روزنامه آفتاب یزد
1400/09/01
شایستهمداری و نقاط چالش
بابک خطی- وقتی سخن از حقوق زنان و شایستهسالاری به عنوان معیار توانمندی میشود در مواردی در قبال آن جبهه گرفته میشود. اگر با دید سازنده و خوشبینانه به موضوع نزدیک شویم، شاید بتوان گفت درصد قابل توجهی از این مقابلهها نه از سر مخالفت با شایستهمداری که ناشی ازعدم تحلیل دقیق مسئله و جا نیفتادن صحیح آن در اذهان است. سه دستهی مهم این سوءتفاهمها را در ادامه بررسی خواهیم نمود.یکی از شایعترین مشکلات در اینمورد این است که وقتی در بستر مسائل مختلفی چون مشکلات اداری-سازمانی، مسئله مدیریتهای میانی و عالی، مسائل معیشت، مسائل صنفی و...در مورد
شایسته سالاری در کانال برابری جنسیتی صحبت میشود بلافاصله این موضوع مطرح میشود که این مورد یک اولویت در ساختار مورد نظر در حال حاضر نیست. بگذارید اول مسائل مهمتر حل شود بعد، سر فرصت به این مسئله هم میرسیم.
برای توضیح این مورد باید گفت مسئلهی برابری جنسیتی در ذات خود پیشتر از بحث اولویتها بوده، به عنوان یکی از اصول ابتدایی یک ساختار اجتماعی پویا مطرح است که بدون آن اصلا ساختار کارا و موثری وجود ندارد که بخواهد در قدم بعدی به اولویتها برسد.
یک دستهی دیگر از این تقابلها به این شکل مطرح میشود که مگر حقوق مردان پایمال نمیشود و نباید برای دفاع از حقوق مردان هم اقدام بشود؟ ا
به طور شفاف باید پاسخ داد: بله و این کاملا درست است که حقوق مردها هم در موارد مختلفی پایمال میشود. اساسا هدف برابری جنسیتی نیز از بین بردن فشار و ظلم در مورد همهی انسانها مستقل از جنسیت است و طبعا صحبت از حقوق یک طرف هیچگاه به معنی قائل نبودن بیعدالتی نسبت به طرف دیگر نیست.
با تعمیم این دیدگاه طبعا باید باور داشته باشیم که کاهش چشمگیر حضور زنان از سطوح مدیریتی میانی به بالا در عین داشتن شایستگی چقدر غیرعادلانه و آزارنده است.
خط قرمز مهم این باید باشد که هر میزان اختیار برای هر فرد از زن و مرد به این معنی است که همان مقدار مسئولیت هم برای او وجود دارد.
معیار منصفانهی اولویت مشکلات هم طبعا شدت، اهمیت و شیوع آن است.
مورد آخر در مورد این سلسله سوءبرداشتها این است که در موارد زیادی در طول سالها و گاهی قرنها انقدر اعمال خشونت صورت گرفته که عادی شده و به عنوان قسمتی از سبک زندگی درمیآید. به همین خاطر ایجاد مقدمات و بسترهای پایه برای تعیین شایسته مداری لازم است.
مثلا درمورد زنی که از قسمت سنتی آفریقا یا خاورمیانه وارد اروپا میشود، ممکن است چنین تحلیلی ارائه شود که دیگر شرایط برابر برای نشان دادن شایستگیها فرای جنسیت وجود دارد، پس این گوی و این میدان.
ولی واقعیت این است که همراه این زن یک سری باورهای قدرتمند اعمال نابرابری آمده است.
مشکلات خروج آسان از خانه، موانع جلوی تحصیل کردن، تلنبار کردن مسئولیتهای زیاد و بیحساب و کتاب روی سر او به عنوان وظیفهی معمول! و...اساسا مانع از این میشود که چنین زنی وارد تعامل با جامعهی مقصد شده و جزیی از آن گردد تا بعد بتواند شایستگیهای خود را نشان دهد. به همین خاطر ابتدا یک سری مقدمات اولیه لازم است تا شرایط حضور مستقل زنان و دختران را در جامعه مقصد تسهیل نماید. مثلا در این مثال قوانینی لازم است تا پیششرط گرفتن اقامت یک زن یا خانوادهاش، مسائل کاربردیای چون گذراندن دورههای زبان یا آموختن مهارتهای لازم مختلف توسط او باشد.
تا بعد از این، به فرض وجود فضای شایستهمداری، یک زن بتواند قدرت و لیاقت خود را در شرایط برابر نشان بدهد.
شناخت این اشتباهات معمول شاید بتواند افقی وسیعتر و فرصتی بهتر برای درک بیشتر از واقعیت عرصهی برابری جنسیتی و شایستهگزینی را فراهم آورد تا بتوان بر اساس آن با منطق و انصاف نسبی بیشتر به قضاوت مسئله و به تبع آن انجام اقدامات موثر برای تغییر و بهبود فضای جامعه پرداخت.
سایر اخبار این روزنامه
جنگ یمن؛ بینتیجه اما تعیین کننده!
برای کادر درمان حاشیه نسازید
بازگشت به عصر پنهان کردن پول در بالش!
امیدوارم بودجه سال ۱۴۰۱ بدون کسری بسته شود
اشتباه مسئولان آثار عمیقی به جای میگذارد
شایستهمداری و نقاط چالش
رویکرد مجلس یازدهم در سیاستگذاری کنترل اجتماعی
افغانستان، فرصتی که از دست رفت؟
"بددهنی" فرزندان؛ کودکی یا بیماری؟
کرسنت را ول کنید مردم از آلودگی هوا خفه شدند
مرگ فرزند کُش
این روشها قدیمی شده!