روزنامه آرمان ملی
1400/08/05
بادام هندی، مجازات ایرانی
مجید ابهری آسیبشناس بــه یـــاد دارم در دوران کــــودکــیام، معرکهگیرهای قدیم در قبال کمک تماشاچیان دعای جالبی داشتند: «ای صاحب پول برو که خجالتزده عیال و اولاد نشوی.» در آن زمان نیز، گویا این نوع از خجالت مانند حالا، بار سنگینی بر دوش پدر و مادر میگذاشت. از قدیم اینگونه بوده که هر کسی که فرزند دارد، میداند که جواب منفی به خواستههای فرزند چه غم سیاه و سنگینی بر دل مادر و مخصوصا پدر مینشاند. هر چه فرزند کوچکتر باشد، این غم سنگینتر و هر قدر که خواستهاش کوچکتر باشد، عذاب ناتوانی ثقیلتر میگردد. امروز بارها این رویداد، یعنی شرمساری والدین از فرزندان در خیابانها اتفاق میافتد و غروری خُرد میشود و دلهایی در سینه میشکنند، اما کسی با خبر نمیشود. در این شرایط همــه ما خبــر محکومیت یک پدر بهخاطر سرقت سه بستــه بادام هندی از یک مغازه را شنیدهایم و هیــچکس نمیتواند یا نمیخواهد به این فاجعه عاطفی رنگ و بوی سیاسی دهد، اما اگر من بهجــای آن صاحب مغازه بودم بهخاطر حفظ ابهــت یک پدر اصلا خم به ابرو نمیآوردم. البته قاضی این پرونده بر اساس قوانین موجود و آموزش پیشگیری به فرزندان، این مجازات را تعیین کرده و ای کاش بهگونهای دیگر عمل میکرد. بیشک زندان و شلاق برای این جرم نهتنها تناسب ندارد، بلکه خاطرهای تلخ، گزنده و کینهای دیرپا در دل این افراد ایجاد خواهد کرد که به این زودیها و سادگیها پاک نخواهد شد.اگر این حادثه به شکلی بهتر و آبرومندانهتر جمع میشد، هم آن سه فرزند به یک تحول فکری و عاطفی میرسیدند و هم ابهت پدر و جایگاه عاطفی وی تثبیت میشد و هم آبروی یک خانواده حفظ میگردید. آن فروشنده نیز بهجای دعوت از پلیس و کشاندن ماجرای سرقــت بزرگ سه بسته بادام هندی، میتوانست بگــوید پدرشان با وی حساب دارد و این کار سرقت محسوب نمیگردد! و پدر نیز با این شوک عاطفی تا ابد دست از هر تخلفی میکشید. اما حالا پدری با غرور خــرد شده در مقابل ۱۰ماه زندان و شلاق، قرار گرفته و آن سه فرزند چه پاسخ و چه توجیهی برای غیبت پدرشان در کوچه و محله خواهند داشت. فرزندان او بگویند که پدرشان چند میلیارد اختلاس کرده که به 10 ماه حبس و زندان محکوم شده. در این میان، اصحاب هنر با دستمایه گرفتن این موضوع در یک فیلم، میتوانند در راه پیشگیری علمی قدم بردارند همچنین ریاست محترم قوهقضائیه با دخالت در این پرونده اجازه ندهند حکایت تلخ آن پیرزن و ربودن یک قابلمه در قبل از انقلاب اسلامی و محکومیت چند ساله، دوباره در دوران عدل اسلامی تکرار شود. ای کاش این مصیبت شایعه و از اساس کذب باشد و نهادهای متولی به فکر این خانواده باشند و به یاری آنها بشتابند، نه اینکه پدر خانواده را به زندان بیندازند. واقعا اگر تا این اندازه با دزدی و عوارض آن مبارزه میشود، عاملان میلیاردها تومان اختلاس و رشوه چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد؟ مردم عزیز، هموطنان گرانقدر، اقشار مختلف جامعه، شاهد باشید که رئیس محترم قوهقضائیه این ظلم را برنتافته و قطعا فریاد دادخواهی ایشان از همه ما بلندتر خواهد بود. ایشان در همین مدت کوتاه ثابت نموده یار مظلوم و دشمن ستمگر است، پس منتظر اقدامات قاطعانه و ابوذروار وی هستیم.
سایر اخبار این روزنامه
آقای شهردار! وعدههایتان را فراموش كرديد
حواشی تاييد و تكذيبهای بنزينی
«كنسرت تتلو و جشن هالووين» نشانه رویگردانی از فرهنگ ملي نيست؟
رمز ارز ملی؛ نسخهای برای دردهای داخلی
توهم پاییزی خزانه خالی!
هدف مذاكرات «كسب امتياز» از طالبان است
مشكلات با «حضور نظاميان» حل نميشود
فاجعه در افغانستان، اجلاس در تهران
بادام هندی، مجازات ایرانی
هدف هکرها؛ حمله به اعتماد مردم
استاندار غیر بومی؛ نتیجه اختلاف مسئولان در استان مرکزی
لغو تحریمها، تنها با مذاکره