اشتباهی جبرا‌ن‌ناپذیر

گفت‌و‌گو با کمال تبریزی اشتباهی جبرا‌ن‌ناپذیر فرانک آرتا بازخوردهای تصمیم ناگهانی رئیس جدید سازمان سینمایی برای ادغام جشنواره جهانی و ملی فیلم فجر همچنان ادامه دارد؛ تصمیمی که به عقیده بسیاری از اهالی سینما نه‌تنها کمکی به پیشرفت و توسعه سینمای ایران نمی‌کند، بلکه خط بطلانی هم بر دستاوردهای مهم جشنواره جهانی فیلم فجر خواهد کشید؛ دستاوردهایی که شاید تا چندین سال آینده امکان تحقق دوباره آنها فراهم نشود و تنها حسرتی دیگر را بر دل سینمای ایران بگذارد. کمال تبریزی، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان باسابقه که تجربه بارها حضور در جشنواره‌های جهانی و بین‌المللی را دارد، یکی از همین سینماگران است که به‌گفته خودش از شنیدن این خبر حسابی متعجب شده است. این سینماگر سرشناس که مدت‌هاست فعالیت سینمایی خود را بر حوزه نویسندگی و کارگردانی متمرکز کرده است، چهره‌ای فعال در امور صنفی و البته جشنواره‌های سینمایی داخلی و خارجی محسوب می‌شود و سابقه داوری و حضور در رویدادهای سینمایی بسیاری را در کارنامه دارد که جشنواره جهانی فیلم فجر هم از آن قاعده مستثنا نیست. تبریزی داوری بخش جلوه‌گاه شرق سی‌و‌پنجمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر را در کارنامه دارد و فیلم سینمایی «مارموز» به کارگردانی او هم در بخش فانوس خیال سی‌و‌ششمین دوره این رویداد سینمایی به نمایش درآمد. مقوله ادغام جشنواره جهانی و ملی فیلم فجر فرصتی شد تا با او درباره این رویداد سینمایی گفت‌وگو کنیم ‌‌‌‌‌ ‌جشنواره جهانی فیلم با دستوری ناگهانی تعطیل شد، زمانی که خبر را شنیدید واکنش شما به آن چه بود؟ طبیعتا مانند بسیاری دیگر از این‌همه عجله در اعلام این خبر بسیار تعجب کردم. برای هر تصمیم بزرگ و کوچک تأمل و مشورت از ضروریات امر است و نشان از دانش تصمیم‌گیرنده دارد و برعکس قضاوت سریع می‌تواند نشانه عدول از دایره انصاف و جانبداری یک‌سویه باشد. ‌از نظر شما وجود جشنواره جهانی فجر چه آورده و دستاوردی برای سینمای ایران داشت؟ به نظر من فارغ از عملکرد مدیران و دست‌اندرکاران جشنواره جهانی فجر و نحوه برگزاری درخشان و نتایج بسیار سودمند آن، مهم‌ترین دستاورد جشنواره پس از سال‌ها تلاش و زحمت بی‌شائبه، ثبت جهانی و ورود به باشگاه جهانی جشنواره‌های رده الف در کنار سایر جشنواره‌ها است؛ به عبارت دیگر ما جشنواره‌ای داشتیم و با قدری عنایت و توجه می‌توانیم همچنان داشته باشیم که در مقابل جریان‌سازی فرهنگی دیگران در نقاط مختلف جهان، جریان مد‌نظر و مطلوب ایران اسلامی را در حوزه هنر فیلم‌سازی ایجاد کنیم؛ کما‌اینکه این اتفاق در حوزه سینما به طرق مختلف اما به نام جشنواره‌های دیگر رخ داده است؛ اما حالا زمان آن فرا رسیده است که امکان حصول افتخارات هنری در عرصه سینما از‌سوی جشنواره جهانی فجر در رده الف نمایندگی و به دنیا معرفی شود. ‌نظر شما درباره سیستمی که دارایی خود را به‌این‌ترتیب کنار می‌گذارد یا به روی آن چشم می‌پوشد، چیست؟ به نظرم باید توجه داشته باشیم که متأسفانه سازمان سینمایی با اعلام این تصمیم ناگهانی متوجه اهمیت این دارایی نیست و اساسا آن را به‌عنوان یکی از داشته‌های گران‌بهای خود تلقی نمی‌کند. پیشنهاد من به همه مدیران و دلسوزان جشنواره جهانی فجر این است که در اولین فرصت جلسه‌ای فوری با رئیس سازمان سینمایی داشته باشند و ایشان را درخصوص زحمات و تلاش‌های انجام‌شده باخبر و درمورد ضرورت حفظ و نگهداری این دستاورد ارزشمند توجیه کنند. ‌شما از سینماگرانی هستید که بارها تجربه حضور در جشنواره‌های جهانی و بین‌المللی را از سر گذرانده‌اید، درمورد کیفیت برگزاری و آنچه در جریان جشنواره جهانی رخ می‌داد، آیا رگه‌هایی از شکل و شمایل یک جشنواره جهانی را مشاهده می‌کردید؟ بهتر است بگوییم وقتی برگزاری جشنواره در چند سال اخیر به نحوی بوده که از‌سوی فدراسیون بین‌المللی انجمن تهیه‌کنندگان فیلم (فیاپف) در رده برگزاری الف ارزیابی و به ثبت می‌رسد، نشانه این است که جشنواره جهانی فجر در نحوه برگزاری و انتخاب فیلم‌ها و هیئت داوران و جوایزش به موقعیت ممتاز و درخور‌توجه از سوی فیلم‌سازان بین‌المللی دست یافته است. در‌عین‌حال باید اضافه کنم کسانی که در دوران برگزاری جشنواره جهانی فجر در آن شرکت کرده و حضور یافته‌اند، اغلب اذعان کرده‌اند که مدل برگزاری و طراحی بخش‌های مختلف آن کاملا متفاوت و در سطح واقعا جهانی و غیرقابل قیاس با سایر جشنواره‌های داخلی بوده است. این جشنواره سال‌ها به‌صورت مشترک با بخش ملی جشنواره فجر برگزار می‌شد، آیا از نگاه شما آن شکل برگزاری مناسب‌تر بود یا شکلی که از سال 1394 تجربه شد و جشنواره استقلال یافت؟ برگزاری هم‌زمان جشنواره ملی و جهانی فجر در سال‌های گذشته لازم و کافی بوده است اما با گذشت زمان، گسترش و تقویت سینمای ایران و موفقیت آن در حوزه‌های بین‌المللی، ضرورت جدایی این دو بخش اجتناب‌ناپذیر بود. در‌واقع این دوره‌ها را نباید باهم مقایسه کرد، زیرا در طول زمان، جشنواره ملی فجر هویت اصلی خود را برای جریان‌سازی مناسب بر بستر سینمای ملی و بدنه داخلی بازیافته است و از سوی دیگر جشنواره جهانی فجر به‌شکلی مستقل، مسیر حضور مؤثر سینمای هنری را در عرصه‌های بین‌المللی تبیین و تضمین می‌کند. تجمیع این دو جشنواره در گذشته، شکلی ابتدایی و اجتناب‌ناپذیر داشته است، اما به‌مرور زمان و با رشد و توسعه سینما در هر دو بخش، نیاز به تفکیک این دو بخش و عملکرد مستقل و متفاوت از یکدیگر آنها، کاملا ضروری بوده و در رسیدن به اهداف مورد‌نظرشان هم موفق بوده‌اند و در‌حال‌حاضر تلفیق دوباره این دو بخش، اشتباهی بزرگ و جبران‌ناپذیر خواهد بود؛ به‌نحوی‌که در فاصله کوتاهی بعینه و در عمل بر همگان ثابت و آشکار خواهد شد. جشنواره امسال در میان 15 جشنواره برتر جهان جای گرفت و همین امسال تصمیم برگزار‌نشدن آن بدون مشورت با کسانی که درگیر برگزاری این رویداد بودند، اتخاذ شد.‌ فکر می‌کنید این اتفاق چه تأثیری در وجهه بین‌المللی سینمای ایران داشته باشد. به نظرم وجهه بین‌المللی سینمای هر کشوری را فیلم‌سازان همان کشور تعیین می‌کنند و سینمای ایران نیز کماکان در عرصه‌های بین‌المللی حضور موفق خواهد داشت اما روش و عملکرد دولتمردان در خصوص رفتار با سینمای ایران می‌تواند تأثیر دوسویه داشته باشد. دولت می‌تواند سینما را حمایت و تقویت کند‌ یا برعکس مانند مانعی بزرگ در برابر آن عمل کند. ‌با‌این‌حال، حقیقتی وجود دارد که به‌صورت شعله‌ای فروزان در قلب سینماگران این سرزمین برافروخته خواهد بود. خدا را چه دیدید شاید روزی برسد که خانه سینما و خود سینماگران به‌شکلی مستقل، جشنواره‌ای برپا کنند که در تراز وجهه بین‌المللی سینمای ایران باشد.