«توطئه جنگ طايفه‌اي» با سوءقصد به نخست وزير

آرمان ملی- مهدی فقیه: منطقه خاورمیانه که همیشه در صدر اخبار رسانه‌های جهان است، برخلاف همیشه روزهای کم‌تنش‌تر و کم‌حاشیه‌تری را سپری می‌کرد اما به ناگهان در روز جمعه گذشته با حمله نیروهای امنیتی به معترضان به نتیجه انتخابات عراق و کشته و زخمی شدن برخی از تظاهرات کنندگان به روزهای پر تنش خود بازگشت و با انتشار خبر سوء قصد نافرجام به منزل نخست‌وزیر به وسیله پهپاد انفجاری به جایگاه خود را در صدر اخبار رسانه‌های بازگشت. از سوی دیگر در تازه‌ترین تحولات صحنه سیاسی لبنان اعلام شد سعد حریری، نخست‌وزیر سابق این کشور و رهبر «جریان المستقبل» تصمیم گرفته است در انتخابات پارلمانی آتی لبنان که قرار است ۲۷ مارس ۲۰۲۲ (هفتم فروردین) برگزار شود، مشارکت نکند. در این راستا برای بررسی حوادث اخیر عراق و سایر تحولات منطقه «آرمان ملی» با حسن هانی‌زاده، تحلیلگر مسائل منطقه به بحث و گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.  سوء قصد نافرجام به مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق با چه هدفی صورت گرفته است؟
در واقع این اقدام روزگذشته برخی گروهک‌های مشکوک برای ترور مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق، در چارچوب یک سناریو از پیش طراحی شده برای ایجاد جنگ طایفه‌ای در عراق قابل تعریف است. سوءقصد به جان نخست وزیر عراق مشابه سناریوی 2005 میلادی در بیروت پایتخت لبنان است که در پی آن رفیق حریری، نخست وزیر وقت لبنان ترور شد. هرچند آقای مصطفی الکاظمی از این ترور که به وسیله سه فروند پهپاد صورت گرفته است از سه فروند پهپاد، دو فروند آن توسط سامانه ضد موشکی نیروهای امنیتی سرنگون شد و تنها یک فروند پهپاد در اطراف منزل مسکونی آقای مصطفی الکاظمی سقوط کرد. ولی این حادثه و سوء قصد نافرجام یک مقدمه و هشدار مهمی برای همه طرف های عراقی و جریان‌های سیاسی عراق است که آمریکایی‌ها در آستانه شکل گیری پارلمان عراق و احتمال اجرایی کردن مصوبه سال گذشته پارلمان برای اخراج نیروهای آمریکایی از عراق، قصد دارد نوعی تقابل فیزیکی در کف خیابان‌ها و شهرهای عراق ایجاد بکند و طبیعتا بازنده این درگیری‌ها هم جریان‌های نزدیک به مرجعیت و ایران هستند و لذا به‌نظر می‌رسد که آمریکا و برخی از رژیم‌های منطقه‌ای و مخصوصا رژیم صهیونیستی در پشت حادثه حمله به منزل مسکونی نخست وزیر عراق قرار دارند. آمریکایی‌ها تجربه بالایــی در ایجاد جنگ طایفه‌ای در کشورهای منطقه دارند. آنچه که در افغانستان رخ داد الان در حــال اجرایی شدن در عراق است. در حقیقــت آمریکایی‌ها سناریوهای مشابهی در منطقــه ایجاد کرده‌اند از جمله درگیر کردن طوایف مختلــف در عراق هست و اینکه جریان‌های وابسته به مرجعیت و وابسته به ایران از صحنه عملیاتی و سیاسی حدف بشوند و الان اتهام زنی‌ها به جریان‌های نزدیک به ایران آغاز شده و بسیاری از شخصیت‌های منطقه علیه جریان‌های شیعه موضع گیری کرده‌اند و این نشان می‌دهد سناریو جنگ طایفه‌ای و اختلاف افکنی از سوی آمریکا و برخی رژیم‌های منطقه طراحی شده است و باید مردم عراق و جریان‌های سیاسی عراق هوشمند باشند و اجازه ندهند که این سناریو عملیاتی بشود.
 سوءقصد نافرجام مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق با به خشونت کشیده شدن اعتراضات به نتایج انتخابات پارلمانی عراق در روزهای گذشته ارتباط داشته است؟
طبیعی است که حوادث در عراق به صورت سلسله وار و زنجیره‌ای اتفاق می‌افتد. به اعتراض کشیدن اعتراضات مقدمه‌ای این سناریو است. در واقع اعتراضات سرکوب شد و 7 تن جان باختند و صدها نفر زخمی شدند و این حرکت مقدمه‌ای است برای اجرایی کردن آن زیرا اتهام زنی‌ها علیه الحشد الشعبی آغاز شده است. برخی از شخصیت‌های جهان عرب اتهام‌ها را مستقیما متوجه جریان الحشد الشعبی کرده‌اند و این سناریو در حقیقت ابعاد مختلفی دارد و یکی از آنها در حقیقت ایجاد جنگ و مانع شدن از این که نیروهای آمریکایی در چنین فضایی از عراق خارج بشوند.


 اشاره با مشابهت ترور نافرجام مصطفی الکاظمی با ترور رفیق حریری داشتید، با توجه به اینکه انتخابات پارلمانی عراق انجام شده و باید منتظر تشکیل دولت جدید بود، این ترور با چه هدفی صورت گرفته است؟
بیشتر هدف این بود که بعد از ترور مصطفی الکاظمی دادگاهی تشکیل بشود و دادگاه حکم به انحلال الحشد الشعبی و عصائب اهل الحق و همچنین جریان‌های مسلح مردم عراق بدهد و این طبیعتا هدفش این است که مانند لبنان دادگاهی تشکیل بشود که این دادگاه در یک فرایند طولانی اتهام‌ها را متوجه الحشد الشعبی بکند و به صورت رسمی منحل اعلام کند. ضمن اینکه یک نوعی تقابل بین جریان‌های شیعه - شیعه و جریان‌های شیعه-سنی در عراق به وجود بیاورد.
 تنــش بیــن عربستان و کشورهای عربی خلیج فارس با لبنان به کجا خواهد انجامید؟
تنش ایجاد شده وضعیت دشواری دارد و عربستان سعودی اصرار دارد جرج قرداحی، وزیر اطلاع رسانی لبنان، از سمت خودش استعفا بدهد. استعفای جرج قرداحی به منزله پیروزی سیاسی عربستان است. فشارهای زیادی از سوی برخی جریان‌های لبنانی علیه آقای قرداحی برای استعفاء وجود دارد. نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان، به طور ضمنی از جرج قرداحی خواسته است که استعفا بدهد و این استعفا رخ بدهد به دنبال آن شاهد استعفای وزرای همسو با قرداحی و وابسته به جریان مقاومت هستند، خواهیم بود و این به معنی سقوط کابینه نجیب میقاتی خواهد بود. این مسأله یک چالش جدی سیاسی و اجتماعی برای لبنان ایجاد کرد و عربستان به دنبال آشوب سیاسی و اجتماعی است و لذا با توجه به این که قرداحی سه ماه قبل از تصدی وزارت اطلاع رسانی اظهاراتی در مورد جنگ یمن داشت ولی عربستان به بهانه این اظهارات یک آشوب سیاسی در لبنان و ناپایداری سیاسی در لبنان ایجاد بکند.  
 سعــد حریری، نخســت‌وزیر سابق لبنان و رهبر جریان المستقبل، تصمیم گرفته است در انتخابات پارلمانی آتی لبنان شرکت نکند، این تصمیم سعــد حریری تا چه اندازه جدی است؟
این یک تاکتیک است ولی به هر حال شرکت خواهد کرد و جریان 14 مارس هم با قدرت شرکت خواهد کرد. زیرا سعد حریری، نیک واقف است اگر از صحنه انتخاباتی جریان المستقبل و هم جریان 14 مارس خارج بشوند صحنه به نفع جریان 8 مارس رقم خواهد خورد و اکثریت پارلمان آینده در اختیار جریان وابسته به مقاومت خواهد بود. بنابراین آقای سعد حریری درصدد باج خواهی است و قطعا در انتخابات آینده هم شرکت خواهد کرد.
 اخیرا شاهد تحرکات دیپلماتیک خودش را در منطقه افزایش داده است از یکسو تلاش می‌کند تا بین انصارا... یمن و عربستان سعودی میانجی‌گری کند و از سوی دیگر به همراهی اردن تلاش می‌کند سوریه و عراق را از محور ایران خارج و دور کند، ارزیابی شما از تحولات چیست؟
به نظر می‌رسد که مصر تلاش دارد که نقش فرادستی و مهمی در حل مناقشات عربی-عربی ایفا کند. با توجه به نزدیکی مصر به عربستان به لحاظ سیاسی و نیازمند کمک مالی عربستان، امارات و کویت هست لذا به نظر می‌رسد که عربستان هم تمایل دارد که یک کشور عربی مثل مصر برای پایان دادن به جنگ یمن میانجی‌گری بکند و مصر هم این ظرفیت را برای پایان دادن به جنگ یمن دارد اما جنگ یمن تنها یک دروازه ندارد و پایان دادن به این جنگ نیازمند ورود به دروازه‌های دیگری خارج از مصر و کشورهای عربی است.
 سرنوشت مذاکرات ایران و عربستان به کدام سو خواهد رفت؟
به هر حال این مذاکرات از شش ماه گذشته شروع شده و نفس‌گیر است و پرونده‌های پیچیده زیادی مطرح است با این حال پیشرفت‌های صورت گرفته است در جریان مذاکرات بغداد بین دو تیم ایران و عربستان ولی هنوز مشکلات حل نشده است. بزرگترین و مشکل ترین پرونده پیچیده جنگ یمن است  زیرا  عربستان اصرار دارد که حوثی ها و انصارا... در ساختار قدرت یمن در آینده مشارکت نداشته باشند در حالی که ایران معتقد است که بعد از پایان جنگ یمن باید انتخابات آزاد برگزار بشود و رئیس جمهور، پارلمان و دولت با مشارکت همه طیف‌های سیاسی انتخاب بشوند و یمن به سمت دولت سازی و پرهیز از  تقابل جریان‌ها حرکت بکند. در حالی که عربستان سعی می‌کند دولت آینده عربستان را خودش را تعیین بکند و بدون حضور انصارا... این دولت شکل بگیرد.
 مقتدی صدر برای تشکیل کابینه آینده عراق با ایران مشورت می‌کند یا از ایران فاصله می‌گیرد؟
به هر حال مقتدی صدر به لحاظ فکری و رفتار سیاسی قابل محاسبه نیست و رفتارهای پارادوکسیکالی دارد در مسائل سیاسی به نظر می‌رسد در درجه اول به سمت ایران و جریان های شیعه متمایل بشود ولی در نهایت با جریان تقدم و محمد الحلبوسی که رئیس سابق پارلمان است و کردها ائتلاف خواهد کرد و یک دولتی تشکیل خواهد داد. الان مذاکره بین جریان دولت قانون و سائرون مقتدی صدر جریان دارد ولی نتایج مثبت و خروجی قابل قبولی نداشته است و در نهایت مقتدی صدر به سمت جریان اهل سنت و کردها برای تشکیل دولت آینده حرکت خواهد کرد. طبیعتا مقتدی صدر هم سیاست‌هایش در آینده سیاست‌های چکشی و تهاجمی خواهد بود و اگر دولت آینده تشکیل بشود و مقتدی صدر فرادستی داشته باشد قطعا این دولت با مشکلاتی مواجه خواهد شد و این دولت نخواهد توانست همگرایی لازم را در عراق ایجاد کند.
 تحولات اخیر افغانستان  و نوع تعامل طالبان با ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
با روی کار آمدن طالبان در روزهای اول، آنها رفتار مناسبی در خصوص رعایت توافق‌نامه بین ایران و افغانستان و حق‌آبه ایران از خود نشان دادند ولی به‌ هرحال این مسأله به‌عنوان یک ابزار فشار از سوی دولت‌های افغانستان علیه ایران تلقی می‌شود و به‌نظر می‌رسد که شرایط به‌گونه‌ای است که طالبان الان شفافیت لازم را از خود نشان نداده‌ است و باید در انتظار این بود که در آینده طالبان چه رفتاری در خصوص این حق از خود نشان می‌دهد؛ لذا ایران باید سازوکار خاص خودش را برای ایفای حقوق خودش در مورد هیرمند قرار بدهد. طبیعی است دولت ایران یک رفتار کاملا مناسب و مبتنی بر منافع ملی اتخاذ کند، از آنجایی‌ که شرایط طالبان برای تشکیل یک دولت فراگیر هنوز فراهم نشده‌ رفتار آنها شفافیت لازم را در مورد مشارکت دادن همه قشرهای سیاسی و طوایف مختلف افغانستان از خودش نشان نداده‌ و باید در حقیقت طالبان شرایطی را فراهم بکند که از رهگذر تشکیل دولت وحدت ملی همه طوایف افغانی را در این دولت مشارکت بدهد و یک انتخابات آزاد برگزار کند. به‌ نظر می‌رسد که طالبان پیش‌ از حرکت به سوی دولت فراگیر و تشکیل یک حکومت ملی به سمت تشکیل یک امارت اسلامی بدون شرکت دادن سایر طوایف حرکت کند و طبیعی است ایران در آن صورت با طالبان زاویه خواهد داشت و نمی‌تواند در چنین شرایطی طالبان را به رسمیت بشناسد. ایران در هر حال باید در زمینه وابستگی اقتصادی منطقه سیستان به رود هیرمند از راه‌های دیپلماتیک و بین‌المللی وارد شود و حقوق خودش را در مورد حق‌آبه هیرمند استیفا کند، ولی به‌ هر حال شرایط الان در افغانستان ناپایدار است و تا زمانی‌که یک دولت وحدت ملی در افغانستان حاکم نشود طبعا ایران قادر نخواهد بود که در این خصوص با طالبان وارد مذاکره شود. امروز فضای سیاسی افغانستان فضایی غبارآلود و غیرشفاف است و باید در انتظار شفاف شدن رسمیت افغانستان بود و ایران هم فعلا چاره‌ای ندارد و باید با طالبان سازش و همراهی بکند؛ درعین‌حال طالبان هم باید به سمت دولت‌سازی و تشکیل یک وحدت ملی حرکت بکند در غیر این صورت چالش‌های زیادی در مسیر استفاده صحیح از حق‌آبه هیرمند ایران وجود خواهد داشت. امیدواریم چنین اتفاقی بیفتد و طالبان حسن هم‌جواری را رعایت بکند و حق ایران را برای استفاده از آب‌های هیرمند محترم بشمارد و پروتکل‌ها و توافق‌نامه‌های امضا شده بین ایران و افغانستان را در عین‌ حال عملیاتی بکند. در مورد طالبان به‌نظر می‌رسد که باید هماهنگی‌هایی بین کشورهای اطراف افغانستان صورت بگیرد، کنفرانس اخیری که در تهران برگزار شد و در آن علاوه‌بر ایران و شش کشور اطراف افغانستان شرکت داشتند به افغانستان کمک می‌کند. وزرای خارجه از این دست کنفرانس‌ها برای رسیدن به یک شاکله منطقه‌ای در راستای کمک به ملت بزرگ افغانستان استفاده می‌کنند و کشورها در منطقه باید در رهگذر رایزنی به نوعی کمک کنند تا دولت وحدت ملی ایجاد شود، زیرا ادامه وضعیت فعلی و شکل‌گیری امارت اسلامی که برگرفته از نگرش‌های مذهبی طالبان است مشکل افغانستان را حل نخواهد کرد.