100 ثانیه وحشت در آپارتمان شماره 7
همه چیز در عرض 100 ثانیه اتفاق افتاد. 100 ثانیه پر از وحشت و اضطراب. وقتی اهالی آپارتمانی در جنوب پایتخت صدای فریاد شنیدند، خود را مقابل چند مرد مسلح دیدند. مردانی که با قمه و چاقو وارد آپارتمان شدند و دست به سرقت مسلحانه زدند. آنها با عربدهکشی و ایجاد رعب و وحشت موفق به فرار شدند. پنج مرد با کلاه و ماسک سوار مورتوهایشان شدند و فرار کردند. حالا تحقیقات پلیس پایتخت برای دستگیری سارقان خطرناک پایتخت آغاز شده است.
ساعت 9 شب چهارشنبه 19 آبان امسال بود که این سرقت رخ داد. اهالی آپارتمان شماره7 در محله یافتآباد با شنیدن سروصدای فریاد از خانههایشان بیرون آمدند. اما دزدان مسلح به هیچکدام از آنها امان ندادند و همه را با قمه و چاقو تهدید کردند. سارقانی که مستقیم سراغ واحد سوم این آپارتمان رفته، در را شکسته و دست به سرقت میلیونی زده بودند. این در حالی بود که اعضای خانواده همگی در طبقه چهارم میهمان بودند.
بلافاصله پلیس در جریان ماجر قرار گرفت. ماموران کلانتری یافتآباد و پلیس آگاهی موضوع را در دستور کار خود قرار دادند و با حضور در محل حادثه به تحقیق در این رابطه پرداختند. همسایهها همگی وحشتزده بودند و هرکدام روایتی از ماجرا را تعریف کردند.
مواجه با مردان قمه به دست
تیموری صاحبخانهای که از آنجا سرقتشده درباره جزئیات این سرقت گفت: «ساعت 9 شب بود. ما در طبقه چهارم منزل پدرزنم میهمان بودیم. خودمان هم در طبقه سوم زندگی میکنیم. ناگهان صداهای عجیبی از طبقه پایین شنیدیم. من به سرعت به طبقه پایین رفتم. همان لحظه دیدم که افرادی مسلح از خانه بیرون آمدند. خیلی شوکه شده بودم. آنها تا مرا دیدند، فریاد زدند که حرفی نزنم. در دست همه آنها قمه و چاقو بود. بلافاصله فریاد زدم دزد؛ آنها اما به سمتم آمدند و یکی از آنها قمهای را در مقابلم گرفت. گفت اگر حرف بزنم مرا میکشد. سه نفر دیگر نیز با داد و فریاد به طبقه پایین رفتند. همان لحظه همسایهها از خانه بیرون آمدند. اما این مردان مسلح به هیچکس اجازه ندادند که نزدیک شود. با قمه به در واحدها میکوبیدند. فریاد میزدند و در نهایت هم با همین تهدید و عربدهکشی، سوار دو موتورسیکلت شدند و فرار کردند.»
او ادامه داد: «فقط خانه ما در آن لحظه خالی بود. دزدان هم مستقیم به خانه ما رفته بودند. در را با دیلم باز کرده و وارد شده بودند. خیلی وسایل را به هم نریخته بودند. مستقیم سراغ طلاها و جواهرات رفته بودند. بیشتر از 100میلیون تومان طلا را با خودشان بردند. این طلاها را برای خرید خانه کنار گذاشته بودیم. سرمایهمان بود که سارقان در عرض چند دقیقه با خود بردند. اما این دزدی به کنار، خانوادهام خیلی ترسیدهاند. وقتی سارق با قمه به من نزدیک شد، آنها وحشت کرده بودند. این صحنهها برای همه ما بزرگترین شوک بود. سارقان حتی در خانه ما پسته هم خورده بودند. چون ما در خانهمان پسته نداشتیم، اما بعد از رفتن، دزدان پوست پسته روی زمین ریخته بودند.»
وحشت از دزدان
محمد فراهانی یکی دیگر از اهالی این ساختمان است. او نیز درباره جزئیات این سرقت به خبرنگار شهروند گفت: «من به همراه همسر و فرزندم در خانه بودیم. ما طبقه دوم زندگی میکنیم. در یک لحظه صدای فریاد شنیدم. اول فکر کردم شاید دعوای خانوادگی باشد. اما در آپارتمان ما هیچوقت صدای دعوا و درگیری شنیده نمیشد، برای همین تعجب کردم. ناگهان شنیدم کسی گفت دزد. بلافاصله از خانه بیرون آمدم. در همان لحظه مردی قمه به دست به سمتم آمد. مرا به داخل خانهام هل داد. در را بست و با همان قمه چند ضربه به در واحد زد. همزمان فریاد میزد که اگر از خانه بیرون بیایم، مرا میکشد. آنقدر وحشتناک بود که در یک لحظه تصور کردم حمله تروریستی باشد. وقتی از خانهام بیرون آمدم، متوجه شدم سارقان به طبقه پایین رفته و در حال عربدهکشی هستند. آنها همه درهای واحد را تخریب کرده بودند.»
درگیری با سارقان
داوود سلیمی نیز همسایه طبقه اول است. او که از این اتفاق شوکهشده روایت دیگری از این ماجرا تعریف میکند: «وقتی صدای فریاد را شنیدم به سرعت به طبقه پایین رفتم. سه سارق دیگر از خانه بیرون رفته بودند. یکی از آنها هنوز داخل آپارتمان بود. با یکی از اعضای ساختمان درگیر بود. میخواست او را با قمه بزند. همان لحظه به دور و برم نگاه کردم و چشمم به یک چهارپایه آهنی افتاد. آن را برداشتم و به همسایهمان گفتم که کنار برود. میخواستم آن را به سمت سارق پرتاب کنم. او وقتی این صحنه را دید، با داد و فریاد و ایجاد رعب و وحشت از ساختمان خارج شد. یک نفر دیگر هم در کنار موتور بیرون ایستاده بود که همانجا فهمیدیم آنها پنج نفر هستند. هر پنج مرد با دو موتور فرار کردند.»
در حال حاضر نیز ماموران کلانتری و پلیس آگاهی در حال پیگیری این ماجرا هستند و شناسایی و دستگیری سارقان در دستور کار آنان قرار گرفته است.