ایران درودی، نقاش صاحب سبک درگذشت خداحافظ ایران خانمِ عاشقِ ایران

گروه فرهنگ و هنر - «خودم به تنهایی برای خودم کافی هستم و در تنهایی می‌توانم بیافرینم و در همین دوره کرونا تمام وقتم را برای نقاشی گذاشتم و حس می‌کنم از خوشبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستم. طبیعتا کائنات این عشق را به من برمی‌گرداند و فکر می‌کنم برگشت این عشق همان محبتی است که از مردم می‌بینم». ایران درودی یکی از عاشق‌ترین نقاشان ایران زمین روز گذشته درگذشت.
ایران درودی یکی از زیباترین هنرمندانی بود که نسل امروز به خود دیده، کسی که آن قدر درون زیبا و فعالی داشت که محال بود او را دیده باشید و عاشقش نشده باشید. ایران خانم 11 شهریور 1315 در مشهد در خانواده‌ای سرشناس متولد شد، پدرش از تاجران صاحب نام خراسان و خانواده مادرش از بازرگانان قفقاز بودند. وقتی یک ساله بود با مادر و خواهر بزرگترش پوران راهی اروپا شد که به پدر که در شهر هامبورگ تجارت‌خانه‌ای دائر کرده بود، بپیوندند. این خانواده زندگی بی‌دغدغه‌ای را در آن سال‌های قبل از طوفان در کنار یکدیگر سپری می‌کردند. اما طولی نکشید که شعله‌های جنگ اروپا را به آتش کشید و بمباران‌های شبانه شهر هامبورگ را به لرزه درآورد. با این حال اقامت آن‌ها تا مدتی بعد از جنگ هم ادامه پیدا کرد، پدر ایران درودی به سختی می‌توانست جنگ را جدی بگیرد و ادامه یافتن آن را باور نداشت اوضاع را طوری دید که در کمتر از یک ساعت تصمیم گرفت به ایران برگردد. پدر ایران فارغ‌التحصیل رشته معماری از دانشگاه مسکو و علاقه‌مند به هنر بود و همین موضوع زمینه‌ساز آشنایی ایران با دنیای هنر را فراهم کرد. ایران از کودکی علاقه خود را به نقاشی بروز می‌داد و همین شد که بعد از تمام شدن تحصیلات متوسط به دانشکده‌‌ هنرهای زیبای پاریس (بوزار) رفت، تاریخ هنر را در لوور پاریس و دوره ویترای را در آکادمی سلطنتی بروکسل گذراند. از آن زمان بود که آثار ایران درودی خلق شد.
ایران درودی بعد از نمایش آثارش در گالری‌های مختلف برای آموختن کارگردانی و تولید برنامه‌های تلوزیونی به انستیتو آر.سی.ال نیویورک رفت و در آنجا با پرویز مقدسی که در زمینه کارگردانی سینما و تلویزیون تحصیل می‌کرد آشنا و در همان نیویورک با او ازدواج کرد. آن دو عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند. چندى بعد درودی به همراه همسرش به ایران بازگشت و در سازمان تازه تاسیس تلویزیون در سمت تهیه‌کننده و کارگردان برای مدت 6 سال به فعالیت پرداخت. که نتیجه این سال‌ها فعالیت تهیه و کارگردانی 80 فیلم مستند تلوزیونی از هنرمندان ایران و جهان بود که تمام آن‌ها با موفقیت رو‌به‌رو شدند. نتیجه این آثار این بود که از جانب دانشگاه صنعتی شریف از درودی دعوت به عمل آوردند تا به عنوان استاد افتخاری به تدریس تاریخ و شناسایی هنر بپردازد. در سال 1364 بود که مرگ نا‌به‌هنگام پرویز همسر و همراه ایران، او را به مدت 3 سال عزادار کرد. ایران درودی اینچنین می‌نویسد: «آسمان و زمین نقاشی‌هایم را یخ فرا می‌گیرد، حتی خورشید یخ می‌بندد تا فاجعه را اعلام کند… نخستین اثرم «عروج پرویز» بود، پس از آن یخ‌ها و قندیل‌های یخ، نقاشی‌هایم را فراگرفتند.» در مصاحبه دیگری در این باره می‌گوید: «در این دوره بود که معنی اشعار مولانا و عطار را درک کردم. به عبارتی با این اتفاق دردناک بود که ابعاد و ارزش معنوی این اشعار را به‌درستی درک کردم. تا اتفاقاتی از این دست پیش نیاید که همچون آوار بر سر انسان فرو می‌ریزد، انسان، ظرفیت شناخت این‌گونه مفاهیم را به دست نمی‌آورد.»
ایران خانوم، عاشق ایران بود. او در این‌باره گفت: در طول زندگی‌ام بارها ثابت کرده‌ام که تا چه اندازه ایران‌زمین، تاریخ پرشکوه آن و هموطنانم را دوست دارم. من عاشق به دنیا آمدم و عشقم به ایران و تاریخ پرشکوه آن را همواره صادقانه ابراز کرده‌ام.


او بیان کرد: در سازمان ملل جمله‌ای گفتم که بسیار دوستش و به آن باور دارم؛ این‌که نقاشی هویت نقاش را نشان می‌دهد و من به هویتی که در آثارم هویداست، افتخار می‌کنم. از مردمی که مرا دوست دارند، سپاسگزارم و می‌خواهم بدانید که من لیاقت دریافت عشق شما را دارم. در تمام این سال‌ها صادقانه خدمت کردم و خدمتم هم این است که هنر نقاشی معاصر را به مردم بشناسانم و در این راه از امکانت مختلفی همانند تلویزیون و کتاب نیز بهره گرفته‌ام. از جوانی تلاش کرده‌ام نقاشی معاصر را به ایران بیاورم و این کار را از تلویزیون شروع کردم.
این هنرمند نقاش پیشکسوت خاطرنشان کرد: اما در راس همه انگیزه‌هایی که دارم ایمان قرار دارد؛ ایمان به هویت ایرانی بودن. اسم من ایران است و با انتخاب این نام وظیفه بزرگی را به من محول کرده‌اند. به عنوان یک ایرانی عشقم را با ملت ایران تقسیم می‌کنم و آن چیزی را که از هنر و آفرینش می‌دانم، به هموطنانم می‌گویم. تاریخ پرشکوه هخامنشیان و کورش کبیر با حقوق بشر و فردوسی اشعارش بسیار بر من تاثیرگذار بوده‌اند و خودم نیز پیرو مولانا هستم که این موضوع از نقاشی‌ها و نوع نگاهم به زندگی کاملا آشکار است.
درودی با بیان این که «خوشبختانه از همه لحظات زندگی لذت می‌برم»، گفت: خودم به تنهایی برای خودم کافی هستم و در تنهایی می‌توانم بیافرینم و در همین دوره کرونا تمام وقتم را برای نقاشی گذاشتم و حس می‌کنم از خوشبخت‌ترین انسان‌های روی زمین هستم. طبیعتا کائنات این عشق را به من برمی‌گرداند و فکر می‌کنم برگشت این عشق همان محبتی است که از مردم می‌بینم.
این هنرمند پیشکسوت خاطرنشان کرد: وقتی نقاشی می‌کنم در عرش هستم و از خود بی‌خود می‌شوم. هیچ‌وقت نمی‌دانم کی شروع و کی تمام می‌کنم و اصلا از پیش نمی‌دانم که چه چیزی می‌خواهم بکشم و از چه رنگی می‌خواهم استفاده کنم و در واقع انگار همه چیز به من الهام می‌شود.
«ثروت» برای ایران درودی مامنی برای پناه بردن به خوشی های زندگی و دوری از معنویات نبود. او راز موفقیتش را در چند کلام به اختصار چنین تعریف کرده بود، «پدربزرگم یکی از ثروتمندترین مردان ایران بود و زمانی که من ۱۴ساله بودم او ورشکست شد و خودکشی کرد. این مسئله نگاه من به مسائل مالی را مشخص کرد و فهمیدم که ثروت اقتدار و توانایی می‌آورد اما بدبختی زیادی هم می‌آورد. آدم‌ها از ابزاری به نام ثروت برای خود یک جهنم می‌سازند. وقتی شما نگاه خود را به ثروت متعادل کنید، زندگی خود را به تعادل می‌رسانید.»
بانوی هنرمند ایران زمین تا آخرین روزهای عمر نگران مردم کشورش بود. برای او تنهایی، ضرروتی بود که خلق نقاشی هایش را رقم می زد. اصلا در تنهایی بود که به خلسه می رفت و نقاشی می کشید و می نوشت. با این همه این بار در روزگار تنهایی اش سخت دل‌نگران یکایک هموطنانش بود؛ نگران پرستاران و پزشکانی که جان بر کف به کمک بیماران کرونایی شتافتند یا کسانی که در گرانی سرسام‌آور مجبور بودند برای به دست آوردن لقمه نانی از منزل خارج شوند.
با این همه نگاهش به کرونا هم از جنس دیگری بود؛ «این ویروس کوچک درس بزرگی به ما داد تا بدانیم ما انسان‌های این کره زمین چه در کوتاه‌ترین فاصله یا در دورترین، به هم پیوسته‌ایم.»
ایران درّودی خودش را از خوشبخت‌ترین انسان‌ها می‌دانست و از هر لحظه‌ی زندگی‌اش لذت می‌برد. وقتی وارد آتلیه‌ی نقاشی‌ می‌شد دنیا و مسائل مربوط به آن را پشت در می‌گذاشت و وارد جهان دیگری می‌شد که با جهان ماورا و باورهایش سروکار داشت. ایمانش آنقدر زیاد بود که از هیچ چیز در زندگی نمی‌ترسید، حتی از مرگ. پیش بینی می کرد، «مرگِ باشکوهی» خواهد داشت و درباره آن چنین می گفت: «باشکوه زندگی کردم، عاشقانه دیدم و از مشکلات زندگی گذشتم. من برای همه لحظاتم لذت بردم و قدر زندگی را لحظه به لحظه می‌دانم. در این سن تا ۶ صبح نقاشی می‌کنم و همچنان می‌نویسم و از شما هم خواهش می‌کنم همانند من زندگی را پر از عشق و امید ببینید.»
حساب کاربری این هنرمند روز گذشته در اینستاگرام درگذشت او را اعلام کرد. همچنین سیدمحمد طباطبایی، فعال فرهنگی و دبیر سابق شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور، که پیشتر خبر ابتلای درودی به کرونا را اعلام کرده بود، صبح دیروز در گفت‌وگویی خبر درگذشت این هنرمند را تایید کرد.
اما تکتم نعیمی، مدیر برنامه‌های ایران درودی، درباره درگذشت این هنرمند توضیح داده است: ایشان به دلیل بیماری که داشتند اخیرا در رفت و آمد به بیمارستان بودند و متاسفانه صبح امروز ساعت هفت و نیم صبح به دلیل ایست قلبی در بیمارستان دی از دنیا رفتند.
محمود شالویی، سرپرست معاونت امور هنری در این پیام نوشته است: زندگی ایران درودی به گفته خودش در نقاشی خلاصه شده و نقاشی، درودی را انتخاب کرده بود. ایران درودی همیشه و در فاصله دو نقطه عشق به هنر داشت و با نقاشی زندگی کرد. نور و امید و افق در نقاشی های ایران درودی محوریت دارد، درودی عاشق ایران و فرهنگ و هنر کشورش و در سراسر زندگی سرشار از امید بود. خاطره نمایشگاه مرور آثار نقاشی این هنرمند با عنوان «جاودانه خلیج فارس» در موزه هنرهای معاصر تهران در سال ۱۳۸۷ که در موزه بودم فراموش نشدنی و به یاد ماندنی است. درگذشت هنرمند گرنقدر نقاش ایرانی ایران درودی را تسلیت می‌گویم و نور و رحمت را از درگاه الهی برای زنده‌یاد درودی خواستارم. یادش گرامی.
سایر اخبار این روزنامه
ایران درودی، نقاش صاحب سبک درگذشت خداحافظ ایران خانمِ عاشقِ ایران محمدعلی وکیلی قمپزهای اردوغان و توهمات علی اف! یک آمار خیره کننده از فوت آدم‌ها در کشور سالانه ۵ هزار نفر بر اثر آلوگی هوا می‌میرند رئیس جمهوری: باید اقداماتی عاجل برای حل مشکلات مردم اندیکا انجام شود کمبود عرضه در سال‌های گذشته به افزایش قیمت‌ها دامن زده است چراغ سبز بازار مسکن به طرح «نهضت ملی مسکن» رمزگشایی از سفر باقری کنی به بروکسل زیر و بم آغاز مذاکرات برجامی در وین وعده ایجاد ۱میلیون ۸۵۰ هزار شغل تا پایان سال ۱۴۰۱ محقق شدنی است؟ مسیر پرپیچ و خم اشتغال در اقتصادِ بیمار امام جمعه موقت تهران: مردم به دولت و مجلس اجازه نمی‌دهند کشور را گران اداره کنند کنایه های توئیتری ادامه دارد اولیانوف نظر امیرعبداللهیان را ردکرد المیادین در تحلیلی نوشت رژیم صهیونیستی کوچک‌تر از آن است که به ایران حمله کند طاهر جمشیدزاده استاندار بومی یا غیر بومی آیا صورت مسئله این است؟!