روزنامه وطن امروز
1400/08/20
وین از وین آغاز نمیشود!
علیرضا حجتی: 8 آذر ماه قرار است میز مذاکرات در وین دوباره چیده شود؛ مذاکراتی که ایران آن را نتیجهمحور و برای لغو تحریمها میخواهد، نه صرفا چیزی که تا ماه گذشته مذاکرات کمیسیون برجام برای احیای توافق خوانده میشد. این پیامی آشکار به طرف مقابل است که برای ایران بازگشت طرفین به توافق ناکام سال 2015 بر خلاف دیدگاه دولت حسن روحانی حیاتی و دارای ماهیت اصالتگونهای نیست. از همین حالا مشخص است مساله تعیینکننده در دور جدید مذاکرات و موضوعی که بدل به چالش اصلی رایزنیهای دیپلماتیک خواهد شد، تاکید و اصرار تهران بر عدم تکرار برجام و تکیه بر بحث «تضمین» است؛ مسالهای دامنهدار که این روزها به محل جدل تهران و پایتختهای غربی در دیپلماسی برجامی تبدیل شده است. تاکید جمهوری اسلامی بر 3 مؤلفه رفع یکباره و موثر تحریمها، راستیآزمایی و دریافت تضمین برای عدم تکرار تجربه خروج دولت فعلی و بعدی آمریکا از توافق هستهای، مهمترین محور این جدل است. در 8 سال گذشته صورت مساله پرونده هستهای ایران مشخص بود: سقف برنامه هستهای ایران کجاست و کی باید متوقف شود؟ یکی از مدافعان این دیدگاه اتفاقا دولت اعتدالگرای مستقر در ایران بود که اساسا موضوع هستهای را ابزاری میدانست که میتواند به رفع تحریمهای ضدایرانی منجر شود اما در تریلوژی توافقات برجامی در ژنو، لوزان و وین، ایران با پذیرش محدودیتهای استثنایی و بیسابقه پذیرفت یک برنامه محدود هستهای و فریز شده به ازای تعلیق بخش اندکی از تحریمها داشته باشد. در این میان دولت ترامپ با پاره کردن این توافق و خروج از برجام به امید داشتن یک توافق بهتر با برداشتن بند غروب برجام، دست به یک رفتار پیچیده در حقوق بینالملل زد. این یک اتفاق نرمال و عادی نبود و امتداد اثر وضعی این اقدام به امروز کشیده شده است. آمریکا با خروج غیرقانونی از برجام همه اجزای این توافق را به یک استثنا تبدیل کرد و درست به همین خاطر نباید انتظار داشته باشد همه چیز مثل گذشته پیش رفته و برجام به زندگی عادی خود بازگردد! با این وجود درباره بحث تضمین باید به این موارد توجه کرد: 1- مقامات آمریکایی از تابستان تاکید کردهاند نهتنها نمیتوانند بابت خروج دوباره از توافق تضمین بدهند، بلکه «رابرت مالی» رئیس تیم مذاکرهکننده آمریکایی در وین و نماینده ویژه امور ایران تصریح کرد کشورش تمام تحریمهای ترامپ را هم برنخواهد داشت. 2- والاستریت ژورنال چندی قبل نوشت آمریکا تضمین دادن در این باره را مغایر برجام میداند، چرا که معتقد است در توافق ٢٠١٥ چنین تضمینی وجود نداشته و برجام یک توافق سیاسی بر مبنای تعهدات سیاسی است. «لارنس نورمن» خبرنگار والاستریت ژورنال نوشت: مساله روشن بود؛ در واقع به صورت علنی اعلام شد ضمانت دائمی منتفی است. هیچکدام از رؤسایجمهور آمریکا اختیار ملزم کردن دولت بعدی به یک معاهده غیرالزامآور را که از تأیید کامل سنا برخوردار نیست، ندارد. 3- پلیتیکو اواخر تیرماه درباره نشست محرمانهای که سناتورهای آمریکایی با «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه داشتند، به نقل از این سناتورها گزارش داد بازگشت به برجام باعث میشود واشنگتن اهرمهای فشار بر تهران را از دست بدهد، زیرا متعاقب آن باید تحریمهای اقتصادی بسیاری را بردارد. «مایکل مککول» سناتور جمهوریخواه اذعان کرد بدون تحریمها آمریکا نمیتواند از اینکه ایران درباره موضوعات دیگر پای میز مذاکره بیاید، اطمینان حاصل کند. 4- رهبران حزب جمهوریخواه اخیرا تکرار کردند ایران هر توافق با دولت جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا را از همان آغاز مرده فرض کند. «واشنگتنفریبیکن» به نقل از رهبران حزب جمهوریخواه نوشته آنها میخواهند این پیام مستقیم را به ایران ارسال کنند که بایدن از هیچ اختیاری برای دادن وعده ابدی رفع تحریمها برخوردار نیست. رهبران جمهوریخواه کنگره به فریبیکن گفتهاند رئیسجمهور از اختیار قانونی برای وعده دادن به نمایندگی از نهاد قانونگذار برخوردار نیست و کنگره، الزامی به رعایت توافق حاصلشده از سوی قوه مجریه با ایران نخواهد داشت. قانونگذاران آمریکایی گفتهاند رفع تحریمها در اختیار کنگره است و جمهوریخواهان تمام آنچه را در توان دارند برای حصول اطمینان از بازگشت تحریمها به کار خواهند گرفت. 5- چیزی که تیم مذاکرهکننده ایرانی باید بداند، این است که دولت جو بایدن از ضعیفترین دولتهای یک قرن اخیر ایالات متحده است؛ دولتی که برآمده از شدیدترین شکافهای تاریخ آمریکاست و هنوز هم زلزله ششم ژانویه و تسخیر کنگره توسط مخالفانش، بر سر آن سنگینی میکند. این دولت دموکرات به اندازهای مخالف جدی در میان سیاستمداران و نهادهای تصمیمگیر آمریکایی دارد که در تمام راهبردهای خود - چه در داخل و چه خارج- باید «دست به عصا» حرکت کند. درباره برجام حتی پیچیدهتر است، چرا که بایدن هم توافق با ایران را میخواهد تا بتواند خیال شرکا و حامیانش را از در جعبه قرار دادن برنامه هستهای ایران راحت کند و هم به دلیل مخالفان جدی جمهوریخواه و دموکراتی که دارد، نمیتواند با دست باز و خیال راحت وارد میدان مذاکره شود. 6- مساله دیگری که تیم فعلی ایرانی - بر خلاف محمدجواد ظریف و همکارانش- باید در نظر بگیرند، این است که نظام سیاسی آمریکا بیش از آنچه ریاستجمهوریمحور باشد، کنگرهمحور است. مثال تاریخی این گزاره هم کم نیست؛ مهمترین آن تاسیس جامعه ملل به پیشنهاد وودرو ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا پس از جنگ اول جهانی است که کنگره پیوستن آمریکا به آن را تصویب نمیکند. از این رو مواضع سناتورها و نمایندگان آمریکایی درباره اختیارات بایدن برای رفع تحریمها و تضمین، اهمیت دارد. و اینها در حالی است که با ریزش و افت شدید محبوبیت جو بایدن در آستانه برگزاری انتخابات میاندورهای کنگره، پیروزی جمهوریخواهان قریبالوقوع است و با توجه به این شرایط، هرگونه توافقی در وین بدون تضمین ممکن است حداقل یک سال دوام بیاورد. برای درک بهتر این موضوع بهتر است به اعتراف سال 95 محمدجواد ظریف در مجلس شورای اسلامی رجوع کرد که اشتباه خود و تیمش در دخیل کردن کنگره به برجام را میپذیرد. با این تفاسیر، اگر کاخ سفید ارادهای از خود برای تضمین دادن ندارد، ایران هم ضرورتی ندارد در صورت هرگونه توافقی به اجرای کامل برجام متعهد شود، فردو را مجددا تعطیل کند، قلب رآکتور اراک را از کار بیندازد، ذخایر غنی شده را نابود و به خارج از کشور ارسال کند یا سانتریفیوژهای خود را از کار انداخته و به انبار منتقل کند و در نهایت تن به بازرسیهای تحت پروتکل الحاقی بدهد، برای توافقی که به هیچ بند است! بر هیچکس پوشیده نیست زمان اصلا به نفع واشنگتن نمیگذرد. اهرمهای فشار کاخ سفید کارایی خود را از دست داده و دولت بایدن گزینه هراسناک بیشتری برای وادار کردن ایران برای تن دادن به توافق مطلوب ایالات متحده ندارد. دولت بایدن برجام را با دست پس میزند و با پا پیش میکشد. از طرفی آمریکا با توجه به وضعیت منطقه و تمرکز جهت مقابله با چین در پاسیفیک نیاز مبرمی به احیای برجام و حلوفصل پرونده هستهای ایران دارد اما از سوی دیگر آنتونی بلینکن، جیک سالیوان، رابرت مالی و دیگران به گونهای موضع میگیرند که گویی چشماندازی برای احیای توافق وجود ندارد.