روزنامه شرق
1400/08/06
شِمرون کناردون
شِمرون کناردون مهدی فیروزان عادت شده بود که قهرمانهای واقعی را جوری توصیف کنم که انگار از نوزادی قهرمان متولد شدهاند و از کودکی بازیهای ویژهای را دوست داشتهاند. همکلاسیهایشان را در تمام سالهای دبستان و دبیرستان هدایت و مدیریت میکردهاند... .هنوز کم است آثاری واقعگرا و صادقانه که قهرمانش برای خواننده غریبه جلوه نکند و سوپرمن و ابرانسان نباشد و آنها را از خود بداند و چهره، اخلاق و سیر زندگی همکلاسی، پسرعمه و دخترخاله خود را در آنها ببیند.
چند روز پیش کتابی به دستم رسید با عنوان «شِمرون کناردون» با داستانی از زندگی امیرمحمد اژدری به قلم سارا عرفانی و مریمالسادات علویان. غروب جمعه بود که صفحات اولش را مانند هر کتاب دیگری ورق زدم و خواندم. ناگهان خود را در انتهای صفحه 157 یافتم. غرق در زندگی طبیعی و عادی امیرمحمد اژدری، قهرمانی که به واقع قهرمان است. مال همین شهر و محل. بچه تهران که در راه قم برای توزیع روغن و برنج و قند و شکر ترانههای محسن یگانه را گوش میدهد و اهل سخنرانی و وعظ و نصیحت نیست. عاشق است و شعر ترانهها را ترنم میکند.
بر اثر بیتوجهی تصادف میکند. البته در تصادف اول نمیمیرد. مقامات کشوری و لشکری را میشناسد، اما رانت ویژه نمیگیرد. اینستاگرامباز است، مرفه و برخوردار است، ادبیاتش پر است از کلمات رایج جوانی. هر جا درد است با تواضع درمان است، از سیستانوبلوچستان تا حاشیهنشینان شهرها. انگار همه جا هست. کتاب شِمرون کناردون با عکسهایی از امیرمحمد اژدری و خانواده و دوستانش تمام میشود و مرا بیخواب میکند. کتاب دو ویژگی دارد که مرا به تحسین وا میدارد:
اولین ویژگی شیوه نوشتاری شِمرون کناردون است؛ روان، بیتکلف، متواضع، رئال، به دور از اغراق در شخصیتپردازی، گرم و پر از اسامی دوستان امیرمحمد، پر از فضاسازی و تصویرسازی، نمادهایش شفاف و قابل فهماند، اما زیبا و بدیهی، مثل خوشههای گندم در آخر کتاب که قطعات نور و طلا بر صورت امیرمحمد میپاشند. در سرتاسر کتاب و پاراگرافها و کلمههای کتاب احساس نمیکنید قهرمان از مریخ یا اروپا یا فقیرآباد آمده یا از سوپرمنستان و شرکت مارول و نتفلیکس. قهرمان کتاب که بعد از یکی، دو فصل قهرمان من هم شده، انسان خوب، محبوب با تمام خصوصیتهای خوب و بد آدمی است. نویسندگان در توصیف امیرمحمد اغراق نکردهاند و به همین سبب بر خواننده تأثیر عمیق میگذارند. همچنین در انتخاب کلمات نویسندگان، ستایش و تحسین و قدردانی نمیبینی که قهرمان را به خورد تو بدهد. قهرمان نویسندگان آدم خارقالعادهای نیست که در عمر کوتاهش دهها کنش و واکنش استثنائی و خارقالعاده و بیسابقه و دستنیافتنی داشته باشد؛ بلکه انسانی است مثل همه، اما به واسطه استمرار دهها عمل و عکسالعمل انسانی و دستیافتنی کوچک و بزرگ، تصویری خارقالعاده از امیرمحمد در ذهن خواننده حک میشود. ویژگی دوم، شخصیت امیرمحمد اژدری است که چون خوب و باصفا و رفیقباز و محترم و متعادل و عاشق و مشتاق و انساندوست است، نادیده دوستش داری. پرتلاش و بانمک و سرحال و روان و آسان و بیبهانه. امیرمحمد اژدری را دوست دارم چون او را شناختهام. امیرمحمد از بس بیقرار است و زمین و آسمان را به هم میدوزد و ساکت نمینشیند، با مرگ تصادف میکند و در این واکنش آسمانی نیست که از مرگ شکست میخورد و تسلیم میشود. دوستش دارم و راویانش، خانم سارا عرفانی و مریمالسادات علویان را تحسین میکنم و به انتشارات شهید کاظمی تبریک میگویم.
سایر اخبار این روزنامه
طرح صیانت یا امنیت سایبری؟
مظنون به تندرو ی
در یک ماه آینده مذاکرات را شروع میکنیم
حمله سایبری پای رئیسجمهور را به وزارت نفت باز کرد
نفتیشدن با رأی محرومترین مناطق
مالکیت پدر بر فرزند برای دوران جدید نیست
محاکمه روحانی رؤیای بیتعبیر بهارستانیها
فراخوان اقدام مدنی برای کودکان آسیبدیده از کرونا
امید احمدیصفا پناهنده شد؟
شِمرون کناردون
ما نمیتوانیم
اتحادیه اروپا و پارادوکسی به نام استقلال راهبردی
رستم، بیمی در دل افراسیاب
جهان در بحرانی بزرگ