ژ کسب کرسی بین المللی ورزش «کاربلد» می‌خواهد

نداشتن کرسی در فدراسیون‌های جهانی و نهاد‌های بین‌المللی ورزش، سال‌هاست یکی از ضعف‌های بزرگ‌مان است؛ ضعفی که کم به قهرمانان و ورزشکارانمان ضربه نزده است، آخرین ضربه از نداشتن نفوذ در تصمیم‌گیری‌هایی که صورت می‌گیرد را هم در مسابقات بوکس قهرمانی جهان که در صربستان در حال برگزاری است خورده‌ایم؛ رقابت‌هایی که اگرچه با تاریخ‌سازی دانیال شه‌بخش و به دست آوردن اولین مدال جهانی برایمان همراه بود، اما به گفته سرمربی تیم ملی بوکس، ناداوری‌ها و حق‌خوری‌ها اگر نبود، شاگردانش، حق‌شان حداقل یک مدال دیگر هم بود.
پیشنهاد علیرضا استکی در گفت‌وگویی که با خبرگزاری ایرنا داشته برای پیشگیری از این ناداوری‌ها، حرفی است که سال‌هاست دلسوزان و مربیان تکرار کرده‌اند. او گفته است: «برای اینکه اینگونه گرفتار ناداوری نشویم، باید در بین تصمیم‌گیرندگان و مافیای بوکس جهان نفوذ کنیم.» نفوذ بین تصمیم‌گیرندگان هم تنها یک راه دارد، تلاش برای رسیدن به صندلی‌های فدراسیون‌های جهانی و قرار گرفتن در بین مدیرانی که تصمیم می‌گیرند.
ورزش ایران، اما هیچ‌گاه یک استراتژی قوی و هماهنگ برای رسیدن به پست‌های تأثیرگذار در نهاد‌های ورزشی نداشته است؛ یک نقشه راه که با هماهنگی‌ای که بین فدراسیون‌ها و سایر متولیان ورزش مانند وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک صورت می‌گیرد و به یک کار گروهی ختم می‌شود و زمینه موفقیت در رسیدن به پست و کرسی جهانی یا آسیایی را بالا می‌برد. این نقشه راه را در کمترین زمانی در ادوار گذشته ورزش می‌توان یافت.
همواره بدون اینکه یک اجماع کلی و یک راهبرد مشخص برای رسیدن به پست بین‌المللی باشد، فدراسیون مربوطه تلاش برای کسب یک پست در دستگاه‌های جهانی ورزش را آغاز می‌کند و نتیجه کار هم مشخص است و در کمتر زمانی پیش آمده است که بتوانیم یک صندلی مؤثر را به دست بیاوریم. سال گذشته بود که رضا صالحی‌امیری، رئیس کمیته ملی المپیک اعتراف کرد ۹۰ درصد کرسی‌های بین‌المللی که ورزش ایران به دست آورده بی‌تأثیر هستند؛ پست‌هایی که بیشتر جنبه تشریفاتی دارد و با نشستن روی این صندلی‌ها راهی برای نفوذ جهت جلوگیری از تصمیم‌های ناجوانمردانه و دور از عدالتی که برای ورزشکارانمان گرفته می‌شود، پیدا نمی‌کنیم.


در برخی اوقات هم شاهد بوده‌ایم که تلاش برای کسب یک کرسی بین‌المللی آن قدر حساب نشده و فاقد برنامه بوده است که حتی پیش از آنکه پای نماینده ایران به مجمع انتخاباتی آن فدراسیون یا نهاد جهانی برسد، او انصراف داده است تا عملاً رقابت نکرده، میدان را واگذار کنیم. آخرین نمونه آن هم ماجرای انتخاب حمید سوریان برای عضویت در هیئت رئیسه اتحادیه جهانی کشتی بود، پس از دکتر توکل و مدت کوتاهی که رسول خادم این پست را برای ایران در اختیار داشت، جای ایران به عنوان یکی از قدرت‌های کشتی دنیا در صندلی‌های مدیریتی کشتی دنیا خالی است و امسال فدراسیون کشتی برای پس گرفتن این پست، حمید سوریان را وارد گود رقابت کرده بود، البته در حالی انتخابات اتحادیه جهانی کشتی، اول هفته در حاشیه مسابقات قهرمانی امید‌های جهان در صربستان برگزار شد که سوریان حتی به بلگراد هم نرفت و پیش از آغاز انتخابات، انصرافش را اعلام کرد تا همچنان جای ایران در هیئت رئیسه اتحادیه جهانی کشتی خالی باشد.
اما ماجرای کناره‌گیری سوریان از ماه‌ها پیش قابل پیش‌بینی بود، از همان روز‌هایی که او در صحبت‌هایش، بی‌علاقگی به حضور در چنین رقابتی را به صورت غیرمستقیم بیان می‌کرد و علیرضا دبیر هم با دیدن این بی‌توجهی‌ها، مصاحبه و توصیه می‌کرد سوریان خودش باید برای رسیدن به هیئت رئیسه فیلا لابی کند تا نایب رئیس فعلی فدراسیون و اسطوره کشتی را به جلو هل دهد، البته این تلاش‌ها ثمری نداشت و در نهایت کشتی ایران، فرصت تلاش برای کسب یک کرسی بین‌المللی را از دست داد.
در ماجرای سوریان و انتخابش از طرف فدراسیون برای حضور در انتخابات هیئت رئیسه کشتی، می‌توان به خوبی دریافت که حتی در همان قدم اول برای کسب یک کرسی هم ناهماهنگ و بدون برنامه نشان می‌دهیم و برای معرفی یک نامزد همه جوانب در نظر گرفته نمی‌شود.
سوریان هم می‌شود خروجی چنین رویکردی که تنها به صرف عنوان پرمدال‌ترین کشتی‌گیر ایران در جهان و نامی که بزرگ است، او را راهی انتخابات اتحادیه جهانی کشتی می‌کند، بدون اینکه یک برنامه مدون و هدفدار که مرحله به مرحله آن پیش‌بینی شده باشد، وجود داشته باشد.
با چنین ضعف‌هایی همچنان نداشتن کرسی‌های بین‌المللی یکی از ضعف‌های بزرگ‌مان خواهد ماند و در صورت تغییر نکردن رویکرد و اصلاح روش، خواسته مربیانی مانند استکی که برای جلوگیری از ناداوری‌ها، خواهان نفوذ در سیستم تصمیم‌گیر‌های فدراسیون و نهاد‌های جهانی ورزش هستند، همچنان یک آرزوی دست نیافتنی خواهد بود.