مجلس و آينده اصولگرايي

مجلس يازدهمي‌ها نه‌تنها اصراري به بهبود چهره خود نزد افكارِعمومي ندارند كه تلاش مي‌كنند خودشان را از چشم مردم بيندازند. رفتار اين دوره پارلمان، نمي‌تواند فارغ از جايگاه و نقش مردمي آن تحليل شود. خواه ناخواه حضور بسيار كمرنگ مردم شهرها و حتي روستاها در انتخابات اسفند 98، تركيبي از خانه ملت را رقم زد كه در غياب چهره‌هاي شاخص و تأثيرگذار، ساختاري شكننده، ضعيف و تا حد زيادي ناكارآمد را رقم زد. معهذا همين مجلس پرمساله مي‌توانست با ريل‌گذاري مناسب، سر به سلامت ببرد. دولت سيزدهم نيز به‌لحاظ ميزان مشاركت همين مشكل مجلس يازدهم را دارد، اما انصافاً تلاشش براي ارتقاي جايگاه و افزايش محبوبيت مردمي كاملاً مشهود است. حتي اگر دولت آقاي رييسي در برابر مشكلات بزرگ اقتصادي و ديپلماتيك قدرتمند ظاهر نشود، افكارِعمومي جهت‌دهي آن را براي برافراشتن قامت خود احساس مي‌كند و از اين حيث دولت و مجلس، كاملاً با هم متمايزند.  رفتارهاي ناخوشايند مجلس، گاهي در شكل‌ عمومي پارلمان و گاه در مشي فردي نمايندگان متجلي مي‌شود.
سيلي زدن يك نماينده به سرباز راهنمايي و رانندگي، گرچه يك رفتار معمولي بود اما به سرعت به اندازه همه مجلس ضريب گرفت. يا مثلا اظهارات آقاي ذوالنوري، نماينده قم درباره زنداني كردن مادام‌العمر رييس‌جمهور سابق (كه پيش‌تر به روايت علي لاريجاني، توسط رهبر معظم انقلاب متصف به تندروي شده بود) فقط يك اقدام شخصي تلقي نشد و ساحت همه مجلس را تحت‌الشعاع قرار داد. 
در حوزه رفتارهاي عمومي مجلس نيز، طرح صيانت با مخالفتي اجماع‌گونه در محافل سياسي و رسانه‌اي و حتي جمع‌هاي خانوادگي مواجه شد. حتي اگر اين طرح ده‌ها منفعت هم داشته باشد، به‌دليل تعبيرسازي نادرستي كه از آن صورت گرفت از هم‌اينك محكوم به شكست است. حتي اگر به اتفاق آرا تصويب شود. اظهارات آقاي آقاتهراني مبني‌بر اينكه اگر ميليون‌ها نفر هم با اين طرح مخالف باشند، مجلس به كار خود خواهد پرداخت ضربه سنگيني به‌شمار مي‌آيد. 
اما چرا اين اتفاق‌ها افتاده است و هر روز هم تكرار مي‌شود؟
متاسفانه بايد گفت مجلس يازدهم از چهره‌هاي موثر و كارآمد خالي است و اساسا شخصيت‌هايي كه سنگ بزرگ ترازو باشند در مجلس وجود ندارد. معدود افرادي نيز كه مي‌توانند تاثيرگذار باشند ميدان را واگذار كرده‌اند.


افت محسوس مجلس، هرچند تا همين‌الان نيز گريبان خانه ملت را گرفته و تقريبا در يك سال و نيم گذشته نتوانسته خروجي قابل‌اعتنايي را به نمايش بگذارد در 5/2 سال آينده، اوضاع را بي‌ريخت‌تر خواهد كرد. 
هم‌اكنون مي‌بينيم برخي نمايندگان به مصداق «طاعت از دست نيايد گنهي بايد كرد» چون كار خاصي نمي‌توانستند انجام دهند به ناسزاگويي و درشت‌گويي متوسل شده‌اند. فعلا هنوز حمله به دولت قبلي توي بورس است اما چند صباح ديگر، همين رفتار عصبي و خشم‌آلود، متوجه دولت كنوني خواهد شد. 
به گمانم هنوز در جريان اصولگرا (اگرچه نه در مجلس) افرادي هستند كه بتوانند مجلس را به گونه‌اي مهار كنند كه شوراي نگهبان مجبور نشود نمايندگان فعلي را براي انتخابات مجلس بعدي در تيراژ بالا رد‌صلاحيت كند. جريان اصولگرا حداقل براي نجات خودش چاره‌اي جز درمان مجلس ندارد، البته اگر هنوز اميدي به بهبود باقي مانده باشد.