روزنامه اعتماد
1400/08/11
سكوت رييسي، چرا؟
صرفنظر از اينكه مقاله يك رسانه افراطي درباره حضرت آيتالله صافيگلپايگاني را توهين و هتكحرمت بدانيم يا آن را به اسائه ادب تنزل دهيم، واكنشها به آن قابلمطالعه است. ابتدا سكوتي شگفتانگيز حاكم شد و حتي نهادهاي رسمي روحانيت نيز برانگيختگي نداشتند. به علاوه سايت مذكور نخستينباري نبود كه وارد توهين ميشد. پيش از اين نيز برخوردهاي مشابهي با چهرههاي مختلف مذهبي سياسي صورت گرفته بود كه با تسامح مراجع قضايي و مذهبي به فراموشي سپرده شده بود. اينبار اما پاي يك مرجع تقليد، آنهم فردي كه در طول انقلاب، بيشترين همراهي را با نظام داشته در ميان بود. آيتالله صافيگلپايگاني، دبير و عضو اسبق شوراي نگهبان و اتفاقا از فقهايي است كه از زمان آغاز مرجعيت، در كمتر رخداد سياسي ملي و بينالمللي سكوت كردهاند و چون در چارچوب منافع نظام سخن گفتهاند، هميشه محترم داشته شدهاند. حملات يك رسانه تندرو به ساحت ايشان، طبيعتا بعد رسانهاي پيدا كرد و به مقتضاي جايگاه مرجعيت، ضريب گرفت و در محافل سياسي، مذهبي بازتاب زيادي پيدا كرد. بيان آيتالله درباره قهر بودن با دنيا يك اختلاف گفتماني صريح با اكثريت مجلس يازدهم و جناح اصولگرا (بخشي كه معمولا تابع نظرات مرحوم آيتالله مصباحيزدي است) داشت. جناح تندرو كه در طول سالهاي برجام همواره خود را براي توهين به شركاي سياست خارجي مبسوطاليد ميدانست احساس كرد از جانب يك مرجع تقليد معتدل مورد كنايه قرار گرفته و بايد به آن بتازد. اينكه اقدام سايت افراطي با هماهنگي برخي محافل سياسي صورت گرفته يا يك كار خودخواهانه بوده اهميتي ندارد. مهم اين است كه جناح يادشده لازم ديد اثبات كند كه در صحنه است و هيچ ديدگاه همراه برجام را نميپذيرد. با همين تحليل به ميدان آمد و شد آنچه شد. در اين ميان بخشي از جريان اصولگراي تندرو كه نميتوانست و نميخواست برچسب اهانت به مرجعيت را بپذيرد، به جاي همراه شدن با حملهكنندگان به آيتالله صافي، به زعم خودش زمين را عوض كرد و به اصلاحطلبان پريد. حرف اصلي اين افراد آن بود كه دفاع از مرجعيت با مواضع اصلاحطلبان جور درنميآيد زيرا در مقاطع متفاوت، اين جناح منتقد شخصيتهاي روحاني بوده است. مثالي را هم كه مطرح كرد آيتالله مصباح بود.بر فرض كه وقوع چنين اتفاقي را بپذيريم، آيا حمله به آيتالله صافي مجاز و قابلتوجيه ميشود؟ و آيا مرحوم مصباح همتراز مراجع است؟ اين پرسشي است كه مدافعان سايت افراطي نميتوانند به آن پاسخ دهند. و اگر هم برايش جوابي پيدا كنند، در باتلاق سوالهاي بعدي گرفتار خواهند آمد.
نكته آخر در اين زمينه كه شگفتانگيز مينمايد برخورد رييسجمهور است. درحاليكه مسوولان بلندپايه كشور قولا يا عملا مخالفت خود را با اين اسائه ادب اعلام كردهاند جناب آقاي رييسي لام تا كام چيزي نگفته است.
آنچه شائبهبرانگيز مينمايد انتساب مديريت سايت افراطي به يكي از بستگان آقاي رييسجمهور است. آيا بايد بپذيريم آقاي رييسي به اين دليل سكوت كرده است؟ خدا كند دليلش فقط اين باشد زيرا اگر قبول كنيم كه او هم با حمله به يك مرجع تقليد همراه است (درحاليكه برخي مراجع عظام، جامعه مدرسين، مديريت خود علميه، جامعه روحانيت مبارز و... رسما اعلام مخالفت كردهاند تالي فاسدهايي دارد كه بعيد است رييسجمهور آن را بپذيرد.
حتما آقاي رييسي آن اندازه هوشمند هست كه بداند افرادي كه به مرجع تقليد رحم نميكنند نسبت به او كه شاگرد شاگرد افرادي چون آيتالله صافي محسوب ميشود، بسيار بيادبانهتر رفتار خواهند كرد.
سایر اخبار این روزنامه
شكست در گلاسكو در حكم مرگ بشر است
دلار جهانگيري تا يارانه محسن رضايي
جمعيت زير خط فقر در سه سال اخير دو برابر شد
87 درصد واكسنهاي كرونا طي 3 ماه گذشته به كشور رسيد
يادداشتهاي امروز
گزارش ديدار رييس قوه قضاييه
عاقبتِ عاقبتنينديشي در سياست
اصلاحطلبان و چالشهاي پيشرو
سكوت رييسي، چرا؟
تاريخيت اكنون
مشكلات اصلي ازدواج
كابوس بازنشستگي
احياي جهاديا احياي روستاها؟