سرگردان میان پیمان و پیمان‌کار

لیلا مهداد- اعتراض دارند؛ به جیب خالی‌شان، به کابوس برگشت پیمانکاران که شب و روزشان را سیاه کرده. سال‌هاست دِل بسته‌اند به پارک‌ها و فضای سبز شهرشان. روزگاری نیروی شرکت پیمانکاری بودند و حالا یک‌سالی است در لیست شهرداری، حق‌الزحمه‌ای هستند؛ شرکت گلستان همیشه جاوید الوند.

صدوپنجاه نفری هم با پیمانکار دیگری روزگار گذرانده‌اند تا حق‌الزحمه‌ای شدند؛ پیمانکارانی که خون به دل‌شان کردند و روزگارشان را سیاه. پرداختی‌ها، ماه به ماه روی هم تلنبار شدند تا کارشان به شکایت و دادسرا افتاد. شکایت‌ها به وزارت کار و دادگاه هم رسید، اما بی‌نتیجه ماند تا حالا کارگران از هفت‌ماه معوقه پیمانکار گلایه کنند.

برگشت پیمانکاران کابوس کارگرهاست. کارگرانی که هرکدام‌شان سه‌میلیون و 800هزار تومان برای پیمانکار عایدی داشتند. سه‌میلیون و 800هزار تومانی که سهم کارگر می‌شد از آن یک میلیون و 800هزار تومان هر ماه. درآمد ناچیزی که هر چندماه یک‌بار بخشی از آن قسطی واریز می‌شد برای کارگران. یک ماه واریزی‌ها به صلاحدید پیمانکار می‌شد 800هزار تومان و ماه دیگر 600هزار تومان روزگاری هم یک‌میلیون تومان.

معوقه‌هایی که یک‌ساله شدند

سرنوشت بیش از 200 مَرد گره خورده به آمدن شهردار. مردانی که بعد از یک‌سال بالا و پایین کردن پله‌های دادگاه هنوز نتوانسته‌اند معوقات‌شان را از پیمانکار طلب کنند. «حکم گرفتیم برای بستن حساب بانکی‌شان. خواستیم پول‌مان را بدهند، اما رفتند حکم را شکستند.»

«آصف» هم یکی از همان 200 مردی است که روزهای سخت با پیمانکار را پشت‌سر گذاشته و حالا حق‌الزحمه‌ای است. «موعد پیمانکار که تمام شد ما را آوردند زیر نظر شهرداری؛ سازمان فضای سبز.» به شهرداری که محول شدند قرارداد یک‌ماهه بسته شد.

ادامه همکاری برای ماه بعد هم موکول شد به قرارداد یک‌ماهه. هرچند بعدها قراردادها، سه‌ماهه شد برای آسودگی خاطر این مردان. «بخشی قراردادی هستند و عده‌ای حق‌الزحمه‌ای. از برج پنج با ما قرارداد نبستند و همین‌طوری کار می‌کنیم.»

در میانه این هیاهو هنوز هم تکلیف معوقات پیمانکار نامشخص است. معوقاتی که از برج 10 سال گذشته هنوز پرداخت نشده‌اند. «هفت‌ماه معوقه داریم. نزدیک به 5، 6 ماه هم بیمه. عیدی و حق و حقوق دیگرمان هم هست.»

برج نهم سال 98 قرارداد پیمانکار با شهرداری بسته شد. از همان روزها سروسامان دادن پارک‌ها و فضای سبز افتاد بر دوش این مردان. «قرارداد پیمانکار نزدیک سه‌میلیارد ریال است، اما حدود دومیلیارد ریال ضمانت داده!»

«آصف» و مردها خسته شده‌اند از پیگیری پرونده معوقات پیمانکار؛ پیگیری‌های بی‌نتیجه. «همه داستان ما را می‌دانند از امام جمعه تا شهردار و شورا و نماینده ولی‌فقیه.»  قصه طلب حسین قرمزی، پیمانکار 80نیروی فضای سبز در خرمشهر پیچیده؛ پیمانکاری که از برج 10 سال 99 معوقات را پرداخت نکرده. «هیچ‌کسی حق ما را از این پیمانکار نمی‌گیرد.»

حق‌الزحمه‌ها امید دارند قراردادی شهرداری شوند و شهرداری از نبود بودجه می‌گوید. «حق‌الزحمه‌ای‌ها خرمشهر را می‌چرخانند.» قرارداد میان پیمانکار و شهرداری که منعقد شد 12پارک شهر رفت زیر نظر پیمانکار.

بلاتکلیفی 200کارگر بعد از یک سال

اعتراض دارند به برگشت پیمانکار هرچند جیب‌ خالی‌شان هم روزگار را برایشان سخت کرده. هرچندوقت یک‌بار بنری دست می‌گیرند و در مقابل شهرداری تحصن می‌کنند. زمانی هم اعتراض‌‌ و بنرهای‌شان را مقابل فرمانداری بردند. «با وجود معوقات، شهرداری خیلی بهتر است.»

«احد» هم حق‌الزحمه‌ای است و سه ماه از شهرداری و هفت ماه از پیمانکار طلب دارد. مردی که امید بسته به آمدن شهردار، به سیاست‌گذاری‌های شهردار و شورا برای قراردادی شدن‌شان. او  و خیلی‌های دیگر از شرمندگی سفره خالی‌شان روزها می‌روند سرکار.

روزی می‌شوند کارگر روزمزد سر ساختمان‌های نیمه‌کاره و روزی هم بیل می‌زنند سر زمین کشاورزی. «شیفت شب هستیم روزها می‌رویم برای کارگری روزمزد. یک روز هست سه روز نیست.» شب‌ها هم دل می‌دهند به کار شهرداری به امید آمدن روزهای بهتر و وصول شدن معوقات. «دو دانش‌آموز دارم در خانه. هفته‌ای 100هزار تومان پول نت می‌دهم.» برای روزی 70 و اگر خوش‌شانس باشد برای 80هزار تومان کارگری می‌کند. «شهرداری بودجه ندارد، اما نسبت به پیمانکار خیلی‌خیلی بهتر است.»

حق‌الزحمه‌ها امید دارند قراردادی شهرداری شوند و شهرداری از نبود بودجه می‌گوید. «حق‌الزحمه‌ای‌ها خرمشهر را می‌چرخانند.» قرارداد میان پیمانکار و شهرداری که منعقد شد 12پارک شهر رفت زیرنظر پیمانکار.

قرارداد که فسخ شد، کارگرها ماندند و شهرداری. «ما را استخدام نکنند کارگر ندارند کارشان را انجام دهد.» پیمانکاری که تمام شد قول‌وقرارها بر قراردادی شدن کارگران بود. قول و قراری که نزدیک به یک سال از آن می‌گذرد و هنوز بلاتکلیف است. «چندنفری هفته پیش قرارداد بستند چون فامیل شورا داشتند. آشنا داشته باشید کارتان درست می‌شود این ما هستیم که بعد از سال‌ها همچنان معلق‌ هستیم میان بلاتکلیفی.»

سود چنددرصدی عده‌ای زیر سایه پیمانکاران

مطالبه‌شان ادامه همکاری با شهرداری است. هرچند به نتیجه رسیدن پرونده پیمانکار هم امید دیگری است. «دوماه دیگر می‌شود یک‌سال که حق‌الزحمه‌ای شده‌ایم. می‌خواهیم با شهرداری کار کنیم.» نزدیک به یک سال می‌شود هر شب رویای قراردادی شدن را می‌بینند برای آسودگی خاطر از فردایشان.

«ادریس» و خیلی‌های دیگر از قراردادی شدن عده‌ای نیروی جدید شوکه‌اند. «بعد از یک سال ما بلاتکلیفیم آن وقت 14 نفر چند روز پیش قراردادی شدند.» حاضرند در جنگ با تورم و گرانی موقعات یکی، دوماهه شهرداری را به تن بخرند، اما به پیمانکار سپرده نشوند.

قرارداد پیمانکار که سر رسید، کارگران خوشحال از کار کردن با شهرداری بودند. کارگرانی که طبق ماده 100 قانون شهرداری قرار بر تغییر وضعیت‌شان شد؛ تغییر وضعیت نیروهای اجرایی. نیروهایی که در زمان شهردار بودن «الوانی» حدود 120نفر بودند.

وسوسه تغییر وضعیت تکاپو انداخت در شهر؛ دوست و آشناها اضافه شدند در لیست تا حق‌الزحمه‌ها برسند به 235نفر. جمعیت حق‌الزحمه‌ها که بالا رفت حساسیت‌ها بیشتر شد. «بازرسی استانداری به شهرداری وقت گیر داد چرا آمارها بالا رفته است. شهردار دادسرایی هم شد.»

«ادریس» قراردادی شدن حق‌الزحمه‌ای‌ها را به نفع شهرداری می‌‌داند. «قراردادی شدن ما برای شهرداری هر ماه، یک‌میلیارد تومان منفعت دارد.» پیمانکار به ازای هر کارگر پنج‌میلیون و 600هزار تومان می‌گیرد و ماهانه دومیلیون و 500هزار تومان پرداختی  دارد. «همین دومیلیون و 500هزار تومان را سه، چهار ماه یک‌بار پرداخت می‌کرد.» کابوس «ادریس»، «احد» و دیگران فشارهایی است که گروهی برای برگشت پیمانکاران دارند. «برای درصدی که سود می‌برند، می‎‌خواهند ما را بدبخت کنند.»

قرارداد پیمانکار که سر رسید، کارگران خوشحال از کار کردن با شهرداری بودند. کارگرانی که طبق ماده 100 قانون شهرداری قرار بر تغییر وضعیت‌شان شد؛ تغییر وضعیت نیروهای اجرایی.

سرنوشت 200 نیرو بسته به تصمیم شهردار جدید

نام 470 نفر در لیست بازنشستگی شهرداری خرمشهر ثبت شده و این یک معنی بیشتر برای کارگران ندارد؛ نیاز شهرداری به صد و خرده‌ای نیروی جدید در کنار حق‌الزحمه‌ای‌ها. «کاش ما را قراردادی کنند.» ماندن یا رفتن‌شان منوط شده به آمدن شهردار جدید. «از روز سی‌ویکم برج پنج قراردادمان تمام شده و بدون قرارداد کار می‌کنیم.»

ماندن یا نماندن‌شان منوط شده به بار مالی که باید محاسبه شود برای منفعت یا ضرر شهرداری. سرپرست شهرداری هم تعیین‌تکلیف حق‌الزحمه‌ای‌ها را به آمدن شهرداری گره زده. «پرسنل در اختیار شهرداری هستند و تعیین‌تکلیف‌شان بسته به سیاست‌گذاری شورا و شهرداری است.»

فرهاد دربندی قراردادی شدن حق‌الزحمه‌ای‌ها را بار مالی بر دوش شهرداری می‌داند. «تا به امروز برنامه‌ای برای برگشت پیمانکار نداریم؛ فعلا.» به اعتقاد دربندی احتمال جایگزین شدن به‌جای بازنشسته‌ها هم نیست. «فعلا شهرداری خرمشهر با مازاد نیرو روبه‌رو است و بعید می‌دانم جایگزینی صورت بگیرد.» البته بندری معتقد است فعلا شهرداری برنامه‌ای برای اخراج یا واگذاری این نیروها ندارد. «بعید می‌دانم پیمانکارها برگردند. اینها برنامه‌‎های بلندمدت شهرداری است و باید منتظر شهردار جدید ماند.»

به اعتقاد دربندی احتمال جایگزین شدن به‌ جای بازنشسته‌ها هم نیست. «فعلا شهرداری خرمشهر با مازاد نیرو روبه‌رو است و بعید می‌دانم جایگزینی صورت بگیرد.» البته بندری معتقد است فعلا شهرداری برنامه‌ای برای اخراج یا واگذاری این نیروها ندارد.

پرداخت بخشی از معوقات تا فردا

همه‌چیز بسته به شهردار جدید است. تشخیص اینکه می‌خواهد از این نیروها استفاده کند؟ اصلا تمدید قرارداد در برنامه‌اش هست؟ یا اینکه به پیمانکار سپرده شوند یا اینکه اصلا این کارگران در سیستم ادامه فعالیت بدهند یا نه؟! «این سوالات و حرف‌ها شاید تبعاتی داشته باشد.» اینها را رئیس شورای شهر خرمشهر می‌گوید.

هرچند عبدالنبی پورخلف از برنامه‌داشتن شورا برای این قشر خبر می‌دهد. برنامه‌هایی که منتظر تعیین‌تکلیف شدن شهردارند. «عده‌ای از حق‌الزحمه‌ای‌ها فقط یک‌ماه طلب دارند و در صف اعتراضات‌اند. این افراد برای شهر کارایی دارند؟ شاید این حرف‌ها تبعاتی داشته باشد.»

شورای خرمشهر کمتر از سه‌ماه است فعالیتش را شروع کرده. پورخلف معتقد است در همین مدت شورا نزدیک به سه‌ حقوق پایه را وصول کرده است. «انشاا… تا یکشنبه دو حقوق دیگر هم پرداخت خواهد شد.» پورخلف قراردادی شدن تعدادی به واسطه آشنا داشتن در شورا را کاملا رد می‌کند. «اصلا این‌طور نیست. کسی در این مدت قراردادی نشده است. اگر چنین مسأله‌ای بود، ما به جد برخورد می‌کردیم.»

رئیس شورای شهر خرمشهر معتقد است در پایین بودن سطح خدمات شهر عده‌ای دخیل‌اند. مسأله‌ای که به گفته پورخلف قابل اغماض نیست. «شهر برای ما اهمیت زیادی دارد. ما این موضوع را حتما آسیب‌شناسی می‌کنیم.»

رئیس شورای شهر یکی از پیشنهادات شورا به شهردار را جذب حق‌الزحمه‌ای‌ها عنوان می‌کند. «ما پیشنهاد می‌دهیم اگر شهرداری امکانش را داشته باشد حتما قبول می‌کند.» هرچند همه اینها را منوط به نشست‌هایی با شهردار می‌داند. نشست‌هایی برای شناسایی افرادی که کارایی لازم را برای سیستم داشته باشند. «افرادی که کارایی ندارند نمی‌توانند آینده‌ای با ما داشته باشند.»