فرونشست زمین در همه ایران منهای گیلان

 راضیه زرگری|  فرونشست زمین پدیده‌ای است که از چندین دهه پیش با افزایش برداشت از سفره‌های زیرزمینی در ایران شروع شده اما شاید تا چند سال پیش کسی صحبتی درباره‌اش نمی‌کرد و برای اکثریت جامعه ناشناخته بود؛ ولی تقریبا یکی دو سالی می‌شود که این پدیده به‌عنوان یکی از مخاطرات طبیعی جدی ایران گه گاهی مطرح و هشدارهایی درباره تبعات کوچک و بزرگ آن داده می‌شود، اما آیا عزمی جدی و برنامه‌ای مدون برای کاهش این پدیده در میان مسئولان بوجود آمده است یا نه؟

پایین آمدن سطح آب‌های زیرزمینی
سال ۱۹۶۵ دشت توکیو در ژاپن حدود ۱۲ سانتی‌متر فرونشست داشت؛ حالا این میزان به کمتر از یک سانتی‌متر رسیده است؛ دلیلش کاملا واضح است.در این کشور توسعه‌یافته برای مقابله با گسترش این پدیده سیاست‌هایی اتخاذ شده و به‌طور جدی موضوع فرونشست زمین را پیگیری کردند. اتفاقی که هنوز در ایران نیفتاده است. دبیر کارگروه ملی مخاطرات طبیعی اخیرا در مصاحبه‌ای عنوان کرد «متأسفانه اتخاذ سیاست‌هایی برای مقابله با فرونشست در کشور ما آغاز نشده و اقدام خاص و قابل لمسی صورت نگرفته است. بر همین اساس با ادامه روند خشکسالی، کمبود نزولات جوی، نیاز آبی اراضی کشاورزی و سیستم‌های غلط آبیاری که موجب هدررفت زیاد آب می‌شود، فشار روی سفره‌های آب زیرزمینی بیشتر شده است.»
این فشار به این معنی است که آب زیادی از سفره‌های زیرزمینی که محدود هم هستند برداشته می‌شود و سطح آب زیرزمینی بیشتر از پیش پایین می‌آید. همین باعث می‌شود فرونشست زمین توسعه بیشتری پیدا کند تا جایی که این پدیده اخیرا به بروز و ظهور عوارض خطرناک خود نزدیک شده است.
علی بیت‌اللهی عنوان کرده بود که بررسی‌های کشوری نشان داده در 18 استان شاهد رخداد فرونشست هستیم، اما ابعاد این پدیده زمین‌شناسی فراتر از چند استان است به‌طوری که محمد درویش، فعال محیط‌‌زیست که در مورد پدیده فرونشست زمین مطالعات زیادی داشته و بسیاری از مناطق خطر این پدیده را از نزدیک دیده، در گفت‌وگو با «شهروند» صراحتا اعلام می‌کند که به‌جز استان گیلان، همه استان‌های کشور فرونشست زمین را داشته‌اند «فرونشست زمین در 30 استان کشور وجود دارد؛ فقط در استان گیلان این پدیده رخ نداده است. دکتر شهبازی که رئیس کارگروه مخاطرات سازمان زمین شناسی است در یک گزارش رسمی که مدتی پیش منتشر شد، اعلام کرده که به‌جز استان گیلان، در حال حاضر آثار فرونشست را در 30 استان کشور شاهد هستیم. در دامنه‌های سبلان در استان اردبیل یا منطقه لردگان در استان چهارمحال‌وبختیاری و حتی دماوند که مجاور پایتخت است، هم این پدیده رخ داده. واقعا وضعیت ناهنجاری به‌وجود آمده است.»



 
تراز منفی دشت‌ها از دهه 50
کاهش سطح آب‌های زیرزمینی یکی از مهم‌ترین دلایل فرونشست زمین است. یعنی وقتی که میزان برداشت بیشتر از میزان تغذیه زمین بوده و این روند تداوم داشته باشد، با پدیده فرونشست مواجه می‌شویم. درویش به جدیدترین آمارها که هفته گذشته وزارت نیرو در شورای‌عالی آب در اختیار رئیس جمهوری قرار داده است، اشاره می‌کند: «این آمار صراحتا می‌گوید از آغاز دهه 50 ما با تراز منفی دشت‌ها در کشور روبه‌رو بودیم و در این فاصله چند دهه دو جهش داشتیم؛ یکی بعد از پیروزی انقلاب و دیگری بعد از پایان جنگ تحمیلی.»
به گفته این فعال محیط‌زیست، این دو جهش باعث شد میزان برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی به‌شدت افزایش پیدا کند و به‌طور کلی از سال 1357 تا امروز، 130میلیارد مترمکعب بیشتر از آن چیزی که وارد سفره‌های آب زیرزمینی شده، برداشت کردیم و از سال 1376 تا امروز ( یعنی در طول 24 سال گذشته ) 110 میلیارد مترمکعب بیشتر از میزانی که وارد سفره‌های آب زیرزمینی شده است برداشت کردیم.
درویش توضیح می‌دهد که از سال 1357 تا 1376 که فاصله 19 ساله است، تنها 20 میلیارد مترمکعب طراز برداشت از سفره‌ها منفی بوده، ولی از سال 1376 تا امروز یعنی بازه 24 ساله، 110 میلیارد مترمکعب، طراز منفی شده که این آمار واقعا باورنکردنی و شوکه کننده است.

هنوز هم بر طبل استفاده بیشتر از منابع آب زیرزمینی کوبیده می‌شود
شرایط کاملا بحرانی است اما متاسفانه هنوز هم هیج عزمی برای مهار این پدیده وجود ندارد «در شرایط فعلی حتی مسئولین بر طبل استفاده بیشتر از منابع آب زیرزمینی هم می‌کوبند؛ هنوز مجوز چاه صادر می‌شود، هنوز در فکر توسعه اراضی کشاورزی هستند و هنوز هم خیلی‌ها تصور می‌کنند مانع‌زدایی از تولید یعنی اجازه بدهیم در مناطق کویری و بیابانی، کشاورزی انجام شود یا صنایع آب‌بر استقرار پیدا کند. اینها همه نشان‌دهنده این است که هنوز سیستم، متوجه خطر فرونشست زمین نیست.»
او با اشاره به اینکه در این شرایط طبیعی است که مردم هم متوجه بحران نخواهند بود و واکنشی نشان نمی‌دهند، تاکید می‌کند: «با این همه، شاهد هستیم که واکنش مردم در مواجهه با خطر فرونشست جدی‌تر و بیشتر از واکنش مسئولان است و مردم در این زمینه چند گام از حاکمیت جلوتر هستند.»

متروکه شدن سکونتگاه‌های انسانی و افزایش فشار حاشیه‌نشینی
فرونشست، رویدادی است که در ساختمان‌های قدیمی با ترک‌‎ها و شکاف‌های عمیق و در معابر با ایجاد چاله‌های ناگهانی خودش را نشان می‌دهد. مقاومت زمین و بناها را به مرور کم می‌کند و یک زلزله کوچک می‌تواند تبعات سنگین به‌بار بیاورد. پیامدهای فرونشست زمین می‌تواند کوچک یا بزرگ باشد اما همه‌شان خطرناک هستند. درویش معتقد است «فرونشست نهایتا منجر به متروکه شدن سکونتگاه‌های انسانی می‌شود و فشار حاشیه‌نشینی را افزایش می‌دهد.»
او منطقه حسین‌آباد خنداق در استان مرکزی را مثال می‌زند: «می‌توانید به این منطقه بروید و ببینید که فروچاله‌های بسیار زیادی ایجاد شده و مردم، روستا را کاملا ترک کرده‌اند. یا در منطقه دشت فامنی در استان همدان نزدیک به 50 هزار نفر عملا از حیز انتفاع خارج شده‌اند و به‌خاطر فروچاله‌هایی که در آن منطقه ایجاد شده بر اثر استقرار نیروگاه حرارتی شهید مفتح همدان و افزایش حفر چاه‌های غیرمجاز، متاسفانه، منطقه متروکه شده است.» بختگان استان فارس یا در بیناروند هم تقریبا در شرایط مشابه قرار دارند؛ این فعال محیط‌زیست می‌گوید: «در حال‌حاضر برخی از محله‌های اصفهان مثل شهرک هوانیروز کاملا تخلیه شده است.»

درها و پنجره‌هایی که بر اثر فرونشست بسته نمی‌شود
علاوه بر این، فرونشست باعث صدمه زدن به زیرساخت‌های توسعه مثل خطوط آهن، پل‌ها، جاده‌ها و دکل‌های فشار قوی برق می‌شود و در نهایت باعث می‌شود مقاومت بناها بسیار پایین بیاید همانطور که درویش عنوان می‌کند به‌دنبال فرونشست زمین، یک زلزله 5 ریشتری در حد یک زلزله 7 ریشتری می‌تواند خسارت به بار بیاورد. بسیاری از مردم ساکن منطقه شهرری و جنوب تهران، درها و پنجره‌هایشان بر اثر فرونشست زمین بسته نمی‌شود. در حقیقت سازه‌های بسیار زیادی بر اثر فرونشست دچار تخریب شده‌اند که این مسأله در اغلب مناطق کشور مصداق دارد و همچنان در حال رخ دادن است.
حساسیت فرونشست را فقط نباید از دریچه خود خطر و آسیب‌های ناشی از آن نگاه کنیم. اهمیت این موضوع صرفا به این دلیل نیست که حوادث تلخ اتفاق می‌افتد یا خودرویی داخل چاله فرو می‌رود یا بنایی ترک می‌خورد؛ چراکه اینها تنها از ابعاد کوچک فرونشست زمین است. از بین رفتن دشت‌ها و کشاورزی، از مهم‌ترین آثار فرونشست است. نباید بگذاریم این پدیده به مرحله‌ای برگشت‌ناپذیر برسد.

از پلمپ چاه‌های غیرمجاز تا کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب
فرونشست زمین در ایران بسیار گسترده است؛ از استان‌های کویری و شهرهای همجوار دشت‌ها گرفته تا مناطق کوهستانی، تقریبا تمام خاک ایران زیاد یا کم فرونشست را به‌خود دیده است؛ اینکه هنوز عزم جدی از طرف مسئولین برای مقابله با این پدیده وجود ندارد یک بحث است ولی اینکه اساسا چه راهکاری می‌تواند از تبعات وخیم این پدیده جلوگیری کند، بحثی دیگر؛ «دولت باید تمام چاه‌های غیرمجاز را پلمپ کند و نیمی از چاه‌های مجاز را هم خریداری کرده و خسارت را در یک دوره 10 ساله به ذی‌نفعان بپردازد. این اتفاق باید در تمام دشت‌های ممنوعه کشور بیفتد که در حال‌حاضر حدود 65 تا 70 درصد کل دشت‌های کشور را دشت‌های ممنوعه تشکیل می‌دهند.»
درویش می‌گوید «یارانه هدفمند دقیقا همین است. این مبالغ باید به این شکل پرداخت شود تا بتواند دردی از مملکت دوا کند. این کارها درواقع عاجل‌ترین و فوری‌ترین اقداماتی است که دولت می‌تواند انجام دهد. به‌علاوه باید تلاش کنیم در میان‌مدت، وابستگی معیشتی را به منابع آب و خاک کمتر کنیم و اقتصادی را تعریف کنیم که به آب کمتر وابسته باشد.»

تعهداتی که تدوین شده ولی اجرا نه
جایگزینی انرژی‌های نو به‌جای انرژی‌های فسیلی یکی از اصلی‌ترین تحولات زندگی مدرن است. درویش به این رویه برای مقابله با فرونشست زمین اشاره می‌کند: «باید به سمت استفاده از انرژی‌های نو و تجدیدپذیر حرکت کنیم. انرژی‌های خورشیدی و بادی؛ مسئولین ما باید دستکم مطابق قوانینی که در سیاست‌های کلان کشور تدوین می‌شود برنامه‌ریزی و کار کنند. ما در هر برنامه 5 ساله توسعه قرار بوده که بین 5 تا 10 هزار مگاوات برق از طریق انرژی‌های خورشیدی تامین کنیم. تا امروز سه برنامه اجرا شده و دولت‌ها نتوانسته‌اند حتی یک‌صدم تعهدات خودشان را عمل کنند. بر همین اساس و در شرایط فعلی دولت باید ماده 59 برنامه 5 ساله چهارم را که ارزشگذاری موارد اقتصادی است را به‌طور جدی در دستور کار قرار داده و انجام دهد.»
این فعال محیط‌زیست توصیه می‌کند اگر نمایندگان مجلس کمی وقت بگذارند و قوانینی که قبلا تصویب شده را دوباره بخوانند و پیگیری کنند، بسیاری از مشکلات حل می‌شود. چیزی که برای این پدیده و مقابله با پیامدهای آن می‌خواهیم چیز عجیب و غریبی نیست؛ بلکه اجرای قوانینی است که خودشان تصویب کرده‌اند.