بودجهِ متوازن از مناسبات بین‌المللی می‌گذرد

محمود جامساز تحلیلگر مسائل اقتصادی درباره بودجه سال آینده اگرچه سازمان برنامه و بودجه از اصلاح ساختار و بودجه بدون کسری خبر داده اما با در نظر گرفتن شرایط از هم‌اکنون در مورد کسری بودجه سال 1401 حدس و گمان‌هایی زده می‌شود و حتی از اعدادی مانند 400 هزار میلیارد تومان هم صحبت شده است، البته  این به معنای آن نیست که همین میزان کسری را شاهد خواهیم بود. در این رابطه مرکز پژوهش‌های مجلس گفته اگر روزانه 800 هزار بشکه نفت فروخته شود چیزی حدود 300 هزار میلیارد تومان کسری بودجه غیرقابل اجتناب است. بنابراین اینکه این میزان کسری بودجه چگونه تامین خواهد شد تا به رشد نقدینگی و تورم دامن زند حائز‌اهمیت بوده و باید مورد توجه قرار گیرد. در این رابطه، دولت هدفگذاری برای کاهش تورم به 22 درصد را از اولویت‌های خود اعلام کرده است اینکه این اعداد و ارقام چگونه از سوی دولت و مطابق با چه مبنایی اعلام می‌شود خود جای سوال دارد،  به‌عنوان مثال می‌گویند بودجه را متوازن و هزینه‌ها را مشخص می‌کنند ولی برای اینکه توازن بودجه حفظ شود درآمد را توهم‌آمیز بالا می‌برند. آیا قرار است که نهادهای بزرگ فرادولتی که در بودجه ردیف دارند حذف شوند؟ آیا قرار است هزینه‌های جاری دولت یک سوم شود آن‌هم با اخراج یا نپرداختن حقوق آنها؟ آیا می‌خواهیم آنقدر هزینه خدمات دولتی را بالا ببریم تا کسری بودجه جبران شود؟ اینجا تکلیف گرانی و مردم چه می‌شود؟ در شرایط حاضر و تحریم‌هایی که وجود دارد ایران بازارهای گاز و نفت خود را از دست داده است؛ در این میان روسیه‌ای که ظاهرا در کنار ایران ایستاده کشوری است که صرفا به منافع خودش اهمیت می‌دهد و همین کشور باعث شد تا گاز ایران به اروپا صادر نشود. ما نمی‌توانیم به پشتوانه روسیه و چین که اینها قدرت‌های بزرگی در مقابل آمریکا هستند نسبت به غرب نگاه منفی داشته باشیم. باید موازنه مناسبات خارجی را بین شرق و غرب در نظر بگیریم آن وقت است که حق انتخاب کشور محدود می‌شود و زمانی‌که این محدودیت ایجاد شود وابستگی ایجاد خواهد شد، درواقع ما انقلاب کردیم که از وابستگی دور باشیم ولی وقتی در روابط همکاری با سایر کشورها هستیم اسم آن وابستگی نیست. ما باید سعی کنیم هم از جهت سیاست‌های داخلی و اقتصادی خودمان را با ساختار اقتصادی منطبق با اصول بازار آزاد و سرمایه‌داری آزاد سازگار کنیم و اسمی ‌برای اقتصاد کشور داشته باشیم و این در حالی است که اسمی ‌جز «اقتصاد جمهوری اسلامی» نداریم! بنابراین در ابتدا باید به چنین ساختاری اعتقاد پیدا کرد و پس از آن تغییر و تحول آغاز شود به‌گونه‌ای‌که ضمن برخورد... ادامه  صفحه7