روزنامه وطن امروز
1400/08/13
طلای سیاه در قله
گروه اقتصادی: طی ماه گذشته، قیمت گاز طبیعی و نفت خام هر کدام حدود 14 درصد افزایش یافت. در واقع، از ابتدای سال تاکنون، نفت 5/63 درصد افزایش یافته و به دلیل تقاضای شناور و عرضه محدود به بالاترین نرخ خود در 7 سال گذشته رسیده است. افزایش قیمت گاز طبیعی و نفت در نقاط مختلف جهان، پیامدهای گستردهای بر رشد جهانی، تورم و اقتصاد خواهد داشت. در ماههای اخیر به وضوح شاهد افزایش تقاضای نفت و گاز به دلیل بازگشایی اقتصادها و به تبع آن سفر، تولید و... و همچنین آزاد شدن تقاضای متوقف شده از سال گذشته هستیم که این شرایط با کمبود عرضه نفت و گاز همراه بوده است. سال گذشته به دلیل برقراری قرنطینه کرونایی و محدودیتهای رفتوآمد، انبارهای گاز طبیعی، زغالسنگ و نفت نتوانستند به میزان معمول تکمیل شوند. به این ترتیب، در طول زمستان، انبارها به دلیل استفاده از این منابع طبیعی برای گرم کردن خانهها کاهش یافت. در همان زمان، در حالی که رانندگان کامیون به عنوان مشاغل ضروری در نظر گرفته میشدند و اجازه کار داشتند، مراکز آموزش این رانندگان کامیون تعطیل شد. در نتیجه، امروز با کمبود شدید رانندگان کامیون آموزشدیده مواجه هستیم که بتوانند این منابع طبیعی را با کامیونهای کانتینری بزرگ حمل کنند و این موضوع به نوبه خود منجر به عدم تکمیل سریع انبارها در سال جاری میشود. با ورود به فصل زمستان 2021، انبارها در سراسر اروپا، بویژه بریتانیا و بخشهایی از آسیا در سطوح پایینتر از میانگین کار میکنند. در عین حال، خشکسالی در آمریکای جنوبی منجر به تقاضای بیشتر برای منابع سنتی مانند زغالسنگ و گاز برای تولید برق شده است، به این معنی که آمریکای جنوبی، اروپا و آسیا برای کامیونهای گاز طبیعی مایع در حال رقابتند. در نتیجه، ما شاهد شکسته شدن اجزای زنجیره تامین هستیم. در برخی موارد، کامیونها 24 تا 48 ساعت منتظر میمانند تا محموله زغالسنگ یا LNG را تحویل دهند. کشورهای مختلف آسیا مانند چین (بزرگترین صادرکننده زغالسنگ) و هند نسبت به کاهش ذخایر هشدار دادهاند. این عدم تعادل عرضه و تقاضا در کنار افزایش انتظارات تقاضا با توجه به زمستان قریبالوقوع منجر به افزایش قیمتها شده است. افزایش قیمت نفت و گاز اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر اقتصاد جهانی دارد و قیمت نفت تأثیر مستقیمتری بر تورم دارد، زیرا 5/9 درصد در شاخص هماهنگ قیمتهای مصرفکننده (HICP) را تشکیل میدهد و بنزین، گازوئیل و نفت جهت گرمایش 1/4 درصد از HICP کل را تشکیل میدهند. پس از آن برق (9/2 درصد) و گاز طبیعی (9/1 درصد) قرار دارند. جدای از آن، با افزایش قیمتها، قدرت خرید مردم کاهش مییابد که باعث میشود مصرفکنندگان کمتر برای خریدهای اختیاری هزینه کنند. به طور مشابه، حاشیه سود شرکتهایی را که قادر به ارائه دستمزدهای بالاتر به کارگران نیستند، از بین میبرد و در نتیجه قدرت خرید کارگران را کاهش میدهد. به این ترتیب، این تغییرات در نتیجه رکود تورمی هستند، حتی اگر به نظر ما سناریویی کمتر محتمل باشد. مطمئنا این یک مساله محلی نیست، بلکه جهانی است و پیامدهای گستردهای دارد. * قیمت جهانی نفت در بالاترین حد در 7 سال اخیر در حالی که اقتصاد جهانی در مسیر بهبودی پس از همهگیری مرگبار کروناست، افزایش قیمت نفت تهدیدی برای بسیاری از اقتصادهای بزرگ و در حال توسعه جهان است. نفت خام که امسال بیش از 60 درصد افزایش یافته است به بحران انرژی تبدیل شده که گریبان اقتصادهای بزرگ را گرفته است و هیچ نشانهای از بهبود شرایط وجود ندارد، در این شرایط تولیدکنندگان بزرگ نفت همچنان روی عرضه محدود ثابتقدم هستند. یکی از دلایل افزایش قیمت نفت این است که جمعیت بیشتری واکسینه و از قرنطینه کرونا خارج شدهاند و به دنبال احیای فعالیتهای اقتصادی هستند که در نتیجه آن مصرف سوخت و حاملهای انرژی بالا میرود. به گفته تحلیلگران، روند صعودی قیمت نفت احتمالا در کوتاهمدت ادامه خواهد داشت. برای پاسخگویی به تقاضا در بازار، اوپک و متحدانش که با هم اوپکپلاس شناخته میشوند، چندی پیش تصمیم گرفتند افزایش مداوم و تدریجی تولید را حفظ کنند. از سوی دیگر تنشهای نفتکشها و روابط سیاسی غرب با منطقه خاورمیانه اثرات قابل توجهی بر بازار حاملهای انرژی خواهد گذاشت. دخالتهای نفتکشهای ایالات متحده در منطقه و ایجاد تنش با نفتکشهای ایرانی میتواند بر روند صعودی قیمت نفت و حاملهای انرژی بیفزاید. در حالی که اوپکپلاس متعهد شده است عرضههای متوقف شده بیشتری را به بازار بازگرداند، بعید است که این افزایش تقاضای فزاینده در اقتصادهای صنعتی را برآورده کند؛ بویژه در ماههای زمستان پیش رو که این تقاضای فزاینده شدت بیشتری هم خواهد گرفت. *** دزدی دریایی، نشاندهنده خشم آمریکا از افزایش صادرات نفتی ایران همزمان با افزایش قیمت نفت و کاهش عرضه در بازارهای جهانی، وزیر نفت در روزهای اخیر از افزایش صادرات نفتی کشور خبر داده بود. از طرفی گمانهزنی رسانههای غربی نیز حاکی از آن است فروش نفت ایران به چین در ماههای گذشته افزایش یافته است. چین به طور میانگین نزدیک به ۸۰۰ هزار بشکه در روز نفت خام از ایران در ۳ ماه اخیر وارد کرده است، این میزان ۲ برابر مقداری است که به طور قانونی در همین بازه زمانی سال گذشته از ایران میخرید. افزایش مقدار نفت خریداری شده چین از ایران در بحبوحه تلاش چین و ایران برای ارتقای روابط دیپلماتیک و اعمال فشار به دولت بایدن برای لغو تحریمهای ایران رخ داده است. از طرفی ارسال کشتیهای حامل سوخت از سوی ایران به لبنان نهتنها در رفع مشکلات سوخت برای مردم لبنان موثر بوده، بلکه تاثیر و پیامدهای آن خیلی گستردهتر از یک موضوع خاص بوده است. از نظر سیاسی و اقتصادی و به لحاظ شکستن تحریمها و محاصرهای که از طرف آمریکاییها علیه لبنان و مقاومت وجود دارد، ارسال کشتیهای حامل سوخت به لبنان تاثیرات شگرفی داشته است. در واقع ایران با تداوم صادرات نفت و فرآوردههای نفتی خود، موجب خنثیسازی تحریمهای آمریکا و غرب برای متوقف کردن صادرات نفتی خود شده است. ماجرای دزدی دریایی آمریکا که خبر آن دیروز منتشر شد هم در همین زمینه باید تفسیر شود؛ سیاستهای تحریمی آمریکا برای صفر کردن فروش نفت ایران شکست خورده است و آمریکاییها چارهای جز دزدی دریایی نیافتهاند. درحالی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا وعده صفر شدن صادرات نفت ایران را در محافل رسمی داده بود، با اتمام دوران ریاستجمهوریاش، آرزوی به صفر رساندن صادرات نفت ایران بر دلش ماند. بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا نیز در ادامه اعمال تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران، در تلاش برای جلوگیری از رشد صادرات نفت ایران همزمان با روی کار آمدن دولت سیزدهم برآمد اما در پی موفق نبودن اعمال فشار همهجانبه دولت آمریکا برای توقف فرآیند رشد صادرات نفت کشور و آغاز موج تازهای از افزایش صادرات نفت ایران، شاهد اقدامی از سوی این کشور بودیم که نشاندهنده استیصال آمریکا در ادامه اعمال تحریمهای نفتی و شکستن هیمنه این تحریمهاست. اینکه آمریکا به جای فشار به مشتریان نفتی ایران برای عدم انجام معامله با کشورمان و فشار به ایران برای کاهش قدرت فروش نفت دست به دزدی دریایی محمولههای نفتی ایران زده است، نشان میدهد این ابرقدرت پوشالی، از افزایش رشد صادرات نفت ایران و شکست سیاستهای مذبوحانه خود برای توقف ایران عصبانی شده راهی جز دزدی دریایی را برای آسیب زدن و ایجاد اختلال حتی کوچک و مقطعی در روند یک محموله صادراتی نفت ایران، پیشِ روی خود ندیده است. این مساله، نشاندهنده شکست آمریکا در پیادهسازی فشار حداکثری برای توقف و تحریم صادرات نفت ایران است.