آقای شهردار! وعده‌های‌تان را فراموش كرديد

آرمان‌ملی- حمید شجاعی: شاید زمانی که شورای شهر تهران به‌رغم اشکال‌های قانونی علیرضا زاکانی را به‌عنوان شهردار تهران برگزیدند و وزیرکشور نیز بر این حرکت مهر تاییدی زد، انتظار می‌رفت که زین پس در شهرداری تهران نیز از این‌گونه انتصابات داشته باشیم. زاکانی که هفته گذشته جذب هر نیروی جدیدی در شهرداری تهران را ممنوع کرده بود و در بخشنامه‌ای که ابلاغ کرده بود، آورده بود که: «جذب و به‌کارگیری نیروی انسانی جدید زیر هر عنوان و با هر نوع وضعیت استخدامی اعم از تمام‌وقت، نیمه‌وقت و پاره‌وقت، پیمانکاری، شرکتی، مشاوره‌ای، حق‌الزحمه‌ای، ساعتی و پروژه‌ای و حتی انجام خدمت به طور رایگان یا افتخاری در شهرداری تهران ممنوع است»، حسین حیدری داماد خودش را به سمت مشاور و دستیار ویژه شهردار در حوزه هوشمندسازی، فناوری‌های نوین و نوآوری شهری منصوب کرده است. باید از آقای شهردار که در انتخابات ریاست‌جمهوری از شایسته‌سالاری  و  عدم انتصاب فامیل در مسئولیت‌های مختلف صحبت کرده بود پرسید نظرات دیروزتان را باور کنیم یا انتصاب امروز را؟ به نظر می‌رسد تا زمانی که مجلس، قانون مدونی برای عدم به‌کارگیری اقوام و فامیل تصویب نکند این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت. 
  انتصاب فامیلی یا شایسته‌سالاری؟ 
«شایسته‌سالاری» و ارجحیت ضابطه بر رابطه در انتصابات همواره در کلام همه مسئولان و مقامات در مقاطع و دوره‌های گوناگون بوده و کمتر کسی بوده که در انتخاب نفرات زیرمجموعه خود حداقل در حرف به ضابطه‌مندی و شایسته‌سالاری تاکید نکرده باشد. اما پرسش اینجاست که چرا امروز با وجود اینکه بیش از چهل سال از انقلاب می‌گذرد این مسائل همه در حد همان حرف باقی مانده و در مقام عمل شاهد رویکرد دیگری از سوی مسئولان بوده‌ایم. تفاوتی هم نمی‌کند و این مساله در همه دولت‌ها کم و زیاد وجود داشته است. اما اختلاف اصلی در نوع رویکرد دولت‌ها و جریان‌های سیاسی است که هر کدام در مقاطعی بر امورات اجرایی، تقنینی  و مدیریتی کشور حاکم بوده‌‌اند.  انتصاب‌های فامیلی به دور از شایسته‌سالاری باعث شده تا جامعه نیز نسبت به مسئولان  و روندها بدبین شوند و اعتماد آنها کاهش یابد. فرقی هم نمی‌کند که چه جریانی بر سر کار باشد. اما امر مذموم اینجاست که جریانی این مساله را تخطئه و تخریب کند اما زمانی که خود بر مصدر امور می‌نشیند رفتاری مشابه نشان دهد. به نظر می‌رسد ضرب‌المثل «مرگ خوب است اما برای همسایه» مصداق بارز این نکته باشد که برخی صرفا همه انتقادات و مذمت‌‌‌ها را برای جریان مقابل خود می‌دانند و نوبت به خودشان که  می‌رسد با هزار توجیه و تفسیر آن مساله را رد می‌کنند. مثال بارز  و خوش‌نقش این موضوع نیز که بسیار در رسانه‌ها بازتاب داشته انتصاب حسین حیدری داماد علیرضا زاکانی شهردار تهران به سمت مشاور و دستیار ویژه شهردار در حوزه هوشمندسازی، فناوری‌های نوین و نوآوری شهری است. جالب اینکه زاکانی در دوران دولت حسن روحانی از معدود نفراتی بود که به انتصاب‌های فامیلی ایراد می‌گرفت و حتی در مناظرات انتخاباتی نیز به این امر اشاره کرد. جایی که گفت: « مدیران را جابه‌جا نمی‌کنیم و شایستگان را به جای آنها می‌گذاریم، بستگان و فامیل خودمان را سرکار نمی‌آوریم.» حال  این پرسش مطرح است که چه شده است آقای شهردار؟ عقاید و نظرات سابق خود را که با حرارت و آتشین ابراز می‌کردید، فراموشتان شد یا اینکه دیگر به آنها اعتقاد ندارید و آن حرف‌ها فقط مصرف تبلیغات  انتخاباتی داشت؟ آن حرف‌ها را باور کنیم یا این انتصاب را؟ انتصاب‌های فامیلی و ترجیح روابط بر ضوابط فقط برای دولت روحانی و  اصلاح‌طلبان نکوهیده است و برای شما جای توجیه دارد؟ جالب اینکه این انتصاب درحالی است که براساس مصوبه مدیریت تعارض منافع در شهرداری تهران، به‌کارگیری بستگان ممنوع اعلام شده است. اما برای فردی چون زاکانی که برای انتخابش به‌عنوان شهردار تهران قانون را تغییر داده بودند، به‌کارگیری دامادش در شهرداری نمی‌تواند موضوع خاصی باشد! انگار این مساله برای برخی به یک فرهنگ تبدیل شده است. گویی همه منتظرند که یکی از اقوام و خویشان آنها به مسئولیتی برسد تا همه آنها را به‌کار گمارد. پرسش اینجاست که پس تکلیف شایسته‌سالاری و ضابطه گزینی چه می‌شود؟ آقای زاکانی اگر همین انتصاب در شهرداری اصلاح‌طلبان اتفاق می‌افتاد خود آقای زاکانی و دوستان اصولگرا در این خصوص چه اظهاراتی می‌نمودند؟  در نتیجه به جای توجیه بهتر است به این مهم توجه کرد که  اگر قرار است هر کسی که به مسئولیتی رسید اقوام و اقارب خود را به مناصبی برگزیند، پس بهتر این است که گفته شود ترجیح ما بر این است که این‌گونه پیش برویم و دامن شایسته‌سالاری و ترجیح ضابطه بر رابطه را آلوده نکنند. 
   از توجیه تا حمایت


هر چند برخی افراد اقداماتی انجام می‌دهند که شاید به تبعات آن توجه نکنند اما شبکه‌های اجتماعی این خاصیت را دارند که به افراد یادآوری کنند که در گذشته چه گفته‌اند و اکنون چگونه عمل می‌کنند. مثل صحبت‌‌های دیروز آقای زاکانی درخصوص جلوگیری از انتصاب فامیل و عملکرد امروز وی در انتصاب داماد خودش. البته پرواضح است که حتما درخصوص این انتصاب‌ توجیه‌هایی هم آورده می‌شود. مثل نادعلی سخنگوی شورای شهر که گفته: «آقای زاکانی از آقای حسین حیدری که هم متخصص و با تجربه در این حوزه است و هم کاملا مورد اعتماد، دعوت کرده است که این مسئولیت را به نیابت از خودش بپذیرد و چشم و گوش شهردار در این حوزه و عملا دستیار و بازرس ویژه او در تحقق هوشمندسازی تهران باشد.» جالب اینکه خود زاکانی نیز نسبت به این مساله واکنش نشان داده و در توئیتی آورده است: «جهت پاسخگویی خدمت عزیزان، آقای مهندس حیدری هیچ رابطه استخدامی با شهرداری و دریافتی از آن نخواهد داشت و صرفا از تجربه و دانش علمی ایشان درحوزه هوشمندسازی تهران استفاده خواهم ‌کرد. این امر غیرقانونی نبوده و این حکم صرفاً برای اشراف و نظارت دقیق بنده از طریق ایشان در این پروژه مهم صادر شده‌ است.» اما جالب‌تر نوع موضع‌گیری مهدی چمران رئیس شورای شهر به این موضوع است که گفته: «من در جریان نبودم اما شنیدم و می‌پرسم ببینم از چه قرار است. گویا براساس نسبت و این چیزها نبوده اما سوال می‌پرسم. وی افزود: اگر یک نفر از نزدیکان باشد هم می‌تواند جایگاه داشته باشد به شرط اینکه توان و قابلیت پذیرش انتصابات را داشته باشد.» گویی اینکه اصولگرایان چشم خود را بر و واقعیت‌ها بسته‌اند و حتی به غلط صرفا به حمایت از روندهای ایجاد شده می‌پردازند.
   به دنبال منافع جناحی و گروهی
دبیرکل حزب مجمع ایثارگران اصلاح‌طلب درخصوص انتصاب‌ها در شهرداری تهران اظهار داشت: الان مشاهده می‌کنیم که صرف منسوب بودن این افراد به خودشان، چنین انتصاباتی را انجام می‌دهند، همین افراد اگر در گذشته فردی کوچک‌ترین نسبتی با افراد مسئول داشت فریاد وا اسلاما سر می‌دادند و کفن‌پوش می‌شدند اما الان می‌بینیم که اقدام سخیف‌تری توسط خودشان انجام می‌شود و این خسارت‌بار است. جواد امام گفت: جوانان می‌توانند به‌عنوان دستیاران جذب شوند و این خیلی خوب است اما این عبارت مشاوران جوان را متوجه نمی‌شوم. کسی که فاقد تجربه است چه مشورتی می‌خواهد بدهد. باید مدیران را بازنشسته کنند و جوانان را در اموری بگذارند که به مدارج بالاتر برسند. الان مشاهده می‌کنیم که افراد فاقد تخصص و تجربه را صرف اینکه در باند و جریان و از اقوامشان هستند در پستی می‌گذارند. این افراد تا توجیه شوند هزینه دیگری را تحمیل می‌کنند. وی تصریح کرد: قبلا همین افراد، مخالف انتصاب‌های فامیلی بودند و به دیگران برچسب هزار و یک فامیل می‌زدند. دوستان بگذارید عرقتان خشک شود، بعد انتصاب‌های فامیلی را شروع کنید. اینها به دنبال منافع گروهی و جناحی هستند و بقای خود را در بقای سیستم نمی‌بینند و فقط به فکر بقای خود هستند.