رؤیافروشی پوپولیست‌های فوتبال

همین هفته قبل بود که مجوز حرفه‌ای بودن دو تیم (نه باشگاه) سرخابی پایتخت با مصلحت‌اندیشی و سند‌سازی آقایان مسئول کمیته صدور مجوز حرفه‌ای باشگاه‌ها صادر شد تا سر خودمان را کلاه بگذاریم که فوتبالمان حرفه‌ای شده و می‌توانیم با قدرت‌های آسیایی مقابله کنیم. بعد از این جریان شنیدن برخی اظهارنظر‌ها و دیدن برخی رفتار‌ها از مدیرانی که واقعاً تصور کرده‌اند در فوتبالی حرفه‌ای مدیریت می‌کنند طبیعی است.
وعده درآمدزایی‌های آنچنانی (هزار میلیارد) مانند آنچه رئیس فدراسیون فوتبال قبل از انتخابات سال گذشته داد، وعده ساخت ۲۰۰ دستگاه آپارتمان برای پیشکسوتان، آن هم در حالی که تیم زمین تمرین ندارد و وعده فروش پیراهن که فقط در سطح اول فوتبال جهان تحقق‌پذیر است، مواردی هستند که این روز‌ها از سوی مدیرعامل استقلال زیاد شنیده می‌شود.
وقتی اساس کار ایراد داشته باشد طبیعی است که برخی ادعا‌های بزرگ و خیال‌پردازی‌های فوق‌تصور داشته باشند برای جلب حمایت و حرف‌هایی بزنند که شنیدن آن‌ها دود از کله مخاطب و شنونده بلند می‌کند. سال‌هاست که فوتبال ایران اسیر چنین وعده و وعید‌ها و شلوغ‌بازی‌های مدیریتی شده است. سال‌هاست که می‌شنویم فلان مدیر قرار است کولاک کند، فقط آمده که خدمت کند و با آمدن او مشکلات حل می‌شود و چه و چه می‌شود، اما ....
اما اوضاع کنونی فوتبال باشگاهی و مشکلات ریز و درشت و منحصر به فردی که باشگاه‌های فوتبال ایران به‌خصوص دو باشگاه وزارتی پایتخت امروز درگیر آن هستند، حاصل همین ساده‌اندیشی‌های اهالی فوتبال و رندی کسانی بوده که به اسم مدیر آمده‌اند و وعده داده‌اند و در نهایت هم رفته‌اند. بیان حرف‌های قشنگ، وعده‌های رنگارنگ و صحبت از کسب افتخار و موفقیت، آن هم در فوتبالی که تا مغز استخوان فاسد و آلوده است و میلیارد‌ها میلیارد بدهی دارد و دستش به سمت بیت‌المال دراز است را اگر نخواهیم یک فریبکاری بنامیم، حتماً دروغی است شاخدار که نباید آن را باور کرد. اما باید تأسف خورد به حال فوتبال و فوتبالی که خوب می‌دانند حقیقت چیز دیگری است، اما باز هم با ساده‌انگاری و دهان باز بابت شنیدن این وعده‌ها خام می‌شوند و همه را باور می‌کنند.


این منطق فوتبالی است که به بیت‌المال‌خوری عادت کرده؛ قول بدهید، قشنگ حرف بزنید، وعده سرخرمن بدهید و دائم از قهرمانی و کسب پیروزی و ارزش‌ها سخن بگویید، بعدش هم پول و اعتبار برای خودتان دست و پا کنید و بروید! در این میان اگر با احساس چند پیشکسوت هم بازی شد مهم نیست، مهم این است که آن‌ها با وعده و وعید دست از انتقاد بردارند و در ظاهر هم که شده از مدیریت و برنامه‌هایش دفاع کنند. تا وقتی هم که متوجه شوند چگونه بازی خورده‌اند مدیری جدید بر سر کار آمده با وعده‌هایی تازه و روز از نو و روزی از نو.
فوتبال حرفه‌ای باشگاهی ما همین است. یک سوی آن را رمالی و جادوگری فراگرفته و دلال‌ها نیز به آن چسبیده‌اند و هر طور که دل‌شان بخواهد برایش برنامه‌ریزی می‌کنند و سوی دیگر را هم مدیرانی که همیشه هستند برای شعار دادن و بیت‌المال‌خوری. مدیرانی که فقط کافیست صفحات کتاب قطور مدیریت‌شان را ورق بزنید تا ببینید چه عملکرد درخشانی در به باد دادن فوتبال باشگاهی ایران داشته‌اند و جالب اینکه همچنان هستند و وعده می‌دهند و همچنان فوتبالی‌جماعت خام حرف‌شان می‌شوند.
«از کوزه همان برون تراود که در اوست»، شاید حالا این ضرب‌المثل بیشتر از هر زمان دیگری با حال و روز فوتبال مثلاً حرفه‌ای ما همخوانی داشته باشد. از فوتبالی که با زد‌وبند، رمالی و دلالی بزرگ می‌شود و ظرف کمتر از یک ساعت حرفه‌ای باید هم چنین مدیرانی با چنین ادعا‌ها و حرف‌های قشنگ و وعده‌های رنگی بیرون بیاید. دیروز نوشته بودیم بگذارید این فوتبال برای مردم سالم بماند، ولی اگر سلامتی در فوتبال فاسد ایران پیدا کردید حتماً سلام ما را هم به آن برسانید.