پر کردن جیب رانت­خواران یکی از تبعات مدیریت مدعیان اصلاحات

  سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در شماره دیروز خود در یادداشتی نوشت: «[سیاست دولت قبل در مورد ارز 4200تومانی] عملا در میدان اجرا کاملا برعکس و ضد خود عمل کرد، زیرا تصور اولیه بر آن قرار گرفته بود که براساس این رژیم ارزی می‌توان به هرکسی و به هر میزانی و بابت هر کالایی و در هر زمانی، ارز چهارهزارو 200 تومانی
اختصاص داد.»
در ادامه این نوشتار آمده است: «نتیجه آن شد که با این نرخ ارز دسته‌بیل، سنگ پا، غذای گربه و خیلی از کالاهای دیگر که جزء نیازهای اساسی مردم نبود وارد کشور شود و به دور از چشمان دستگاه‌های نظارتی به نرخ آزاد فروخته و از این رهاورد رانت‌های بسیار بزرگی را برای گروه خاصی از جامعه رقم زد و دولت هم نتوانست این فرآیند را از طریق سازمان‌های مربوطه مدیریت کند تا اطمینان حاصل شود که ارز تخصیص‌یافته به کالای اساسی دقیقا به دست مصرف‌کننده نهایی می‌رسد. دستگیری آقای سیف و دوستانش در این رابطه، مؤید این واقعیت تلخ بود. این مهم‌ترین خطای راهبردی در اجرای این سیاست بود که فاصله طبقاتی شدیدی را بین مردم ایجاد کرد و به‌خوبی نشان داد که مخاطب سیاست حمایتی این ارز ترجیحی از اول مشخص و تعیین نشده بود.»


در این باره لازم به یادآوری است که 24مرداد 1397 معاون اول دولت تدبیر و امید یعنی اسحاق جهانگیری که از افراد باسابقه در طیف اصلاح‌طلب است در تلویزیون ظاهر شد و گفت: «تصمیم گرفتیم که نرخ دلار از فردا (سه شنبه) برای تمام فعالان اقتصادی و برای رفع همه نیازهای قانونی و اداری آنان، نیازهای خدماتی مسافران، دانشجویان، محققین و دانشمندانی که برای کارهای تحقیقاتی خودشان به ارز نیاز دارند، ۴ هزار و ۲۰۰ تومان خواهد بود و با این عدد و رقم ارز به همه نیازهای کشور از طریق بانک مرکزی و صرافی‌ها و بانک‌های تحت کنترل بانک مرکزی پاسخ داده خواهد شد.» فردای آن روز بود که روزنامه‌های اصلاح‌طلب از جهانگیری یک قهرمان ساختند و حتی تصویر او را با لباس سوپرمن در صفحه اول منتشر ساختند و عباراتی مانند «بازگشت اسحاق» را با تیتر درشت درج کردند جهانگیری همچنین در همان ایام گفت: «برای واردات کشور از روزی که قیمت جدید ارز اعلام شده، یعنی از دیروز و امروز، هرکس می‌خواهد واردات انجام دهد، با ثبت سفارشی که در وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام می‌گیرد، می‌تواند کالاهای خود را با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کند.»
حالا همین روزنامه‌های اصلاح‌طلب (چنان که از قول روزنامه شرق خواندید) به صراحت می‌گویند: «مهم‌ترین خطای راهبردی در اجرای این سیاست بود که فاصله طبقاتی شدیدی را بین مردم ایجاد کرد»
همه اینها در حالی است که در همان ماه‌ها منتقدان به این نکته اذعان داشتند که چگونه ممکن است کشوری که در نبرد اقتصادی قرار گرفته که یکی از تبعات آن جنگ دلار است چوب حراج بر منابع و ذخایر خود بزند؟! قابل تامل آنکه در همان ایام ترکیه نیز که خود را در جنگ دلاری می‌دید شروع به جمع‌آوری دلار از سطح بازار کرد، یعنی دقیقا برعکس عمل کرد. این یکی از تبعات مدیریت اصلاح‌طلبان بود.
آسمان ریسمان به هم بافتن برای توجیه سقوط پایگاه اجتماعی
روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «درسي كه روحاني به اصلاح‌طلبان داد» با اشاره به حمایت همه‌جانبه اصلاح‌طلبان در دو انتخابات 92 و 96 از روحانی نوشت: «بي‌تفاوتي واقعي نسبت ‌به مديريت ضعيف و عدم پايبندي به شعارهاي مطرح از سوي ايشان در طول اين ۴ سال، باعث شد تا جناح مذكور در سال ۹۶ و اين‌ بار با ابزار القاي اميد گشايش پسابرجامي در مقابل قفل توافق برجام و تبعات اقتصادي ناشي از تحريم در صورت پيروزي رقيب و...، مجددا موفق به بركشيدن نام وي از صندوق‌هاي راي دوازدهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري شدند تا از دلهره خود در باقي ماندن در ساختار قدرت بكاهند، بدون توجه به اينكه ادامه روند مديريت گذشته كشور از سويي و عدم پايبندي به تعهدات و شعارهاي داده ‌شده، مماشات و عقب‌نشيني از وعده‌هاي سياسي انتخاباتي... از سويي ‌ديگر، نه‌تنها سلب اعتماد و انزواي سياسي هواداران و از دست رفتن پايگاه اجتماعي را برايشان به ارمغان آورد...»
واقعیت این است که وضعیت اصلاحات به گفته بسیاری از سیاسیون این جریان فوق بحرانی است. اصلاح‌طلبان که طی 8 سال گذشته بر صدر تا ذیل پست‌های مدیریتی دولت‌های تدبیر و امید، تکیه زده‌ بودند و بانیان اصلی مشکلات کشور هستند این روزها برای فرار از پاسخگویی، و باز ‌سازی وجهه خود برائت از روحانی را در دستور کار دارند و در عین حال بر ادامه سیاست‌های غلط پیشین دولت او اصرار می‌ورزند!
شاید مناسب‌ترین توصیه به اصلاح‌طلبان پیشنهاد یکی از فعالان رسانه‌ای نزدیک به همین جریان باشد که از آنها خواسته بود: «من جای شما باشم بر این امر اجماع می‌کنم که تا سالیان متمادی فکر انتخابات و کسب قدرت نکنم بنشینم در گوشه‌ای مطالعه و تزکیه نفس کنم اول خود را اصلاح کنم بعد به فکر اصلاح کشور باشم.»
برای روابط با عربستان هم به برجام نیاز داریم!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی به نقل از یک کارشناس سیاسی نوشت:«عربستانی‌ها وارد مذاکرات سیاسی با تهران نمی‌شوند شک نکنید مگر آنکه در وین اتفاقاتی رخ بدهد که ریاض را متقاعد کند تا با تهران به عادی شدن روابط هم عقیده شود!». در ادامه مطلب آمده است: «باید توجه داشته باشیم که مذاکرات ایران با عربستان یک بارِ دیگر هم دارد و آن بار هسته‌ای است و این دو با هم پیش خواهد رفت یعنی اگر مذاکرات هسته‌ای پیش رود و ایران با آمریکا به توافق رسد و آمریکا به برجام باز گردد آن وقت شاید عربستانی‌ها علاقه‌مند باشند که آنها هم برای اینکه از این مزیت‌ها استفاده کنند و در حاشیه قرار نگیرند رابطه‌شان با ایران را عادی‌‌سازی کنند تا آن وقت عربستانی‌ها صبر می‌کنند تا سیاست خود را بر اساس این قضیه تنظیم کنند.» مدعیان اصلاحات که 8 سال گذشته همه مسائل داخلی و خارجی کشور را به برجام ربط می‌دادند و جز خسارت محض عایدی نصیب کشور نشد، بازهم می‌خواهند از هر موضوعی حتی حمله سایبری به سامانه بنزین و یا روابط با عربستان، خروجی برجامی بگیرند. بدون شک استراتژی و تاکتیک دولت سیزدهم جمهوری اسلامی برای بازگشت به برجام با آنچه در دولت اصلاح‌طلبان روی می‌داد، کاملاً متفاوت است.
اگر برجام یک توافق اقتصادی نبود،چرا وعده لغو تحریم‌ها دادید؟!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«یک اشتباهی درخصوص برجام در ایران صورت گرفت که برجام یک توافق اقتصادی است در حالی که یک توافق امنیتی است که اگر نگرانی‌های امنیتی که جامعه بین‌الملل در سطح شورای امنیت برداشته شود آن زمان می‌تواند آثار اقتصادی محدود در چارچوب تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران داشته باشد. در حالی که اختلافات ایران و آمریکا و شورای امنیت محدود به برنامه هسته‌ای ایران نیست». این روزنامه زنجیره‌ای مدعی شده است که برجام توافقی اقتصادی نبوده است. این در حالی است که مقامات ارشد دولت سابق در کنار مدعیان اصلاحات تاکید کرده بودند که به واسطه برجام تمامی تحریم‌ها یکباره لغو شده و فتح الفتوح اقتصادی رخ می‌دهد. بر همین اساس در قلب راکتور هسته‌ای بتن ریخته شد و سانتریفیوژها از کار افتاد و ذخایر اورانیوم غنی شده به خارج از کشور منتقل شد. اما مدعیان اصلاحات پس از اجرای نقد اقدامات ایران و بدون توجه به دلایل فنی و کارشناسی منتقدان و پس از آنکه 28 شرط ابلاغی به دولت درباره برجام اجرا نشد، اذعان کردند که هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود!