روزنامه شرق
1400/08/18
با دشمنان مدارا
با دشمنان مدارا جاوید قرباناوغلی سیاست خارجی در ایران مانند بسیاری از کشورهای جهان فراجناحی است. هدف آن نیز فارغ از دولتی که از طریق انتخابات به قدرت میرسد، تأمین حداکثری منافع ملی، دفاع از تمامیت ارضی و فراهمکردن امنیت و رفاه مردم است. تعیین خطوط اصلی سیاست خارجی کشور نیز در دست نهادهای حاکمیتی است که در ایران شورای عالی امنیت ملی آن را نمایندگی میکند. مصوبات این شورا پس از تصویب رهبری به اجرا گذاشته میشود. وظیفه ذاتی رئیسجمهور و دستگاههای سیاسی و امنیتی تحت امر او، نگهداشتن مؤلفههای تأثیرگذار بر امنیت و رفاه مردم و توسعه کشور از توفان و تندباد رقابتهای سیاسی است. دولت منتخب تاکنون نشان داده که نمیخواهد با «نفی گذشته» خود را اثبات کند. این رویکرد سازنده با وجود اختلاف در تاکتیکها، علیالخصوص در پروندههای کلان، باید از قاعدهای استوار تبعیت کند. رئیسجمهور بهعنوان شخص دوم کشور در امر زمامداری به استناد قانون اساسی، ریاست بر نهاد بالادستی شورای عالی امنیت ملی و همچنین برخاسته از آرای ملت که بهطور اصولی مطالبهگر اصلی دولتها هستند، نقش مهمی در اجرا و پیشبرد سیاست خارجی دارد. با وجود اشتراکات رویکرد دولتهای پس از انقلاب در امهات سیاست خارجی، اختلاف دیدگاهها و رویکردها مانع از روندی مستمر در تأمین اهداف سیاست خارجی مندرج در قانون اساسی شده است. رویکرد «تنشزدایی» هاشمیرفسنجانی پس از پایان جنگ تحمیلی، نقش مهمی در شکلگیری سیاست خارجی باثبات، ترمیم روابط با کشورهای جهان و بهویژه با همسایگان داشت. هاشمی که در زمان ریاست بر مجلس و با توجه به نقش برجسته خود در هرم حاکمیت، بنیانگذار روابطی نوین با اتحاد جماهیر شوروی و چین بود، پس از جلوس بر صندلی پاستور، بهبود روابط با غرب را پی گرفت. این راهبرد در جذب منابع مالی نوعا غربی، بازسازی ویرانههای ناشی از جنگ، راهاندازی صنایع و ایجاد اشتغال تأثیر بسزایی داشت. در پرتو این رویکرد، ایران توانست جایگاه درخور اطمینانی در نظام بینالمللی پیدا کند که در راستای اهداف کلان سیاست خارجی کشور بود؛ هرچند تنشزدایی هاشمی با افتوخیزهایی روبهرو بود که ماجرای خروج دستهجمعی سفرای غربی از تهران ازجمله آن است. راهبرد «اعتمادسازی» خاتمی در واقع ادامه رویکرد تنشزدایی سلف خود بود که بدون اغراق، دستاوردهایی انکارنشدنی در برقراری روابط شایان اتکا و اطمینان برای کشور به دنبال داشت. ذکر موارد بسیار آن خارج از حوصله این یادداشت موجز است، ولی به اعتراف نخبگان، هشت سال دوره خاتمی در پرتو این روابط دوران طلایی اقتصاد کشور بود. این روند با روی کار آمدن دولت نهم با سکتهای شدید روبهرو شد. قطار حرکت آرام و مستمر سیاست خارجی از ریل خارج شد. پرونده هستهای که در سالهای پایانی خاتمی و با نقشآفرینی سازمان تروریستی منافقین و اسرائیل، سیاست خارجی کشور را مختل کرده بود، در دولت نهم و با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد به بحرانی بینالمللی تبدیل شد. به جرئت میتوان ادعا کرد که در دو دهه گذشته سایه سنگین این بحران بر همه ارکان کشور سنگینی میکند.اغراق نیست اگر گفته شود حل اکثریت قریببهاتفاق معضلات کشور، در گرو عبور از گردنه پرونده هستهای است. رویکرد دولت نهم در سیاست خارجی، برخلاف اسلاف خود، «ماجراجویی و تشنجزایی» بود که در ستونهای اعتمادسازی
ترک انداخت. روی کار آمدن روحانی و تصمیم حاکمیت برای عبور از بحران هستهای و متعاقب آن مذاکرات منتج به توافق، نقطه عطفی تاریخی برای بازگرداندن سیاست خارجی کشور به ریلهای تشنجزدایی و اعتمادسازی بود. نتایج و دستاوردهای توافق هستهای را هیچ تحلیلگر منصفی نمیتواند انکار کند. خارجشدن مجدد قطار سیاست خارجی از ریل را بهراحتی میتوان به گردن ترامپ و خروج او از برجام انداخت، ولی باید صادقانه اعتراف کرد که این رویداد تنها بخشی از برنامه تخریب توافق بود. به نظر میرسد ضروری است دلایل بازگشت مجدد به بحران هستهای در ابعادی وسیعتر فارغ از شعارزدگی مورد بررسی قرار گیرد. این مهم از آن جهت ضروری است که غفلت از آن، دوره چهار یا هشتساله رئیسی را نیز گرفتار میکند و عملا فرصتها را از دست وی خارج خواهد کرد. تردید نباید کرد که بزرگراه توسعه کشور و رفاه و آینده روشن مردم از تونل سیاست خارجی عبور میکند. به نقش رئیسجمهور در پیشبرد اهداف کلان سیاست خارجی بازگردم. تصور میکنم رئیسی تنها کسی است که توانایی اقناع مسئولان به تغییر ریل سیاست خارجی به ریلهای تشنجزدایی و اعتمادسازی را دارد. استفاده از این ظرفیت، وظیفهای ملی برای جلوگیری از فرورفتن کشور در باتلاق و بهرهگیری از ظرفیتهای باقیمانده برای توسعه کشور است. ضربالمثل عامیانهای میگوید «هزار دوست کم و یک دشمن زیاد است»؛ کشورها نیز در روابط خارجی خود از این مثل تبعیت میکنند. شکلگیری اتحادیهها و ائتلافها، بروز و ظهور عینی همین مثل است. ناگفته پیداست که این امر نافی پیگیری مجدانه اهداف ملی نیست؛ کمااینکه در این اتحادیهها نیز رقابت و ارتقای جایگاه و بهرهگیری حداکثری از منابع موجود، در کنار رفاقت عنصر اصلی سیاست خارجی اعضای این تشکلهای منطقهای و بینالمللی است. پیشنهاد نگارنده به جناب رئیسجمهور، پیگیری «مجدانه و عملی» بازگشت به راهبرد «اعتمادسازی» در سیاست خارجی است؛ نه در کلام، بلکه با برداشتن گامهای عملی. تحقق این مهم در گرو درک درست دستگاه سیاست خارجی از مناسبات بینالمللی بر اساس منافع متقابل است. علاوه بر بحران هستهای که هنوز مهمترین چالش سیاست خارجی و علت اصلی بسیاری از مشکلات داخلی کشور بهخصوص در عرصه اقتصادی است، روابط ایران با جهان و همسایگان در وضعیت خوبی نیست. تشنج در روابط با همسایگان، بهمثابه «مینگذاری» مرزهای کشور از سوی رقبا یا دشمنان است. تحولات چند ماه گذشته در مرزهای شرقی و روی کار آمدن طالبان، شمال غربی با اوجگیری مجدد بحران قرهباغ و اوجگیری تنش بین تهران و باکو، حضور اسرائیل از طریق عادیسازی روابط ذیل سناریوی طرح ابراهیم و در روزهای اخیر انتخابات عراق و سناریوی پیچیده حمله پهپادی به مقر نخستوزیر عراق و تبعات احتمالی آن، خواسته یا ناخواسته بخش عظیمی از ظرفیت و منابع اندک سیاست خارجی را مشغول و فرصتهای ذیقیمتی را برای مانور رقبا فراهم کرده است. از بنیانگذار مذهب جعفری نقل شده است که فرمودهاند مؤمن با دیگران مدارا و از جدال پرهیز میکند (المؤمن یداری و لا یماری). سعدی علیهالرحمه هم فرد عاقل را از درگیری حتی در صورت برخورداری از «زور پیل و چنگال شیر» منع کرده است: اگر پیلزوری و گر شیرجنگ/ به نزدیک من صلح بهتر که جنگ. سیاست خارجی کشور نیازمند بازنگری در رویکردها، آرامکردن جو متشنج کنونی با همسایگان و اعتمادبخشی به جهان در اهداف و اغراض صلحطلبانه است. این راهبرد ممکن است با منافع عدهای در تعارض باشد، ولی خواست قاطبه ملت که به رئیسی رأی دادهاند، جز این نیست. راستیآزمایی این ادعا نیز چندان دشوار نیست؛ هرچند بارها از طریق نظرسنجی توسط سازمانهای مختلف به اثبات رسیده است. در آستانه ازسرگیری مذاکرات هستهای نیازمند «ارادهای محکم» برای بهنتیجهرسیدن آن هستیم. تعیین تکلیف قصه پرغصه FATF که ماههاست در کمیتههای تخصصی مجمع تشخیص مصلحت نظام خاک میخورد نیز اقدامی است که بخش درخور توجهی از پولهای بلوکهشده را آزاد کرده و از انباشت مشکلات دولت سیزدهم خواهد کاست. ضمن اینکه این دو، سیگنالهای روشنی به جهان برای بازگشت به ریلهای اعتمادسازی با جهان است. اجازه دهید مطلب را با سخن خواجه حافظ به پایان برم که مصداقی بر نصیحت ذکرشده از زبان معصوم و شیخ اجل است: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت، با دشمنان مدارا.
سایر اخبار این روزنامه
یک قرن مبارزه!
طرحهای سفارشی در بهارستان
دانشگاه سنگر سیاستمداران راندهشده
نامهای در دفاع از پدر
جدال لفظی بر سر احیای برجام ادامه دارد
حاتمبخشی واگنهای متروی تهران به کلانشهرها
هیئت نظارت انتخابات شوراها در جایگاه شورای نگهبان
خودرو در سرگردانی
نازنین زاغری بلاتکلیف رابطه تهران- لندن
دانيال؛ پادشاه سيستان و بلوچستان
صد سال ايدههاي ناب
با دشمنان مدارا
چند نكته ساده و بديهي!
یک پیشنهاد ساده و عملی
خلأ قانوني درباره حمايت از كنشگران مدني و خبرنگاران