پنجره فرصت ها را نبنديد؛ همين!

آرمان ملی- احسان انصاری: دولت رئیسی به100 روزگی عمر خود رسیده و به همین دلیل قضاوت‌ها و تحلیل‌ها نسبت به رویکردی که در پیش‌گرفته راحت‌تر از گذشته شده است. اگرچه هنوز در برخی سیاست‌ها و برنامه‌های دولت ابهام وجود دارد اما مسیر و حرکت دولت قابل ارزیابی و تحلیل است. در طول این 100 روز اصلاح‌طلبان و اعضای دولت روحانی سکوت اختیار کردند تا فضا برای تغییر دولت در کشور فراهم شود. سکوتی که به رسانه‌ها، احزاب و جامعه مدنی نیز کشیده شده و در طول این مدت فضای سیاسی کشور در یک سکوت معنادار فرورفته بود. برخی این سکوت را نشانه‌ای از بی‌تفاوتی می‌دانند و در مقابل برخی معتقدند این‌یک سکوت فعال بوده تا در شرایطی که همه ارکان قدرت از دولت حمایت می‌کنند دولت بهانه‌ای برای کار کردن نداشته باشد.برای بررسی و ارزیابی عملکرد100 روزه دولت رئیسی«آرمان ملی» با دکتر احمد حکیمی پور عضو سابق شورای شهر تهران و فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگو کرده است. حکیمی پور معتقد است:« در رقابت‌های انتخاباتی که جریان اصلاحات کنار گذاشته شد برخی عنوان کردند اگر اصولگرایان به دنبال یکدست کردن قدرت هستند بگذارید این اتفاق رخ بدهد تا در آینده ببینیم چه عملکردی از خود نشان خواهند داد. با این‌و جود رویکردی که در پیش‌گرفته شده پنجره‌های فرصت را یک‌به‌یک به روی کشور می‌بندد. سکوت اصلاح‌طلبان به دلیل این است که به تشویش اذهان،تضعیف دولت و کارشکنی متهم نشوند. اگر 100 روز از عمر دولت گذشته اجازه بدهید100 روز دیگر هم بگذرد. به‌هرحال در هفته آینده دولت باید بودجه خود را به مجلس ارائه کند. در چنین شرایطی مشخص می‌شود که چه برنامه‌ای برای مدیریت کشور دارد».در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.  در حالی 100 روز از دولت ابراهیم رئیسی می‌گذرد که شعار اصلی دولت بازگشت امید و اعتماد اجتماعی به جامعه بود.آیا در طول این مدت رویکرد دولت به شکلی بود که اعتماد اجتماعی بازگردد؟ ارزیابی شما از عملکرد دولت در این 100 روز چیست؟
متأسفانه در این مدت این اتفاق رخ نداده و امید و اعتماد اجتماعی بازنگشته است.در ابتدای آغاز کار دولت آقای رئیسی و وزرایی که انتخاب کرده بود امیدوارانه صحبت کردند و به  مردم وعده دادند که مشکلات را حل خواهند کرد. با این‌ وجود نشانه‌هایی از حل مشکلات در عمل مشاهده نمی‌شود.کار به‌جایی رسیده که صدای حامیان دولت و برخی از اصولگرایان نیز درآمده است. اگر به نطق‌ها و تذکراتی که به‌تازگی در مجلس عنوان‌شده دقت کنیم متوجه می‌شویم که ماه‌عسل بین دولت و مجلس در حال تمام شدن است.با توجه به یکدستی قوا و به‌خصوص هماهنگی قوه مجریه و قوه مقننه انتظار این بود که  کارها با موانع کمتری مواجه شود و مشکلات حل شود.این در حالی است که در این100 روز اتفاق خاصی رخ نداده است.
 مهم‌ترین دلایل اینکه در این100 روز اتفاق خاصی رخ نداد و دولت نتوانست به وعده‌های خود عمل کند چیست؟
دلایل این موضوع به دولت‌ها ارتباط ندارد و فرقی نمی‌کند در این دولت وعده‌ها به نتیجه نرسیده و یا در دولت‌های گذشته. واقعیت این است که جمهوری اسلامی باید تکلیف خود را با نظام بین‌المللی مشخص کند که قرار است در آینده در چه مسیری حرکت کند. اقتصاد یک مسأله‌ای است که به ارتباط با کشورهای دیگر نیاز دارد و مرز نمی‌شناسند.این در حالی است که ما سال‌هاست با چالش‌های بین‌المللی مواجه هستیم و به همین دلیل روزبه‌روز منزوی‌تر شده‌ایم. کار به‌جایی رسیده که برخی از مراجع در قم نیز نسبت به‌ضرورت تعامل با دنیا و تجدیدنظر در برخی روش‌های گذشته هشدار می‌دهند.اصولگرایان علیه دولت آقای روحانی هجمه‌ها و تخریب‌های زیادی انجام دادند و تلاش می‌کردند در مسیر دولت سنگ‌اندازی کنند. حتی در مذاکرات با مصوبه‌ای که در مجلس اصولگرا تصویب‌شده کاری کردند که دولت نتواند مذاکرات را به نتیجه برساند و به دولت رئیسی محول شود. در شرایط کنونی نیز اعضای دولت و وزارت خارجه در اظهارات خود به شکلی موضع‌گیری می‌کنند که مصوبه مجلس کار درستی نبود و در مسیر مذاکرات مانع ایجاد می‌کند. امروز جریان رقیب دولت علیه دولت هجمه وارد نمی‌کند و دولت را تخریب نمی‌کند و بلکه امیدوار است دولت بتواند مشکلات کشور را حل کند.در طول این100 روز هم آقای روحانی و هم اعضای دولت گذشته همه سکوت کرده‌اند و هیچ‌کس هیچ نقدی به دولت جدید وارد نمی‌کند، به امید اینکه دولت بتواند مشکلات را حل کند. این وضعیت درباره اصلاح‌طلبان نیز وجود داشته است.اصلاح‌طلبان براین باورند که باید به دولت فرصت داد تا برای مشکلات کشور راه‌حل پیدا کند. در چنین شرایطی صدای اعتراض از درون اردوگاه اصولگرایی علیه دولت در آمده است.مجلس مدعی است مجلس انقلابی است. این وضعیت درباره دولت نیز وجود دارد و دولت نیز خود را انقلابی می‌داند. در چنین شرایطی باید شرایط بهتر از این باشد و مسائل معیشتی و اقتصادی مردم زودتر حل شود .پیامبر اسلام(ص) نیز از وضعیتی که مسلمانان در شعب ابی‌طالب داشتند رضایت نداشت و خوشحال نبود و معتقد بودند این محاصره هرچه زودتر برداشته شود.اینکه ما عنوان کنیم جنگ و تحریم‌های بین‌المللی برای ما نعمت است و باعث پیشرفت ما خواهد شد نتیجه‌بخش نیست. امروز43 سال از پیروزی انقلاب گذشته و نباید خود را فریب بدهیم و بلکه باید با واقعیت‌های موجود مواجه شویم. این در حالی است که همه رقبا نیز کنار گذاشته شدند و قدرتی در اختیار ندارند و صدای اعتراضی نیز وجود ندارد.به همین دلیل دولت باید تلاش کند همه مشکلات را به‌صورت ریشه‌ای حل کند. ما منتظریم این اتفاق رخ بدهد. البته که این اتفاق با شعار و وعده امکان‌پذیر نیست و باید تغییرات به‌خصوص درزمینه مشکلات اقتصادی در زندگی مردم ملموس باشد.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           


 در100 روز گــذشتــه اصلاح‌طلبان سکــوت کرده‌اند و این سکوت به رسانه‌هـا،احزاب و جامعه مدنی نیــز کشیــده شده است. دلیل این سکــوت چیست؟آیا این سکــوت از سر ناامیدی و ناچاری است و یا در راستای فرصت دادن به دولت رئیسی؟
 اصلاح‌طلبان سکوت کرده‌اند تا بعدأ دولت بهانه‌ای نداشته باشد که بگوید نگذاشتند کارکنیم.اصلاح‌طلبان آرزو داند دولت رئیسی در عمل به وعده‌هایی که به مردم داده موفق شود و بتواند مشکلات مردم را حل کند.اگر به حرف زدن باشد در سال‌های گذشته همه حرف‌ها زده‌شده است. به‌همین دلیل باید مشاهده کرد که در عمل چه اتفاقی رخ می‌دهد و در شرایطی که همه زمینه‌ها برای موفقیت دولت مهیا است دولت چه عملکردی از خود ارائه می‌کند.گفتنی‌ها گفته‌شده و به‌همین دلیل بهانه‌ای وجود ندارد که در صورت عدم موفقیت دولت بگویند اصلاح‌طلبان کارشکنی کردند و علیه دولت فضاسازی کردند تا دولت نتواند برنامه‌های خود را اجرایی کند.همه قوا در اختیار اصولگرایان است و قدرت یکدست شده که هیچ بهانه‌ای برای دولت وجود ندارد. در چنین شرایطی دولت باید تلاش کند وعده‌های خود را محقق کند.برخی از وعده‌ها مانند اینکه مشکل بورس را در چند روز حل می‌کنیم و یا ساخت یک‌میلیون مسکن در سال بیانگر این است که یا دوستان با فضا  و نسبت به بخشی که فعالیت می‌کنند شناخت ندارند و یا اینکه وعده‌هایی غیرواقعی به مردم داده‌اند که امکان تحقق آن وجود ندارد.در چنین شرایطی اصلاح‌طلبان سکوت کرده‌اند تا عملکرد واقعی دولت مشخص شود که به چه میزان توانایی در حل مشکلات کشور دارد.
 آیا رگه‌هایی از بی‌تفاوتی در این نوع سکوت وجود ندارد؟
خیر؛ من این سکوت را ناشی از بی‌تفاوتی نمی‌دانم. در رقابت‌های انتخاباتی که جریان اصلاحات کنار گذاشته شد برخی عنوان کردند اگر اصولگرایان به دنبال یکدست کردن قدرت هستند بگذارید این اتفاق رخ بدهد تا در آینده ببینیم چه عملکردی از خود نشان خواهند داد. با این ‌وجود رویکردی که در پیش‌گرفته شده پنجره‌های فرصت را یک‌به‌یک به روی کشور می‌بندد.سکوت اصلاح‌طلبان به دلیل این است که به تشویش اذهان،تضعیف دولت و کارشکنی متهم نشوند.اگر 100 روز از عمر دولت گذشته اجازه بدهید100 روز دیگر هم بگذرد. به‌هرحال در هفته آینده دولت باید بودجه خود را به مجلس ارائه کند. در چنین شرایطی مشخص می‌شود که چه برنامه‌ای برای مدیریت کشور دارد.اصلاح‌طلبان از شکست دولت که برآمده از جریان رقیب است که باعث ناامیدی مردم خواهد شد خوشحال نخواهند شد.بااین‌وجود باید نشانه‌های موفقیت بروز و ظهور کند که متأسفانه این نشانه‌ها مشاهده نمی‌شود.
 برخی از تحلیـل گران براین باورند که کشــور در شرایط کنونی با دو چشــم‌انداز مواجه است. نخست اینکــه به سمت اصلاح ساخــتارها حـرکت کنیم و دوم اینکــه وضعیــت کشور بــه‌صــورت نامناسبی تغییــر می‌کند.به نظر شما آیا ما در مســیر اصلاح ساختارها حرکت می‌کنیم؟
ما با یک نوع سردرگمی درزمینه سیاست ورزی فعال مواجه هستیم که این وضعیت به‌خصوص درزمینه سیاست خارجی مشهود است. نکته دیگر اینکه بین تدبیری که دولت دارد با واقعیت‌ها و اتفاقاتی که در کشور رخ می‌دهد فاصله افتاده است.سیاست‌ها و کنش‌ها منفعلانه است و عملاً باعث فرصت سوزی در پیشرفت کشور خواهد شد.در چنین شرایطی حاکمیت باید در برخی رویکردهای خود تجدیدنظر کند و برخی ساختارها را اصلاح کند. اصلاح ساختارها یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی که اگر رخ بدهد می‌توان نسبت به بهبود وضعیت در آینده امیدواری بیشتری داشت.از سوی دیگر اگر حل بحران‌ها و چالش‌ها به تأخیر بیفتد و یا حل نشود مشخص نیست جامعه به چه سمتی حرکت خواهد کرد. در چنین شرایطی هر احتمالی وجود دارد.حتی ممکن است اتفاقاتی در کشور رخ بدهد که کنترل آن ممکن نباشد.
 چرا دولت رئیسی با سردرگمی در سیاست خارجی مواجه شده است؟
در دولت آقای روحانی ایران و کشورهای غربی درزمینهٔ پرونده هسته‌ای ایران به توافق رسیدند و برجام امضا شد. بااین‌وجود با به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و خروج وی از برجام شرایط تغییر کرد و دوباره تحریم‌های ایران اعمال شد.عمر دولت ترامپ در آمریکا چهار سال بیشتر طول نکشید و بایدن به قدرت رسید. بایدن نیز در رقابت‌های انتخاباتی عنوان کرد که تمایل به مذاکره با ایران دارد و در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات آمریکا دوباره به برجام بازخواهد گشت. این به معنای این است که از زمانی که بایدن در آمریکا به قدرت رسیده ایران این فرصت را داشته که با مذاکره تحریم‌های بین‌المللی را بردارد و یا زمینه‌های آن را ایجاد کند. این در حالی است که تاکنون این اتفاق رخ نداده و دلیل آن نیز برای افکار عمومی روشن نیست که این تأخیر در تصمیم‌گیری به چه دلیل صورت گرفته است.دولت باید به‌صورت شفاف برای مردم توضیح دهد که مشکل در این زمینه کجاست و چرا تا به این اندازه در تصمیم‌گیری در این زمینه تأخیر صورت گرفته است.آنچه مشخص است این است که هرچه تصمیم‌گیری درباره مذاکرات و برجام بیشتر به تأخیر بیفتد به همان اندازه فشار روی زندگی مردم بیشتر می‌شود و آثار و پیامدهای آن خود را روی زندگی مردم نشان خواهد داد.
 تأخــیر در تصمیم‌گیــری درباره احیــای بــرجام را یک استراتژی می‌دانید و یا نداشتن برنامه؟
 هنوز برای ما مشخص نیست که دلیل این تأخیر چیست و چرا در این زمینه تصمیم‌گیری صورت نمی‌گیرد. نشانه‌هایی نیز وجود ندارد که بتوان بر اساس آن موضوع را ارزیابی کرد. امروز قدرت یکدست شده و انتظار این است که کارها با سرعت بیشتری پیش برود تا مردم آثار آن را مشاهده کنند.این در حالی است که به نظر می‌رسد با نوعی ابهام در سیاست خارجی مواجه هستیم که دلیل آن را نخبگان و مردم درک نمی‌کنند.در دولت آقای روحانی از موضوع مذاکره مطرح می‌شد منتقدان دولت عنوان می‌کردند که دولت در حال وادادگی  و تسلیم در برابر غرب است. این در حالی است که در دولت فعلی این موضوع مطرح نیست. امروز همه ارکان قدرت از رئیس‌جمهور حمایت می‌کنند  تصمیم‌گیری راحت‌تر از گذشته است.به همین دلیل انتظار می‌رود مشکلات با سرعت بیشتر حل شود. این در حالی است که این اتفاق رخ نمی‌دهد و دلیل آن نیز مشخص نیست و در این زمینه شفاف‌سازی صورت نمی‌گیرد.ممکن است این موضوع برای تصمیم گیران در ابهام نباشد اما برای جامعه و افکار عمومی این ابهام وجود دارد. به همین دلیل دولت باید در این زمینه شفاف‌سازی کند و دلیل این ابهام را برای مردم مشخص کند.