روزنامه ایران ورزشی
1400/09/07
خاطرات خوش گذشته کافی نیستند
سرمقاله وصال روحانی ارسلان کاظمی و محمد جمشیدی پرامتیازترین مردان ایران در پیروزی جمعه شب تیم ملی بسکتبال برابر بحرین در تهران در شروع مرحله مقدماتی جام جهانی 2023 بودند اما دیدن سیمای یک مرد خاص در جمع شاگردان مصطفی هاشمی خاطرهساز بود و حال دیگری داشت و البته پیغامهای متفاوتی را میرساند. مهدی کامرانی در فاصله نه چندان زیاد تا 40 ساله شدن یک بار دیگر به تیم ملی فراخوانده شده تا تأمین کننده تجربهای باشد که جوانگرایی نسبی در تیم ملی بسکتبال آن را از ایران دریغ داشته است. البته هاشمی، سجاد مشایخی و اصغر کاردوست را هم دعوت کرده و آنها هم عیار تجربه تیم ملی را در شرایطی بالا میبرند که غیبت حامد حدادی و صمد نیکخواه بهرامی، تیم ملی بسکتبال را در شرایطی ناآشنا در قیاس با تمامی دو دهه اخیر قرار داده است. اگر در این مدت همیشه یک ضلع سوم بر مثلث «ستارهها و پایههای اصلی» این تیم متصور و موجود بود، آن ضلع را کامرانی تشکیل میداد و کارها و مانورهای مشترک او و صمد و حدادی بود که ایران را از تنگناها عبور میداد و سه بار به مقام قهرمانی آسیا رساند و راهی دو دوره المپیک (2008 و 2020) کرد و موجب شرکتش در دو دوره مسابقههای قهرمانی جهان هم شد که آخری هم مثل المپیک فقط چهار سال یک بار برگزار میشود و از دو سال پیش به این سو به جام جهانی بسکتبال تغییر نام و به سالهای «فرد» تغییر زمان داده است و بازی جمعه شب ما با بحرین همانطور که پیشتر آمد، شروع کننده روند طولانی حضور ما در مرحله مقدماتی آن بود. مصطفی هاشمی که جای مهران شاهینطبع را گرفته، با آزمایشهایی دشوار و مشکلات ویژهای روبهرو است و شاید او در مرحله اول مقدماتی فقط با امثال بحرین و قزاقستان و سوریه قرار ملاقات داشته باشد اما همین بحرین که هرگز از قدرتهای درجه سوم آسیا هم نبوده، در دیدار جمعه شب تیم ایران را به طرز محسوسی آزار داده و کوارتر آخر را از ما برد و نتیجه نهایی از 66-82 به سود ایران فراتر نرفت که به اندازه کافی بیانگر رجحانی نیست که ما باید بطور قانونی و طبیعی بر بسکتبال بحرین داشته باشیم. قزاقستان که از مکتب بسکتبال قدرتمند روسیه میآید، قطعاً خوابهای مشابهی برای ما دیده است و سوریه در همین یکی دو سال اخیر بیش از حد معقول به بسکتبال ما نزدیک شده است. اینها را گفتیم تا بدانید هاشمی و شاگردانش در مرحله بعدی انتخابی چه زحمات بیشتری را در تقابل با تیمهای قویتر آسیا خواهند داشت. تیمهایی که هاشمی مدعی است بجز استرالیا (کوچ کرده از اقیانوسیه به قارهکهن) هیچکدامشان ذاتاً و بالقوه از ما قویتر نیستند. در سالهای اخیر سرمربیگری تیم ملی ایران بطور نوبتی بین سه مربی شاخص کشورمان دست به دست شده است. ابتدا مهران حاتمی سر کار آمد و سپس شاهینطبع عنان کار را در دست گرفت و اینک هاشمی عهدهدار امور است و جالب اینکه حاتمی رضایت داده دستیار هاشمی در مقطع کنونی باشد. همانطور که فرزاد کوهیان قبول کرده بود نفر دوم بعد از شاهینطبع باشد. اینکه مربیان تیم ملی بطور همزمان مربیان تیمهای باشگاهی هم باشند اتفاق بدی است که متأسفانه به یک عادت در سالهای اخیر تبدیل شده زیرا تمرکز را از مربیان تیم ملی میگیرد و آنها خواه ناخواه بیشتر با تیمهای باشگاههای خود دمخور هستند زیرا در طول سال حداقل هفت ماه با این تیمها کار و زندگی میکنند، حال آنکه تعداد دیدارهای تیم ملی و گستره زمانی آن از مثلاً شش هفته و 10 بازی رسمی در طول سال فراتر نمیرود. هاشمی این را بهتر از هر کس میداند اما دانستن صرف کافی نیست و فراخوان چند باتجربه برای اعتدال بخشیدن به تیم بااستعدادی که اگر به سلاح تجربه مجهز نشود، از جاده اصلی خارج خواهد شد، اگر ما را از سد بحرین و سوریه و حتی چین و فیلیپین و ژاپن در مراحل بعدی عبور بدهد، لزوماً به ساحل نجات نخواهد رساند. هنوز هم از دیدن مجدد سیمای مهدی کامرانی در دیدار جمعه شب با بحرین و قوه مدیریت او بر بازی که انگار هرگز کاهش نمییابد، احساس سرور میکنیم اما شاید برای ترسیم فصلی تازه و پرنشاطتر و پرتوانتر در بسکتبال ایران به شهامتی بیش از این از سوی انتخابکنندهها و یک دوری کاملتر از گذشته دور نیاز باشد و فقط با تجدید خاطرات گذشته و رویکرد به مردان کلیدی سابق بهرغم همه تواناییهای ماندگارشان، عبور از سدهای موجود در آیندهای که آنقدرها هم دور نیست، ممکن نخواهد بود.