روزنامه آفتاب یزد
1400/08/13
چالش ها و فرصت های عضویت در شانگهای
نسیم برنجی - دانشجوی روابط بین الملل دانشگاه تهران/ فارغ التحصیل علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطباییعضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای، به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که میتواند برای کشور سرنوشت ساز باشد، جمهوری اسلامی ایران همواره رویکردی انقلابی به نظام بینالملل داشته و در طول این سالها، تمایل و تلاشی جدی برای پیوستن به نهادها و سازمانهای بینالمللی نداشته است لذا عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک رویداد سیاسی مهم میتواند آغاز ساز روند همگرایی و تعامل ایران با مجامع بینالمللی باشد. بر اساس نظریه نهادگرایی نئولیبرال، همکاری و تعامل کشورها با سازمانهای بینالمللی بهترین و امنترین راه برای تاُمین و بیشینهسازی منافع ملی است. نظریه نهادگرایی، سازمانها و نهادهای بینالمللی را به عنوان توافقهای مفید و سودمندی بین کشورهای دارای حاکمیت میداند که نتایج همکاری جویانه را به وسیله کاهش بیاعتمادی و شک و تردید با ارائه اطلاعات به کشورهای عضو، تثبیت انتظارات متقابل از طریق ایجاد استانداردهای مشترک و نظارت بر تعهدات بینالمللی، تسهیل میکنند. بنابراین طبق نظریه نهادگرایی لیبرال، پیوستن جمهوری اسلامی ایران به سازمان همکاری شانگهای وسیلهای خواهد بود برای تقویت همگرایی منطقهای و تسهیل همکاریها و مراودات بینالمللی.
سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک سازمان منطقهای دارای ظرفیتهای مهمی برای بهره مندی از منافع امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. این سازمان از زمان تاُسیس خود بر امنیت منطقهای غیر سنتی تاُکید داشت و مهمترین اهداف خود را مبارزه با سه شر «تروریسم» «جدایی طلبی» و «افراط گرایی» اعلام کرده بود اما دستورکار سازمان در طول حیات آن گسترش یافته است و امروزه مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیز در حیطه فعالیتهای این سازمان قرارگرفته است.
و حالا ایران پس از چندین سال انتظار از سوی اعضای سازمان به عنوان عضو دائم پذیرفته شده است و این عضویت با نظرات متفاوت کارشناسان و تحلیلگران در داخل روبه رو است که بعضا به شکل کاملا سیاه و سفید به آن مینگردند و گاهی در منافع و ضررهای سازمان برای ایران، مبالغه میشود. لذا لازم است که یک ارزیابی همه جانبه و فراگیر به سود و زیان این اقدام سیاسی ارائه شود و نقاط قوت و ضعف سازمان همکاری شانگهای برای جمهوری اسلامی ایران روشن شود. بر این اساس در این مقاله ابتدا منافع و ظرفیتهای بهرهبرداری از سازمان برای ایران را بررسی میکنیم و سپس به چالشهایی میپردازیم که پس از عضویت کامل در سازمان، متوجه ایران خواهد بود.
فرصتهای اقتصادی
> بازار بزرگ مصرف؛ افزایش میزان تجارت
بحث همکاریهای اقتصادی در سازمان همکاری شانگهای امروزه فرصتی مشترک است که در گذشته بیشتر توسط اعضای ضعیفتر سازمان مورد تاکید قرار میگرفت و در حال حاضر تمامی اعضاء بر آن تاکید دارند. برخورداری از قریب به یک سوم جمعیت جهان و بخش اعظم منطقه اورآسیا با منابع فراوان انرژی و قرار گرفتن در یک موقعیت ژئواستراتژیک میان دو قطب پیشرفته اقتصادی جهان یعنی شرق آسیا و غرب اروپا، سازمان همکاری شانگهای را از منظر عناصر زیربنایی توسعه بسیار قدرتمند و توانا ساخته است. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه به گسترش تعاملات خود بر مبنای یک سیاست خارجی توسعه محور با سایر کشورها نیازمند میباشد. سازمان همکاری شانگهای با توجه به حضور چین، روسیه و هند زمینه مناسبی جهت دستیابی به اهداف توسعه محورانه ایران میباشد. ورود به این سازمان میتواند اقتصاد ایران را به اقتصاد کشورها و مناطق پیرامونی خود پیوند زده و قلمرو بزرگی در حوزههای جغرافیایی مختلف از شرق و جنوب شرق آسیا، منطقه آسیای مرکزی و روسیه ایجاد کند. عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای میتواند تاثیر بسزایی در زمینه افزایش سطح بازرگانی با کشورهای عضو سازمان داشته باشد و فرصت بهرهبرداری از امکانات و تسهیلات سازمان را در این زمینه فراهم کند، به عنوان مثال دولت چین در سال ۲۰۰۳ برنامه بلندمدتی برای ایجاد منطقه آزاد تجاری در سازمان پیشنهاد کرد و یک سال بعد یعنی درسال ۲۰۰۴ کشورهای عضو، سندی مشتمل بر یکصد برنامه مشخص برای افزایش میزان تجارت بین اعضای سازمان را امضا کردند، این سند شامل برنامههایی در خصوص تسهیل مسیرهای صادراتی، سرمایهگذاری مشترک، یکسانسازی حقوق گمرکی و بیشتر در مورد انرژی و کامودیتیها است. که جمهوری اسلامی ایران پس از عضویت کامل در این سازمان میتواند از امتیازات این سند و همچنین به بازار بزرگ و پرجمعیت کشورهای عضو سازمان دسترسی بیشتری پیدا کند. درحال حاضر کشورهای عضو شانگهای نیز زمینه و بستر همکاری با جمهوری اسلامی ایران را از هر زمان دیگری مهیاتر میدانند و بر این باورند که میتوانند همکاریهای بهتر و بیشتری با ایران داشته باشند اکثر رهبران کشورهای عضو در بیست و یکمین اجلاس سران سازمان بر تقویت و تعمیق سطح همکاری با تهران تاکید داشتند در همین جلسه در رایزنیهایی که بین ایران و تاجیکستان انجام شد دو کشور با ریشههای اعتقادی و فرهنگی و زبان مشترک، مصمم شدند که فصل نوینی از روابط دو جانبه رقم بزنند.
برای بررسی فرصتهای صادراتی که ایران از سازمان همکاری شانگهای بدست میآورد نگاهی اجمالی به کشورهای عضو سازمان خواهیم داشت، کشورهایی که میتوانند بازار مصرف بزرگی برای ایران باشند و چشمانداز خوبی از روابط تجاری با آنها وجود دارد؛
روسیه عضو بنیانگذار سازمان همکاری شانگهای با جمعیت تقریبی ۱۴۴ میلیون نفر، مقصد بسیار خوبی برای صادرات ایران است. باتوجه به شرایط آب و هوایی خاص روسیه، این کشور امکان تولید و کشت بسیاری از محصولات کشاورزی را ندارد بنابراین فرصتی است برای ایران که بتواند از آن بهرهبرداری کند. مجاورت ایران با کشور روسیه مزیت مهمی است برای افزایش صادرات و کاهش هزینههای انتقال کالا و ضمانتی برای امنیت کالاهای ارسالی، همچنین به دلیل برخی منافع مشترک سیاسی و اقتصادی ایران و روسیه بسیاری از واسطهها حذف و روابط اقتصادی پرسودتر میباشد.
چین به عنوان یک ابرقدرت اقتصادی جهان یکی از مهمترین شریکهای تجاری ایران است. بر اساس آمار و گزارش گمرک ایران مجموع تجارت ایران و چین (صادرات و واردات) در سال ۱۳۹۹ حدود ۱۴۵ میلیون و۷۰۰ هزار تن به ارزش ۷۳ میلیارد دلار بوده که از این میزان ۱۱۲ میلیون و ۲۹۳ هزار تن کالاهای صادراتی ایران به ارزش ۳۴ میلیارد و ۵۲۶ میلیون دلار بوده است. در مجموع تجارت ایران با چین حدود ۱۳ درصد از کل تجارت خارجی ایران است و این روابط اقتصادی پس از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و بهره مندی از امکانات بالقوه آن و همچنین عملیاتی شدن سند ۲۵ساله ایران و چین، میتواند به مراتب بیشتر شود.
ازبکستان یکی از تاثیر گذارترین کشورها در سازمان همکاری شانگهای است که در حال حاضر با توجه به پیشرفت اقتصادی که بدست آورده است مردم از قدرت خرید بالایی برخوردار شدهاند و دیگر یک بازار ساده و ارزان همچون گذشته نیست بلکه به عنوان یک بازار رقابتی برای کشورهای بزرگ دنیا مطرح شده است و از آنجایی که ایران با کشور ازبکستان دارای ارتباطات فرهنگی و جغرافیایی نزدیکی است میتواند یکی از مهمترین اهداف صادراتی برای ایران باشد.
کشور قزاقستان عضو دیگر سازمان که به عنوان یکی از اقتصادهای بزرگ آسیای مرکزی شناخته شده است. طبق آمار در سال ۲۰۱۴، شاخص اقتصادی قزاقستان در طی ۱۷ سال جهش ۲۲رتبهای را نشان داده است و بر این اساس در لیست بیست کشور پیشرو در آزادی اقتصادی قرار گرفته است و از آنجایی که اقتصاد قزاقستان مبتنی بر صادرات مواد خام (نفت، مواد معدنی و غلات) است ایران این شانس را دارد کالاها و محصولات متنوعی را به قزاقستان صادر کند.
کشور قرقیزستان اشتراکات و قرابتهای زیادی با ایران دارد و این اشتراکات فرهنگی و اجتماعی پتانسیل خوبی برای صادرات ایران به قرقیزستان محسوب میشود. قرقیزستان با آب و هوای بسیار متنوعی که دارد یکی از قطبهای تولید محصولات کشاورزی و همچنین دامپروری است بر این اساس ایران میتواند با توجه به اصل «مزیت نسبی» نیاز خود را در حوزه محصولات کشاورزی از این کشور، تامین کند و همچنین اقلام متنوع خود صادر کند.
کشور دیگر تاجیکستان است. کشوری مسلمان است که بیشتر مردم آن به زبان فارسی صحبت میکنند و ارتباطات و تشابهات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسیاری میان ایران و تاجیکستان وجود دارد بر این اساس روابط تجاری قوی میان دو کشور شکل گرفته است و حتی تا سال ۲۰۱۵ ایران دومین کشور سرمایهگذار خارجی در این کشور به شمار میرفت. اما به دلیل برخی مسائل سیاسی در چند سالی، نقش ایران در این کشور کمرنگ شد، که در حال حاضر با رفع اختلافات و بخصوص موافقت تاجیکستان در بیست یکمین اجلاس سران سازمان شانگهای با عضویت ایران در این سازمان، ایران میتواند به جایگاه مهم اقتصادی خود در این کشور بازگردد و از منافع اقتصادی آن بهرهمند شود، تاجیکستان با عضویت در سازمانها و توافقات بینالمللی مثل؛ WTO، صندوق بینالمللی پول، یونسکو، اکو، جامعه شورای
مشترک المنافع، سازمان همکاری شانگهای و بانک توسعه آسیا توانسته جایگاه خود را در سطح جهانی تثبیت کرده است و میتواند شریک تجاری مهمی برای ایران باشد.
کشور بعدی پاکستان است که سالانه چیزی در حدود ۶۰ میلیارد دلار واردات دارد اما سهم ایران از این بازار کمتر از یک درصد است، و این در حالی است که ایران میتواند تامینکننده بسیاری از نیازهای پاکستان در گاز مایع، فرآوردههای نفتی و پتروشیمی (نفت، قیر، نفت سفید، گازوئیل، بنزین، کودهای شیمیایی، تولیدات پلیمری و...) لبنیات، خشکبار، لوازم خانگی، لوازم بهداشتی ساختمانی و... باشد، بنابراین پاکستان یک بازار مصرف و یک هدف مهم صادراتی برای ایران خواهد بود که پس از عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای و بهره مندی از امتیازات تعرفهای و تسهیلات دیگر، امکان مراودات بیشتر فراهم خواهد شد.
هند کشوری است که پس از چین نقش بسیار مهمی در تجارت ایران دارد و یکی از هدفهای مهم برای صادرات کالا و محصولات ایرانی است. اصول تجارت هند مبتنی بر سهولت در امر صادرات، کاهش هزینه تجاری، کاهش عوارض و حقوق گمرکی کالا و خدمات، ایجاد محیط رقابتی در داخل و... است و بر این اساس هند دارای اقتصادی قوی و پر رونق است و کشورهای زیادی مایل به همکاری با آن هستند، و ایران میتواند از این فرصت نهایت استفاده را داشته باشد چرا که کالاهای وارداتی و نیاز هند محصولاتی هستند که ایران توانایی بالایی در صادراتشان دارد کالاهای وارداتی این کشور نفت خام و مشتقات آن، طلا و جواهرآلات، ذغال سنگ و گازهای نفتی است.
> کلاب مشترک انرژی؛ حفظ و گسترش صادرات انرژی
پروژه های مشترک سازمان در حوزه انرژی همواره در اولویت بوده است. این پروژهها شامل کشف، استخراج و بهرهبرداری از حوزههای نفت و گاز، و استفاده مشترک اعضا از منابع آب شیرین هستند جمهوری اسلامی ایران میتواند پس از عضویت دائم در سازمان شانگهای برای حفظ و گسترش صادرات نفت خود نیز امکان بهتری بدست آورد از آنجایی که دو قدرت اقتصادی سازمان همکاری شانگهای (چین و هند) وابسته به واردات انرژی هستند، ایران نیز میتواند با در اختیار داشتن ۱۴ درصد ذخایر نفتی و ۳۶ درصد ذخایر گازی جهان به عنوان یک تاُمینکننده پایدار نقش ایفا کند. در سال ۲۰۰۶، روسیه طرح تاسیس یک «کلاب مشترک انرژی» را پیشنهاد داد که به عنوان یک نهاد مشورتی غیردولتی برای هماهنگی سیاستهای انرژی تاُمینکنندگان و مصرفکنندگان انرژی SCO باشد. و بر اساس این طرح اعضا میتوانند در خصوص مبادلات انرژی پیوند قویتری داشته باشند. اگرچه این طرح هنوز در ابتدای راه است اما پس از عضویت ایران پیشبینی میشود که این طرح با جدیت بیشتری پیگیری شود چرا که تشکیل این باشگاه انرژی، با حضور ایران و روسیه دو کشوری که دارای بیشترین سهم از ذخایر انرژیهای فسیلی هستند و همچنین وجود چین و هند به عنوان دو بازار مصرف بزرگ، میتواند تاثیرات بسیار مهمی بر بازار جهانی انرژی داشته باشد. نکته مهم کلاب مشترک انرژی سازمان همکاری شانگهای این است که در این مجموعه بزرگترین تولیدکنندگان کنار بزرگترین مصرفکنندگان قرار گرفتهاند و این امر وضعیت متفاوتی نسبت به سازمانی مانند اوپک ایجاد میکند چرا که اوپک در واقع صرفا تولیدکنندگان نفت را گرد هم آورده که به صورت بالقوه رقیب یکدیگر هستند کارکرد این نهاد در حوزه نمایندگی تولیدکنندگان است. که از سوی دیگر آژانس بینالمللی انرژی با کارکرد نمایندگی مصرفکنندگان با تصویب و تنظیم برخی سیاستهای خاص، موجب مشکلات و محدودیتهایی برای اوپک میشود، اما سازمان همکاری شانگهای با کنار هم قراردادن تولیدکننده و مصرفکننده در یک مجموعه و سازمان باعث شده است که ظرفیتی فراهم شود که بتواند الگوی جدیدی در بخش انرژی در عرصه بینالملل، خلق کند.
> همکاریهای بانکی؛ کاهش مشکلات تحریمی
از دیگر دستاوردهای اقتصادی سازمان برای اعضای دائم، بهره مندی از امتیازات و تسهیلات «شورای مشترک بانکی» است، نخستین گردهمایی این شورا در ۳۰ نوامبر ۲۰۰۶ در پکن برگزار شد. هدف شورا مشترک بانکی، تسهیل نظام تامین مالی پروژههای مشترک سازمان است و در همین راستا چین برنامههای اقتصادی خود را در جهت تامین مالی پروژه «یک کمربند یک راه» تنظیم کرده است. عضویت کامل ایران در سازمان شانگهای با اضافه شدن پیوستهای مالی، تجاری و بانکی از جمله پیوستن سه کشور ایران، روسیه و چین به یک شبکه مستقل تبادلات بانکی میتواند بخش مهمی از مشکلات بینالمللی و تحریم بانکی ایران را در مورد تاسیس این بانکهای فراساحلی در مناطق آزاد اقتصادی و بویژه صنعتی، مرتفع کند. البته برای تسهیل روابط پولی و بانکی ایران با کشورهای خارجی در داخل نیز باید اصلاحاتی صورت بگیرد که مهمترین آن اصلاح مقررات مناطق آزاد اقتصادی به ویژه مقررات مربوط به تاسیس شعب «آفشور» بانک در مناطق آزاد است. آفشور بانک ها، بانکهایی هستند که از لحاظ مقرراتی با محدودیتهای کمتری مواجه اند، بنابراین در بسیاری از موارد سریعتر میتوانند به فرصتهایی که در اقتصاد وجود دارد، واکنش نشان دهند. در قوانین مناطق آزاد ایران، پیشبینیهایی مبنی بر تاسیس بانکهایی جدید،
تک شعبهای و مستقل از سایر بانکهای داخلی یا بینالمللی به عنوان آفشور بانک، وجود دارد. اما به دلایل متعددی همچون ناهماهنگیها در تیمهای اقتصادی دول گذشته، عدم آمادگی بانک مرکزی، عدم ثبات نرخ ارز در سالهای گذشته در ایران و البته مشکلات تحریم سیستم بانکی و تبادلات تجاری دلاری ایران با خارج از مرزها تاسیس این بانکها بینتیجه مانده است. قطعا حضور ایران در پیمان شانگهای و تفاهم نامههای مختلف مالی و تجاری بینالمللی، همچونFATF و حضور یاعدم حضور کشور در لیست سیاه OECD در موفقیت تاسیس و ادامه کار این بانکها در مناطق آزاد بسیار مهم و موثر است اما مشکل اساسی در مقررات سختگیرانه داخلی از جمله کفایت سرمایه سنگین تعیین شده بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برای این شعب یعنی مبلغ اولیه ۱۰۰ میلیون یورو بود که البته این مبلغ در سال ۱۳۹۸ به ۵۰میلیون یورو کاهش یافته است.
> حذف تدریجی دلار؛ کاهش وابستگی به دلار
در سالهای اخیر تلاشهایی میان چین و روسیه برای استفاده از ارزهای ملی و یا سایر ارزهای جهانی به جای دلار در تجارت جهانی صورت گرفته است، بعد از تحریمهای ایالات متحده علیه روسیه پس از بحران کریمه و تعرفههایی که دونالد ترامپ بر کالاهای چینی اعمال کرد، تلاشهای چین و روسیه برای حذف تدریجی دلار شدت بیشتری گرفته است. در سال ۲۰۱۴ پکن و مسکو قرارداد سهساله مبادله ارز به ارزش ۱۵۰ میلیارد یوآن (۲۴.۵ میلیارد دلار) امضا کردند و همچنین در ژوئن ۲۰۱۹ طی سفری که رئیس جمهور چین، شی جین پینگ به روسیه داشت دو کشور توافق کردند که برای تسویه حسابهای بینالمللی به جای دلار از ارزهای ملی استفاده کنند و مکانیزمهای پرداخت با ارزهای ملی را توسعه دهند. علاوه بر اینها چین و روسیه قصد دارند که یک سیستم مالی خارج از نظارت ایالات متحده ایجاد کنند که از صلاحیت و قدرت کافی در جهان برخوردار باشد و ضمن کاهش اثرات منفی تحریمهای احتمالی آمریکا راه برای تجارت جهانی با کشورهای مورد تحریم آمریکا هموار شود و این اهرم فشار تحریم تضعیف گردد. اگر این مکانیسم پرداخت غیر دلاری فعال گردد پیشبینی میشود که کشورها و اتحادیههای دیگری نیز به این فرآیند دلارزدایی بپیوندند.
فرصتهای سیاسی-امنیتی
> مقابله با یک جانبه گرایی آمریکا و توازن قوا
سازمان همکاری شانگهای را میتوان اقدامی موازنه بخش در واکنش به یک جانبه گرایی ایالات متحده دانست، روسیه و چین میخواهند موازنهای در برابر ایالات متحده شکل دهند، ولی چون موازنه شدید در نظام تک قطبی ریسک بالایی به همراه دارد، در پی ایجاد موازنه نرم برآمده اند. بهبود روابط روسیه و چین و توسعه سازمان همکاری شانگهای را میتوان موازنه نرم در برابر ایالات متحده است. درواقع آنها میخواهند حفظ وضع موجود را برای ایالات متحده، از طریق افزایش هزینهها به چهار شکل دشوار سازند؛
۱) محرومیت ژئوپلیتیک؛
۲) همکاری دیپلماتیک آشکار در برابر قدرت تهدید کننده
۳) همکاری اقتصادی انحصاری
۴) دیپلماسی مجادله
البته به سختی میتوان در اسناد سازمان همکاری شانگهای عبارتی پیدا کرد که به طور ضمنی یا آشکار از تحریم ژئوپلیتیکی علیه ایالات متحده استفاده کرده باشد. اما این بدین معنی نیست که سازمان همکاری شانگهای نمیتواند یک حرکت در جهت موازنه نرم باشد. شاید در هیچ زمانی به اندازه امروز، چین و روسیه به این اندازه از سوی غرب به ویژه آمریکا تحت فشار نبودند یکی از دلایل خروج آمریکا از افغانستان و خاورمیانه و افزایش فشار بر روسیه از ناحیه اوکراین و همچنین امضای پیمان نظامی سه جانبه AUKUS میان سه کشور استرالیا، آمریکا و انگلیس نشان از افزایش تمرکز غرب، بر چین و روسیه است بنابراین مسئله یک جانبه گرایی و رویکرد هژمونیک آمریکا برای ایران، چین و روسیه به عنوان بنیانگذاران سازمان شانگهای یک مسئله مشترک است و عضویت جمهوری اسلامی ایران در این سازمان میتواند به نقشآفرینی موثر طرفین برای دستیابی به اهداف مشترک در منطقه کمک کند. عضویت کامل ایران در سازمان شانگهای، گرایشهای ضدغربی در این سازمان را افزایش خواهد داد.
> مبارزه با تروریسم، افراطیگری و قاچاق مواد مخدر و انسان
طبق اساسنامه سازمان شانگهای، اساسا هدف از تشکیل این سازمان مبارزه با سه شر تروریسم، افراطیگری و قاچاق مواد مخدر است بنابراین مهمترین همکاریها و اقدامات سازمان در این زمینه انجام میشود و اعضای سازمان نیز از منافع حاصل از این همکاریها بیشترین بهره را خواهند داشت. در حال حاضر ایران در محیط پیرامونی خود با چالشهای امنیتی، تروریسم، مداخلات قدرتهای
فرا منطقهای و دولتهای ضعیف رو به رو است که با روی
کار آمدن طالبان در افغانستان این نگرانیها نیز شدت گرفته است،
و یکی از دلایلی که اعضای سازمان همکاری شانگهای در بیست و یکمین اجلاس سران سازمان نسبت به عضویت کامل ایران در سازمان نظر مثبت نشان دادند مسائل مربوط به افغانستان و تهدیدات احتمالی روی کار آمدن طالبان، از جمله خشونت، رشد گروههای تروریستی، افراط گرایی قومی و ترس از تسری این مشکلات به کشورهای عضو سازمان است. اعضای سازمان شانگهای لازم دانستهاند که برای امنیت منطقه کشورهای منطقه باید تبادل اطلاعات و همکاری بیشتری داشته باشند بنابراین عضویت کامل ایران در سازمان میتواند کمک بزرگی به ثبات و امنیت منطقه باشد. سازمان همکاری شانگهای به مثابه یک بازیکن اصلی در منطقه، نقش اساسی در عرصه امنیت بازی میکند و جمهوری اسلامی ایران امروز برای اینکه بتواند به عنوان قدرت منطقه قد علم کند باید در حفظ ثبات منطقه بکوشد و همکاری را میان همسایگان و متحدان خود افزایش دهد لذا عضویت در سازمان همکاری شانگهای میتواند پیشران این امر برای ایران باشد.
درزمینه قاچاق مواد مخدر نیز باید توجه داشته باشیم که ایران نخستین مسیر مهم قاچاق مواد مخدر به سمت غرب است و پس از آن ترکیه، بالکان و دیگر مناطق قرار دارند. بنابراین مبارزه با قاچاق مواد مخدر برای کشور ما امری مهم محسوب میشود که با تبادل اطلاعات و همکاری با کشورهای عضو سازمان، قطعا میتوانیم موثرتر عمل کنیم. در سازمان شانگهای ایران، روسیه، پاکستان، تاجیکستان، و افغانستان در کنار یکدیگر خواهند بود تا با پدیده قاچاق مواد مخدر مبارزه کنند و دامنه تاثیرات منفی آن را کاهش دهند.
> افزایش قدرت ایران در منطقه
جمهوری اسلامی ایران بنا به موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خود در منطقه و همچنین به دلیل مسائل ایدئولوژیک خود همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ نظام بینالملل و شرکای آنها در خاورمیانه و خلیج فارس بوده است. و تولد نامشروع اسرائیل در منطقه خاورمیانه وضعیت پیچیدهای از لحاظ امنیت برای منطقه ساخته و بحرانهای متعددی را پدید آورده است. بر این اساس جمهوری اسلامی نیاز دارد که برای حفظ امنیت مرزهایش و همچنین تامین ثبات منطقه علاوه بر افزایش توان هسته ای، متحدانی داشته باشد که بازدارندگی کافی در مقابل تهدیدات دشمنان خود ایجاد کند.
از آنجایی که یکی از مهمترین اهداف سازمان همکاری شانگهای مبارزه با تروریسم میباشد و در برخی موارد ایران و روسیه در مقابل اسرائیل دارای اشتراک منافع هستند، عضویت کامل ایران در سازمان بر قدرت امنیتی ایران میافزاید اما باید توجه داشت که جمهوری اسلامی ایران نباید دلخوش به رابطه با شرق، از غرب غافل شود، تجربه نشان داده است که اتحاد همه جانبه با ابرقدرتها منافع ملی ایران را تامین نمیکند، ایران کشوری است با شرایط خاص فرهنگی و جغرافیایی که بهترین استراتژی برای آن در عرصه بینالمللی توازن در رابطه با قدرتهای شرق و غرب است، در واقع ایران باید به سمتی حرکت کند که از سازمان شانگهای در جهت متوازن کردن رابطه پرتنش خود با غرب استفاده کند، همان سیاستی که روسها و چینیها در خصوص رابطه خود با غرب با کارت ایران بازی میکنند. حضور جمهوری اسلامی ایران در سازمان شانگهای میتواند فرصتی بسیار مناسب برای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقهای باشد. تهران اکنون میتواند در تصمیمسازیهای سازمان همکاری شانگهای نقش بازی کند و همچنین اعتبار و پرستیژ بینالمللی که ایران با عضویت در این سازمان کسب میکند، که در نوع خود اهمیت زیادی دارد. ایران عملا با عضویت خود مشارکت و همکاریهای منطقهای خود را تقویت میکند. البته این در صورتی است که اقدامات و تصمیمات جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی مبتنی بر یک استراتژی منطقی و برنامهای دقیق باشد و همچنین کشور روسیه و چین تمامی پیامدهای عضویت جمهوری اسلامی ایران را در سازمان تحمل کنند.
> تقویت اعتمادسازی و همگرایی منطقهای
ارنست هاس تئوریسین نو کارکردگرا، همگرایی را فرایندی توصیف میکند که طی آن رهبران سیاسی کشورهای مختلف متقاعد میشوند که تنها راه تامین منافع ملیشان همکاری با کشورهای دیگر و وفاداری به یک مرجع بالاتر خواهد بود بنابراین به سازمانها و نهادهای بینالمللی میپیوندند. نهادهای بینالمللی میتوانند تاثیر مهمی روی رفتار همکاری جویانه کشورها و نظم بینالمللی داشته باشند و با توجه به این که نهادهای بینالمللی دارای هویت مستقل در سیاست بینالمللی هستند، میتوانند، مستقل از منابع قدرت و ترجیحات کشورها، نتایج بینالمللی و رفتار کشورها را تعیین کنند. نهادهای فراملی میتوانند با ایجاد همگرایی، نقش مهمی را در ایجاد زمینههای همکاری بینالمللی به ویژه همکاری بین دولتها برای حل بحرانهای بینالمللی و نیز دستیابی به اهداف مشترک ایفا کنند. همگرایی منطقهای به جای آنکه به حاکمیت، توانایی نظامی و موازنه قدرت بپردازد، معطوف به وظایف، مراودات، ادراکها و یادگیری است و یکی از مهمترین راههای تقویت همگرایی میان کشور ها، پیوستن به نهادها و سازمانهای منطقهای و بینالمللی است. همانطور که آدلر و بارنت سازه انگار میگویند نهادها میتوانند تشویقکننده چهار امر مثبت باشند؛ نخست، نهادها میتوانند باعث توسعه اعتمادسازی شوند. دوم، به شکلگیری یک هویت مشترک کمک مینمایند. سوم، به ایجاد یک فرهنگ منطقهای یا سیستم ارزشی که دموکراسی و حقوق بشر را در بر میگیرد، کمک میکنند. و چهارم، توسعه «یادگیری اجتماعی» است. یادگیری اجتماعی مفهومی است به معنای، درونی ساختن شبکهها و دستورالعملها و نهادهای رسمی میان بازیگران که به تدریج باعث شناخت بین الاذهانی و تقویت همگرایی و همچنین رفع احساس تهدید میشود. در سازمان همکاری شانگهای کشور چین با اتخاذ سیاستها و اهداف اقتصادی و سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی به کشورهای آسیای مرکزی و راهاندازی پروژه بزرگ راه ابریشم چین، مناطق مختلف را به هم وصل میکند و الگوی مهمی از همگرایی منطقهای و روابط مسالمتآمیز را ایجاد میکند.
فرصتهای فرهنگی
> تقویت زبان فارسی در کنار گروه فارسی زبان سازمان همکاری شانگهای
عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای علاوه بر سایر منافع اقتصادی و سیاسی-امنیتی، منافع فرهنگی نیز خواهد داشت، یکی از عناصر مهم در فرهنگ یک کشور، زبان است. وقتی از هویت ایرانی سخن به میان میآید قطعا اولین مولفه این هویت مشترک، زبان فارسی خواهد بود، قدرت زبان، شعر و ادب فارسی یک میراث فکری و فرهنگی ارزشمند است که امروزه دارای یک قلمرو وسیع از جغرافیای انسانی است که از افغانستان تا پاکستان و تاجیکستان شاهد زبان و ادب فارسی هستیم. سه عضو سازمان همکاری شانگهای یعنی افغانستان (عضو ناظر) و تاجیکستان و پاکستان (اعضای اصلی) از هم زبانان ایران و نزدیکان زبان فارسی هستند. در افغانستان زبان فارسی در واقع زبان مشترک همه اقوام و ملیتهای مختلف است، به این معنا که میان یک پشتو زبان و یک ترک زبان تنها زبان مفاهمه زبان فارسی است، و همچنین زبان نوشتاری تمامی مکاتبات رسمی، زبان ادارات و مصوبات دولتی همه به فارسی است، و اساسا زبان فارسی در افغانستان جایگاه رفیع و ارزشمندی دارد. در تاجیکستان علی رغم آنکه زبان رسمیشان با عنوان زبان تاجیکی ثبت شده است اما در حقیقت زبان این کشور فارسی است و در هیچ اثری از صد سال پیش به قبل، نامی با عنوان زبان تاجیکی ذکر نشده است و این میراث عهد شوروی است که امروزه از زبان تاجیکی سخن رانده میشود. و همچنین در پاکستان نیز هرچند که اردو، زبان رسمیشان است اما در واقع زبان فارسی، مادر زبان اردو است، نزدیکی زبان فارسی و اردو در شبه قاره هند و پاکستان مورد تایید همگان است، و وجود شعرایی مثل امیرخسرو، بیدل دهلوی، اقبال لاهوری، ابوالفرج رونی، ادیب پیشاوری و... که به زبان فارسی شعر سرودهاند مهر تاییدی بر این باور است. بنابراین ایران در سازمان همکاری شانگهای هم زبانانی دارد که میتوانند
به عنوان یک ظرفیت بالقوه برای تقویت زبان فارسی و ترویج و گسترش آن به دیگر نقاط جغرافیایی باشد. همکاریهای چندجانبه با این سه کشور عضو سازمان، در زمینههای صنعت چاپ و نشر و کرسیهای آموزش زبان، میتواند در جهت تقویت زبان
فارسی بسیار موثر باشد. ایران به عنوان کشوری که میتواند ظرفیت ساز تحولات آیندهٔ جهانی باشد باید، همکاری متقابل با سایر کشورها و جوامع سیاستهایی داشته باشد. گسترش زبان فارسی در کشورهایی با پیشینه مناسب زمینه تعامل و همکاریهای مختلف را فراهم خواهد کرد. زبان یکی از اجزای هویت ملی در راستای بازتولید قدرت نرم است. به تعبیر جوزف نای گسترش زبان ملی، یکی از منابع قدرت نرم به شمار میرود. جانیس بیالی ماترن اذعان دارد که در پشت یک زبان نیروی نمایندگی (representational) وجود دارد. هرچند که نیروی نمایندگی غیر فیزیکی است، اما همچنان یک شکل از قدرت اجباری است که مسئول نمایندگی ملت است، اما به روشهای جدیدی اعمال میشود. ترویج زبانهای ملی در نقاط مختلف و گرایش جهانی دستاوردهای بسیاری دارد مثل؛ بهبود پرستیژ و چهره منطقهای و بینالمللی، افزایش واردات علمی و فرهنگی، افزایش نفوذ فرهنگی در کشورها و ملتهای دیگر، افزایش اقتدار فرهنگی و هنجاری و...
> خنثیسازی تبلیغات رسانهای مبنی بر وجود رابطه علت و معلولی بین اسلام تروریسم
در سالهای اخیر رسانههای ضد اسلام خیلی تلاش کردهاند که هرگونه فعالیتهای تروریستی و افراط گرایی را به اصل دین اسلام نسبت دهند، و خصوصا مذهب شیعه را طوری جلوه دهند که گویی رابطه علت و معلولی میان شیعه و تروریسم وجود دارد، اما عضویت جمهوری اسلامی ایران، در سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک کشور شیعی میتواند این تبلیغات منفی علیه اسلام و تشیع را بیاثر میکند، چراکه یکی از اهداف اصلی سازمان همکاری شانگهای مبارزه با تروریسم و افراط گرایی است و عضویت ایران در این سازمان، مهر تاییدی بر برائت ایران از تروریسم است. هرچند که نقش ویژه و بیبدیل ایران در مقابله با تروریسم و افراطگرایی ثابت شده است و گوشهای از آن در مقابله با تروریستهای تکفیری و حمایت از دولتهای ملی در عراق، سوریه و لبنان بروز یافت و نشان داد که تهران تنها قدرتی است که به دنبال مقابله واقعی با افراطگرایی بوده و اجازه استفاده ابزاری از گروههای تروریستی برای پیشبرد اهداف سیاسی را به کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نمیدهد. و حالا عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در سازمان همکاری شانگهای اسلام هراسیها و تبلیغات منفی علیه ایدئولوژی جمهوری اسلامی را در اذهان جهانی خنثی میکند.
تهدیدات و چالشها
> اختلافات و قطببندیهای درونی سازمان
اهمیت جغرافیای سیاسی و اقتصادی سازمان شانگهای با حضور قدرتهای بزرگ مثل چین، روسیه و هند از نقاط قوت این سازمان است، اما سطح متفاوت پتانسیلهای اقتصادی کشورهای عضو، تنشهای تاریخی، سیاست خارجی چندسویه و رقابتهای فزاینده میان روسیه و چین بر سر تعریف حوزه نفوذ، فقدان تشکیلات منسجم و وجود اعضایی عموما با علایق ژئوپلیتیکی و منافع متعارض از جمله چالشهایی هستند که هزینهها و خساراتی را به اعضای سازمان تحمیل میکنند. پیوندهای نه چندان عمیق سیاسی و امنیتی اعضا، سازمان را به نوعی محل حضور قدرتهای رقیب در بخشی از آسیا تبدیل کرده است، پیچیدگیهای روابط قدرت، هم سویی استراتژیک چین-پاکستان و هند-روسیه از یکسو و رقابت میان چین-روسیه و هند-پاکستان از جانب دیگر به قطبی شدن بیشتر سازمان میانجامد.
چالشهای پیش روی همگرایی سازمان همکاری شانگهای بسیار متنوع است که یکی از مهمترین آن، اختلاف و بعضا تضاد همیشگی میان پکن و مسکو بر سرتعیین اهداف و عملکردهای این سازمان و تلاش برای تاثیر بر دستور کارهای سازمان است، چین و روسیه نه تنها میتوانند مانع توسعه جغرافیایی سازمان همکاری شانگهای شوند، کما اینکه بین سالهای ۲۰۰۱-۲۰۱۶ این گونه بود، بلکه برای ترسیم چشم اندازها و دستور کارهای متفاوت و متضاد برای این سازمان در جهت واگرایی آن گام برمیدارند، پکن خواهان عملکرد سازمان همکاری شانگهای به مثابه یک نهاد فرامنطقهای محدود با دستور کارهای عمدتا اقتصادی است تا بتواند از ظرفیت نهادی آن برای تقویت «ابتکار یک کمربند، یک راه» و نقش آفرینی در ژئواکونومی جهانی استفاده نماید. روسیه اما سودای این را دارد که سازمان به گردهمایی منطقهای با اعضای بیشتر با اهداف ژئوپلیتیک جهانی، تبدیل شود و همچنین روسیه با تاسیس «سازمان امنیت دسته جمعی» و «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» تلاش کرده است از چیرگی چین بر آسیای مرکزی جلوگیری کند. بدیهی است که تجمیع خواستههای متفاوت و رقابت میان دو عضو برتر سازمان همکاری شانگهای با یکدیگر اگر نه غیر ممکن اما مشکل خواهد بود و میتواند یکی از پیشرانهای واگرایی در این سازمان باشد.
از دیگر اختلافات درونی سازمان روابط تشنجآمیز هندوستان با چین و پاکستان است که پیوند و همبستگی ضعیف سازمان را به ما نشان میدهد برای بررسی اختلافات پکن و دهلی نو بهتر است نگاهی به جنگ چین و هند در سال ۱۹۶۲ بر سر مسائل مرزی بیندازیم، اصل مناقشه در باره منطقه اقصی در هیمالیا بود، که در نهایت هند از مناطق شمالی یعنی کشمیر و منطقه هم مرز با کشمیر که تحت کنترل پاکستان است عقب نشینی کرد و در این جنگ باریکهای از کشمیر به تصرف چین درآمد که پس از آن طی یک توافق با پاکستان به صورت رسمی به چین واگذار شد که البته هند این توافق را به رسمیت نمیشناسد. بعد از طرح یک جاده و یک کمربند و واگذاری بندر گوادر در ایالات بلوچستان کشور پاکستان به چین اختلافات مرزی چین و هند افزایش یافته است و علت این امر هم آن است که جاده قره قوم که چین را به گوادر وصل میکند از کوههای کشمیر و محل منازعه هند و پاکستان عبور میکند، و هند نیز در پاسخ به همین پروژه در شمال لداخ در حال احداث پایگاه هوایی و پروژههای عمرانی از جمله احداث جاده نظامی میباشد. و این موضوعی است که با مخالفت چین و پاکستان روبهروست.
اختلافات درونی سازمان، شرایط را برای جمهوری اسلامی ایران پس از عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای سختتر میکند. ایران مجبور است تعهداتی را بپذیرد و در جریان فرایند تصمیمگیری مواضع رسمی خود را اتخاذ کند، به عنوان مثال در همین مناقشه هند با چین و پاکستان شاید از ایران خواسته شود که موضع رسمی خود را روشن کند موضوعی که تا قبل از عضویت کامل ایران در سازمان، به صورت مستقیم به ایران مربوط نمیشد. پکن و دهلی نو به عنوان دو شریک اصلی اقتصادی ایران انتظارات متفاوتی از ایران خواهند داشت بنابراین در این مورد اتخاذ موضع رسمی برای ایران میتواند به معنای از دست دادن یک شریک تجاری خوب باشد. و این در صورتی است که اساسا انگیزه پیوستن ایران به سازمان شانگهای انگیزه اقتصادی بوده است.
نکته دیگر اینکه، فقدان ارزشها و هنجارهای مشترک بین کشورهای عضو سازمان مانع از شکلگیری یک هویت جمعی میان ملتهای عضو سازمان همکاری شانگهای میشود و درواقع عضویت در سازمان همکاری شانگهای برای شهروندان کشورهای عضو از اهمیت چندانی برخوردار نیست و صرفا این نخبگان سیاسی کشورهای عضو هستند که برای حفظ برخی منافع، مهمتر ازهمه، امنیت مرزها، اعتمادی متقابل ایجاد کردهاند و تصمیم گرفتهاند با عضویت در سازمان و تقویت همگرایی برای حل اختلافات، گزینه جنگ را در اولویت نداشته باشند اما از آنجایی که سیستم حکومتی کشورهای عضو سازمان عموما غیر دموکراتیک است و معمولا رهبران و کادر کوچک مشاورانشان در مورد همگرایی و یا جنگ تصمیم گیرنده هستند این امکان وجود دارد که با تغییر در هسته قدرت یک کشور، رویکرد آنها نسبت به همگرایی تغییر کند و اعتماد متزلزل میان اعضای سازمان نیز به خطر بیفتد و این امر برای یک سازمان امنیتی ضعف بزرگی محسوب میشود.
> انفعال سازمان در بزنگاههای بینالمللی
مشکل دیگر سازمان همکاری شانگهای سابقه بیعملی آن در شرایط حساس و بزنگاههای بینالمللی برای اعضا است. حتی برای روسیه که به عنوان یک قدرت جهانی عضو برجسته این سازمان محسوب میشود در دوران بحران اوکراین و ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه به روسیه، سازمان همکاری شانگهای حاضر به موضعگیری به نفع عضو بنیانگذار سازمان نشد. هر چند ممکن است که عملکرد روسیه در مسئله بحران اوکراین به لحاظ کارشناسی و اخلاقی قابل دفاع نباشد اما با توجه به تعهدات سنگین نظامی و امنیتی که در قالب سازمان همکاری شانگهای از اعضا خواسته میشود، کمترین انتظار، موضع گیریهای حمایت گرانه در چنین بزنگاههای مهمی است. وقتی سازمان با روسیه که عضو بنیانگذار و رکن اصلی سازمان است اینچنین برخورد میکند، مشخص است که جمهوری اسلامی ایران در بزنگاههای بینالمللی نباید چندان به حمایتهای سازمان امیدوار باشد.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه شود در مورد مسائل امنیتی سازمان است، اگرچه سازمان همکاری شانگهای مبارزه با شرهای سهگانه (تروریسم، افراط گرایی و جداییطلبی) را از اهداف عمده خود میداند و در راستای عملیاتی کردن اهداف خود، کنوانسیونهای متعددی را با کشورهای عضو، ایجاد کرده است اما دستاوردهای چشمگیری در عرصه مبارزه با شرهای سهگانه نداشته است. همچنان که میبینیم تهدید تروریسم به قوت خود باقی است، معضل جدایی طلبی در دو کشور چین و روسیه از میان نرفته است، در همین چند سال اخیر شاهد پیوستن بسیاری از شهروندان کشورهای آسیای مرکزی به داعش بودیم که تهدید جدی علیه ثبات و امنیت کشورهای آسیای مرکزی بودند، و همچنین گسترش روز افزون گروههای تروریستی در افغانستان همواره وجود داشته و اکنون با روی کار آمدن طالبان این نگرانیها افزایش یافته است. بنابراین جمهوری اسلامی ایران چندان نمیتواند روی چتر امنیتی سازمان همکاری شانگهای، حساب کند، هرچند که سازمان همکاری شانگهای وجهه امنیتی دارد اما یک اتحادیه نظامی همچون ناتو نیست که تعهد داشته باشد از تمام اعضای خود در مقابل هر تهدید نظامی، حمایت کند. لذا، باید در مورد چتر امنیتی سازمان برای ایران با احتیاط بیشتری صحبت شود.
> چالشهای داخلی ایران
ظرفیتهای سازمان در حوزه تجارت برای ایران بسیار ارزشمند است اما موانعی بر سر راه است که اگر آنها رفع نشود استفاده از ظرفیتهای بالقوه سازمان برای ایران، ممکن نخواهد بود. در اینجا به سه مورد از مهمترین نکات اشاره مینماییم؛ نخست اینکهعدم عضویت ایران در FATF چالشهایی را برای حضور فعال ایران در سازمان ایجاد میکند به عنوان مثال؛ جابه جایی وجوه ایرانی در مسیرهای بانکی با مشکل مواجه خواهد شد بنابراین جمهوری اسلامی ایران لازم است که در این خصوص تصمیمات مهمی بگیرد و یا اینکه با عزمی راسخ در جهت جلب رضایت اعضای سازمان برای تاسیس مکانیزمی جایگزین برای معاملات، تلاش کند. نکته دوم مربوط به تحریمها است، ایران در زمینههای گوناگون تحت تحریم است و اکثر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای با احتیاط وارد معامله با ایران میشوند و گاهی از انعقاد قرارداد با طرف ایرانی خودداری میکنند بنابراین جمهوری اسلامی ایران نباید عضویت در سازمان همکاری شانگهای را به معنای بینیازی از مذاکره برای رفع تحریم، تلقی کند. و نکته سوم اینکه هزینههای تمام شده برخی کالاهای تولیدی در ایران بالا است و قدرت رقابت با کالاهای مشابه کشورهای عضو را ندارد، لذا مهم است که با ایجاد وضعیت رقابتی در داخل توان تولید را در کشور بالا برده و حمایتهای بیشتری از تولیدکنندگان داخلی داشته باشیم همچنین لازم است در برخی موارد که تولید بیفایده و زیانده است و واقعا واردات بر صادرات اولویت دارد اصل «مزیت نسبی» را مورد توجه قرار دهیم و اصراری بر صرف هزینه و انرژی اضافه نداشته باشیم.
در نهایت با توجه به فرصتها و چالشهایی که بررسی شد، میتوان گفت که پیوستن ایران در سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک حرکت دیپلماتیک نقش بسیار مهمی در تقویت همگرایی منطقهای و سیاستهای همسایگی جمهوری اسلامی ایران، خواهد داشت و مسیر را برای بهرهبرداری از ظرفیتهای بینالمللی هموارتر خواهد کرد. اما برای آنکه ایران بتواند از این فرصتها بهره لازم را داشته باشد باید به دور از نگاهی مبالغهآمیز در مورد منافع حاصل از عضویت، سیاستهای هوشمندانهای را برای بالفعل کردن این طرفیتهای بالقوه داشته باشد و از سیاست نگاه به شرق نه به عنوان جایگزین روابط با غرب بلکه در جهت توازنسازی در روابط با کشورهای غربی استفاده نماید.
سایر اخبار این روزنامه
«جبهه پایداری» بعدِ عبور از اصولگرایان، از «رئیسی» هم عبور خواهد کرد؟!
نتایج فاجعه بار مشاورههای پزشکی از راه دور
کل مملکت فقط برای ماست!
ما از سرمایه گذاران، صاحبان صنایع و تولیدکنندگان حمایت میکنیم
زنان قدرتمند
بیشه بیشیر
فوتبال ایران زیر منگنه اینفانتینو!
وقتی همه خواب بودند
چالش ها و فرصت های عضویت در شانگهای
دزدی نافرجام آمریکا
هشدار به موقع رئیس جمهور
درورزش کشور چه خبراست؟