روزنامه ابتکار
1400/08/09
آیا تغییر زیست بوم نویسندگان بر نوشتههای آنها تاثیر میگذارد؟ مهاجرت کلمات
گروه فرهنگ و هنر – زیستبوم هر نویسنده نقش بسیار پررنگی در شکلگیری داستان و روایتی دارد که تعریف میکند. شرایط محیطی چنان میتواند روی نگاه مخاطب تاثیر بگذارد که دنیاهایی کاملا متفاوت خلق کند. کافی است نگاهی به تفاوت ادبیات شرق و غرب بیندازیم تا آن را کاملا لمس کنیم. اما در این بین نویسندگانی هستند که به دلایل مختلف زیستبوم خود را تغییر میدهند و مهاجرت را برمیگزینند. حال پرسش این است که این تغییر چه تاثیری در نوشتههای نویسندگانی از این دست میگذارد؟سفر کردن نویسندگان و شاعران در ادبیات جهان و ما اتفاق تازهای نیست. بسیاری از آثار مطرح جهان در رابطه با همین سفرها یا متاثر از آنها نوشته شدهاند اما مهاجرت کردن و تغییر زیستبوم چیز دیگری است. تغییر مداوم جهان پیرامون، بر دغدغهها و نگاه افراد تاثیر میگذارد اما اگر این فرد یک نویسنده باشد چه؟ آیا مهاجرت بر ادبیات هم تاثیرگذار است یا ریشههای فرهنگی کودکی و نوجوانی اهمیت بیشتری دارد؟ پروین سلاجقه، داستاننویس و شاعر درخصوص نمود مهاجرت در ادبیات، و تغییر در شیوه نگاه نویسندگان و شاعران به مقوله مهاجرت در آثار ادبی اظهار کرد: من از منظر کشور خودمان صحبت میکنم، اما این مقوله خیلی کلی است. وقتی به کشورهای مهاجرپذیر نگاه میکنیم، میبینیم خیلی از ملیتهایی که از وضعیت کشور خودشان راضی نیستند و میخواهند به کشورهای دیگری بروند تا وضعیت بهتری پیدا کنند، در آنجا دور هم جمع میشوند و گونهای ادبیات دور از وطن را پدید میآورند، کشورهایی مانند: هند، افغانستان، سوریه، لبنان، ایران، چین و همه کشورهایی که با مقوله مهاجرت سروکار دارند. بنابراین در ادبیات جهان، ژانری به نام ژانر مهاجرت داریم. و ادبیات مهاجرت روزبهروز در جهان تنومندتر میشود.
او سپس به تاثیر مقوله مهاجرت در ادبیات ایران پرداخت و بیان کرد: با توجه به تجربههایی که در دوره معاصر در کشورمان داریم، به واقع میبینیم که سرنوشت ادبیات نوین ایران با مهاجرت گره خورده و اولین اتفاقهایی که در زمینه چالشهای سنت و مدرنیته در ادبیات معاصر ما افتاده، با مهاجرت شروع شده است. در حوالی سالهای نزدیک یا قرین به جنبش مشروطه و پس از آن، کسانی از سرزمین ما که در آغاز، بیشتر از تاجرین، تحصیلکردهها یا طبقات بالای اجتماع بودند، به کشورهای دیگر مهاجرت کردند - مثلا به استانبول، قفقاز و کشورهای اطراف ایران - و در آنجا کانونهای ادبیات مهاجرت را ایجاد میکردند و همچنین در کشورهای اروپایی. بنابراین میبینیم اولین کتابهایی که در سرنوشت ادبیات داستانی نوین ایران تاثیر مهمی داشتهاند، در همان کشورها نوشته شده و به ایران راه یافتهاند؛ مخصوصا کتابهایی مثل «کتاب احمد» طالبوف یا «سیاحتنامه ابراهیم بیک» زینالعابدین مراغهای، آثاری که نطفه موجودیتشان در کانونهای مهاجرت بسته شده و در همان سرزمینهای بیگانه خلق شدند و فرم امروزی ادبیات داستانی ما را خیلی تحت تاثیر قرار دادند و در نتیجه این تاثیرات، ژانری به نام ادبیات داستانی مدرن در ایران شکل گرفت و پس از آن با محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت و دیگران ادامه یافت و امروز هم ادامه دارد. این نویسنده همچنین با بیان اینکه یک رابطه ناگسستنی بین ادبیات مهاجرت و سرنوشت ادبیات ایران به ویژه ادبیات داستانی وجود دارد، گفت: این درخت در حال تنومندتر شدن است؛ یعنی با رفتن تعداد زیادی از مردم به کشورهای دیگر - از نسل اول تا سوم - ادبیات مهاجرت پدید آمده و به هر شکلی تولید میشود و افراد آثارشان در این زمینه را چاپ میکنند. سلاجقه سپس در پاسخ به پرسشی درخصوص تاثیرات دوطرفه و در واقع تاثیر ادبیات بر مهاجرت نیز اظهار کرد: این تاثیرات تا حدود زیادی قابل مشاهده است. امروز میبینیم که نویسندگانی از کشورهای مختلف از جمله کشور ما به آکادمیها یا کانونهایی که در کشورهای مختلف، مثلا امریکا وجود دارد، وارد میشوند و تحت حمایت این آکادمیها، به طور حرفهای به نوشتار خلاق میپردازند. در همین سالهای اخیر، تعداد زیادی از نویسندگان ما که موفق یا نیمهموفق بودند، از همین طریق به خارج از کشور رفتند و کتاب نوشتند، که بیشتر این کتابها هم به زبان فارسی است و در درونمایه داستانهایشان مسائل کشور اصلی یا نوع مشکلات یا تعاملشان را با فرهنگهای دیگر به تصویر میکشند که در کل پدیده یا ترامای مهاجرت را نیز شامل میشود. علاوهبر این کتابی مثل «لولیتاخوانی در تهران» از آذر نفیسی بستسلر میشود و بدون تردید تاثیرگذار است؛ البته ما بیشتر از ادبیات جهان تاثیر میگیریم. این منتقد ادبی ادامه داد: با توجه به بروز پدیده جهانیشدن در سبک زندگی، نوع تفکر، حقوق اجتماعی و ... انسانها اکنون به این سمت میروند که مرزها را از بین ببرند و زبان به زبان انسان جهانی تبدیل شود و ادبیات هم تابعی از این قضیه است. سلاجقه همچنین بیان کرد: در آثار نویسندگانی که در خارج از ایران هستند - به خصوص از نسل اول و دوم - بدون تردید رگههایی قوی از آسیبها یا حسنهای مهاجرت را میبینیم اما شاید تاثیرپذیری نسل سوم و نسلهای بعدی از محیط آنجا بیشتر باشد.
این داستاننویس در ادامه و در پاسخ به پرسشی در خصوص مضامین و پایانبندیها در ادبیات مهاجرت گفت: من کاری به پایانبندیها ندارم اما مقوله مهاجرت، مقوله دردناکی است. برای مثال میلان کوندرا در رمان «جهالت»، آسیبهای مهاجرت را در سطح کلان مطرح میکند. بنابراین، مهاجرت فقط مسئله ما نیست، مهاجرت به هر حال اتفاق و پدیده دردناکی است. حتی اگر با بهترین وقایع هم روبهرو باشید، باز هم همیشه یک چیز غایب است. اما اینکه پایان داستان چطور باشد، خیلی مهم نیست. ادبیات مهاجرت، حتی اگر در پایان هم خیلی خوب باشد، ولی در طول کتاب به دردهای مهاجرت میپردازد.
اما عبدالجبار کاکایی،شاعر، معتقد است: مهاجرت در ادبیات کهن و در واقع رفتن از مکانی به مکان دیگر برای خیلی از بزرگان ما مثل ناصرخسرو ارزش بوده است. حتی حافظ قصد مهاجرت داشت اما نتوانست مهاجرت کند یا همه افتخار سعدی به جهانگردی و گشتن بود.
او در عین حال گفت: اما مهاجرت در روزگار ما تعریف دیگری دارد. من محاسبه نکردهام شاعران داخل کشور چه تعداد شعر درباره مهاجرت و در واقع عوامل مثبت و منفی آن گفتهاند اما میشود استنباط دیگری هم از مفهوم توجه به مهاجرت در شعر معاصر داشت، همین دلتنگیها، بیان فقدان آزادیهای اجتماعی، آرزوها، خواستهها و مطالباتی که در شعر معاصر مطرح میشود و زمینههای آن را در جهان توسعهیافته میبینیم (مثل نظام اخلاق شهروندی) میل به مهاجرت است، و همه اینها را میتوان میل به مهاجرت تفسیر کرد.
او در ادامه رابطه تاثیر مهاجرت بر ادبیات را دوطرفه دانست و اظهار کرد: کسی که محیط زندگیاش را عوض و در اقلیم دیگری شروع به زیست اجتماعی میکند، چون شاعری و سرودن تجمیع احساس، عواطف و افکار و چیدن کلمات کنار هم است، وقتی محیط زندگی عوض میشود، افکار و اندیشهها هم کمکم تغییر شکل پیدا میکنند. چون وقتی در محیط جدیدتری زندگی میکنی و با تجربههای تازهتری مواجه میشوی، رفتهرفته شکل چینش کلمات و شیوه بیان آرزوها و مطالبات هم عوض میشود، بنابراین مهاجرت بر ادبیات تاثیر دارد.
او همچنین گفت: مهاجرتهای اقلیمی دممرزی هم در کشور ما اتفاق افتاده، مثلا کردهای مقیم عراق سال ۴۲، ۴۳ از بغداد به کشور ما مهاجرت کردند که به آنها معاودها یعنی کسانی که رانده شدند و مهاجرت کردند، میگویند. از بین اینها شاعران و نویسندگانی ظهور پیدا کردند که یکی از برجستهترین ویژگیهایشان وطنپرستی بود، یعنی بیشتر از شاعرانی که در کشور ساکن بودند، وطنپرستی و میهندوستی دارند، چون زخم آوارگی، هجرت و برگشت به وطن در باورها و فکرهایشان بوده و تاثیر گذاشته است.
کاکایی در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت کیفی آثار ادبی مهاجرت نیز بیان کرد: من معتقدم که نباید در قضاوت، از ناحیهای به ناحیه دیگر را رصد کنیم. ممکن است نگاه یا سبک شعر شاعری که در کشور دیگر زندگی میکند، متفاوت شده باشد اما دستگاه فکری و نظام اجتماعی که در آن زندگی میکند هم متفاوت است که تاثیر میگذارد، بنابراین باید در همانجا نقد و بررسی شود؛ اگرچه ارتباط آنها با آن دامنه تداعی کلمات و انتقال احساسات قطع میشود. شاعران غزلسرای خوبی بودهاند که از کشور ما رفتهاند و دیگر آثاری در حد کارهایی که در اینجا تولید میکردند هم تولید نکردند. اما در حیطه خودشان همچنان صاحب ادعا هستند و به نظر میرسد در آنجا قانع و راضی هستند و کسانی که آثارشان را تحلیل میکنند، از آثار آنها راضیاند. من نتیجه میگیرم که نباید آن طرف را از اینجا رصد کرد.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» اثر طرح نهضت ملی مسکن را بر بازار اجاره بررسی کرد
بازار مسکن در سایه امیدواری به وعدهها
محمد یوسفی آرامش
ایران، برجام و بحران نفتی جدید جهان
اخراج سفرای لبنان از ریاض و منامه
تنش شدید در روابط عربستان و لبنان
آیا تغییر زیست بوم نویسندگان بر نوشتههای آنها تاثیر میگذارد؟
مهاجرت کلمات
خطری که هنوز رفع نشده است
خیز دوباره کرونا در پیک ششم
صرفهجویی در هزینههای آموزش و پرورش به چه قیمتی است؟
معلمی با حقوق ۵۰۰ تا ۲میلیون تومان در مناطق محروم
گمانهزنیها درباره تشکیل دولت توافقی در عراق
نبرد قدرت جریان صدر و دولت قانون
واکنشها به اهانت به آیت الله صافی گلپایگانی چه بود؟
سیاستزدگی و هجمه به مرجعیت
سیدحسن خمینی:
نباید از ورود به فضای مجازی بترسیم
محمد باقر قالیباف:
مواضع دلسوزان انقلاب باعث خدشه به جایگاه رفیع مرجعیت نشود
بررسی عملکرد روحانی در ستاد مقابله با کرونا در دستور کار مجلس
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی:
شرطهای جدید برای مذاکرات داریم
سردار جلالی :
استفاده از فضای سایبری باید یک بهره برداری هوشمندانه باشد
بایدن: مذاکرات وین از سر گرفته خواهد شد