روزنامه جوان
1400/08/05
سنگ بزرگ تلآویو به نفع وین!
تلآویو در سایه ترس از توان هستهای ایران بر شدت تهدیدات لفظی خود علیه ایران میافزاید. ظرفیت هستهای ایران در چند ماه گذشته به بالاترین سطح رسیده و آژانس با ادامه نظارتهای مستمر خود اعلام کرده که «نشانهای» وجود ندارد که ایران در حال حاضر به دنبال ساخت بمب هستهای باشد. این موضعگیری را «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به صراحت در امریکا اعلام کرد، چیزی که چندان به مذاق تلآویو خوش نیامده است و یک مقام ارشد اسرائیلی روز دو شنبه سوم آبان ادعا کرد: «به خاطر وجود برجام، حمله به ایران اولویت اول نیروی هوایی اسرائیل نبود، اما اکنون این موضوع به اولویت اول نیروی هوایی اسرائیل مبدل شده است.»اشاره مقام اسرائیلی به نبود برجام به عنوان بهانه بمباران تأسیسات هستهای ایران در آینده نزدیک نشان میدهد صهیونیستها چقدر تلاش دارند بازگشت ایران به مذاکرات را تسریع و تسهیل کنند. برای تلآویو آنچه بیش از همه مهم است، محدودسازی و جلوگیری از توسعه ظرفیت هستهای ایران است و برای این هدف تلاش دارند فشار را به تهران برای بازگشت به مذاکره موردنظر غرب افزایش دهند.
به سادگی قابل درک است که تعیین زمان برای یک اقدام نظامی بیش از آنکه ریشه یک تهدید واقعی باشد، ناشی از یک تهدید لفظی بهدلیل ترس بیشتر است، وگرنه هیچ دلیل استراتژیک و تکنیکی برای تعیین زمان انجام حمله نظامی و بمباران هوایی وجود ندارد. این تعیین زمان را فرمانده نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرده و در گفتوگوی روز دو شنبه خود با یک خبرنگار گفته که برنامه اصلی نیروی هوایی اسرائیل آمادگی برای حمله احتمالی به ایران برای سال ۲۰۲۲ و شاید زودتر است.
البته تعیین زمان برای حمله هوایی به ایران در سال ۲۰۲۲ تنها تهدید لفظی نیست. هفته گذشته، کانال ۱۲ اسرائیل گزارش کرده بود که تلآویو رقمی بالغ بر ۵/۱ میلیارد دلار برای حمله به تأسیسات اتمی ایران اختصاص داده است. همان موقع بسیاری گفتند که اعلام چنین رقمی بیش از آنکه ناشی از یک برنامه عملی نظامی علیه ایران باشد، ناشی از برنامه تبلیغاتی هماهنگ علیه تهران است، همان گونه که پس از این خبر نیز ارتش رژیم صهیونیستی مانور هوایی را با پوشش رسانهای گسترده برگزار کرد تا چنگ و دندان بیشتری را نشان دهد، هرچند تاکنون در میان کارشناسان کمتر کسی بوده که حمله نظامی به ایران را محتمل بداند. ممکن نبودن حمله نظامی تلآویو به ایران نیز ناشی از دلایل فنی و استراتژیک مشخصی است:
چنین حملهای با خطر اسارت خدمه آنها در خاک ایران همراه است و حمله با موشکهای بالستیک نیز خطر پاسخ متقابل نیروی هوافضای سپاه پاسداران و نیروهای مقاومت منطقهای را به همراه دارد. اینگونه پاسخها از نوع حملات پهپادی، موشکی و راکتی گسترده در خارج از خاک ایران و از مبدأ کشورهایی همچون لبنان در حال حاضر و در گذشته نیز به کرات تکرار شده و تردیدی در این نیست که حمله هوایی صهیونیستها به ایران کل منطقه را درگیر خود خواهد کرد و این وضعیتی نیست که متحد اصلی تلآویو یعنی واشنگتن خواهان آن باشد. تبعات جنگ امریکا در باتلاق افغانستان هنوز از دامن امریکا پاک نشده و مشخص است که واشنگتن از نظر نظامی تمایلی به ورود به جنگ جدید در منطقه ندارد. علاوه بر حملات نیروهای مقاومت در منطقه، نیروی هوافضای سپاه پاسداران هم میتواند با شلیک موشکهای بالستیک نقطهزن علیه پایگاههای نظامی و هوایی و همچنین تأسیسات حساسی، چون پایگاه موشکی سدوت میخا و مرکز تحقیقات اتمی شیمون پرز در صحرای نقب به حملات نیروی هوایی اسرائیل علیه تأسیسات اتمی ایران پاسخ دهد، همانگونه که ایران در جریان جنگ علیه داعش و این اواخر بمباران پایگاه نظامی امریکا در عینالاسد توان موشک بالستیک خود را در منطقه ثابت کرده است. حملات مکرر حماس و جهاد اسلامی فلسطین علیه مناطق اشغالی فلسطین نیز نشان از موفقیت شمار قابل توجهی از راکتها در عبور از سامانههای پدافندی اسرائیل دارد و طبیعی است این چتر دفاعی در برابر موشکهای بالستیک آسیبپذیری بسیار بیشتری خواهد داشت.
مقامات رسمی ارتش رژیم صهیونیستی نیز روز دو شنبه اعلام کرده بودند «ایران درصدد استقرار پدافند هوایی در نزدیکی مرز اسرائیل است و پیشاپیش تلاش کرده هواپیماهای جنگی اسرائیل را هنگام بمباران احتمالی ساقط کند.» به گفته این مقام اسرائیلی، تهدید ضدهواییهای ایران در سوریه و لبنان، یکی از چالشهای اسرائیل در حال حاضر است. در شرایطی که توان موشکی ایران تا بیخ گوش مرزهای مناطق اشغالی رسیده، مشخص است که ادعای حمله هوایی علیه تأسیسات هستهای ایران از سوی تلآویو بیش از آنکه ناشی از محاسبات فنی و دقیق باشد، نشئت گرفته از برنامهها و سیاستهای تبلیغی در فضای یک جنگ روانی است. جنگ روانی که با هدف فشار بر ایران برای بازگشت به میز مذاکرات مورد نظر غرب صورت میگیرد. ضمن آنکه تبلیغ برای جنگ علیه ایران از سوی صهیونیستها سالهاست که تکرار میشود، ولی عدم همکاری و حمایت واشنگتن از چنین عملیاتی سبب عدم انجام آن شده است. در شرایط کنونی نیز انجام حمله هوایی به تأسیسات اتمی ایران بیش از هر زمانی دشوار شده و نیازمند همکاری و حمایت امریکاست که به تازگی خود را از باتلاق جنگ در افغانستان رها کرده است.