روزنامه آفتاب یزد
1400/08/16
اینها روزنامه هستند نه روزنامه دیواری دوران دبیرستان
آفتاب یزد - رضا بردستانی: کیهانِ شریعتمداری، شنبه، ششم شهریورماه یکهزار و چهارصد، بلافاصله بعد از انجامِ نخستین سفرِ استانیِ «سیدابراهیم رئیسی» به سراغِ رسانههای عمدتاً اصلاحطلب آمد و آنها را در ستونِ ثابتِ: «نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای» با این تیتر: «سانسور سفر رئیسی به خوزستان از سوی مدعیان اصلاحات» به توپ بست و نوشت: «روزنامههای زنجیرهای روز گذشته سفر رئیسجمهور به خوزستان را سانسور کردند با آنکه سفر صبح جمعه آیتالله رئیسی به استان محروم خوزستان بازتاب گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت اما دیروز شنبه روزنامههای شرق، اعتماد، آرمان ملی، سازندگی، همشهری، دنیای اقتصاد و هفت صبح و کار و کارگر که این روزها از ضرورت همکاری و همدلی با دولت سخن میگویند، هیچ کدام در صفحه اول و یا تیترهای اصلی خود، خبر، تصویر و یا گزارشی در این خصوص منتشر نکردند.»توضیح ضروری این که، کیهانِ شریعتمداری به هرکه هرچه دلش خواست میگوید از جمله این که به روزنامههایی که مثل خودش فکر نکنند یا ننویسند میگوید: «زنجیره ای» و دلیل نامگذاری ستونی با عنوانِ «دیروزنامههای زنجیرهای» نیز به همین دلیل است! > از شنبه، ششم شهریور تا شنبه پانزدهم آبان
با نیم نگاهی به نیم صفحهی نخست روزنامههای اصولگرا و حامی دولتِ سیزدهم مورخ شنبه، ششم شهریور و مقایسهی آن با نیم صفحهی همان روزنامهها و این بار مورخ شنبه پانزدهم آبان متوجه خواهید شد اکثر قریب به اتفاق این روزنامه ها، نگاهشان به نُهمین سفرِ استانی رئیسی - یعنی سفر به سمنان که این بار عوض جمعه در پنجشنبه به وقوع پیوست - درست شبیه رفتار روزنامههای اصلاحطلب یا به تعبیر کیهانِ شریعتمداری؛ «زنجیره ای» در روزی است که به توپ بسته شدند.
این که یک روزنامه که بودجه و ردیف مشخص دارد و از انواع و اقسام حمایتهای مادی، قانونی، فراقانونی و معنوی برخوردار است توقع داشته باشد همهی روزنامههای کشور بالاتفاق تمامِ نیم صفحهی خود را به یک سفر اختصاص دهند یک معنا بیشتر ندارد و آن این که شریعتمداریِ کیهان نگاهش به روزنامه و روزنامه نگاری در حد روزنامه دیواریهای دوران دبیرستان است که به مناسبتهای مختلف تهیه و در ویترین نصب میشد. معنای این درخواست آن است که اساساً خط مشیِ روزنامه ها، مخاطبان، سیاستگذاری و شبیه این موارد را به هیچ انگاریم!
واقعیت ماجرا این که، همان روزنامههای به تعبیر کیهانِ شریعتمداری؛ «زنجیره ای»، در همان ایام انتخابات نیز به دلیل همراهیهایی که با رئیسی داشتند هم از سوی مخاطبان خود مورد اعتراض واقع شدند هم دست به اقداماتی زدند که کم از عملیات انتحاری نبود اما از آن جایی که کیهانِ شریعتمداری و شریعتمداریِ کیهان با یک حبه نبات گرمیشان میکند، با یک غوره، سردی (!) هرگاه اراده کنند آن سان که صلاح میدانند از روی اشخاص و رسانههای غیرهمسو با لودر و غلتک رد میشوند؛ خواه
حق باشند و خواه ناحق کما این که، عبارتهایی چون «زنجیرهای»، «اجارهای»، «بزککننده غرب»، «غرب زده» و «سرسپرده» نُقل و نباتی است که از زبان نویسندگان ستونهای مختلف این روزنامه نمیافتد از زبان شریعتمداری کیهان که هرگز!
آقای رئیسی! فقط یادتان باشد روی دیوار چه کسانی یادگاری مینویسید.
سفرهای استانی سیدابراهیم رئیسی قطعا ادامه خواهد داشت، نه تنها به عدد سی و یک که شاید به عدد نود و سه نیز برسد اما این که روزنامهای یک روز طلبکار و مدعی باشد و روزی دیگر خاموش و منفعل تنها یک پیام دارد و آن پیام نیاز به یک مخاطب بیشتر ندارد و آن سید ابراهیم رئیسی است که حداقل رئیس دولتِ سیزدهم خوب دقت کند و به یاد بسپارد که دقیقاً روی دیوار چه کسانی یادگاری مینویسد اینهایی که یک روز همهی رسانهها را به باد نقد و استهزاء و تهدید میگیرند که چرا نپرداختید و روزی دیگر خودشان آن چنان سفر را بازتاب دهند که گویی: «نه خانی آمده و نه خانی رفته!»
این همه که نوشتیم یک مثال بود تا بگوییم همین کیهانِ شریعتمداری و همین شریعتمداری کیهان، همراهیهایشان مناسبتی و مشروط است یعنی تا وقتی دولت را از خود میدانند که مجری فرامین و خواستهای آنها باشد و روزی که راه و مسلکی دیگر در پیش گرفت آن وقت روزگاری برایش مهیا خواهند کرد تیرهتر از هر رنگِ تیره ای.
پیشتر متذکر شده بودیم که کیهانیها در دو برههی ۹۲ و ۹۶ هروقت اصلاحاتیها روحانی را برآمده از سبدِ رای خویش معرفی کردند به توپ بسته شدند که اصلاحاتیها سبد رایشان کجا بود و وقتی کوس رسوایی وعدم موفقیت حسن روحانی در ایران و جهان زده شد؛ کیهان اولین کاری که درست و به جا انجام داد شانه خالی کردن از اصولگرا دانستنِ حسن روحانی و آن را محصول حمایتِ اصلاحاتیها معرفی کردن بود.
در فقرههایی چون به کارگیری وزرا و استانداران و نیز مباحثی چون مذاکره و برجام نیز کیهان خط قرمزهایی دارد که حتی اگر رئیسی از آن عبور کند نه تنها سفرهای استانیِ وی پوشش داده نمیشود که این سفرها مضر، هزینهزا و عملی کاملاً بیفایده معرفی خواهد شد کما این که، به خط قرمز نرسیده نیز سفرهای استانی رئیسی دارد به خبری لا به لای دیگر خبرها تبدیل میشود و این یعنی: «رئیسی مراقب باشد که روی دیوار چه کسانی یادگاری مینویسد».
سایر اخبار این روزنامه
اینها روزنامه هستند نه روزنامه دیواری دوران دبیرستان
کیفیت جمعیت مهم است نه میزان آن
چه رابطهای بین شرکتهای بازار یابی شبکهای با کلاهبرداران رمزارز است؟
رخت عزا بر تن هنرکاریکاتور
ادامه پارادوکس انتصاب مدیران ناکارآمد
شخصیت درونگرا کیست؟
به رسمیت شناختن «طالبان» امری گریزناپذیر است
مسئولان: طبیعی است / مردم: گریهآور است
راه همتی را نروید
اینها روزنامه هستند نه روزنامه دیواری دوران دبیرستان