روزنامه جوان
1400/08/19
نقطه هدف استراتژی وارونهنمایی مطالبات
در طول سالهای پس از جنگ تحمیلی، با تغییر رویکرد نظام سلطه در برابر ایران از فاز نظامی و جنگ سخت به فاز غیرنظامی و جنگ نرم، جمهوری اسلامی ایران همواره با فشار سنگین و ظالمانه سه جریان مهاجم مشتمل بر «تحریم در حوزه اقتصادی»، «تحریف در حوزه فرهنگی و اجتماعی» و «تهدید در حوزه امنیت» درگیر بوده است. با مهندسی، نشان و نفوذ، سازماندهی، آموزش، تجهیز، هدایت، حمایت و برنامهریزی سرویسهای جاسوسی غربی هر سه جریان مهاجم در داخل کشور توسط سه شاخه از اردوگاه مدعی اصلاحطلبی مشتمل بر «مرعوبین»، «مجذوبین» و «مخدومین» به مورد اجرا گذاشته شده است.نقطه آغازین تهاجم «مثلث تحریم، تحریف و تهدید» به دولت موسوم به سازندگی در سال ۱۳۶۸ باز میگردد. نفوذ جریانی با استفاده حداکثری از فرصت طلایی نیاز کشور به سرمایه برای بازسازی خرابیهای جنگ تحمیلی و در قالب جذب سرمایههای خارجی بهویژه سرمایه ایرانیان فراری برای تحقق سه جریان مذکور شروع به ریلگذاری کرده و با نفوذ در مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب و تکنوکراتهای کلوپبرکلی (که حزب کارگزارانسازندگی را تأسیس نمودند) توانست با سرعت بالا میکروفیزیک قدرت نظام و تقریباً تمامی عرصههای مدیریتی کشور را به تصرف خود درآورده و با کمک سه حزب مذکور پیشبرد و تحقق هدف مشترک جریان مثلث یعنی براندازی و ساقط نمودن جمهوری اسلامی در قالب میکروپلتیک میلها را دنبال نمایند.
بخشی از سه حزب مذکور بهعنوان تقیزادههای مدرن کاملاً مجذوب و شیدای فرهنگ مبتذل غرب شده و با بهرهگیری از ظرفیت رسانهای خود که مورد حمایتهای گسترده مادی و معنوی و محتوایی جریان نفوذ قرار داشت ذلیلانه به تحقیر سبک زندگی ایرانی اسلامی و تبلیغ سبک زندگی غربی پرداختند که باور سوزی و بیان انحصار قدرت مدیریتی مردم ایران در تولید آبگوشتبزباش نمونه آن است.
بخش دوم از این سه جریان تحت تأثیر قدرت مادی نظام سلطه قرار گرفته و به کلی قافیه را باخته و کاملاً مرعوب توانمندیهای اقتصادی، نظامی و سیاسی غرب شده و با تبعیت از استراتژی ارعاب به ترساندن مسئولان و مردم پرداخته و نسخه تسلیم و سازش را پیگرفتند که اعلام ساقط نمودن تمام قدرت نظامی ایران با فشار دادن یک دگمه توسط امریکا نمونهای از دیدگاه مرعوبین است؛ و بالاخره دسته سوم، شبکه نفوذی و استخدام شده (مخدومین یا نفوذیها) سرویسهای جاسوسی غرب در سه جریان مذکور بوده که از هر فرصتی برای نفوذ در نشانگاههای نظام و انجام مأموریتهای محوله ازجمله خرابکاریهای سخت افزاری و نرم افزاری، کمک به انجام برنامههای ترور دانشمندان ایرانی، کمک به برپایی اغتشاشات و نافرمانیهای مدنی، تلاش برای گسترش و سیستمی کردن فساد، انجام عملیاتهای روانی برای همسو کردن مردم با براندازی و فروپاشی نظام اسلامی استفاده میکنند.
استراتژی ثابت و همیشگی سه جریان مذکور (که از آنها تحت عنوان اصلاحطلبان یاد میشود) برای همسوسازی ملت با اهداف جریانی و باقی ماندن در ساختار اجرایی نظام، استراتژی «وارونه نمایی مطالبات مردم» است. وارونه نمایی مطالبات عملاً از سال ۱۳۷۶ و از زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات به صورت رسمی کلید خورد. در آن دوره جریان و حزب سیاسی حاکم تمام همتش را در جهت وارونهسازی مطالبات مردم به کار بست. در حالی که مطالبات مردم بر رفع فقر، فساد، تبعیض، بیکاری و تورم متمرکز بود، دوم خردادیها همسو با اپوزیسیون خارج نشین و با ادبیات امپراتوری رسانهای غرب در سرنای آزادی به سبک غرب، حقوق شهروندی با مدل غرب و... دمیدند. نظام اسلامی و مردم در عصر اصلاحات، تحت استراتژی وارونگی مطالبات، هزینه سنگینی پرداختند. تمرکز اصلاحطلبان بر مسائل به اصطلاح فرهنگی و غفلت از دغدغهها و مطالبات اصلی مردم، موجب تکثیر فساد و ترویج تبعیض و سوءاستفاده سرویسهای جاسوسی غرب و بسط نفوذ در داخل کشور بهعنوان مقدمهی ناامیدی و بی اعتمادی مردم به نظام و فروپاشی ادراکی شد. اولین و مهمترین پروژه دوم خردادیها در استراتژی وارونه نمایی مطالبات، پروژه جابهجایی ارزشها و ضد ارزشها بود که تا همین امروز روح و روان مردم را آزار میدهد، هرآنچه را که در دهه اول انقلاب و در دوران دفاع مقدس بهعنوان ارزش شناخته میشد به ضد ارزش تبدیل کردند و متقابلاً همه ضدارزشها بهعنوان ارزش، الگوی رفتاری مسئولان شده و کم کم ضد ارزشها به فرهنگ جامعه تبدیل شد. فرمان ۸ مادهای مقام معظم رهبری برای مبارزه با فساد اقتصادی که در تاریخ دهم اردیبهشت ماه ۱۳۸۰ صادر شد نیز تحت همین استراتژی وارونگی مطالبات با مهندسی و مدیریت اصلاحطلبان به حاشیه و محاق رانده شد. در عصر اصلاحات در رسانههای موسوم به روزنامهها و نشریات زنجیرهای با استراتژی وارونهسازی مطالبات تا توانستند بر اهداف و ارزشهای نظام و بر اعتقادات و باورهای دینی و فرهنگی مردم تاختند و خواسته یا ناخواسته به ترویج سبک زندگی غربی و امریکایی (American lifestyle) و رؤیای امریکایی (American Dream) پرداخته و بی محابا فرهنگ ملی ایران را مورد هجوم قرار دادند.
تحقق استراتژی وارونه نمایی مطالبات مردم بر بستر جریان تحریف تکیه دارد، جریان اصلاحات بر بستر تحریف مستمراً استراتژی وارونه نمایی مطالبات را پی گرفته تا به افکار عمومی آدرس غلط داده و چنین القا کند که پیگیری حقوق هستهای ایران منزوی ساخته و هزینه سنگینی برای کشور و ملت درپی داشته است، در حالی که علتالعلل همه مشکلات کشور سوءمدیریت، ناکارآمدی و رویکرد غیرانقلابی و سازشکارانه اصلاحطلبان در مواجهه با مسائل و مشکلات است و دلیل آن هم کاملاً روشن است. ما در هر میدانی که با روش انقلابی عمل کردیم حتما پیروز بوده و کمترین هزینه را داده ایم. روی کارآمدن دولت مردمی آیتالله رئیسی و به محاق رفتن مرعوبین، مجذوبین و مخدومین غرب، نه تنها در استراتژی وارونهسازی مطالبات مردم توسط اصلاحطلبان تغییری ایجاد نکرده، بلکه به دلیل کاملاً روشن بر حجم وارونهسازی مطالبات و پیگیری جریان تحریف افزوده شده است. اصلاحطلبان که حداقل ۲۴ سال از ۳۰ سال گذشته بر قوه اجرایی کشور مسلط بودهاند بهعنوان مسببان وضع موجود خوب میدانند اولاً بقای آنان به عدم موفقیت دولت حاضر گره خورده است. در حقیقت جریان مسبب وضع موجود زلف بقا و بازگشت خود به عرصه مدیریتی کشور را با تلاش برای شکست دولت حاضر از طریق ناامید کردن و افزایش بی اعتمادی مردم به نظام گره زده است.
قرائن و شواهد نشان میدهد که استراتژی وارونه نمایی مطالبات بهعنوان هدفگذاری مشترک نظام سلطه و مسببان وضع موجود، برای فریب مردم و جابهجایی حوزه انتقادات از حوزه دولت و قوای نظام به حوزه مقصرسازی و ناکارآمد معرفی کردن نظام دنبال میشود و این هدفی است که اصلاحطلبان از دوم خرداد ۷۶ تا امروز در پی آن بوده و برای تحقق این هدف شوم طی سالهای گذشته فتنههای متعدد را در کارنامه خود دارند. نقطه هدف مشترک امپراتوری رسانهای غرب و رسانههای اردوگاه اصلاحات برای «سیاه نمایی»، «حاشیهسازی»، «زیر سؤال بردن انتخابات و عملکرد دولت حاضر»، «شایعهسازی برای افزایش قیمتها»، «بحرانسازی مصنوعی» و... مقصرسازی و ناکارآمد نشان دادن نظام ولایت فقیه است.
در شرایط شکننده فعلی که دولت حاضر با وجود حجم سنگین بدهی، تورم، کاهش شدید ارزش پول ملی و... با تمام قوا و با عزم انقلابی و رویکرد جهادی پا در میدان امیدآفرینی و افزایش اعتماد ملی گذاشته و برنامه رونق تولید و تحقق اقتصاد مقاومتی را دنبال میکند جا دارد که همه احزاب کشور با ترجیح منافع ملی بر بقا و منافع حزبی به کمک مردم و دولت آمده و با همراهی ملت راه را بر خناسان فرصت طلب خارجی سد نمایند.
سایر اخبار این روزنامه
نقطه هدف استراتژی وارونهنمایی مطالبات
ماهی چقدر حقوق میگیری؟
تخلیه فرارگونه امریکا از منطقه اتفاق افتاد
داستان بابک زنجانیها با عرضه نفت و فرآوردهها دربورس پایان یافت
هشدار پلیس درباره افزایش سلاح در پایتخت
جهاد خدمت در روستاهای کهگیلویه و بویراحمد برای مهاجرت معکوس
یک انحراف در جوانگرایی
«درج هشدار سنی» همچنان دچار چالش
آغاز رسمی تزریق دوز سوم
ترخیص خودرو به رغم گزارش خیلی محرمانه!
اعلام روزانه قیمت خوراکیها از رسانهها
سجادی از فوتبالزدگی سلطانیفر درس بگیرد
تعیین شرایط ایران پیش از وین
موفقیت دیپلماسی میدان با توافق گروههای عراقی