نحوه چیدمان و سیاست‌های كلان اقتصادی و... تا ساختارهای عینی قابل رؤیت مانند سوله و ماشین‌آلات و تجهیزات و... است. این همه وقتی در خودرو یا صنایع لوازم خانگی و... كه جزء صنایع مصرفی بادوام‌اند با «برند» یا همان «نام تجاری» گره می‌خورد، كار پیچیده‌تر هم می‌شود؛ چراكه این موضوع احساسات و باورها و انگاره‌های خاصی را در ذهن افراد برمی‌انگیزاند. فرض كنیم بنگاه‌های داخلی توانستند با فشار و دریافت انواع مشوق‌ها و ممنوعیت حضور بنگاه‌های رقیب در داخل و لطف و محبت مسئولان كشورهای همسایه، هم در داخل بازار را اشباع كنند و هم بیش از حال و گذشته اقدام به صادرات کنند، آیا هیچ فكر كرده‌اید كه در نبود كیفیت مناسب و قابل اتكا و خدمات پس از فروش و... 
چه ناله و نفرین‌هایی به آسمان بلند می‌شود و نه فقط نام آن بنگاه ایرانی را بلكه در شرایط طبیعی و رقابتی می‌توانست از طریق همكاری با برندهای معتبر، بنگاه موفقی شود، بدنام می‌كنیم.
 بلكه نام ایران و ایرانی را به كالای بی‌كیفیت، كشور بی‌مسئولیت و حتی تعابیر بسیار ناپسندتر گره می‌زنیم؟! مسئولان دولتی آیا بهتر نیست به خاطر «رزومه»سازی از خود و با دستورات غیرمنطقی، به نام ایران بیش از این آسیب نرسانند؟!‌مادر ما قانع است و عجالتا با آب گرم سر می‌كند؛ اما یقینا از كمپانی كره‌ای بسیار گلایه‌مند است؛ هرچند بخشی از تقصیر متوجه آن كمپانی كره‌ای است و بخشی دیگر متوجه كسانی است كه فضایی ایجاد كرده‌اند كه مصرف‌كننده ایرانی چنین مستأصل شود و كالای خریداری‌شده‌اش بدون پشتیبانی و خدمات مناسب پس از فروش روی دست و دلش بماند. مقصود آنكه تولید صنعتی، كار بسیار دشواری است و دانش و تخصص و مسئولیت و... می‌خواهد و غیر از سود و نام و شهرت، ناله و نفرین هم كم ندارد، اگر اهل این وادی نباشی!